۱۲۹ - مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۱۴۰۳/۰۳/۰۲
مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه - ۱۲۹
انقلاب، اسلام ناب را جایگزین اسلام آمریکایی کرد
۱۴۰۳/۰۳/۰۲
سید یاسر جبرائیلی
طبیعت اسلام ناب، طبیعتی پُرجاذبه است و دلهایی را که آلودهی غرضورزی و کینهتوزی نباشد، به خود جلب میکند و این همان است که انقلاب ما و امام ما، دوباره در جهان مطرح کردند و بر دلها و چشمهای نیازمند و جستوجوگر عرضه داشتند.
در مدرسه انقلاب که امام ما بنیان گذارد، بساط اسلام سفیانی و مروانی، اسلام مراسم و مناسک میانتهی، اسلام در خدمت زروزور و خلاصه اسلام آلت دست قدرتها و آفت جان ملّتها برچیده شده و اسلام قرآنی و محمّدی(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم)، اسلام عقیده و جهاد، اسلام خصم ظالم و عون مظلوم، اسلامستیزنده با فرعونها و قارونها و خلاصه، اسلام کوبنده جبّاران و برپاکننده حکومت مستضعفان، سر برکشیده است.
در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنّت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلّت؛ اسلام تعبّد و تعقّل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیّت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بیبندوباری و بیتفاوتی؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بیحالی و افسردگی؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بیخاصیّت؛ اسلام نجاتبخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچه دست قدرتها؛ و خلاصه اسلام ناب محمّدی(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم)، جایگزین اسلام آمریکایی گردید.
و مطرح شدن اسلام بدین صورت و با این واقعیّت و جدّیّت است که موجب خشم سراسیمه و دیوانهوار کسانی شده است که دل به زوال اسلام در ایران و در همه کشورهای اسلامی بسته بودند و یا از اسلام، فقط نامی بیمحتوا و وسیلهای برای تحمیق و اغفال مردم را میپسندیدند.
ولذا از روز اوّل پیروزی انقلاب تا امروز، هیچ فرصتی را برای تهاجم و ضربه زدن و توطئه و بدخواهی نسبت به جمهوری اسلامی و کانون حرکت جهانی اسلام - یعنی ایران - از دست ندادهاند.
ملّت ایران بهخوبی دانسته است که نقطه قوّت و پایداری او، درست همان است که دشمن همه نیروی خود را در مقابله با آن مصروف میکند؛ یعنی توکّل به خدا و تمسّک به اصول اساسی انقلاب که همه از مبانی اسلام سرچشمه گرفته و در کلمات رهبر کبیر انقلاب(رضواناللهعلیه) بر آن تأکید شده است. خشم و غیظ عنادآمیزی که در بهکار بردن واژه «بنیادگرایی» در اظهارات خصمانه رسانههای دشمن، از اوّل انقلاب تا امروز محسوس است، ناشی از درماندگی و سراسیمگی آنان در برابر پایبندی رهبر و ملّت و نظام ما به اصول اساسی انقلاب است.
چقدر سادهلوح و سطحیاند کسانی که گمان میکنند دشمنىِ آمریکا و جبهه استکبار و دارودسته وسیع صهیونیستی که اکثر خبرگزاریها و رسانههای خبری و تبلیغی جهان را در اختیار دارند، ناشی از آن است که جمهوری اسلامی، بموقع تلاش لازم را برای کسب دوستان انجام نداده و یا در مسائل جهانی دچار تندروی شده است. این گمان، حاکی از عدم تعمّق در حوادث و جریانات داخلی و جهانی و عدم بصیرت در دشمنشناسی است.
