۱۵۶ - استفاده از ظرفیتهای عاشورا برای نوجوانان - تربیت نسلهای عاشورائی برای ظهور تحولات جهانی ۱۴۰۳/۰۵/۰۱
استفاده از ظرفیتهای عاشورا برای نوجوانان-بخش نخست
تربیت نسلهای عاشورائی برای ظهور تحولات جهانی
۱۴۰۳/۰۵/۰۱
فائقه بزاز
روزگاری بس دراز به وسعت تاریخ سال 61 هجری قمری است که کودکان ما دلشان در گرو عشق اباعبدالله بیقرار است و زیرسایه بیرق سالار شهیدان با او میثاق میبندند. سالیانی به پهنه تاریخ کربلا، میان هقهق مادرانشان در روضهخوانیها قد میکشند و بزرگ میشوند و نوزادانمان شیر مادر را آمیخته با اشکهای حسینی در رگهایشان جاری میکنند و عشق حسین(ع) به جانشان آمیخته میشود. مادرانی که دامن پاکشان پرورنده مجاهدینی است که تاریخ آینده را با دستهای توانمندشان رقم میزنند و آینده انقلاب و حکومت جهانی عدل در سراسر کره زمین را استمرار میبخشند. با حسین(ع) آینده از آن ماست.
سال ۶۱ هجری قمری است. با دعوت کوفیان، کاروانی با کودکان و زنان از مدینه بهسوی کوفه رهسپار میشود و انگیزهاش را از این حرکت، دفاع از انسان و حریم او قرار میدهد. با کسی قصد جنگ ندارد، با مظلومیت تمام تلاش میکند پیام آزادگی و انسانیت را به گوش دشمنانش هم برساند؛ ظلم و ستم را بر دشمنش هم روا نمیداند. دستور میدهد به حرّ که برای جنگ با او آمده آب بدهند حتی حقوق مرکبهای آنها را نیز محترم میداند و آنها را هم سیراب میکند! از عمرسعد میخواهد به او اجازه بازگشت بدهد تا خونی ریخته نشود. تمام دغدغهاش این است که انسان در حال تباهشدن است و باید او را نجات داد. به همین سبب از اول حرکت از مدینه تا لحظه شهادت تلاش میکند، خطابه میخواند موعظه میکند. شب واقعه چشمان مبارکش را بر ضعفها و سستیها و جهالتها میبندد و از آنها که خود را باختهاند میخواهد که بروند.
حسین(ع) برای همه عصرها دل میسوزاند برای همین است که «یوم الحسین» برای مسیحی و زرتشتی و یهودی هم حتی در آنسوی دریاها گرامی است.
امام حسین(ع) میراثی برای همه انسانهاست بدون اینکه در حد و حصر جغرافیایی و تاریخی قرار بگیرد و او، آن جغرافیای تاریخ در گوشهای از سرزمین فرات را به کل پهنه گیتی و در تمام عصرها و زمانها میگستراند تا به امروز برسیم. امروزی که احساس پوچی و آشفتگی از خصوصیات بارز این عصر است و انسان سرگشته در گرداب تنهائی با هجمهای از تفکرات و نگرشهای بیسروسامان دستوپنجه نرم میکند... و همین است که انسان عصر امروز پناهی جز حسین ندارد.
اما به قول سید شهیدان اهلقلم شهید آوینی، «در این دوران جاهلیت ثانی و عصر توبه بشریت... نومید مشو که تو را نیز عاشورائی است و کربلایی که تشنه خون توست و انتظار میکشد تا تو زنجیر خاک از پای ارادهات بگشایی و از خود و دلبستگیهایت هجرت کنی... و فراتر از زمان و مکان، خود را به قافله سال شصت و یکم هجری برسانی و در رکاب امام عشق به شهادت رسی.»
نویسندگان عاشورائی و ادبیات کودکان
میان این سرگردانی، ماییم که عاشقیم و در صددیم شور آمیخته به شعور را حتی میان روزمرگیهایمان رقم زنیم و آن را به نسلهای بعد انتقال دهیم. از به اهتزاز درآمدن پرچمها، برپایی تکیهها، حسینیه، منبرها، چای روضه تا فیلمها و ویدئوکلیپها و استاپموشنها؛ از رسومات قدیمی تا تکنیکهای جدیدتر همهوهمه تقلای ماست برای انتقال پیام عاشورا به نسلهایی که قرار است پای در رکاب امامزمانمان به خونخواهی سالار شهیدان به پا خیزند و جهان را برای ظهور مولایمان مهیا کنند.
از ادبیات آغاز میکنیم. قدرت تأثیرگذاری واژهها بر کسی پوشیده نیست و اگر نویسندهای بر این قدرت بیپایان احاطه داشته باشد میتواند به صورتی واقعه عاشورا را برای کودکان طرح کند که اثرش خیلی تلخ نشود، و اباعبدالله تنها شهیدی برای سوگواری و مویه نباشد. اگر چه که اشک بر اباعبدالله غوغا میکند؛ اما نهادینهکردن فرهنگ عاشورائی امر به معروف و نهی از منکر به سبک و سیاق نهضت عاشورا و انسانسازی است که میتواند نسلی حسینی برای امامزمانمان تربیت کند.
