۶ - نگاهی به زندگی و دوران آیتالله شهید میرزا محمد آقازاده خراسانی - آقازاده؛ محرک اصلی واقعه گوهرشاد ۱۴۰۳/۰۲/۲۵
نگاهی به زندگی و دوران آیتالله شهید میرزا محمد آقازاده خراسانی- ۶
آقازاده؛ محرک اصلی واقعه گوهرشاد
۱۴۰۳/۰۲/۲۵
محرک اصلی واقعه گوهرشاد، آقازاده بوده...
پس از تلگراف فوق، بر رضا خان مسلم شد که آیتالله آقازاده نقش مهمی در قیام گوهر شاد داشته است. او که از مخالفتها و دشمنیهای آیتالله با خودش، سابقه ذهنی نامطلوبی داشت، به تکاپو افتاد که به همین بهانه و با اتهام عامل اصلی واقعه مسجد گوهر شاد، برای همیشه از دست این آیتالله مبارز خلاص شود اما اعدام و کشتن وی به یکباره ممکن نبود، چراکه آیتالله آقازاده، محبوبیت بسیاری در میان علماء، حوزهها و مردم داشت. از همین روی ابتدا دستور تبعیدش به یزد را صادر کرد.
سرهنگ نوایی، جریان تبعید آیتالله آقازاده را اینگونه شرح داده است: « به تاریخ 15/7/1314ش چون طی تحقیقات از حاجی میرزا یحیی ناظر و سید اسدالله بایگی مسلم شد که محرک اصلی (واقعه مسجد گوهر شاد) آقازاده مجتهد بوده، لذا حسب الامر جهان مطاع مبارک همایونی اروحنا فداه جلب و لیله 17 ماه جارى به یزد تبعید شد.1
اما پس از 5 ماه برای عملی ساختن نقشه دیرین رضاخان جهت از میان برداشتن آیتالله آقازاده، او را دوباره به مشهد بردند تا پرونده سازی کرده و مجددا محاکمهاش کند. کاظم نجفی درباره زمینه چینی محاکمه و دادگاه مجدد پدرش، گفته است: «دوباره ایشان را برگرداندند به مشهد و شروع کردند به پرونده سازى علیه ایشان. در مشهد نیز در زندان بود و ما حق هیچگونه ملاقاتی را با ایشان نداشتیم. بعدها از ایشان شنیدیم که ایشان را در زندان مشهد خیلی زجر داده بودند. مثلاً شبهاى زمستان را بدون هیچ لباس گرمی و رواندازى و وسیله گرمکننده اى میگذراندند.»2
اما مشاورین رضاخان به او توصیه کردند که آیتالله آقازاده را در مشهد محاکمه نکند و برای گرفتن حکم اعدام، او را به تهران بفرستد. بنابراین آیتالله آقازاده را به تهران بردند و دادگاهی براى او تشکیل دادند. ابتدا او را به هفت ماه زندان محکوم کردند و در مرحله بعد در دادگاه نظامی محاکمهاش کرده و آیتالله به اعدام محکوم شد.
متن حکم دادگاه چنین بود:
«وزارت جنگ
12/9/1314ش
اداره محاکمات و دعاوى ارتش
پیشگاه اعلیحضرت همایون شاهنشاهی مفتخراً به شرف عرض میرساند:
دوسیه 27 نفر اشخاص ذیل که در غائله خراسان دخالت داشته و از اداره کل شهربانی به اداره محاکمات و دعاوى ارتش واصل و مستنطق دوسیه را از نقطه نظر قضائی تکمیل و قرار مجرمیت 26 نفر از اشخاص معروض با موافقت مدعی العموم ارتش صادر و به شرح ذیل براى آنان تقاضاى مجازات شده است: ... از 9 نفر معروضین، آقازاده جزء محرکین و هشت دیگر نیز جزء محرکین و هم جزء مجریان عمل در درجه اوّل محسوب شده و...
رضاخان نتوانست حکم اعدام را اجرا کند
با انتشار حکم اعدام آیتالله میرزا محمد آقازاده، علمای اعلام و مراجع عظام در ایران و عراق از جمله آیتالله میرزای نایینی و حاج میرزا مهدى خراسانی با ارسال تلگرافی به شاه به شدت اعتراض کردند3 تا اینکه بالاخره مشاورین ماسون رضاخان در آن شرایط، درگیری با علما و روحانیون را به صلاح او و رژیمش ندانستند و حکم اعدام را به اقامت اجباری در تهران تبدیل نمودند.4 او را در خانهای در شهرری محبوس و تحت نظر ماموران و مزدوران خود قرار دادند.
اما رضاخان هر لحظه مترصد بود تا آیتالله را از میان بردارد، چون زنده بودنش در هر شرایط و هر حبس و زندانی به ضررش تمام میشد. کاظم نجفی (فرزند آیتالله آقازاده) درباره آن روزهای پایانی زندگانی پدرش گفته است: «ایشان در تهران تحت نظر دو مأمور شهربانی در خیابان رى، خانهاى مىگیرند و آنجا زندگی میکنند. آن زمان ما در مشهد بودیم. ما را هم بردند تهران و در همان منزل سکنی پیدا کردیم. دو نفر مأمور تأمینات بودند که 24 ساعته از پدرمان دائم مراقبت میکردند و هر کس میخواست ایشان را ببیند، باید با اجازه این 2 مأمور ملاقات میکرد. البته اشخاص خارجی که مطلقاً با ایشان ملاقات نداشتند. اقوام و خویشاوندان هم باید در حضور آن دو مأمور با پدر صحبت میکردند حتی وقتی ایشان حمام میخواستند تشریف ببرند، مجبور بودند که با همان مأمورین بروند.»5
مجتهدى داماد آیتالله آقازاده نیز درباره شیوه ملاقات با ایشان در حصر، اظهار داشته است: «به جز چهار نفر کسی اجازه ملاقات با ایشان را نداشت. این چهار نفر هم از نزدیکان ایشان بودند که یکی بنده بودم که سمت دامادى ایشان را داشتم و یکی آقا میرزا ابوالحسن پسر شریف العلما بودند که از ارادتمندان ایشان بودند. یک نفر هم برادرشان حسن کفایی بودند و دیگرى هم مرحومه شاهزاده افسر که صبیه افسر، عروس ایشان بوده است. البته همین 4 نفر هم میباید درحضور آن دو نفر مأمور کذایی با ایشان ملاقات میکردند.»6
پانوشتها:
1- واقعه گوهرشاد، اسماعیل رائین، ص203
2- حکایت کشف حجاب، ص 114.
3- علما و رژیم شاه، ص 226 به نقل از: حوزه، ش 77-76، مصاحبه با مهدى غروى نایینى.
4- زندگى نامه رجال و مشاهیر ایران، ج 1، ص 46.
5- حکایت کشف حجاب، ص 114.
6- واقعه گوهرشاد، سینا واحد، ص 173زندگى نامه مشاهیر، ج 1، ص 46.