ابرقدرتها که دشمنان سوگندخورده انقلاب اسلامیاند، هرگز علّت دشمنی خود با جمهوری اسلامی را بهصراحت بیان نکردهاند و نخواهند کرد. اگر آمریکا اعتراف کند که انگیزه دشمنی او با ایران، دشمنی با اسلام است، یک میلیارد مسلمان جهان را در برابر خود قرار خواهد داد و اگر اعتراف کند که انگیزه او از این دشمنی آن است که ایران اسلامی خواسته است مستقل و آزاد و بهدور از دخالت آمریکا زندگی کند، همهی آزادگان و آزادیخواهان عالم را در برابر خود قرار خواهد داد و اگر اعتراف کند که دلیل خصومت خباثتآمیزش با ایران و مسدود کردن اموال ایران و توطئه دائمیاش نسبت به جمهوری اسلامی آن است که انقلاب ایران، دست او را از منابع غنی این کشور قطع کرده و جلوی ادامه غارت اقتصادی ملّت را که از سوی رژیم خائن پهلوی، سخاوتمندانه به آمریکاییها واگذار شده بود، گرفته است، همه ملّتهای مظلوم جهان و ستمدیدگان غارتهای استعماری، در کنار ملّت ایران قرار گرفته و به مبارزه با آمریکا خواهند پیوست.
بنابراین، بسیار طبیعی و بدیهی است که آمریکا و دیگر دولتهای جبهه استکبار و همه دارودسته خبری و تبلیغی و رسانههای دستنشانده آنان ناگزیر باشند که تمام همّ خود را به تحریف حقایق ایران و انحراف افکار عمومی جهان مصروف بکنند، و گاه به نام حقوق بشر و گاه با تهمت نقض آزادی و گاه به دشنام ارتجاع و واپسگرایی و امثال آن، ملّت شجاع و آگاه و آزادهی ایران و نظام مترقّی و انقلابی جمهوری اسلامی و مسئولان صالح و لایق آن را مورد اتّهام قرار دهند و نفرت عمومی ملّت ایران از سلطهگران مستکبر و خبیث، مخصوصاً شیطان بزرگ را بدینگونه تلافی کنند.
اگرچه تجربه یازدهساله جمهوری اسلامی ثابت کرده است که استکبار و ارتجاع و ایادی آنان، در این ترفند نیز موفّقیّتی کسب نکرده و نتوانستهاند نام نیک و چهره روشن ملّت بزرگوار ما را با اینگونه تلاشها در جهان و بخصوص در میان تودههای مستضعف عالم مخدوش سازند و سرمایهگذاری گزاف آنان در استخدام قلمها و زبانهای مزدور و بهکار افکندن صدها رسانهی صوتی و تصویری و مطبوعاتی برای منزوی یا منفعل یا بدنام کردن انقلاب اسلامی، دچار خسران شده است و هماکنون علیرغم خواستِ آنان در بسیاری از مناطق عالم، ملّتها با الگو ساختن حرکت نجاتبخش ملّت ایران، به مبارزات مردمی با سلطههای شیطانی روی آورده و خواب از چشم ستمگران ربودهاند و قشرهای بیدار مسلمان در همهجا بخوبی تشخیص دادهاند که علّت دشمنی رأس استکبار - یعنی آمریکا - و ایادی آن با ملّت ایران، دشمنی آنان با اسلام است: «و ما نقموا منهم الّا ان یؤمنوا باللّه العزیز الحمید»1
ولی ملّت ایران باید بدانند که حفظ انقلاب و برپا نگاهداشتن پرچم عزّت و شرف و ادامه راه پُرافتخاری که مجاهدات این ملّت شریف در برابر ملّتهای جهان، مخصوصاً مسلمانان گشود و بهعنوان تنها راه غلبه بر فشار و ظلم قلدران شناخته شد، و تنها باطلالسّحر توطئههای دشمنان بر علیه انقلاب و جمهوری اسلامی، همانا حراست از اصول بنیانىِ انقلاب و پاسداری از ارزشهای انقلاب است.
این، آن نقطه روشنی است که شعار ضدّیّت با سلطهی جهانىِ استکبار را عالمگیر ساخته و ارکان نظام سلطه جهانی را متزلزل کرده است و همین است که از این پس نیز ملّت ایران را بر همه توطئههای دشمنان فائق خواهد ساخت. و این همان وصیّت جاودانی است که امام راحل عظیمالقدر(اعلیاللهکلمته) در بیانیّهها و اخیراً در وصیّتنامه خود، همه ما را بدان توصیه فرموده است.
