اهتمام جدی به خودکفایی در تسلیحات نظامی
۱۴۰۲/۱۱/۱۳
سید یاسر جبرائیلی
سال 1366 مجموعه جدیدی در کنار شورای عالی پشتیبانی جنگ به منظور برنامهریزی و سازماندهی بسیج و اعزام روحانیون به جبهه تشکیل شد که حضرت آیتالله خامنهای به نمایندگی از شورایعالی در آن مجموعه حضور یافته و به سازماندهی امور اعزام پرداختند.
در همین سال که جبههها با کمبود نیرو مواجه بودند، سپاه پیشنهاد مدوّنی به شورایعالی پشتیبانی جنگ ارائه کرد که حضرت امام حکم جهاد صادر کنند و افرادى بین شانزده سال یا هجده سال تا چهل سال، همه بیایند جنگ، و آموزش ببینند و 1500 گردان تشکیل شود؛ امّا حضرت آیتالله خامنهای با این پیشنهاد مخالفت کردند. ایشان پس از پایان جنگ در اینباره گفتند: «در شوراىعالی پشتیبانى بنده مخالف بودم؛ من تنها کسى بودم که با این فکر مخالفت میکردم؛ گفتم من مخالفم، دلایلى هم داشتم.
البتّه برادر عزیزمان آقاى هاشمى صددرصد مدافع بود. ما بااینکه نظراتمان خیلى به هم نزدیک است، گاهى اوقات سر یک چنین چیزى یک اختلاف اینجورى پیدا میشود بین نظرات ایشان و بنده. ایشان صددرصد گفتند که نخیر، این خوب است... بعد من گفتم که خب ما داریم در شوراى پشتیبانى براى امام تکلیف معیّن میکنیم.
ما میگوییم ایشان صادر نکنند، شما میگویید ایشان صادر بکنند. خود امام که زنده است ما برویم بگوییم آقا شما خودتان چه مصلحت میدانید؛ همه پسندیدند.
بنا شد که بنده با آقاى هاشمى برویم خدمت امام. رفتیم؛ امام گفتند نه، حکم جهاد من که صادر نمیکنم شماها هم هیچوقت به این فکر نیفتید.»1
پس از مخالفت حضرت امام با صادر کردن حکم جهاد، حضرت آیتالله خامنهای، آقای هاشمی رفسنجانی و تعدادی دیگر به استانها سفر کردند تا شرایط را تبیین و مردم را به حضور در جبههها تشویق کنند.
ایشان پس از مشاهده پاسخ گسترده مردم به این ندا، آذرماه 1366 در یک مصاحبه تلویزیونی گفتند: «لازم میدانم تشکّر صمیمانه و مخلصانه خودم را از حرکت عظیم مردم در این ایّام ابراز کنم؛ حقیقتاً پاسخی که مردم عزیزمان و ملّت مبارز و شجاع و مؤمن و ایثارگرمان به این ندا دادند و حضوری که در میدانها نشان دادند، بسیار عظیم و تاریخی و فراموشنشدنی بود... بارها آمادگی و علاقه مردم را آزمایش کرده بودیم؛ آنچه را که در این چند روز مشاهده کردیم بیش از آن چیزی بود که در ذهنمان ترسیم شده بود و فرض میکردیم که انجام خواهد شد.
همانطور که همه میدانند مسئولین کشور به استانهای مختلفی سفر کردند، بنده خودم به هفت هشت جا رفتم و برادران عزیزمان در شورایعالی پشتیبانی جنگ همچنین به نقاط متعدّدی سفر کردند و در جمع مردم حضور پیدا کردند؛ هرجا که ما شرکت کردیم هرکداممان، حقیقتاً تحت تأثیر حرکت مردم قرار گرفتیم و احساس کردیم که مردم همواره حاضرترین و آمادهترین هستند، در همه میدانها.»2
در دوران ریاستجمهوری به دلیل مخالفت امام با حضور آیتالله خامنهای در جبهههای جنگ، ایشان به برخی حضورها و بازدیدهای محدود اکتفا کردند امّا در مقطع پایانی جنگ و پس از قبول قطعنامه 598، وضعیّت وخیم جبههها و ناراحتی و ناامیدی حاکم بر جمع رزمندگان به دلیل پذیرش قطعنامه، ایشان را ناگزیر کرد پس از کسب موافقت امام برای تبیین دلایل پذیرش قطعنامه و ترسیم مسیر آینده جنگ حق و باطل، به جبههها رهسپار شوند.
