2 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- نبــرد برای کنترل ذهـنها ۱۴۰۳/۰۳/۱۸
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 2
نبــرد برای کنترل ذهـنها
۱۴۰۳/۰۳/۱۸
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
تمجیدهایی که از کتاب جنگ سرد فرهنگی شده است
یک تاریخ جذاب، غمانگیز و گاه سرگرمکننده از این جنگ تحریف [را بازگو میکند]، جنگی که با بسیج فرهنگ، اذهان و قلوب را تسخیر میکرد.
[روزنامه] آبزِروِر1
خانم ساندرز اقیانوسی از مطالب را وارد بحث میکند او در افشای طرحهای اخلاقی و فرهنگی - بخوانید ضد اخلاقی و ضد فرهنگی - سیا بسیار خوب عمل میکند.
[روزنامه] سانفرانسیسکو کرونیکل2
روایتی است درباره دستان اخلالگر و خطرناک و دستکاری کامل عصر حاضر.
تایمز (لندن)
این اثر حاوی داستانهای جاسوسی سطح بالا و افشاگریهایی است که شنیدن آن خاطر انسان را مکدر میکند و از نظر ادبی زبانی برنده و طبعی بلند دارد، مواردی که باعث میشوند از این کتاب شگفتانگیز و خواندنی لذت ببریم.
نظر ادبی
«بسیار عالی»
سالن
کتاب ساندرز به مثابه پتکی است[بر سر صحنه گردانان اصلی جنگ سرد فرهنگی] که قطعا واقعیات فعالیتهای سیا را افشا میکند.... تحقیقش اعجابانگیز و لحنش محکم و استوار است، چشمان بینایی دارد و هیچ مطلبی از دیدگانش پنهان نمیماند و نکته سنجی و نشاط در او موج میزند.
اسپِکتِیتِر3
دلال شیطان: به دنبال خدا، طلا و شکوه در ایتالیای قرن چهاردهم زنی که به موسولینی شلیک کرد
فرانسیس استونر ساندرز4
مقدمه اول
در اوج جنگ سرد، دولت آمریکا منابع [مالی] گستردهای را برای پیشبرد برنامه مخفی پروپاگاندای فرهنگی خود در غرب اروپا در نظر گرفته بود. ویژگی اصلی [و البته ظاهری!] این برنامه، پیشبرد ادعائی بود که اصلا وجود خارجی نداشت! این کار به صورت کاملا سرّی توسط بازوی جاسوسی آمریکا یعنی CIA (سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا) صورت میگرفت.
مرکز فرماندهی و محور اصلی این عملیات مخفی، «کنگره آزادی فرهنگی»5 بود که توسط عنصر اطلاعاتی سیا، مایکل جوسلسون از سال ۱۹۵۰ تا سال ۱۹۶۷، مدیریت شد. این سازمان دستاوردهای قابل توجهی -علی الخصوص در آن مدت- داشت. در اوج دوران خود «کنگره آزادی فرهنگی» در ۳۵ کشور دنیا دفتر داشت، دهها نفر را استخدام کرده بود، بیش از ۲۰ مجله معتبر منتشر میکرد، صاحب پایگاه خبری بود؛ همچنین برگزاری نمایشگاههای هنری، سازماندهی همایشهای بینالمللی مهم و خبرساز و اهدای جوایز به نوازندگان و هنرمندان و اجراهای عمومی آنان از جمله کارهای دیگر این کنگره بود. مأموریت این کنگره دور کردن چهرهها و روشنفکران غربی از شیفتگی دیرینه خود به مارکسیسم و کمونیسم و سوق دادن آنان به دیدگاه سازگارتر با «شیوه آمریکایی» بود. در ابتدای کار - یعنی از سال ۱۹۴۷- سیا با تمرکز روی: شبکه گسترده و پرنفوذ ماموران امنیتی، کارشناسان حوزه مطالعات راهبردی، تاسیس شرکتهای عظیم تجاری، و روابط دیرینه خود با دانشگاههای آیوی لیگ، شروع به ایجاد یک کنسرسیوم کرد که وظیفه مضاعف آن ایمنسازی جهان در برابر سرایت و شیوع کمونیسم و هموار کردن راه برای [پیشبرد] منافع سیاست خارجی آمریکا در خارج از مرزهای این کشور بود.
نتیجه کار [ایجاد] شبکهای درهم تنیده و بسیار فشرده از افرادی بود که در کنار سازمان [جاسوسی] کار میکردند. آنان هدفشان ترویج این نظر بود که: دنیا به پَکس آمریکانا[یعنی صلح و رفاه جهانی در سایه برتری نظامی و اقتصادی و تمدنی آمریکا بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵] و عصر جدید روشنگری احتیاج دارد و این عصر را «قرن آمریکایی» مینامند. کنسرسیومی که سیا ایجاد کرده بود - کیسینجر میگوید این کنسرسیوم اشرافیتی است که برای خدمت به ملت [آمریکا] و برپایه اصول و مبانی فراجناحی و فراحزبی شکل گرفته است- به عنوان سلاح مخفی در کشاکش جنگ سرد آمریکا عمل میکرد. سلاحی که در عرصه فرهنگی تلفات گستردهای به جای گذاشت. آنها چه بخواهند و چه نخواهند، چه بدانند و چه ندانند، تعداد کمی از نویسندگان، شاعران، هنرمندان، مورخان، دانشمندان در [دوران] اروپای پسا جنگ بودند که نام آنها به این تشکیلات مخفی ارتباط پیدا نمیکرد. سازمان جاسوسی آمریکا بیش از ۲۰ سال بدون مانع و محدودیتی و به طور ناشناخته یک جبهه فرهنگی پیچیدهای را به اسم آزادی بیان در غرب، برای غرب مدیریت کرده است. اگر بخواهیم جنگ سرد را «نبرد برای [کنترل] ذهن بشر» تعریف کنیم، این جنگ زرادخانه عظیمی داشت مملو از سلاحهای فرهنگی، که شامل مجلات، کتابها، همایشها، همکاویها، نمایشگاههای [آثار] هنری، کنسرتها، اهدای جوایز میشد. اعضای این کنسرسیوم شامل گروههایی از رادیکالهای سابق و روشنفکران چپ بودند که با مشاهده توتالیتاریسم6 –تمامیت خواهی- استالینی، ایمان آنها به مارکسیسم و کمونیسم از بین رفته بود.
پانوشتها:
1- The Observer
2- San Francisco Chronicle
3- The Spectator
4- FRANCES STONOR SAUNDERS
5- تشکیلاتی که از چپهای سابق و وابسته به سازمان سیا، بهوجود آمد و در خدمت اهداف توسعه ایدئولوژی آمریکایی قرار داشت
6- اقتدارگرایی