اکنون، یک سال پس از رحلت آن پدر دلسوز و مرشد و معلّم آگاه و حکیم، اینجانب لازم میدانم اساسیترین معارف انقلاب را که همه در شمار بیّنات مکتب انقلاب و برخاسته از اصول و احکام اسلام است، یک بار دیگر به برادران و خواهران خود تذکّر داده، همه ملّت انقلابی و شجاعمان را به توجّه و اهتمام روزافزون نسبت به آنها دعوت کنم:
۱) پیش از هر چیز، زنده داشتن یاد و راه و درس جاودانه امام خمینی(اعلیاللهکلمته) است، که مشعل راه و ترسیمکننده خطّ اساسی حرکت و تعیینکننده شاخصهای اصلی و حیاتی این جادّه مبارک و فرجام تابناک آن است. حیات و شخصیّت خمینی کبیر، تجسّم اسلام ناب محمّدی(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) و تبلور انقلاب اسلامی بوده و او خود و سخنش و انگشت اشارهاش، خضر راه این حرکت الهی و روشنگر نقاط مبهم و برطرفکننده همه تردیدها بوده و همچنان خواهد بود. ملّت ایران و از همه بیشتر مسئولان کشور، باید این درس بزرگ را هرگز از یاد نبرند.
۲) این نهضت مردمی و انقلاب بینظیری که در منتهای مبارزات پانزدهساله آن پدید آمد و حماسه عظیمی که در عمر یازدهسالهی این نظام به ظهور رسید و شهادت نفوس طیّبه و تحمّل آنهمه دشواریها و شکنجهها و مصیبتها از سوی ملّت مؤمن و مبارز ما، همه و همه بهخاطر اسلام بود. این ملّت بزرگ و امام بزرگوارش، سعادت را در پیروی حقیقی از اسلام دانستند و حاکمیّت اسلام را وسیله نجات از سلطه شیطانها و طاغوتها و ستمگران دیدند و رضای خدا را در پیگیری از حاکمیّت اسلام جستوجو کردند. ملّتهای مسلمان و مخلصان دلسوز در سراسر جهان اسلام نیز بهخاطر اسلام بوده و هست که این انقلاب و این نظام را متعلّق به خود دانسته و از آن حمایت و دفاع کردند و میکنند. ازاینرو، جمهوری اسلامی بزرگترین وظیفهاش آن است که اسلام را در زندگی مردم تحقّق بخشد و جامعه را بهصورت یک جامعه نمونهی اسلامی درآورد.
برای عملی شدن این هدف - که گامهای اساسی و بلند آن، از آغاز پیروزی بهوسیله همه دستاندرکاران و با اشراف و اهتمام شدید امام(رضواناللهعلیه) برداشته شده - باید قوای سهگانهی کشور هماهنگ و پیگیر عمل کنند و حوزههای علمیّه و مراکز فرهنگی و پژوهشی اسلامی، به تلاش وسیع دست زنند و سرچشمه پایانناپذیر تفقّه و اجتهاد آگاهانه و بصیر را در خدمت عمق و گسترش معارف اسلامی بهکار گیرند و دستگاه فکری و عملی نظام جمهوری اسلامی، با هم و در کنار هم، جامعه را در راه اسلامی شدنِ روزافزون و به سمت هدفهای اسلامی پیش ببرند.
تمامی آحاد ملّت مسلمان، در حفظ و حراست از احکام نورانی آن و سعی در گسترش و تعمیق آن در جامعه، دارای وظیفهای بزرگند. امر به معروف و نهی از منکر که یکی از ارکان اساسی اسلام و ضامن برپاداشتن همه فرایض اسلامی است، باید در جامعه ما احیاء شود و هر فردی از آحاد مردم، خود را در گسترش نیکی و صلاح و برچیده شدن زشتی و گمراهی و فساد، مسئول احساس کند.
ما هنوز تا یک جامعهی کاملاً اسلامی که نیکبختی دنیا و آخرت مردم را بهطور کامل تأمین کند و تباهی و کجروی و ظلم و انحطاط را ریشهکن سازد، فاصلهی زیادی داریم. این فاصله، باید با همّت مردم و تلاش مسئولان طی شود و پیمودن آن، با همگانی شدن امر به معروف و نهی از منکر آسان گردد. مساجد بهعنوان پایگاههای معنویّت و تزکیه و هدایت، روزبهروز گرمتر و پُررونقتر شود و نشان ایمان و عمل و اخلاق اسلامی، در گوشهوکنار جامعه، ازجمله در مراکز دولتی و ادارات و دانشگاهها، همه را به پیروی از تعالیم نورانی قرآن تشویق نماید. کتاب خدا در میان مردم حضور واقعی بیابد و آموختن و تدبّر و تعمّق در آن، برای همه بخصوص جوانان و نوجوانان، امری رایج و دایر گردد. در این مورد، مسئولیّت علما و آگاهان و نویسندگان و گویندگان و رسانههای عمومی، بسی مهم و خطیر است.
