جنگ سرد فرهنگی از سازمان سیا تا ناتو
۱۴۰۳/۰۳/۱۵
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
«جنگ سرد فرهنگی» و «ناتوی فرهنگی» از مباحث مورد اشاره رهبر انقلاب طی سالهای متمادی بود که فراتر از مقولات «تهاجم فرهنگی» و «شبیخون فرهنگی»، مورد تاکید قرار میدادند که چگونه سرویسهای اطلاعاتی/جاسوسی غرب، در کنار پیمان نظامی موسوم به آتلانتیک شمالی یا ناتو، تشکیلات عریض و طویلی با همان ساختار و سیستم برای تهاجم فرهنگی به وجود آوردند که میتوان از آن به ناتوی فرهنگی تعبیر نمود. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم، دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان تازهترین تولید خود را به این موضوع اختصاص داده و کتاب جنگ سرد فرهنگی اثر فرانسیس استونر ساندرس را با ترجمه حسین باکند منتشر نموده است.
مقدمه دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان
«... من از آقا (مقام معظم رهبری) یک کتاب گرفتم. یعنی ایشان به من گفتند این کتاب را شما بخوان. کتاب «جنگ سرد فرهنگی» بود. (فرمودند) اینجا ابعادی را شناسایی کرده که عملیات فرهنگی CIA در کشورهاست. وقتی رفتم و مطالعه کردم احساس کردم که نگرانیهایی که ایشان در باب هجوم فرهنگی دارند، این نگرانیها بیجا نبوده برای اینکه خود آن طرفیها این را لو دادند و گفتند که چه خبر است و چه اتفاقاتی میافتد....»
این جملات از محمد حسین صفار هرندی (وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام) هنگام بیان خاطرهای در قسمت ششم از فیلم مستند «غیر رسمی» (ساخته محمد علی صدری نیا) است که درباره ابعاد مختلف شخصیت حضرت آیتالله خامنهای ساخته شد.
مبحث «جنگ سرد فرهنگی» و «ناتوی فرهنگی» از مباحث مورد اشاره مقام معظم رهبری در طی سالهای متمادی بود که در فراتر از مقولات «تهاجم فرهنگی» و «شبیخون فرهنگی»، مورد تاکید قرار میدادند که چگونه سرویسهای اطلاعاتی/جاسوسی غرب، در کنار پیمان نظامی موسوم به آتلانتیک شمالی یا ناتو، تشکیلات عریض و طویلی با همان ساختار و سیستم برای تهاجم فرهنگی بهوجود آوردند که میتوان از آن به ناتوی فرهنگی تعبیر نمود.همان تعبیری که در اواخر دهه 1990 میلادی مورد استفاده و تحقیق یکی از خبرنگاران و پژوهشگران معتبر آمریکایی به نام «فرانسیس ساندرز» نیز قرار گرفت.
در سال 1999 (1378 هجری شمسی) «فرانسيس استونر ساندرز» كتابي به نام «جنگ سرد فرهنگي: سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر» منتشر كرد كه زلزلهاي در محافل فرهنگي و روشنفكري غرب برپا نمود. به اعتقاد بسياري از صاحبنظران، كتاب وي يكي از حيرتآورترين و افشاگرانهترين كتابهايي است كه تاكنون درباره سرويس اطلاعاتي ايالات متحده آمریکا، منتشر شده است.
ساندرز نشان ميدهد كه «كورد مه ير»، رئيس بخش عمليات بين المللي CIA و همكارش «آرتور شلزينگر» بر اساس طرحي كه «ملوين لاسكي» مطرح كرد، حركتي را آغاز نمودند كه به ايجاد شبكه فرهنگي غولآسايي در سراسر جهان انجاميد. ساندرز اين شبكه را «ناتوي فرهنگي» نامید. بودجه اين عمليات در سال 1950 (1329 هجری شمسی)، يعني در زمان دولت ترومن، 34ميليون دلار در سال بود.
سازمان CIA در چهارچوب عمليات جنگ سرد فرهنگي، شبكه مطبوعاتي جهانشمولي ايجاد كرد كه از ايالات متحده تا لندن، اوگاندا، خاورميانه و آمریکاي لاتين گسترش داشت و از «جکسن پولاک» نقاش گرفته تا «آرتور کوستلر»، «سيدني هوک»، «ايناتسيو سيلونه» و «جرج اورول» و... همه را علیه به اصطلاح خطر کمونیسم به خدمت گرفت و در تمام اين دوران مطبوعات روشنفکري متنفذي مانند «پارتيزان ريويو»، «کنيان ريويو»، «نيوليدر»، «انکاونتر»، «درمونات»، «پرووه»،»تمپو پرزنته»، «کوادرانت» و... از سيا کمکهاي مالي مستقيم يا غيرمستقيم دريافت مي کردند. به تعبير وي، سازمان CIA در مقام «وزارت فرهنگ بلوك غرب» عمل ميكرد.
طراحی و برنامهریزی برای هدایت سینما از طریق تشکیل کمیتههای مشترک نیروهای نظامی و امنیتی و سینماگران هالیوود، از دیگر اقدامات این «شبکه ناتوی فرهنگی» بود که طی دهههای پیاپی، براساس فرمولی مدون، فیلم تولید و پخش کردند، چنانکه برخی از مهمترین و معتبرترین سینماگران تاریخ هالیوود مانند جان فورد و جان وین و سیسیل ب دومیل و.... عضو این کمیتههای مشترک بودند و برای هدایت سینمای هالیوود براساس فرمول یادشده، عمل نمودند.
از طرف دیگر کارشناسان ارشد سازمان سیا به هالیوود رفته، استودیو و کمپانی به راه انداخته و به تولید آثار و فیلمهای سینمای پرداختند که بسیاری از آنها جوایز اسکار نیز دریافت کرده و برخی از شناخته شدهترین بازیگران و کارگردانان و نویسندگان این فیلمها، در خدمت همان سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی قرار گرفتند.
فرانسیس ساندرز برای تدوین این کتاب، با دهها تن از مؤثرترین عوامل این سرویسهای جاسوسی و کمیتههای سینمایی/اطلاعاتی یاد شده و عناصر فعال در شبکه ناتوی فرهنگی، ساعتها مصاحبه انجام داده، آنها را مدون نمود که در این کتاب مورد استفاده قرار گرفت.
از این کتاب در سال 1382، ترجمهای ناقص و با اغلاط فاحش از نسخه اول یعنی چاپ شده در سال 1999 توسط بنیاد غربگرایی منتشر شد که اینک چندان در دسترس نیست.
فرانسیس ساندرز، پس از نسخه اول، چندین بار اقدام به تکمیل کتاب نمود و در سالهای 2013 و 2015 نسخههای کاملتر از آن انتشار یافتند که برای این ترجمه پیش رو، از نسخه چاپ 2015 استفاده شده و یکی از همکاران جوان و خوشاستعداد، آقای حسین باکند، آن را ترجمه کرده است.