واقعه عاشورا از آن دست موضوعاتی است که میتواند حضوری مؤثر در ادبیات کودکان داشته باشد.
سعید مدرسی دکترای علوم تربیتی و کارشناس سواد رسانه میگوید: «تدوینهای ما محدود به یک برش تاریخی خاص شده و اتفاقاتی که در بازه زمانی پنج روزه عاشورا پررنگ شده را در ادبیات برای نسل امروز فرآوری کردهایم. اگر هم خواستیم رمان یا داستانی برایشان فراهم کنیم، باز محدود به همان واقعه تاریخی چندروزه شده که آن را تبدیل به یک قصه اکشن، تراژدی یا درام کردهایم، در واقع ما در لابهلای یک متن تاریخی متوقف شدهایم. به عبارت بهتر بهجای اینکه رئالیستی کار کنیم، ایدهآلیستی جلو رفتهایم. حضرت سیدالشهدا(ع) طبق فرمایش خودشان کاری که انجام میدادند احیای دین جدّشان بود، نگاهشان بحث عدالتطلبی، کمک به مظلوم، احیای حکومت محمدی و علوی و... بود؛ اما هیچکدام از این موارد در ادبیات مذهبی کودکان و نوجوانان بیان نشده است.»
مدرسی در ارتباط با رفع این نقاط ضعف میگوید: «ما نیازمند این هستیم که حتماً این برش تاریخی را بیان کنیم تا به دلالتهای آن هم اشاره داشته باشیم؛ اما گاهی در تاریخ متوقف میشویم، با عرض ارادت به ساحت اهلبیت(ع) اما باید گفت برای نوجوان امروز باید درس آموزههای امروزی استخراج کرد، مثلاً کمک به همنوعان، یاری امام بر حق جامعه، گسترش دین نبی مکرم اسلام و... در زمان دفاع مقدس نوجوانهای ما در این زمینه مصداقیابی کرده بودند و آن هم جهاد و حضور در جبهه بود، امام حسین(ع) در راه خدا جهاد کردند و حق جهاد را به جا آوردند، یعنی آنچه در توان داشتند عرضه کردند، خب اگر این موضوع را به زندگی کودک و نوجوان یا بهطورکلی زندگی امروز دلالت دهیم نتیجهاش این میشود که در هر نقطهای که هستی اگر دانشآموز هستی، اگر معلم هستی، اگر فعال اجتماعی هستی تو هم اهل «حق جهاد» باش.»
یعنی نهایت تلاش برای بهثمررسیدن کاری، شاید این یک گذر تاریخی از سال ۶۱ هجری به سالهای قرن پانزدهم هجری و بالاترین درسی باشد که بتوان از سیدالشهدا(ع) گرفت.
ما در زیارت اربعین سیدالشهدا داریم که ایشان جانشان را فدا کردند تا امت را از جهالت و بیخبری نجات دهند، اگر نوجوان چنین چیزی را متوجه شود، آیا نسبت به انحرافات هم سن و سالهای خود بیتفاوت خواهد بود؟ آیا نسبت به آسیبهای اخلاقی که پیرامون خودش وجود دارد بیتفاوت عبور میکند؟ در واقع نوجوان میفهمد که اگر ترک گناه و فعل باطل را انجام دهد بخشی از هدف امام حسین(ع) را دنبال کرده و با امام در این مسیر همراه شده است، آن وقت بهعنوان شیعه امروزی نسبت به آسیبهای رفتاری، اخلاقی و اجتماعی اطرافش هم بیتفاوت عبور نمیکند، چون خود را سرباز امام میداند.»
نقش والدین در تبیین ادبیات عاشورائی
مدرسی دکترای علوم تربیتی، درباره نقش والدین در این زمینه ادامه میدهد: «قطعاً والدین باید در این زمینه مطالعات گستردهای داشته باشند تا بتوانند به سؤالات بچهها جوابهای قانعکنندهای بدهند، همین حضور در هیئت و پوشیدن پیراهن مشکی زمینه ارتباط عاطفی با امام حسین(ع) را فراهم میکند، به همین جهت باید به آیینها و مراسم واقف باشند؛ اما قرار بر این است که این مسیر را امتداد دهیم، این ارتباطات عاطفی زمینه را برای شبیه امام حسین (ع) شدن فراهم میکند. ما پرچم میزنیم، غذا میدهیم، روضه میخوانیم و اشک میریزیم؛ اما نباید در این مناسک متوقف شویم، چون اینها برای یک گام بلندتری قرار است اجرا شود.
اگرچه در این زمینه هم ضعف داریم. قطعاً، ما تبیینهای روزآمد از واقعه عاشورا انجام ندادهایم که در ادامه آن، شاهد خلق ادبیات و کودک و نوجوان در این زمینه باشیم.
وی در ادامه میافزاید: «گاهی اوقات در خلق ادبیات حادثه عاشورا دچار توقف مضمونی میشویم، والدین به روزآمدکردن ادبیات عاشورائی مسلط نیستند و همین میتواند بزرگترین ضعف در این راستا باشد.
ما از قالبهای هنری که در بستر آنها میتوانستیم حادثه عاشورا را به بهترین شکل تبیین کنیم، غفلت کردهایم، نکته بعدی این است که کانال ارتباطی بچهها با والدین خیلی وصل نیست؛ چون ادبیات مشترکی ندارند، دلیل آن همزیست رسانهای بچههاست.
