۱۲۴۴ - (پاسخ به شبهات ): پیامبر(ص) و فراموشی ۱۴۰۳/۰۴/۲۰
(پاسخ به شبهات ):
پیامبر(ص) و فراموشی
۱۴۰۳/۰۴/۲۰
* طبق آيه: « سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسَى إِلا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى» (اعلي/6 و 7)؛ما بزودي (قرآن را) بر تو ميخوانيم و هرگز فراموش نخواهي كرد، مگر آنچه را خدا بخواهد، كه او آشكار و نهان را ميداند»؛ آيا پيامبر(ص) دچار نسيان ميشده است؟
- نسيان در اين آيه به معناي آن است كه معنا از خاطر برود. سهو نيز به همين معنا است. نقيض آن ذكر و يادبود است. برخي ميگويند: نسيان رفتن معنا است و آن از فعل خداي تعالي است. يعني خداي تعالي به سبب بعضي عوارض، نسيان و سهو را عارض ميكند.(1)
جمله «سنقرئك» وعدهاي است از خداي تعالي به پيامبرش به اينكه علم قرآن و حفظ قرآن را در اختيارش بگذارد، به طوري كه قرآن را كه نازل شده، همواره حافظ باشد و هرگز دچار نسيان نشود و همان طوري كه نازل شده است قرائتش كند و ملاك در تبليغ رسالت و وحي به همان طوري كه وحي شده همين است.(2)
در اين آيه علاوه بر مصونيت رسول اسلام - صلّي الله عليه و آله - از نسيان، مصونيت آن حضرت از سهو نيز تأكيد ميشود. در تفسير نمونه درباره اين آيه آمده است: هنگام نزول وحي عجله نكن و هرگز نگران فراموش كردن آيات الهي مباش، آن كس كه اين آيات بزرگ را براي هدايت انسانها بر تو فرستاده است، هم او حافظ و نگهبان آنها است و نقش اين آيات را در سينه پاك تو ثابت ميدارد، به طوري كه هرگز گرد و غبار سهو و نسيان بر آن نخواهد نشست.(3)
نظير اين نكته، در آيات ديگر نيز آمده است: « بلند مرتبه است خداوندي كه سلطان حق است، پس نسبت به (تلاوت) قرآن عجله مكن، پس از آن كه وحي آن بر شما تمام شود؛ و بگو: پروردگارا! علم مرا افزون كن.(4)
در جاي ديگر آمده است: «زبانت را به خاطر عجله براي خواندن آن (قرآن) حركت مده، چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ماست.»(5) پس براي اثبات قدرت خداوند و اينكه هر خير و بركتي است از ناحيه اوست، ميافزايد: «تو چيزي از آيات الهي را فراموش نميكني.
مگر آنكه خدا بخواهد كه او آشكار و پنهان را ميداند.» مفهوم و معناي پنهان اين تعبير اين نيست كه پيامبر - صلّي الله عليه و آله - چيزي از آيات الهي را فراموش ميكند، اگر چنين باشد از گفتار پيامبر سلب اطمينان خواهد شد، بلكه هدف، بيان اين حقيقت است كه موهبت حفظ آيات الهي از سوي خدا است و لذا هر لحظه بخواهد ميتواند آن را از پيامبرش بگيرد. به عبارت ديگر، هدف، بيان تفاوت علم ذاتي خداوند و علم موهبتي و ظهوري پيامبر است.
به هر حال اين يكي از معجزات پيامبر اسلام ـ ص ـ است كه آيات و سورههاي طولاني را با يك بار تلاوت جبرئيل به خاطر ميسپرد و هميشه به خاطر داشت و چيزي را فراموش نميكرد.(6)
به هر تقدير امتياز اساسي بين استماع رسول اكرم از خداوند يا فرشتگان و بين استماع انسان عادي از رسول اكرم در اين است كه:
اولاً: رسول اكرم در استماع و دریافت و حفظ وحي معصوم است، يعني هرگز كاهش و يا افزايش در دریافت او نسبت به وحي الهي راه ندارد، بلكه همان را طبق واقع مييابد. ولي انسان عادي كه مسبوق به برخي از خواطر شيطاني است، ممكن است آن را درست تلقي و حفظ نكند و در اثر سوء اختيار خود گرفتار كژراهه در ادراك شود.
