۱۷۳ - علل خطاها و گمراهیها از نگاه قــرآن ۱۴۰۳/۰۲/۲۴
علل خطاها و گمراهیها از نگاه قــرآن
۱۴۰۳/۰۲/۲۴
1.تكيه بر ظنّ و گمان به جاى علم و يقين
قرآن مىگويد:«اكثر مردم چنينند كه اگر بخواهى پيرو آنها باشى تو را از راه حق گمراه مىكنند، براى اينكه تكيه شان بر ظنّ و گمان است (نه بر يقين) و تنها با حدس و تخمين كار مىكنند.»(انعام/ 116)
قرآن كريم در آيات زيادى بشدّت با پيروى از ظنّ و گمان مخالفت مىكند و مىگويد: مادامیكه به چيزى علم و يقين حاصل نكردهاى آن را دنبال مكن. (اسراء/ 36)
امروز از نظر فلسفى مسلّم شده است كه يكى از عوامل عمده خطاها و اشتباهات همين بوده است.
«دكارت» هزار سال پس از قرآن اوّلين اصل منطقى خويش را اين قرار داد و گفت: «هيچ چيز را حقيقت ندانم مگر اينكه بر من بديهى باشد و در تصديقات خود از شتابزدگى و سبق ذهن و تمايل بپرهيزم و نپذيرم مگر آن را كه چنان روشن و متمايز باشد كه هيچ گونه شكّ و شبهه در آن نماند.»(1)
2. شتابزدگى در قضاوت و اظهارنظر
يكى ديگر از لغزشگاهها، شتابزدگى در قضاوت به واسطه ميل شديد به اظهار نظر است. لذا در برخى موارد نه به واسطه اينكه ظن و گمان را به جاى يقين گرفته است بلكه به واسطه اينكه شتاب دارد هرچه زودتر نظر خود را ابراز دارد با اينكه هنوز دليل كافى موجود نيست، اظهار نظر مىكند و حال آنكه صبر و تأنّى و آرام آرام گام برداشتن، يكى از شرايط اوليه درست فكر كردن است.
قرآن كريم در برخى از آيات خود به اين حقيقت گوشزد مىكند كه بعضى از مردم با اينكه علم و اطلاعشان درباره يك مطلب ناقص است و احتياج دارند بيش از آنچه علم و اطلاع دارند اطلاعاتى جمع آورى كنند، اما حوصله به خرج نداده و رأى خود را صادر مىكنند.
قرآن كريم مكرر بشر را متوجه مىسازد به اينكه سرمايه علمى او براى پارهاى قضاوتهاى بزرگ كافى نيست، اندك است، او را به كمى سرمايهاش متنبه مىكند و مىفرمايد: «وَ ما أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا » (اسراء /85): يعنى از علم، فقط اندكى به شما داده شده نه آنقدر كه براى اين قضاوتهاى بزرگ كافى باشد.
مى فرمايد: «قُلْ رَبِّ زِدْنِيعِلْماً»(طه/114): يعنى- ای پیامبر- بگو خدايا بر سرمايه علمى من بيفزاى.
در جاى ديگر نسبت به آنچنان مردم مىفرمايد:ذلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ (نجم/30)- یعنی نهایت علم و فهم برخی از انسانها تا همین حد است.(2)
3.پیروی کورکورانه از شخصيّتها
يكى از موجبات لغزش انديشه، گرايش به شخصيّتهاست. شخصيّتهاى بزرگ تاريخى يا معاصر از نظر عظمتى كه در نفوس دارند بر روى فكر و انديشه و تصميم و اراده ديگران اثر مىگذارند و در حقيقت، هم فكر و هم اراده ديگران را تسخير مىكنند. ديگران آنچنان مىانديشند كه آنها مىانديشند و آنچنان تصميم مىگيرند كه آنها مىگيرند، ديگران در مقابل آنها استقلال فكر و اراده خود را از دست مىدهند.
قرآن كريم ما را دعوت به استقلال فكرى مىكند و پيرويهاى كوركورانه از اكابر و شخصيّتها را موجب شقاوت ابدى مىداند، لهذا از زبان مردمى كه از اين راه گمراه مىشوند نقل مىكند كه در قيامت مىگويند: پروردگارا! ما بزرگان و اكابر خويش را پيروى و اطاعت كرديم و در نتيجه ما را گمراه ساختند. (احزاب/ 67)
قرآن مىگويد بايد با سلاح عقل و انديشه با مسائل روبهرو شد؛ نبايد عقيدهاى درست را به دليل آنكه ديگران انگ و برچسب به انسان مىزنند رها كرد و نبايد عقيدهاى را به صرف تعلق داشتن به اين يا آن شخصيت بزرگ و معروف پذيرفت.(3)
________________
1. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (انسان و ايمان)، ج2، ص: 65- با تلخیص و ویرایش.
2. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(پنج مقاله)، ج30، صص: 209-208- با تلخیص و ویرایش.
3. مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (انسان و ايمان)، ج2، صص: 68-67؛ ج 26 (آشنايى با قرآن(1- 5))ص 66؛ با تلخیص و ویرایش جزئی.