۱۲۵ - مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۱۴۰۳/۰۲/۲۳
مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۱۲۵
پذیرش مسئولیتی خطیر و سنگین
۱۴۰۳/۰۲/۲۳
سید یاسر جبرائیلی
با ورود اجلاسیّه به دستور اصلی، آقای هاشمی رفسنجانی نایبرئیس مجلس درباره دلیل فراخوان اعضا و تشکیل اجلاسیّه توضیحاتی ارائه کرد. او گفت چون در جلسه قبلی، رهبری بر اساس قانون اساسی قدیم انتخاب شده و در قانون اساسی جدید، شرایط، صفات و وظایف رهبر تغییر کرده، لازم است که برای انطباق شرایط جدید با منتخب رهبری بحث شود: «آنچه که مطرح است این است که باتوجّهبه صفات جدید و شرایط جدید و اختیارات جدیدی که در قانون اساسی تصویبشده جدید ما برای رهبری هست، ما اینجا باید رأی بدهیم که این شرایط بر رهبر موجود ما منطبق است که از این طریق ادامه رهبری ایشان را تأیید میکنیم.».1
آقای طاهری خرّمآبادی منشی هیئترئیسه اصول مربوط به رهبری در قانون اساسی جدید را قرائت کرد و تغییرات نسبت به قانون اساسی قدیم را توضیح داد و اعضا وارد شور پیرامون دستور شدند.2
آقای سیّدابوالفضل موسوی تبریزی بر این باور بود که اساساً نیازی به تشکیل این اجلاسیّه نبوده و با اشاره به حذف شرط مرجعیّت که از تغییرات قانون اساسی بود، گفتند در اجلاسیّههای پیشین پیرامون شرط مرجعیّت بحث شده بود و اکثر خبرگان قبول نداشتند که مرجعیّت بالفعل لازم است: «آنهائی که رأی دادند و حتّی آنهائی که رأی ندادند، اصل اجتهاد آقای خامنهای را قبول دارند پس بنابراین انتخاب ایشان به رهبری جامعه و به رهبری نظام امّت اسلامی طبق قانون بوده [است].».3
آقای جنّتی از این نظر که دبیر شورای نگهبان نیز بود و اجلاسیّه به درخواست شورا تشکیل شده بود، در پاسخ به نکات آقای موسوی تبریزی پیرامون ضرورت نداشتن برگزاری اجلاس، یادآور شد که در اجلاسیّه قبلی برای انتخاب رهبری تا زمان بازنگری تعبیر موقّت بهکار رفت و این اجلاسیّه تشکیل شده است برای اینکه شبههای پیرامون مسئله رهبری باقی نماند: «از نظر خود ما هم این اشکال وارد نیست و محل ندارد ولی یک مسئله به این مهمّی رهبری و موضوعی که محور همه مسائل دیگر است باید جوری باشد که هیچگونه شبههای برای افرادی که احیاناً میخواهند یکوقتی ایرادگیری بکنند، باقی نماند. گفتیم یک جلسهای از خبرگان تشکیل بشود و یک رأیگیری مجدّدی بشود. مسئله هم به نظر من اینقدر واضح است که دیگر احتیاج به حتّی رأیگیری هم ندارد؛ یعنی آن وقتی که مراجع نظر نداده بودند و تأیید نکرده بودند و اینهمه استقبال عمومی نشده بود و اینجور مسائل جا نیفتاده [بود] با آن رأی بالا خبرگان رأی دادند. دیگر حالا معلوم است واضح است دیگر امّا عرض کردم صرفاً برای این بود که بعضی افراد مغرض ممکن است احیاناً شبهه بکنند. ما جلوی آن شبهات را گرفته باشیم.».4
اعضا سپس وارد بحثی کوتاه پیرامون متنی شدند که بهعنوان طرح پیشنهادی برای دستور اجلاس تنظیم شده بود و پس از حک و اصلاح عبارات، متن نهائی بدین شکل تنظیم شد: «مجلس خبرگان در اجلاسیّه فوقالعاده 15/5/68 باتوجّهبه اصول جدید قانون اساسی، شرایط و صفات لازم در رهبری را منطبق بر حضرت آیتالله آقای حاج سیّدعلی حسینی خامنهای دانست و بر این اساس رهبری معظّمٌلّه را که در اجلاس مورّخ ۱۴/۳/۶۸ به تصویب خبرگان رسیده بود مورد تأیید و تأکید قرار داد.».5 در این میان، برخی از اعضا همچنان تأکید داشتند که نیازی به رأیگیری جدید نیست. امّا آقای خلخالی استدلال کرد که هرچند رهبری موقّت نبوده، امّا ظرف یعنی قانون اساسی موقّت بوده و اکنون تغییر کرده است: «درست است که اصل جریان را باید قطعی مطرح کنیم، امّا ظرفش موقّت بوده.». آقای هاشمی نیز این سخن را تأیید کرد. این بحث نهایتاً باعث شد مسئله نیاز بودن یا نبودن به رأیگیری جدید به رأی گذاشته شود که اعضا با اکثریّت قاطع به رأیگیری جدید رأی دادند.6
