۱۵۷ - تو همانی که آیههای خدا به تو و عصر تو قسم بخورد سرنوشت تمام اهل زمین زیر دست شما رقم بخورد ۱۴۰۳/۰۳/۲۳
تو همانی که آیههای خدا به تو و عصر تو قسم بخورد
سرنوشت تمام اهل زمین زیر دست شما رقم بخورد
۱۴۰۳/۰۳/۲۳
تو همانی که...
تو همانی که آیههای خدا به تو و عصر تو قسم بخورد
سرنوشت تمام اهل زمین زیر دست شما رقم بخورد
سالیانی گذشت از غیبت اضطرارت گرفت عالم را
چقدر سینه صبور تو از این همه انتظار غم بخورد
کوری عدهای که میگویند: «فرج صاحبالزمان دور است»
برس امشب که یک به یک همه فرضهای غلط به هم بخورد
ناخلف سائلی که میبینی همه عمر ترسش این بوده
روزگاری خدای ناکرده نامش از دفترت قلم بخورد
حتم دارم که هر شب جمعه کربلا پا به پای زهرایی
عطری از جنس سیبهای بهشت به نفسهات دم به دم بخورد
حتم دارم قیامتی برپاست وقتی از غم صدات میلرزد
روضهخوان میشوی و در گوشِ حرم اشعار محتشم بخورد
؟؟؟؟
آن که بیدار نشسته
خاک پای تو دواییست که لب میفهمد
هجر را عاشق افتاده به تب میفهمد
غربت هر سحری را که بدون تو گذشت!
آن که بیدار نشسته همه شب میفهمد
آمدم تا بزنی! دست کشیدی به سرم
سر من لطف تو را وقت غضب میفهمد
وسط کوچه و بازار سلامت کردم
گرچه کور است گدای تو! ادب میفهمد!
ذکر یابنالحسنم بود که سامانم داد
کام تلخم ز تو معنای رطب میفهمد
آنقدر با دل ما راه میایی آقا
که بدهکار عوضِ قرض طلب میفهمد!
راهیم کن بروم کرببلا! حال مرا...
هر کس از قافله افتاده عقب میفهمد
من بیایم به حرم زود شفا میگیرم
درد اگر مانده، طبیبم به مطب میفهمد
سید پوریا هاشمی