۳) فوریترین هدف تشکیل نظام اسلامی، استقرار عدالت اجتماعی و قسط اسلامی است. قیام پیامبران خدا و نزول کتاب و میزان الهی، برای همین بود که مردم از فشار ظلم و تبعیض و تحمیل نجات یافته، در سایه قسط و عدل زندگی کنند و در پرتو آن نظام عادلانه، به کمالات انسانی نائل آیند. دعوت به نظام اسلامی، منهای اعتقادی راسخ و عملی پیگیر در راه عدالت اجتماعی، دعوتی ناقص، بلکه غلط و دروغ است و هر نظامی هرچند با آرایش اسلامی، اگر تأمین قسط و عدل و نجات ضعفا، و محرومین، در سرلوحهی برنامههای آن نباشد، غیر اسلامی و منافقانه است. و از همینجا است که ادّعای سلاطین و حکّامی که با وجود داعیهی مسلمانی و شعار پیروی از قرآن، راه دیگر جبّاران را پیموده و فاصلهی فقیر و غنی را بیشتر کرده و خود در صف اغنیا قرار گرفته و از درد فقرا و پابرهنگان غافل ماندهاند، چه در تاریخ و چه در زمان حاضر، همواره از سوی هوشمندانِ آشنا به معارف قرآن و اسلام، مردود دانسته شده است.
در نظام اسلامی باید همهی افراد جامعه، در برابر قانون و در استفاده از امکانات خداداد میهن اسلامی، یکسان و در بهرهمندی از مواهب حیات، متعادل باشند. هیچ صاحب قدرتی قادر به زورگویی نباشد و هیچکس نتواند برخلاف قانون، میل و ارادهی خود را به دیگران تحمیل کند. طبقات محروم و پابرهنگان جامعه، مورد عنایت خاصّ حکومت باشند و رفع محرومیّت و دفاع از آنان در برابر قدرتمندان، وظیفهی بزرگ دولت و دستگاه قضائی محسوب شود. هیچکس بهخاطر تمکّن مالی، قدرت آن را نیابد که در امور سیاسی کشور و در مدیریّت جامعه دخالت و نفوذ کند و هیچ تدبیر و حرکتی در جامعه، به افزایش شکاف میان فقرا و اغنیا نینجامد. پابرهنگان، حکومت اسلامی را پشتیبان و حامی خود حس کنند و برنامههای آن را در جهت رفاه و رفع محرومیّت خود بیابند.
امام بزرگوار ما، این را یکی از اساسیترین مسائل جمهوری اسلامی دانسته و قویترین بیانات را دراینباره ایراد نمودهاند و این، خصوصیّت غیر قابل تفکیک جمهوری اسلامی است. هیچ حائلی نباید بتواند مسئولین نظام و مدیران بخشهای مختلف آن را از این هدف اساسی غافل کند. پابرهنگان و کوخنشینان و اکثریّت مردم ما که براثر سیاستهای خائنانه و خانهبرانداز رژیم ستمشاهی، در فقر و محرومیّت بهسر میبرند، همواره صادقترین و بااخلاصترین یاوران این انقلاب و این نظام بودهاند و هستند و نظام اسلامی باید رفع محرومیّت از آنان را در صدر برنامههای سازندهی خود قرار دهد.
۴) وحدت کلمه، رمز پیروزی ملّت ایران در مراحل مختلف بوده و امروزه نیز مهمترین وسیلهی ملّت ما برای مقابله با تحریکها و توطئهها است. با توجّه به سرگذشت دوران دهساله و تأمّل در حوادث آن، که حاکی از آسیبناپذیری جمهوری اسلامی در برابر انواع توطئههای دشمنان داخلی و خارجی است، اهمّیّت وحدت و یکپارچگی ملّت و مسئولان بیشتر آشکار میشود.