ثانياً: دریافت رسول اكرم از خداوند يا فرشتگان به نحو علم حضوري است، ولي دریافت انسان عادي از رسول اكرم به نحو علم حصولي است.
ثالثاً: رسول اكرم آنچه معصومانه به نحو علم شهودي دریافت كرد، معصومانه حفظ ميكند و از آسيب نسيان مصون است، ولي انسان عادي گذشته از دریافت غير معصومانه، در مقام ضبط و نگهداري نيز مصون از سهو و نسيان نخواهد بود.(7)
پيامبر (ص) كسي است كه قرآن را از مقام «لدن»(8) گرفته و علمش لدني است، از اين جهت جهل و نسيان در او راه ندارد. فراموشي از ساحت پيامبر اكرم به دور است؛ زيرا كه فرمود: «سنقرئك فلا تنسي» در اثر عصمت، جهل و نسيان در آن حضرت راه ندارد.
عصمت رسولالله (ص) اين است كه آن حضرت هر چه را كه فهميد و از خداوند دريافت داشت، به درستي حفظ و نگهداري ميكند و سهو و نسيان در قلمرو حفظ او راه ندارد، چنانكه خداي سبحان درباره شأن ايشان ميفرمايد: ما قرآن را بر تو قرائت ميكنيم و تو اهل نسيان و فراموشي نيستي.(9)
بنابراين آنچه از تفسير قرآن به قرآن و تفسير مفسرين، در مورد نسيان و يا عدم نسيان پيامبر به دست ميآيد، اين است كه به دليل عقلي و نقلي، پيامبر داراي عصمت است و در دریافت از وحي و ابلاغ و نگهداري و حفظ آن، معصوم و مصون است و خطا و نسيان در مورد معصوم قابل تصور نیست.
چون خداوند در سوره طه ميفرمايد: «گفت: علم آن، در كتابي نزد پروردگار من است. پروردگار من نه خطا ميكند و نه فراموش مينمايد.»(10)
پس خداوند از طريق انبياء و رسولان به غرض خود ميرسد و پيامبران حتماً بايد در دريافت و ابلاغ و نگهداري وحي الهي معصوم و مصون باشند و اين همان بيان و برهان حكمت است كه علامه طباطبايي در تفسير الميزان، ذيل آيه 213 از سوره بقره به آن اشاره كرد...
از اين رو پيامبر به دليل عقلي و نقلي معصوم است و معصوم هم در دريافت وحي و ابلاغ و نگهداري و حفظ آن معصوم و مصون است و هيچ گونه خطا و اشتباه و نسيان در او راه ندارد.
چون علم پيامبر لدني و شهودي است و در علم لدني و شهودي و حضوري نسيان و خطا راه ندارد و آيه مورد سؤال و مورد بحث هم دارد همين را بيان ميكند و در واقع بيان مژده و معجزه علمي پيامبر است كه در حفظ و نگهداري آيات و سورههاي طولاني دچار نسيان نميشود و از نسيان مصون است.
_________________________
1. رازي، محمد، تفسير مجمعالبيان، تهران، انتشارات فراهاني، چاپ دوم، 1359، ج 27، ص 19.
2. طباطبائي، محمد حسين، تفسير الميزان، ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني، تهران: اميركبير، چاپ چهارم، 1370، ج 20، ص 627.
3. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، داراكتاب الاسلاميه، 1353ه ش، ج26، ص392.
4. طه/114.
5. قيامت/16، 17.
6. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ نوزدهم، 1378، ج 26، ص 393.
7. جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن، تفسير قرآن به قرآن، قم، انتشارت اسري، چاپ دوم، 1378، ج1، ص 62.
8. نمل/6.
9. جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي، همان.
10. طه/52.