در واقع فرصت گفتوگویی وجود ندارد که پدر بخواهد کتابی باز کند و یا پدر و مادر زمان و حس و حال گفتوگو را ندارند، ما برای صحبت باید ملاط لازم را داشته باشیم، هم پدران و مادران آگاه باید در این زمینه خود را مسلح کنند و هم مبلغین بزرگوار باید کلان گزارههای عاشورائی را کشف، تبیین و تبلیغ کنند.»
برپایی هیئتهای مذهبی ویژه کودکان و نوجوانان
مدرسی، درباره لزوم وجود هیئتهای مذهبی ویژه کودکان و نوجوانان ادامه میدهد: «همانطور که صنایع غذایی کودک از صنایع غذایی بزرگسال جداست و با توجه به طبع کودک، مواد خوراکی تولید میشود، برای خوراک روح و ذهن بچهها هم باید مخاطبشناسی صورت گیرد.
آن مبلغی که بالای منبر مشغول تبیین حادثه عاشوراست به مخاطبین خود نگاه میکند و خب مخاطبین او هم آدمهای بزرگی هستند که از قوه عقلانی حداکثری برخوردارند. ولی اگر قرار باشد تبیین دقیق نسلی انجام شود نیازمند هیئتهای مخصوص کودکان و نوجوانان با ابزارها و ادبیات خاص خودشان هستیم، در واقع جای این جهاد تربیتی در بین مداحان اهلبیت(ع) خالی است.
مداحان باید به این نکته توجه داشته باشند که هیئت ویژه بزرگسالان کم نداریم، اما جای مجالس کودکانهای که این خوراک و ادبیات تاریخی، مذهبی و معرفتی را به کودکان منتقل کند بهصورت جدی خالی میبینیم، ما مهد قرآن داریم؛ اما هیئت مختص کودکان نداریم.»
وی درباره لزوم توجه به ویژگیهای روانشناختی کودکان و نوجوانان تأکید میکند: «باید به این نکته توجه شود که وقتی از حادثه عاشورا صحبت میکنیم سطح خشونتی که از این واقعه بازنمایی میکنیم مناسب سن بچهها باشد، حتی القای حزنی که صورت میگیرد باید متناسب با روحیات و ویژگیهای روانی و ذهنی کودکان و نوجوانان باشد.
من مجبورم تلخ صحبت کنم؛ اما واقعیت دارد که ما متأسفانه برای نسل جدید یک امام حسینِ شکستخورده تبیین کردهایم، به فرموده شهید مطهری توجهی به وجوه حماسی آن چند ساعت نکردهایم تا باعث انرژی مضاعف برای بچهها شود. به همین جهت بچهها محرم و واقعه عاشورا را صرفاً با لباس مشکی و عزاداری میشناسند و خبری از پشت پردهها و جلوههای حماسی این واقعه تاریخی ندارند. شاید نیاز است سازمانهای مذهبی و نخبگان فرهنگی در این زمینه کاری انجام دهند، باید از سازمان تبلیغات سؤال شود که در این چند سال برای خلق ادبیات عاشورائی برای بچهها چهکارهایی کردهاند؟ منظور ما باز دوبارهخوانیهای صرف نیست؛ بلکه درس آموزههای امروزی این واقعه تاریخی است.»
استفاده از ظرفیتهای عاشورا برای نوجوانان-بخش دوم
حضور فرزندان در مجالس عزاداری با حبالحسین(ع)
مربیان و والدین ایمان و اعتقاد راسخ دارند شرکت کودکان و نوجوانان در سوگواری اباعبدالله راهکاری مناسب برای دورشدن فرزندانشان از آسیب در اجتماع است و همدلی و تمسک به اهلبیت(ع) سبب رزق معنوی، بالندگی و بیمه معنوی فرزندان میشود.
اشتیاق و تمایل به جنبههای معرفتی و دینی از نیازهای اساسی و فطری کودکان است و وظیفه مربیان و والدین، بسترسازی مناسب برای کودک و نوجوان از نظر روانی و عاطفی برای پذیرش عمیقتر و شناخت بیشتر فرهنگ دینی و بهخصوص عاشورایی است. بهخصوص که این روزها مقارن شدن ایام سوگواری اباعبدالله با تعطیلات فرصت بیشتری را برای هماهنگی و عجینشدن اصولی کودکان و نوجوانان با شعائر نهضت حسینی فراهم آورده است.
حساسیتها را در نظر بگیریم
عشق به امام حسین(ع) از کودکی در قلب بچهها ریشه میکند؛ اما لازم است برای پرهیز از آسیبهای احتمالی این دلبستگی همراه با آگاهیبخشی، معرفت افزایی دانشآموزان، تعمیق ارزشهای دینی و ترویج ارزشهای عاشورایی نسل جوان و نوجوان که دنبال قهرمانند، باشد. همانگونه که برای خوراک جسمی ظرفیت مخاطب در نظر گرفته میشود برای خوراک روح و ذهن کودک و نوجوان نیز باید مخاطبشناسی صورت گیرد. والدین باید واقعه کربلا را بهگونهای برای کودک خود بازگو کنند که درک آن برای سنوسال آنها ملموس شود، مهم است که روضههای عزاداری لطافت داشته باشد و باید برای ارتباط با کودکان و افزایش آگاهی و شناخت آنها بر عاطفه و احساسات او تمرکز کنیم.