ملّت ایران و مدیران و گردانندگان کشور، باید بر گرد اصول اساسی نظام جمهوری اسلامی مجتمع گشته و همهی توان و نیروی خود را برای تحقّق و حراست از آن متمرکز کنند و هیچ خواسته و شعار و هیچ انگیزهی فردی و گروهی و قومی و فرقهای نتواند فرد و یا جمعی را از تلاش برای آن اصول و رسیدن به هدفهای نظام جمهوری اسلامی بازدارد.
همهی ملّت رشید ایران، مخصوصاً آنان که سخن و عملشان در معرض قضاوت و توجّه دیگران است، باید صفوف خود را متّحد و مرصوص ساخته، با وحدت و همکاری و با گامهای استوار، بهسوی اهداف عالیهی اسلام، قدرتمندانه حرکت کنند و دشمنان کمینگرفته را که مترصّد فرصتند، مأیوس سازند.
رسانههای خبری بیگانه که مظهر تمایلات و سیاستها و نیّات خصمانه و اغراض خبیث سردمداران سیاستهای جهانیاند، بر روی هر کلمه و هر اشارهای که از آن، بوی اختلاف و دودستگی استشمام شود و یا بتوان چنین وانمود کرد، شدیداً حسّاسیّت نشان داده و با بزرگ کردن نکتههای ریز و مطرح ساختن استنباطهای دروغین از گفتهها و نوشتهها در ایران، بهطور دائم در تلاشند که شاید بتوانند تصویری مشوّش و آلوده به اختلافات و زد و خورد داخلی از ایران اسلامی - که بحمدالله برخوردار از وحدت و یکپارچگی کمنظیری است - به مردم ایران و جهان ارائه دهند و زمینهی دودستگی و نفاق را با این وسوسهها بهوجود آورند. اینها همه نشانهی آن است که امروزه دشمن از همهی راهها برای تضعیف جمهوری اسلامی عاجز مانده و بدخواهانه در کمین اختلافات داخلی و شکست وحدت عمومی نشسته است.
ملّت رشید ایران و مسئولان و متصدّیان امور کشور و نمایندگان محترم مجلس، گویندگان و نویسندگان، باید مانند همیشه به این طمع خام دشمن پاسخ مناسب را بدهند و وحدتی را که صنع الهی و رحمت شاملهی حق بر ملّت ایران است، با همهی وجود پاسداری کنند.
۵) حفظ عزّت و کرامت انقلابی جمهوری اسلامی و ملّت ایران در مناسبات بینالمللی، یکی دیگر از نقاط اصلی است. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، تحوّلی ژرف در ارتباطات بینالمللی از دو نظر بهوجود آورد:
اوّل اینکه هیمنه دو ابرقدرتِ آن روز دنیا را در رابطهشان با دولتهای ضعیف جهان، شکستی سخت داد و ابّهتی را که بهمرور در چشم ملّتها و دولتها به دست آورده بودند، بشدّت تضعیف کرد.
دوّم آنکه به ملّتها دلگرمی و شجاعت بخشید و جرئت و گستاخی در مقابله با دولتهای دستنشانده را به آنان تزریق کرد. گرچه این تأثیرات عمیق، بتدریج در جهان ظاهر شد و امروز پس از یازده سال، چهره سیاسی عالم را دگرگون کرده است، امّا همهی چشمهای تیزبین، از همان آغاز تشخیص دادند که با پیروزی این انقلاب عظیم، عصر جدیدی در مناسبات عالم پدید آمده است. این عصر را باید «عصر امام خمینی» نامید و ویژگی آن، عبارت است از بیداری و جرئت و اعتمادبهنفس ملّتها در برابر زورگویی ابرقدرتها و شکستن بتهای قدرت ظالمانه و بالندگی نهال قدرت واقعی انسانها و سر برآوردن ارزشهای معنوی و الهی.
پانوشت:
1- سوره بروج، آیه 8، ترجمه: «و بر آنان عیبى نگرفته بودند جز اینکه به خداى ارجمند ستوده ایمان آورده بودند.»