۹۲ - سید یاسر جبرائیلی: مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۱۴۰۲/۱۱/۰۶
مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه -۹۲
نشست و برخاست با اهالی دانشگاه
۱۴۰۲/۱۱/۰۶
سید یاسر جبرائیلی
آبانماه سال 1366 که ایشان در مسجد دانشگاه تهران برای پرسش و پاسخ دانشجویی حاضر شده بودند، یکی از دانشجویان درباره تنوّع و تعدّد مشاغل و مسئولیّتهای رئیسجمهور انتقاد کرد که پاسخ خواندنی ایشان، تصویری جالب توجّه از حجم فعّالیّتهایشان در دورهی ریاستجمهوری به دست میدهد:
بنده خودم جزو آن کسانی هستم که به پذیرفتن مسئولیّتهای متعدّد همواره اعتراض دارم و یکوقتی در شورایی از مسئولین از قول خواجه نظامالملک طوسی ِ معروف در کتاب «سیاستنامه» این جمله را نقل کردم که او جزو توصیههایش این است که میگوید به هر شخصی یک شغل بیشتر نده، و این جمله را بهکار میبرد «مردی و کاری». یک مرد و یک کار. برای اینکه اگر دو شغل شد از کار میماند.
این درست است و من امیدوارم که حرکت عمومی دستگاههای دولتی ما جوری باشد که ما به اینجا برسیم. افراد را پیدا کنید، مسئولیّتها را به آنها بسپاریم و هرکسی یک شغل داشته باشد. در مورد مشاغل من که میفرمایید مشاغل من بعضیاش قانونی است. طبق قانون اساسی رئیسجمهور عضو شورایعالی دفاع است.
در مجموعه شورای عالی دفاع اگر قرار است یک نفر رئیس باشد او رئیسجمهور خواهد بود؛ این یک چیز قهری است؛ البتّه جایی نوشته و تدوین نشده امّا جز این عملی نیست. بنده هیچوقت خودم استقبال نمیکردم یا داوطلب نبودم که من رئیس شورایعالی دفاع باشم امّا غیر از این ممکن نمیشده، چون رئیسجمهور بهطور طبیعی رئیس قوّه مجریّه است و طبق قانون اساسی شخص اوّل مملکت بعد از مقام رهبری است، و این ایجاب میکند که در یک مجمعی که همه نشستهاند او رئیس باشد.
اگر دیگری رئیس باشد کار آن رئیسی که غیر از رئیسجمهور است مختل خواهد شد یعنی او نمیتواند کار لازم را در این مورد انجام بدهد. عین همین قضیّه درمورد شورایعالی انقلاب فرهنگی هست. شورایعالی انقلاب فرهنگی را امام به ما مسئولیّت دادند... من خودم با عضویّتِ ما رؤسای سه قوّه در شورایعالی انقلاب فرهنگی مخالف بودم. دو نظر بین ما وجود داشت؛ وقتیکه خدمت امام این طرح پیشنهاد میشد یک نظر، نظر من بود که معتقد بودم ما رؤسای سه قوّه در شورایعالی انقلاب فرهنگی عضو نباشیم، یک نظر، نظر برادرمان آقای هاشمی بود که ما بااینکه نظراتمان در غالب جاها یکی است، [امّا] یکجا همینجور اختلافنظر پیدا میکنیم. ایشان گفتند اگر رؤسای سه قوّه باشند کار شورایعالی بهتر پیش میرود. گفتیم از امام سؤال میکنیم، وقتی خدمت امام رفتیم نظر ایشان را تأیید کردند. نمیشد که من به امام بگویم که ما عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی نمیشویم، چون مصلحت نمیدانیم. وقتی امام مصلحت میداند ما اگر هم خودمان قبلاً مصلحت نمیدانستیم طبعاً نظر امام برای ما حجّیّت دارد و مأموریّت بود و واجبالاجرا بود.
آنجا هم من با اینکه بهطور طبیعی میدانستم که مثل شورایعالی دفاع خواهد شد پیشنهاد کردم که رئیس کس دیگری باشد، اسم هم آوردم از چند تا از برادرها گفتم رئیس شورایعالی این برادرها باشند قبول نکردند و فکر میکنم رأیگیری هم کردند. کارهای من همین کارهایی است که در شورای عالی دفاع و شورایعالی انقلاب فرهنگی وجود دارد؛ درحقیقت مشاغل گوناگونی نیست.
بهطور طبیعی رئیسجمهور کارهایش متنوّع است. شما اگر یک روز صبح تا عصر بیایید دفتر من کنار دست من تا آخر شب بنشینید از تنوّع کارها، از طبیعت کار رئیسجمهور سرگیجه میگیرید.
