1242 - تفاوت امر مولوی و ارشادی (پرسش و پاسخ) ۱۴۰۲/۱۱/۲۸
تفاوت امر مولوی و ارشادی
(پرسش و پاسخ)
پرسش:آیا تقسیم امر به مولوی و ارشادی بر مبنای وجوب یا عدم وجوب است؟ اگر امر ارشادی به واجب تعلق گرفته باشد آیا بین امر مولوی واجب و امر ارشادی واجب در نتیجه حکم تفاوتی وجود دارد؟
پاسخ:تعریف امر مولوی و ارشادی
امر یا حکم ارشادی و مولوی نوعی دستهبندی در احکام شرعی و فقه اسلامی شیعه است که براساس آن احکام شارع مقدس به دو بخش امر مولوی و ارشادی تقسیم میشوند. البته در میان اهل سنت این بحث مولوی و ارشادی اساساً مطرح نشده است و دیگر اینکه در مورد ملاکهای امر ارشادی و مولوی میان اندیشمندان اتفاقنظر به چشم نمیخورد.
1- حکم مولوی: احکامی که در مورد آن حکم عقلی وجود ندارد، یعنی اگر شارع مقدس چنین حکمی نمیکرد، عقل انسان نیز به آن حکم نمیکرد. بنابراین چنین حکمی ناشی از ولایت خدا بر آدمیان است، و اطاعت آن پاداش و ثواب و مخالفت آن عقاب دارد. به بیان دیگر بر احکام مولوی ثواب و عقاب مترتب است. مانند دستور به خواندن نماز و روزه. قطعا اگر چنین احکامی در شرع مقدس نبود، عقل مستقل چنین دستوراتی را صادر نمیکرد. امر مولوی جنبه انشائی داشته و اقتضای اطاعت مستقل میکند. در حالی که امر ارشادی ماهیتاً جنبه اخباری دارد و از مصلحت فعل مورد ارشاد گزارش میدهد و در نتیجه امتثال یا معصیت آن ثواب یا عقابی ندارد.
2- حکم ارشادی: حکم ارشادی حکمی است که عقل آن را درک میکند. در این موارد اگر امری از سوی شارع مقدس بیاید، ارشاد به همان حکم عقل است. حکم ارشادی مقابل حکم مولوی است و با انگیزه برانگیختن مکلف بر فعل مورد عمل و یا ترک فعل منهی صادر نمیشود، بلکه با انگیزه صرف ارشاد و هدایت او به مصلحت موجود در انجام فعل و یا مفسده موجود در ترک آن صادر میگردد. مانند اوامر و نواهی پزشک نسبت به بیمار. بنابراین حیث صدور حکم از سوی شارع مقدس به عنوان مولا بودن نیست، بلکه از حیث ناصح و مرشد بودن او است.(مباحثالاصول، شهید صدر، ج4، ص413)
از این رو برخی حقیقت حکم ارشادی را اخبار از منفعت در انجام فعل موردنظر و یا ضرر در ترک آن دانستهاند. در مقابل این دیدگاه نقطهنظر دیگری وجود دارد که میگویند: اوامر و نواهی ارشادی همچون اوامر و نواهی مولوی، امر و نهی حقیقی (انشاء طلب نه صرف اخبار) میباشد، با این تفاوت که در اوامر و نواهی ارشادی انشای طلب به انگیزه تحریک و برانگیختن بر انجام فعل یا ترک آن صورت نمیگیرد، بلکه به انگیزه بیان اینکه مصلحت یا مفسده موجود در متعلق امر یا نهی به اندازهای است که مکلف چارهای جز عمل به آنچه امر شده و یا ترک آنچه نهی شده را ندارد. اما تفاوت آن در اینجا با حکم مولوی ثواب و عقاب اخروی است که در احکام مولوی بر آن مترتب میگردد ولی در اوامر و نواهی ارشادی ثواب و عقاب اخروی مترتب نمیگردد، اما آثار وضعی دنیوی به صورت ایجابی و سلبی نیز دارد. و اگر با اخلاص و تقرب الیالله خالصانه انجام گیرد آثار اخروی نیز خواهد داشت. بنابراین از این منظر ارشادی بودن حکم یا امر منافاتی با وجوب آن ندارد و هم امر به فعل و هم ترک آن هر دو واجب است که توسط مکلف وجوباً باید انجام شود، با این تفاوت که آثار امر ارشادی دنیوی و آثار امر مولوی دنیوی و اخروی است. از این جهت نامگذاری امر به ارشادی به معنای حقیقی آن نیست بلکه از جهت شکلی و صوری است. زیرا چه در احکام مولوی و چه ارشادی در واقع مصالح و مفاسد مکلفین است که مورد توجه شارع مقدس قرار گرفته است.
مقسم مولوی و ارشادی
نکته مهم دیگری که در این رابطه مطرح است بحث مقسم ارشادی و مولوی است که آیا حکم است یا اوامر و نواهی. عبارات اصولیون در این بحث متفاوت است، بسیاری از کتب اصولیون مقسم را اوامر و نواهی گرفته و عده کمی هم سخن از احکام مولوی و ارشادی به میان آوردهاند. آخوند خراسانی در ابتدای کفایهًْالاصول این بحث را در ابتدای اوامر دارد و میگوید: مولا به صیغه امر انشاء میکند یعنی الفاظ را در ایجاد معانی انشائاً به کار میبرد. دواعی(انگیزههای) این انشاء مختلف است. اگر به داعی(انگیزه) ارشاد باشد مصداق ارشاد میشود، و اگر به داعی هزل باشد، مصداق هزل است. اما ناگفته نماند که اغلب موارد استعمال این بحث مراد از احکام مولوی و ارشادی همان اوامر و نواهی مولوی و ارشادی است. غالب اوامر و نواهی الهی و شارع مقدس از قسم مولوی محسوب میشوند و ظهور اولی خطابات شارع هم در مولویت است.
جمعبندی وجوه افتراق امر مولوی و ارشادی
1- امر ارشادی مستلزم ثواب و عقاب نیست ولی حکم مولوی مستلزم ثواب و عقاب است. 2- امر ارشادی در جایی است که عقل استقلالاً حکم دارد و امر مولوی در جایی است که عقل به طور مستقل حکمی ندارد. 3- امر مولوی از ناحیه آمر صادر میشود، به جهت مولا بودن، اما حکم ارشادی از ناحیه آمر صادر میشود به جهت ناصح و مرشد بودن. 4- امر مولوی انشاء به داعی بعث و تحریک است ولی امر ارشادی به داعی تاکید، نصیحت و ارشاد است بر صلاح و فساد مورد امر. 5- امر ارشادی مشتمل بر تعهد و مسئولیتآور نیست اما امر مولوی تعهدآور و مسئولیتآور است. 6- مخالفت امر مولوی محتاج مغفرت و توبه است اما مخالف امر ارشادی محتاج مغفرت و توبه نیست. 7- امر مولوی مربوط به مصالح دنیوی و اخروی مکلفین است اما حکم ارشادی فقط مربوط به مصالح و مفاسد دنیوی است. 8- در امر مولوی مصلحت در خود مورد امر با قطعنظر از امر وجود ندارد اما در حکم ارشادی مصلحت در متعلق امر با قطعنظر از امر وجود دارد. 9- اطاعت و معصیت امر و نهی ارشادی از دایره ادله عصمت خارجاند ولی امر مولوی مخالفتش در محدوده ادله عصمت واقع میشود.
ناگفته نماند که این تفاوتها هرکدام از یک حیث و جهت به مسئله نگاه دارند ولی در واقع بعضی از این فرقها به هم قابل بازگشت هستند.