۳۸ - علل طولانی شدن غیبـــت ۱۴۰۲/۱۲/۰۴
علل طولانی شدن غیبـــت
۱۴۰۲/۱۲/۰۴
یکی از عوامل مهم طولانی شدن غیبت و تأخیر ظهور امام عصر(ع)، اثرمستقیم گناهان و کوتاهیهای ما مسلمانان است. علی بن مهزیار اهوازی میگوید: در یک سالی در سفرحج پس از ناامید شدن از ملاقات با امام(ع) بالاخره به یک واسطه اجازه شرفیابی برایم حاصل شد. آن حضرت خطاب به من فرمودند: ای ابوالحسن، علی ابن ابراهیم بن مهزیار، شب و روز در انتظار دیدار تو لحظهشماری میکردم. چه شد که تأخیر کردی و به سوی ما نیامدی؟ عرض کردم: ای مولای من، کسی را نیافتم که مرا به حضورت راهنمایی کند. حضرت با تعجبی همراه با پرسش فرمود: کسی را نیافتی که راهنماییات کند؟ پس با انگشتان مبارک روی زمین کشید و فرمود: نه، راهنما نداشتن دلیل تأخیرت نیست بلکه شما
1) به مال اندوزی روی آوردهاید ۲) در برابر مستضعفان فخرفروشی کرده و با آنان با بیاعتنایی رفتار کردهاید ۳) صله رحم را ترک کردهاید. به این دلیلها توفیق زیارت ما را پیدا نکردهاید. پس دیگر چه عذری دارید؟
علی بن مهزیار میگوید: عرض کردم: توبه کردم، توبه، بازگشتم، بازگشتم، معذرت میخواهم. آنگاه امام زمان(ع) فرمود: اگر برخی از شماها برای آمرزش بعضی دیگر، از خدا طلب مغفرت نمیکردید، بجز خواص شیعه، همه انسانها را گفتار و کردارشان هلاک میکرد. (اشاره به اینکه من برایت از خدا طلب بخشش میکنم.) (فرهنگ سخنان حضرت مهدی(ع) صص ۳۱۸ - 320)
آیتالله بهجت میفرماید: سبب غیبت امام زمان خود ما هستیم وگرنه اگر ظاهر وحاضر شود چه کسی او را میکشد؟ آیا جن، آن حضرت را میکشد یا قاتل او انسان است؟ ما از پیش، امتحان خود را پس دادهایم که چگونه از امام مواظبت و یا اطاعت میکنیم و یا اینکه او را به قتل میرسانیم؟ انحطاط و پستی انسان به حدی است که قوم حضرت صالح(ع) ناقه (شتر) صالح را با اینکه وسیله ارتزاق و نعمت آنها بود، پی کردند و آن را کشتند. بنابراین همانگونه که ممکن است عقلا خزینه و انبار نعمت خود را نابود کنند، همچنانکه ناقه صالح را کشتند، زیرا از درون کوه آمده بود، امکان دارد که ما انسانهای عاقل، امام زمان(ع) را نیز که تمام خیرات از اوست و از ناقه صالح بالاتر و پر فیضتر است برای اغراض شخصی خود به قتل برسانیم. (نکتههای ناب ص 41) پس گناهان یک عامل مهم تاخیر ظهور امام است.
ویژگیهای انتظار سازنده
عامل دیگر تفکر غلطی است که معتقد است برای ظهور حضرت باید فساد و گناه را رواج داد. مرحوم شهید مطهری در اینباره مینویسد: ما دو نوع انتظار داریم: انتظار ویرانگر و انتظار سازنده. برخی معتقدند که انقلاب امام صرفاً ماهیت انفجاری دارد. وقتی جهان پر از ظلم و فساد شد، وقتی صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل یکهتاز میدان گردد، هیچ فرد صالحی نباشد و... در این زمان این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت (نه نجات اهل حق زیرا که حق طرفداری ندارد) از آستین بیرون میآید. مطابق این دیدگاه هر اصلاحی محکوم است. رواج گناه و فساد و ظلم و پلیدی جایز است. این گروه اگر خود هم اهل گناه نباشند، در عمق ضمیر و اندیشه، با نوعی رضایت به گناهکاران و عاملان فساد مینگرند، زیرا اینان مقدمات ظهور را فراهم مینمایند. این انتظار ویرانکننده است. اما انتظار سازنده بر خلاف این تفسیر است. مطابق آموزههای اسلامی، ظهور امام(ع) حلقهای از حلقات مبارزه اهل حق واهل باطل است که به پیروزی نهایی اهل حق منتهی میشود. سهیم بودن یک فرد در این سعادت، موقوف به این است که آن فرد عملا در گروه اهل حق باشد. امام مظهر نویدی است که به اهل ایمان و عمل صالح داده شده است. او مظهر پیروزی نهایی اهل ایمان است. (نور/55)
ظهور مهدی(ع) تحققبخش وعدهای است که خدا در کتب آسمانی به صالحان و متقیان داده است. (انبیاء 105- اعراف 128)
در حدیث معروف: یملا الله به الارض قسطا و عدلا كما ملئت ظلماً و جوراً - سخن از گروه ظالم است که خود مستلزم وجود گروه مظلوم است، و میرساند که قیام امام(ع) برای حمایت از مظلومانی است که استحقاق حمایت دارند. در روایات سخن از گروه زبده است که به محض ظهور به آن حضرت ملحق میشوند. این گروه زبده ابتدا به ساکن خلق نمیشوند. زمینههایی مناسب بوده که این مومنان را پرورش داده است. گرچه ممکن است آنها به لحاظ کمیت تعدادشان کم باشد اما از حیث کیفیت در ردیف یاران سیدالشهداء هستند. در برخی روایات است که قبل از ظهور، یک سلسله انقلابها و قیامها مانند قیام یمانی توسط اهل حق صورت میگیرد. حتی حکومتهایی اسلامی ایجاد میشود که تا ظهور مهدی(ع) ادامه داشته و به حکومت آن حضرت ملحق میشود. (قیام و انقلاب مهدی(ع) ص 54-۵9)
محمد مهدی رشادتی