علی میریان، کارشناس ارشد روانشناسی مثبتگرا و فعال فرهنگی و تربیتی با بیان اینکه هشت بعد تربیتی داریم که تربیت دینی بخشی از تربیت فرهنگی و معنوی کودکان است، اظهار میکند: «در تربیت دینی باید با جایگاه مباحث روز عاشورا و واقعه کربلا آشنا باشیم و توجه ویژهای به آن داشته باشیم، همچنین علاوه بر شناخت نسبت به این جایگاه باید به دیگر ابعاد تربیتی نیز توجه کنیم.»
وی میافزاید: «در تربیت دینی باید بهتناسب ویژگیهای هر دوره سنی راهکارهایی مدنظر قرار داده شود تا کاربردی باشد، کودکان دارای ویژگیهای خاص خود هستند و همین موضوع موجب تمایز آنها با نوجوانان و دیگر گروههای سنی است، به طور حدودی به افراد دو سال تا ۱۲ سال را کودک میگوییم و رفتار و ویژگی آنها را بررسی میکنیم.»
این کارشناس ارشد روانشناسی با تأکید بر اینکه برخی از والدین به تفاوت میان کودکان و نوجوانان توجه کافی را ندارند، ادامه میدهد: «نوجوانان به اقتضای سن خود میتوانند تفکر انتزاعی داشته باشند و مطالب شناختی را به طور کامل متوجه شوند، به همین سبب نوجوانان میتوانند در مجالس روضه حضور داشته باشند و داستان واقعه کربلا و رویدادهای تاریخی را متوجه شوند و درک کنند، اما تفکر انتزاعی در کودکان بهصورت کامل فعال نشده است، به همین سبب در ارتباط با کودکان باید بر عاطفه و احساسات تمرکز کنیم، بنابراین برای بیان و شرح واقعه روز عاشورا باید حس خوبی را به کودکان القا کنیم و خاطره خوبی از مجالس روضه برای آنها رقم بزنیم.»
میریان درخصوص راهکار تبیین واقعه کربلا برای نوجوانان و آثار تربیتی آن عنوان میکند: «برای آشناکردن نوجوانان با مسائل ماه محرم میتوانیم با همراهی آنها در جلساتی که برگزار میشود، فعالبودن آنها در دستههای عزاداری و قبول مسئولیت در جلسات اقدام مؤثر و مفیدی انجام دهیم، همچنین تشویق نوجوانان به خواندن کتابهایی درخصوص عاشورا و رویدادهای کربلا نیز از روشهای مؤثری است که برای نوجوانان جذاب و قابلفهم است.»
وی با اشاره به اینکه برای تبیین واقعه روز عاشورا برای کودکان اغلب متمرکز بر حس خوب هستیم، اضافه میکند: «والدین نباید به طور کامل تمام حوادث و رویدادهای تاریخی واقعه کربلا را برای کودکان شرح دهند، چرا که امکان دارد تصورات نادرستی برای کودکان شکل گیرد یا حتی باعث نگرانی آنها شود.»
میریان میافزاید: «برای القای عاطفه مثبت به کودکان باید بر بعد عاطفی واقعه کربلا توجه ویژهای داشته باشیم، در جلساتی شرکت کنیم که مناسب کودکان باشد. بعضی از جلسات عزاداری در کنار مجلس روضهای که برگزار میکنند، محل خاصی را برای بازی و سرگرمکردن کودکان تهیه میکنند که این اقدام تأثیرات مثبتی میتواند برای افزایش احساس خوب در کودکان داشته باشد، به طور معمول در حسینیههای کودک، مربیهایی درباره واقعه روز عاشورا برای کودکان بهتناسب سن و شناخت آنها مطالبی را بیان و مسابقاتی را برگزار میکنند یا به فعالیتها سرگرمکننده میپردازند و سرودهایی را با یکدیگر همخوانی میکنند، در چنین موقعیتهایی کودکان را وارد جلسه کنیم تا با همخوانی اشعار و ذکرهای گوناگون بخشی از آئین مراسمهای عزاداری و تاریخ کربلا را برایشان تبیین کنیم.»
این فعال فرهنگی و تربیتی خاطرنشان میکند: «نصب پارچه سیاه در خانهها، پوشیدن لباسهای مشکی، شعرخوانی کودکان درباره ماه محرم و تعریف خاطرات خوب خودمان برای کودکان از اقدامات ساده و تأثیرگذاری است که میتوانیم برای افزایش حس مثبت کودکان و تقویت فهم دینی آنها انجام دهیم، سپس با این حس و هیجان مثبتی که در کودک به وجود آمده است، با ورود او به دوران نوجوانی میتوانیم بر افزایش شناخت فرزند نوجوانمان نسبت به واقعه روز عاشورا تمرکز کنیم و اینگونه پذیرش مفاهیم دینی و تاریخی برای او راحتتر خواهد بود.»