آقای هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود مینویسد: «دوّم مرداد اوایل شب آیتالله خامنهای با لباس سپاهی به گلف (پادگانی در اهواز) آمدند. سرتیپ [محمّد] سلیمی هم همراه ایشان است. خیال دارند چند روزی در منطقه بمانند و به منظور بالا بردن روحیّهها برای یگانها صحبت کنند.
امروز در پیامی به ائمّه جمعه اعلان کردهاند که به جبههها میروند و از آنها خواستهاند که به آنها بپیوندند و هماکنون حرکت علما بهسوی جبههها شروع شده.موجی که تأثیر روانی خوبی دارد.»3
سردار محمّدعلی فلکی از فرماندهان دفاع مقدّس، حضور حضرت آیتالله خامنهای در جبهه را اینگونه توصیف میکند: «نقش حضرت آیتالله خامنهای بعد از پذیرش قطعنامه به این صورت بود که زوایای پنهان پیروزی را به ما نشان داد. هدف حضرت آقا برای حضور در جبهه بعد از پذیرش قطعنامه بیان دو موضوع بود:
1- به ما (رزمندهها) بگویند که شما کار خودتان را انجام دادید و خطایی نداشتید.
2- پذیرش قطعنامه پایان جنگ نیست.»4
حضرت آیتالله خامنهای در دوران مسئولیّتهایی که در حوزه نظامی داشتند، با جدّیّت ویژهای خودکفایی در آموزش نظامی، خودکفایی در تسلیحات نظامی و تقویت بنیه دفاعی از جمله توانمندی موشکی، نظم در نیروهای مسلّح، و وجود توأمان ارتش و سپاه و اجتناب از ادغام این دو نیرو را پیگیری کردند. ایشان معتقد بودند «ما باید ارتش را به حدّی از خودکفایی برسانیم که برای همیشه و بهطور کامل از احتیاج به خارج مصونیّت پیدا کند.»5 و این خودکفایی را منشأ برکات و دستاوردهای علمی میدانستند: «غالب پیشرفتهای علمی در زمان نیاز نظامی و به بهانهی ساخت تسلیحات و ابزار نظامی به عمل آمده است.»6
به پیشنهاد آیتالله خامنهای، معاونت جهاد خودکفایی در ارتش ایجاد شد.
سردار علیرضا افشار از فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درباره ممانعت حضرت آیتالله خامنهای از انحلال سپاه پس از پایان جنگ میگوید: «قبل از آتشبس هم بحث ادغام ارتش و سپاه مطرح شد. حتّی یک کم وارد مراحل اجرائی هم شد. ولی بعد از آتشبس بهصورت جدّی مطرح شد و آن موقع که آقای هاشمی رفسنجانی جانشین فرماندهی کلّ قوا در نیروهای مسلّح بودند، آقای عبدالله نوری را مأمور کردند که شما طرح ادغام ارتش و سپاه را بیاورید. او هم انگیزه ادغام را داشت و قبلاً هم تبدیل جهاد سازندگی به وزارت را دنبال کرده بود... جلسات مفصّلی با همه گرفت. ارتشیها، با سپاه، حتّی با خود من جلسه داشت ایشان. طرح تهیّه شد... با گزارشی که خدمت امام میبرند، امام قبل از اینکه بررسی دقیقی بکنند نسبت به پیشنهادات، همینکه فهمیدند میخواهند سپاه با ارتش ادغام شود، فرمودند مگر میخواهید سپاه را منحل کنید؟ بروید با رئیسجمهور صحبت کنید که وقتی میروند خدمت آقا، ایشان نظر مخالفی داشتند و خلاصه مسئله متوقّف میشود و انجام نمیشود.»7
پانوشتها:
1- آیتالله خامنهای، بیانات در جلسه پرسش و پاسخ در جمع فرماندهان لشکر المهدی(عج)، 14/5/1367
2- آیتالله خامنهای، بیانات در گفتوگوی تلویزیونی، 13/9/1366
3- اکبر هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، آغاز بازسازی: کارنامه و خاطرات سال 1367، ص 230
4- گفتوگو با سردار محمّدعلی فلکی، پایگاه خبری تحلیلی مشرق، 30/4/1395، کد خبر: 605855
5- آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با کادر فرماندهی و آموزشی پادگان تبریز، 18/6/1362
6- آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با برادران وزارت دفاع به اتّفاق برادران عقیدتی و سیاسی، 3/5/1364
7- آرشیو مؤسّسه پژوهشی _ فرهنگی انقلاب اسلامی