سپس نوبت رأیگیری درباره انطباق شرایط جدید رهبری در قانون اساسی بر آیتالله خامنهای رسید. از ۶۴ نفر حاضر در جلسه خبرگان، ۶۰ نفر با قیام خود مجدّداً به رهبری آیتالله خامنهای رأی دادند.7 دلیل عدم قیام همه یا بعضی از این افراد، مخالفت با رأیگیری مجدّد بود، زیرا باتوجّهبه انتخاب سابق، نیازی به این کار نمیدیدند.8
عصر آن روز که اعضای مجلس خبرگان به دیدار آیتالله خامنهای رفتند، ایشان فرمودند: «لازم نیست تأکید بکنم که این بارِ مسئولیّت، بسیار سنگین و خطیر می باشد و امتحان الهی هم است. البتّه، مسئولیّتهای بزرگ به نسبت عظمت و خطورتشان، مورد توجّه و عنایت بیشتر پروردگار هم قرار میگیرند و باید عرض کنم که: «هذا من فضل ربّی لیبلونی أاشکرام اکفر»9. اگر خدای متعال توفیق بدهد و دعای حضرت ولىّ عصر(ارواحنافداه) شامل حال بشود و بتوانم این وظایف بسیار خطیر و سنگینی که به من متوجّه است، انشاءالله آنها را انجام بدهم، لطف و فضل الهی و افتخاری بزرگ برای من خواهد بود. و به خدا پناه میبریم از اینکه این توفیق را لطف نکند و در این صورت، البتّه مشکلات زیادی خواهد بود... من، همینطور که از اوّل تا حالا به این قضیّه نگاه میکنم و وضعیّت تمهید مقدّمات و ترتیب نتایج بر مقدّمات را میبینم، احساس میکنم مثل اینکه اراده الهی و خواست خدا است. لذا من هم در مقابل آن چیزی که به نظر میرسد خدای متعال اراده فرموده، کار به این شکل انجام بگیرد، تسلیم میشوم و آن را بهعنوان قضا و تقدیر الهی تلقّی میکنم و مسئولیّت را با همه سنگینی و خطوراتش، بر دوش میگیرم.... خدا را شکر میکنیم که در دل ما ذرّهای دلبستگی و عشق و علاقه به امور دنیوىِ مسائل مربوط به انقلاب نیست. یعنی این مسئولیّتها، از جنبه ظاهریاش برای ما هیچگونه کشش و انگیزهای ندارد. این، لطف خدا است و با جرئت آن را بیان میکنیم و همینطور هم انشاءالله عمل مینماییم. آنچه که هست، مسئولیّت - یعنی اهداف دینی - است... من، امروز در این مسئولیّت کنونی، همان احساس و روحیّهای را دارم که در روزهای اختناق، با دشواریهای فراوان، برای رسیدن به هدفهایی که بحمدالله هیچ تغییر نکرده - بلکه روشنتر هم شده است - حرکت میکردم... ما برای نتایج کار نمیکنیم؛ اگرچه به آن نتایج علاقه داریم و میخواهیم جمهوری اسلامی، قدرتمند و ثروتمند باشد و آسیب دشمنان جهانی به ما نرسد و از لحاظ مادّی و معنوی، ملّت ما برجسته و برخوردار باشد. امّا حقیقت این است که اینگونه نیست که اگر ما با تلاش خود و طبق وظیفه و حجّت، به این مقاصد نرسیم، احساس شکست بکنیم. این نکته را امام(قدّسسرّه) در طول ده سال گذشته، قولاً و عملاً به همه ما تفهیم کردند. آن چیزی را که احساس میکنیم تکلیف شرعی ما است، انشاءالله انجام میدهیم. در تشخیص تکلیف هم سعی میکنیم نهایت دقّت و احتیاط را انجام بدهیم. چیزی که من برای خود فرض میدانم، این است.».10
پانوشتها:
1- مشروح مذاکرات مجلس خبرگان رهبری، دوره اوّل، اجلاسیّه فوقالعاده مرداد 1368، ص 14
2- همان، ص 15
3- همان، صص 27-26
4- همان، ص 28
5- همان، صص 34-33
6- همان، صص 36-35
7- همان، ص 38
8- اکبر هاشمی رفسنجانی، بازسازی و سازندگی: خاطرات سال ۱۳۶۸، ص259
9- سوره نمل، بخشی از آیه 40، ترجمه: «این از فضل پروردگار من است تا مرا بیازماید که آیا سپاسگزارم یا ناسپاسى میکنم.»
10- آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان، 15/5/1368