تصویرسازی بهتر کودکان از تاریخ کربلا
حدیثه وهابی، عضو انجمن روانشناسان با بیان اینکه کودکان قشر بسیار تأثیرپذیر در میان دیگر ردههای سنی هستند، اظهار میکند: «قصهگویی، همخوانی شعر، استفاده از زبان هنر، حضور در مجالس مذهبی و استفاده از زبان ساده و روان از راهکارهای ساده و کاربردی برای تبیین واقعه روز عاشورا و تاریخ کربلا برای کودکان است.»
وی میافزاید: «استفاده از روش همخوانی اشعار تأثیر مثبتی بر رشد شناختی کودکان دارد، چراکه کودک میتواند ارتباط میان مطالب را بهتر درک کند و تصویرسازی بهتری نسبت به موضوع در ذهن او شکل گیرد. همچنین این فعالیت احساسات کودکان را درگیر میکند و موجب تصویرسازی و درک عمیقتر مطالب شود.»
عضو انجمن روانشناسان ایران ادامه میدهد: «تشویق کودکان به نقاشی کشیدن و استفاده از زبان هنر برای تبیین و شرح تاریخ کربلا باعث میشود علاوهبر درگیرکردن احساسات و ذوق کودک، محتوای ارائه شده ثبات بیشتری در خاطره و ذهن او داشته باشد، همچنین شرکت در مجالس عزاداری به همراه خانواده نیز موجب میشود کودکان از والدین خود الگوبرداری کنند و این امر از گامهای ابتدائی آشناکردن کودک با عزاداری و واقعه روز عاشورا است.»
وهابی عنوان میکند: «باید به جزئیات جلسات همچون لحن مداح، صدای سخنران، مکان و زمان جلسه توجه کنیم، چراکه توجه نداشتن به بعضی از موارد جزئی در چنین جلساتی موجب اضطراب و تشویش ذهن کودکان میشود و در صورت ادامهیافتن این رفتار امکان دارد کودک علاوهبر درکنکردن واقعه کربلا، تصور و ذهنیت نادرست و نامناسبی برای او شکل گیرد. همچنین استفاده از زبان ساده و روان در تبیین وقایع کربلا موجب تصویرسازی هر چهبهتر برای کودکان میشود.»
وقتی جوانهها با محبت حسین قد میکشند
حضور کودکان در مراسم عزاداری امام حسین(ع) امری لازم و ضروری است که در رشد شخصیتی و تربیت دینی و مذهبی آنان اثرات مثبت دارد، اما برای این حضور، سخنران، مداح و ذاکر اهلبیت(ع) باید مسائل و مباحث واقعه کربلا را با دقت و به شکلی قابل فهم برای آنان بیان کند که ابهامات کودکان برطرف شود.
در این زمینه محمدرضا سنگری، محقق و پژوهشگر عاشورایی، استاد و عضو هیئتعلمی دانشگاه میگوید: «هنگام عزاداری در محرم، وقتی کودکان با اشک مادران مواجه میشوند و یاد حضرت علیاصغر(ع) مطرح میشود، به سبب کنجکاوی آنها، این نقش در ذهن او میماند و در نتیجه یک پیوندی از دوران کودکی با کربلا و عاشورای اباعبدالله(ع) خواهد داشت و این نوعی مصونیت بخشی درونی برای بچهها است.»
وی ادامه میدهد: «وقتی فرزندان ما در این مجالس حضور پیدا میکنند، به سبب پیوستگی و پیوند درونی با بهترین اسوه و الگوهای زندگی انسانی و الهی در همه ابعاد، برای آینده به مصونیت دست پیدا میکنند و از همین دوران کودکی نقشی در ذهن آنها ایجاد میشود که بد نکنند، موجب آزار کسی نباشند یا از آب دریغ نکنند. این موضوعات در ذهن کودک میماند و فرداهای او را شکل میدهد.»
امت محمد(ص) و امر به معروف
امر به معروف و نهی از منکر بهعنوان عامل اصلی قیام امام حسین(ع) است که در قرآن کریم و روایات اسلامی بهعنوان «برترین فریضه» به شمار آمده که فرایض و احکام الهی دیگر، در سایه این دو واجب تجلی مییابند. واجبی که لازم است از سنین کودکی و نوجوانی در نهاد بشر نهادینه شود تا فرزندانمان در برابر ظلم و زشتی سکوت نکنند و بیتفاوت نباشند.
امام حسین(ع) ضمن بیان انگیزههای قیام خویش، به این عنصر مهم اشاره میفرماید و آن را از اهداف قیام خود میشمارد. امام(ع) قبل از حرکت از مدینه وصیتنامهای نوشت و آن را به برادرش محمد بن حنفیه سپرد که بهخاطر مشکل جسمی قدرت بر جهاد نداشت در آن وصیتنامه چنین آمده است:
اِنّی لَم اَخرُج اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ(ع).
آن حضرت در بیانهایی صریح، حکومت بنیامیه را منکری میداند که باید با آن مبارزه کرد. یزید را نیز مردی شرابخوار و فاسق و جنایتکار میداند و پیروان او را ملازمان شیطان و حکومت اموی را حرامکننده حلال و حلالکننده حرام معرفی میکند که بدعتها را زنده و سنتها را میراندهاند و این که در زیارتنامههای امام حسین(ع) تأکید مکرر شده: «من شهادت میدهم که تو نماز و زکات را بر پا داشتی و امر به معروف و نهی از منکر کردی»، همه برای تبیین فلسفه قیام اوست تا رنگ مکتبی آن در هیاهوی تبلیغات دشمن کمرنگ نشود و جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در آن نهضت مشخص گردد.