بنده صبح زود معمولاً ساعت هفت - حدود هفت، هفت و ربع - تابستانها که زودتر، ششونیم، سرکار میروم و جز وسط روز که برای نماز و ناهار میروم خانه و برمیگردم - منزل ما هم نزدیک به محلّ کار ما هست- هستم تا آخر شب، گاهی تا ساعت یازده،
یازده و نیم. البتّه بهطور معمول تا ساعت نه، نهونیم هستم امّا گاهی تا ساعت یازده و نیم هم طول میکشد. در طول این چندین ساعتی که از اوّل صبح تا آخر شب ما اینجا هستیم شاید بتوانم بگویم ده نوع کار و گاهی هم بیشتر برای ما مطرح میشود. از کار جنگ، از جبهه، یک مسئلهای هست در ارتش، یک مسئلهای هست در سپاه، یک مسئلهای هست، یک خرید نظامیای هست، یک جلسه جنگی هست، یک تصمیمگیری مربوط به بسیج و کارهای دیگر هست، [از امور نظامی] بگیرید تا کارهای فرهنگی، تا کارهای مربوط به وزارتخانههای مختلف، مراجعات گوناگونی که وزرای مختلف دارند برای مسائل گوناگون خودشان، تا مسائل سیاست خارجی که یکقلمِ عمده از همهی کارهای همه مسئولین درجه اوّل کشور را تشکیل میدهد، تا مراجعات گوناگون مردم. بنده یک دفتر ارتباط مردمی دارم که مراجعات مردم، نامههای مردم، تلفنهای مردم را آنجا دستهبندی میکنند و در اختیار ما میگذارند.
این گاهی کارهایی را به دوش من میگذارد. ما دیدارهایی از قبیل دیدار با شما در مسجد دانشگاه داریم که گاهی اتّفاق میافتد، لکن بنده هفتهای یکی دو دیدار عمومی با قشرهای مختلف در نهاد ریاستجمهوری دارم. خود من هم گاهی به جاهایی که عدّه زیادی آنجا هستند مراجعه میکنم، مردم نامه میدهند، درخواست میکنند، مسائلی را گاهی مطرح میکنند که ما را در مقابل یک کار جدّی قرار میدهد. تمام وقت ما به کارهای متنوّعی میگذرد و این خاصیّت ریاستجمهوری است بخصوص در نظام جمهوری اسلامی که رئیسجمهور دوست میدارد همچنان مردمی باشد، با مردم ارتباط داشته باشد، از مردم بشنود، به مسائل مردم برسد. خب این هم مفتی که نمیشود آدم بخواهد با مردم باشد، قهراً یک مقدار کار و تکلیف برعهده انسان گذاشته میشود. بنده گاهی دیدارهایی داریم با افراد غیرمسئول. فرض کنید چند جوان از یکجایی آمدهاند، امامجمعه فلان شهر مثلاً آمده، نهادهای انقلابیِ فلانجا، خانوادههای شهدای فلان استان، اینها افراد غیر مسئولند، گروههای مردمی هستند لکن من اگر بخواهم با مردم ارتباط داشته باشم و حقیقتاً آن خصلت و خوی و طبیعت مردمی را حفظ کنم نمیتوانم این ملاقاتها را نداشته باشم. اینها همهاش کار برای ما درست میکند.
بنابراین کار رئیسجمهور در نظام جمهوری اسلامی باز متنوّعتر از تشکیلات دیگر و نظامهای دیگر است اگرچه در هرجای دیگر هم رئیسجمهور بههرحال مسئولیّتهای گوناگونی و کارهای گوناگونی دارد...
البتّه امامت جمعه را ممکن است شما ایراد کنید که آن که دیگر کار دولتی نیست. امامت جمعه، الان به دوش ما کار زیادی نمیگذارد. بنده برای نماز جمعه از صبح جمعه تا وقتی میآیم نماز مطالعه میکنم؛ یعنی معمولاً ساعت هفتونیم، هشت از منزلمان میآیم دفتر. در اتاقِ کتابخانهای که دارم مینشینم، یادداشتهایم را نگاه میکنم، کتاب نگاه میکنم و گاهی شب قبل، یعنی شب جمعه را هم به فردا وصل میکنم و خودم را یا در این نصف روز یا در این نصف روز بهاضافه دو سه ساعتی در شب قبل، را برای این یک ساعت خطبهای که میخوانیم آماده میکنم. یعنی همین مقدار وقت از ما میگیرد.1
پانوشت:
1- آیتالله خامنهای، بیانات در پرسش و پاسخ دانشجویی، 17/8/1366