سنت مهر خوردن بر قلوب نااهلان
(پرسش و پاسخ)
پرسش:انسانهایی که در مسیر حق و حقیقت گام برنمیدارند و آگاهانه با آن به مخالفت برمیخیزند، چگونه خداوند مهر ضلالت را بر دلهای آنان میزند و تا ابد راه بازگشت برایشان فراهم نخواهد بود؟
پاسخ:عاقبت انسانهای لجوج، معاند و منافق
براساس این سنت الهی، انسانهای لجوج، معاند و آلوده به گناهان متعدد به ویژه نفاق وجود درونی خود را چنان سیاه و تیره و تباه میسازند، و دریچه شخصیت خود را به روی انوار حقیقت چنان محکم و استوار میبندند که استحقاق مهر خوردن و قفل شدن قلبهای خود را مییابند به گونهای که دیگر به هیچ ندای حق و نور الهی اعتنائی نمیکنند و هیچ چیزی را جز آنچه نفس اماره آنها طلب میکند، نمیپسندند و دنبال نمیکنند. در چنین وضعیتی است که همه شرایط با انتخاب و دست خودشان برای مهر خوردن بر قلب و روح آنان آماده میشود، مهری که عقوبت است و باعث میشود انسان از حیات انسانی ساقط شده و به جرگه شیاطین انسی و اهل غفلت که شبیه به حیوانات و یا بدتر از آنها هستند بپیوندد. قرآن کریم در این زمینه میفرماید: همانا ما بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم(که سرانجام و عاقبتشان به آنجا میکشد، چرا که) آنان دلهایی دارند که با آن حق را درک نمیکنند و چشمانی دارند که با آن(حق را) نمیبینند و گوشهایی دارند که با آن (حق را) نمیشنوند آنان همچون چهارپایانند، بلکه گمراهترند. آنان همان غافلانند.(اعراف- 179)
آری کیفر لجاجت و عناد با حق، مساوی از دست دادن هدایت الهی و مهر خوردن بر قلوب به عنوان یک سنت الهی خواهد بود. «ختمالله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه و لهم عذاب عظیم» خداوند بر دلها و گوش آنان مهر(ضلالت) زده است و در برابر چشمهایشان پردهای است و برای آنان عذابی بزرگ است.(بقره- 7) بنابراین یکی از مصادیق چنین گروههایی، کفار عنود و لجوج و جحود هستند که با غرقه شدن در هواهای نفس اماره و پر کردن روح و روان خویش از سیاهی و تباهی بر قلوب خویش مهر ضلالت، خواری و خفت و ضرر و زیان ابدی زدهاند و هیچگاه راه بازگشت به مسیر حق و حقیقت و هدایت الهی را پیدا نخواهند کرد: «صم بکم عمی فهم لایرجعون»آنان کران، گنگها و کوران هستند که(هیچگاه از راه خطا) باز نمیگردند.(بقره- 18)
مهر خوردن دلهای جاهلان مقصر
خدای متعال در آیه 59 سوره روم میفرماید: «کذلک یطبع الله علی قلوب الذین لایعلمون» اینگونه خداوند بر دلهای کسانی که معرفت ندارند مهر(ضلالت) میزند. شکی نیست که در اینجا جاهلان از نوع جاهلان قاصر نیستند که حجت بر آنها تمام نشده و از آموزههای وحیانی اطلاعی ندارند، بلکه اینها جاهلانی هستند که آگاهانه و با شناخت کامل به مخالفت با آموزههای وحیانی و حق و حقیقت به مخالفت برمیخیزند و دشمنی میورزند. به قول امام علی(ع) که میفرماید: «الناس اعداء ماجهلوا» مردم دشمنان چیزی هستند که نمیدانند.(نهجالبلاغه- حکمت 172) انسان حقیقتطلب و کمالطلب است و فطرت او این گرایشهای حقیقتطلبی و کمالطلبی را برای او به ارمغان میآورد، اما چرا انسان به آنچه که نمیداند دشمنی میورزد؟ انسان اگر سلیمالنفس باشد و از آلودگیها و رذایل اخلاقی برخوردار نباشد به طور طبیعی براساس همان فطرت حقیقتطلب و کمالطلب خود به مواردی که جهل دارد دشمنی نمیورزد و سعی میکند به دنبال علم و آگاهی نسبت به آنها برود. اما اگر انسان دنیاپرست و خطاکار و گناهکار شد، دیگر نسبت به حق و حقیقت احساس بیگانگی و عدم سنخیت میکند و تا آنجا که بتواند با آنها به دشمنی برمیخیزد. گویا دیگر حق و حقیقت در قاموس او معنا و مفهومی ندارد. بنابراین طبیعی است در چنین شرایطی به سبب همین زمینههای درونی خودشان، خدای متعال مهر ضلالت و گمراهی ابدی را بر قلوب آنها خواهد زد و طریق لطف هدایت خاصه خود را از ایشان مسدود میسازد.
آری لطف هدایت خاصه شامل کسانی میشود که ارسال رسل و انزال کتب او را فایده دهد و با حسن اختیار از وادی ضلالت به شاهراه هدایت قدم گذارد. اما کسانی که در عناد و انکار بر وجهی باشند که اصلا نظر التفات به جانب دلایل هادیه و براهین واضحه نکنند، با وجود وضوح آن بر طریق حق، خداوند ایشان را به حال خود فرو گذاشته و بر دلهای آنان مهر ضلالت ابدی خواهد زد.