بر همین اساس است که پیروان فرهنگ عاشورا، بهویژه نوجوانان و جوانان با الهام از این حماسه، نبض پر حرکت جامعه انقلابی را پرقدرت نگه داشته لازم است با حضور دائم در اجرای امر به معروف و نهی از منکر، این فریضه را احیا کنند که اگر فراموش شود، حدود الهی تعطیل خواهند شد.
و به قول شهید آوینی در «فتح خون»: «امت محمد را آن روز جز حسین ملجا و پناهی نبود. چه خود بدانند و چه ندانند. چه شکر نعمت بگذارند و چه نگذارند. واقعه عاشورا دروازهای از نور است که آنان را از ظلم آباد یزیدیان به نورآباد عشق رهنمون میشود. اگر نبود خون حسین، خورشید سرد میشد و دیگر در آفاق جاودانه شب نشانی از نور باقی نمیماند.
حسین چشمه خورشید است... قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرمودهاند: «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» این سخنی است که پشت شیطان را میلرزاند و یاران حق را به فیض دائم رحمت او امیدوار میسازد.»
استفاده از ظرفیتهای عاشورا برای نوجوانان-بخش پایانی
شکوه حضور نسل جوان عاشورائی در اربعین
فائقه بزاز
کربلا یک فرهنگ احیاگر، یک معرفت بازاندیشانه در حقیقت دین محمدی برای زدودن تحریفهایی بود که میرفت برای همیشه تاریخ دین پیامبر را از درون و از محتوا و از حقیقت تهی سازد و فرهنگ جاهلی را جایگزین آن کند. تاسوعا و عاشورا برای ما فقط یادآور شهادت امام حسین و هفتاد و دو تن از یاران ایشان نیست؛ بلکه حماسهای بلند است در باب آزادی، آزادگی و ایثار. منظومهای است از رشادت و دلاوری و کربلا گسترۀ بیمانند تفکیک و تمییز حق از باطل است. منظومهای که مورد عنایت و استقبال تمام جوانان و آزادگان سراسر جهان است و حد و مرزی نمیشناسد و امتدادش شکوه و حماسه حضور میلیونی آزادگان سراسر دنیا را در شکوه اربعین و در کربلا رقم زده است.
شاید مؤثرترین گام برای معاصرسازی قیام امام حسین(ع) تدوین خطمشی و روش اجرائی بر اساس تعالیم اسلامی و جذب نوجوانان و جوانانی است که عاشق نهضت عاشورا و اباعبدالله هستند؛ اما از سویی دیگر در معرض انواع شبهات و انحرافات قرار دارند.
ضرورت معاصرسازی نهضت حسینی
آیتالله احمد مبلغی، استاد حوزه علمیه قم، ضمن تأکید بر ضرورت معاصرسازی نهضت امام حسین(ع) به منظور نهادینه کردن دستاوردهای نهضت عاشورا در نوجوانان و جوانان و سپس ترویج آن در سرتاسر جهان اظهار داشته است: «وظیفه اصلی ما در عصر حاضر، معاصرسازی قیام امام حسین است که در این راه باید خطمشی و روش اجرائی بر اساس تعالیم اسلامی تدوین کنیم.»
آیتالله مبلغی افزوده است: «در مسیر معاصرسازی نهضت حسین باید سه نکته را مورد توجه قرار دهیم: نخست تبلور دین را بهطور جدی بر فطرت انسانی متمرکز کنیم. دوم بر این مسئله تأکید ورزیم که نهضت حسینی بر اساس فطرت انسانی برپا شده است، سوم مسائل فطری مغفول مانده در این قیام را استخراج کرده، آن را به جوامع بشری در عصر حاضر تقدیم کنیم.»
مبلغی ادامه داده است: «در نهضت حسینی تمرکز بر این قرار گرفته که دین بر اساس فطرت تجلییافته و بر همین اساس است که قیام حسینی در همه ابعاد، گرایشهای، شعارها و اهداف بر اساس فطرت عمل میکند و حرکت از فطرت به سوی دین کاملاً در آن ملموس است.»
استاد حوزه درباره وجود شبهات زیاد در مورد قیام عاشورا و توجه دادن جوانان به اصل و اساس این قیام میگوید: «عدم اصرار بر جنگ در قیام عاشورا از سوی امام حسین نیز یکی نکات برگرفته از تعالیم اسلامی است. اباعبدالله بارها و بارها از دشمنانش خواست از تصمیم خود برای آغاز جنگ بازگردند؛ اما این به معنای ترس و یا پذیرش ظلم نبود؛ بلکه ایشان در مخالفت با ظلم شعار هیهات منا الذله را سر داد؛ اما میان این دو مسئله یعنی جنگ و دست کشیدن از آن یک رابطه ظریف برقرار کرد که همین موضوع بسیاری از ملتها و اندیشمندان را در طول تاریخ مجذوب امام حسین ساخته است؛ بنابراین این نیز یک مسئله فطری است که در عاشورا متجلی گشته است.»
آیتالله مبلغی در پایان سخنان با تأکید بر اینکه نهضت امام حسین(ع) نهضتی والاست که هیچ شبههای در آن وجود ندارد، خاطرنشان کرده است: «همه ما باید در زندگی، مناسک، اعمال و آداب دینی خود به آنچه حسین در عاشورا به آن التزام داشت عمل کنیم. در این راستا، باید از ورود به مسائل اختلافانگیز میان مسلمانان پرهیز کنیم و هیچگاه فراموش نکنیم که جنبش عاشورا جنبشی امتی و بشری است، بنابراین باید این واقعیت را درک کنیم و قیام امام حسین را محدود و منحصر به افکار و اندیشه خود نکنیم؛ بلکه آن را در جهان معاصر ترویج کنیم. در واقع آداب دینی ما باید نگرشی امتی و بشری داشته باشد مسئلهای که هرساله نمود عینی آن را در کربلا و سرزمین عراق (با برگزاری مراسم اربعین حسینی) شاهد هستیم.»
امر به معروف و استقلالطلبی؛ مهمترین پیام عاشورا
بر همین اساس و در بررسی الگوهای تربیتی نوجوانان از نهضت عاشورا علی کنگاوری استاد دانشگاه درباره الگوهای تربیتی نوجوانان از نهضت عاشورا اظهار میدارد: «الگو در حقیقت نقشه راه و راهبرد هر اقدام و پدیدهای مشتمل بر اجزا و عناصر نظام یافتهای است که در صورت تبعیت از آن قادر خواهیم بود به نتایج بسیار مطلوب برسیم. بدیهی است هرچه کارکردها و شاخصها در ساخت و معنا، با الگو بیشتر مطابقت داشته باشند، محصول شباهت بیشتری به الگو خواهد داشت.»
وی میافزاید: «هدف و مفهوم تربیت بسیار عمیق، وسیع و همه شمول در زندگی انسان است، فرآیند تربیت در اسلام سعی دارد انسان را از قوه به فعل و تکامل بهگونهای رهنمود سازد که همه ابعاد جسمی، معنوی، عقلی و انسانیت وی شایستگیها و ظرفیتهای پیشبینیشده فطری را کسب کنند.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بدیهی است، دوران نوجوانی به تعبیر قرآن کریم، نماد قوّت و مملو از استعدادهای بالقوه برای تعلیموتربیت و نهادینهسازی رفتار مطلوب است ابراز میدارد: «نوجوان پیوسته در جستوجوی هویتیابی مستقل بر اساس فطرت انسانی و معتقد به اهمیت خویش، مساعی اثبات حقایق وجودی و استقرار در مسیر رشد عقلی و استقلال فکری است. این مرحله از زندگی انسان بر اساس برخی آیات قرآن کریم مانند آیه ۳۰ از سوره روم مرحله قدرت و مملو از انرژی بوده و آماده ظرفیتسازی متعالی برای ادامه زندگی است.»
اهمیت و جایگاه نهضت کربلا به عنوان مدل تربیتی
کنگاوری استاد دانشگاه در بخش دیگر به اهمیت و جایگاه نهضت کربلا به عنوان مدل تربیتی اشاره و تصریح میکند: «حماسه عاشورای حسینی(ع) بهقدری ابعاد وسیع و عمیقی در حوزههای مادی، معنوی و عرفانی دارد که برخی اندیشمندان به مصداق حدیث «کلموا الناس علی قدر عقولهم» معتقدند؛ در عین حالی که فهم عمیق و دقیق اهداف و عناصر معنوی این حماسه برای هرکسی مقدور نیست، نسیم و امواج عظیم و باشکوه عناصر تربیتی این نهضت بهگونهای است که انسان را به طور طبیعی در خود غوطهور و متحول میکند. برای نمونه در صدر این واقعه میتوان به اثر تربیتی آن بر «حرّ بن یزید ریاحی» و در دوران معاصر به گاندی رهبر هند اشاره کرد. گاندی گفته است: «اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از امام حسین(ع) به عنوان سرمشق پیروی کند». یعنی تشعشعات و تأثیرات تربیتی نهضت عاشورا بهقدری قوی و جذاب است که فقط کافی است نوجوان آن را اندکی دریابد؛ لذا رفتار وی به طور مسلم از ویژگیهای متعالی برخوردار خواهد شد.»
کنگاوری ادامه میدهد: «نهضت امام حسین(ع)، یک حماسه منحصربهفرد و خداگونه است. این حماسه رسالت و تعهد عظیم نمونه انسان متعهد در راستای ثبوت اشرف مخلوقات است. نهضت عاشورا دریایی از آموزهها و عناصر مادی و معنوی متعالی برای نوجوانان را که سرشار از انرژی و استعدادهای بالقوه و پاکنهاد هستند، به ارمغان میآورد.»
وی تأکید میکند: «در عصر حاضر آسیب حائز اهمیت برای جوانان مسلمان بهویژه در کشور ما در رویارویی با هجمههای فرهنگی و سبک زندگی غربی، خودباختگی فرهنگی است که در قبال آن آموزههای اصیل فرهنگ ایرانی- اسلامی آسیب میبینند و فرهنگ منحط غربی در رفتار برخی از جوانان تثبیت میگردد. مقام معظم رهبری در این رابطه بهکرات امر به خودباوری و اعتماد به استعدادهای خود با توکل به خداوند متعال فرمودند. در این رابطه اولین و پرارزشترین آموزه اخلاقی امام حسین(ع) عزتنفس و اتکا به خودباوری، آن هم در شرایطی بسیار سخت و بیهمتا، توأم با محاصره بسیار نابرابر دشمن بود. امام فرمود «هیهات منا الذله» و ایستاد تا با شهادت خود و خاندانش بهصورت عملی آن را ثابت کند و قلم بطلان بر همه وابستگیها بکشد.»
کنگاوری اضافه میکند: «لذا جوان امروز باید بداند که امپریالیسم از خودباختگی فرهنگی و اخلاقی در جهان سوم طی چند قرن، بهصورت ظالمانه بهرهکشی سوداگرانه کرده است که چاره آن عزتنفس و خودیابی جوانان است. جوان امروز باید هوشیار باشد که ماندگاری و عالمگیر شدن ارزشهای عاشورا در عصر حاضر مدیون ایفای نقش عزتنفس امام حسین(ع) است.»
آموزههای تربیتی نهضت عاشورا برای جوانان
کنگاوری استاد دانشگاه با اشاره به یکی دیگر از آموزههای تربیتی نهضت عاشورا برای جوانان تبیین میکند: «یکی دیگر از آموزههای تربیتی نهضت عاشورا برای جوانان استقلالخواهی سیاسی و اجتماعیِ حقمدار، با رویکردهای حاکمیت خداوند بر انسان و اداره ولایتمدار جامعه است که در این رابطه امام حسین(ع) ذرهای کوتاه نیامد؛ چون میخواست نشان دهد که نفی اتصال انسان از خداوند و اتکا به خود، آغاز انحراف بزرگ است.» وی میافزاید: « نوجوان فرهیخته و نخبه در نظام اسلامی باید توجه داشته باشد که ما پیوسته در رابطه با نقش و مشارکت زنان در امور اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در مقابل هجمههای باطل غربی قرار داریم. این درحالی است که یکی از پیامهای تربیتی امام حسین علیهالسلام در کربلا نقش اصیل زنان در جامعه با معیارهای اسلامی از طریق همراه کردن خانواده خویش در سختترین شرایط بود.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: «از اینرو چنین نتیجهگیری میشود که عناصر و شاخصهای تربیتی در نهضت عاشورا بسیار جامع و کامل بوده است و این نهضت میتواند منبع بزرگ و الهامبخش همه اجزای الگوی تربیتی موردنیاز برای جوانان باشد.» وی احیا و پاسداری از فرهنگ نماز و برپا داشتن امر به معروف و نهی از منکر که به قول شهید مطهری(ره) اصولاً فلسفه نهضت عاشورا همین بوده است، از آموزههای تربیتی نهضت عاشورا برای نوجوانان برشمرده، میافزاید: «از دیگر آموزهها استقامت و پایداری جهت رسیدن به هدف، اتصال پیوسته به خداوند متعال و به یاد او بودن، قدرشناسی، فداکاری، جوانمردی و ایثار؛ برخورداری از سلحشوری و مصمم بودن در مبارزه با فساد، ولایتمداری و اطاعت از رهبر، آزادمنشی و آزادگی با معیارهای اسلامی، نه آزادی به معنی بیبندوباری غربی، رضا و تسلیم در برابر اراده الهی در حین عمل به تکلیف.
لازم به ذکر است آشنایی و درک جوانان از نهضت عاشورا بهصورت طبیعی صفات فوق را در وجود آنها خواهد دمید که نمونه بارز آن شهدای باکرامت و پر ارزش انقلاب اسلامی هستند.» وی یکی از راهبردهای هموار کردن مسیر برای نوجوانان را به منظور بهرهمندی از مواهب تربیتی نهضت عاشورا، توجه خانوادهها به اسلوبها و قواعد منطقی و علمی تعلیموتربیت دانسته ادامه میدهد: «به عبارت واضحتر، مساعد کردن زمینه تأثیرپذیری نوجوانان به رعایت آداب تعلیموتربیت نهتنها وابسته به نحوه تربیت در دوران کودکی است؛ بلکه از قبلِ تولد آغاز میگردد.»
کنگاوری در پایان میگوید: «جذب و نهادینهسازی آموزههای تربیتی عاشورا منوط به این است که خانوادهها از مقطع کودکی تا نوجوانی به تدابیر دینی و روانشناسانه تعلیموتربیت در خصوص فرزندان در ابعاد جسمی، روانی و اخلاقی بهگونهای عملکننده که روان فرزندان در دوران نوجوانی ظرفیت پذیرش و جذب امور معنوی را پیدا کند. البته این موضوع نیز باید مدنظر باشد که طیف و معنویت نهضت عاشورا فینفسه فارغ از محاسبات مادی بوده و بهقدری حاوی شاخصهای عاطفی، عقلانی، احساسی و معنویات قوی است که به منزله کشتی نجات بوده و منجی افراد متمسک و متوسل به آن، از شرور و پلیدیها است.»