۱۷۷ - ملاک تشــخیص غیبـت و انتقــاد ۱۴۰۳/۰۵/۰۱
ملاک تشــخیص غیبـت و انتقــاد
۱۴۰۳/۰۵/۰۱
واژه نقد در لغت به معنای تفکیک سره از ناسره، جدا کردن ناخالصیها، عیبها را نمایاندن و پنهانها را رو کردن آمده است.(۱) منتقد در پی نشان دادن و رفع بدیها، ناخالصیها و پلیدیهاست.(۲) هدف اصلی یک منتقد از نقد همان هدفی است که یک پزشک در معاینه بیمار دنبال میکند؛ همانطور که پزشک اگر جویای عیب و علت «بیمار» خویش است، عیبجوییاش باید به قصد خیر و خدمت باشد، انتقاد هم باید باهدف روشن کردن حقایق و ارزشمند باشد نه با هدف بزرگنمایی عیبها و پوشاندن خوبیها و هتک حرمت، غیبت، توهین و افترا مبتنی بر شایعات مخرب و ضد ارزشی باشد.
مرز غیبت و انتقاد
غیبت یعنی درباره کسی که حضور ندارد سخنی بگویی که خوشایند او نیست و در نظر مردم عیب و ایراد او محسوب میشود.(3)
اما اگر عیبها و انتقادات در ارتباط با حوزه کاری و مسئولیت اجتماعی و عملکرد افراد بیان شود و هدفی جز اصلاح کارکرد اجتماع در میان نباشد، نه تنها جنبه غیبت نخواهد داشت بلکه نقد و تحلیل منصفانه و به دور از هرگونه حب و بغض رفتار و گفتار مسئولین، یک امر لازم برای رشد و تعالی جامعه و کشور است و برکات زیادی برای فرد و جامعه دارد و موجب اصلاح عیب آنها و برطرف شدن نواقص کارها و برنامههایشان میشود.
بر این اساس، چنین نقدها و تحلیلهایی، اگر تنها جهت شناخت وضعیت حاکم بر جامعه و تلاش برای بهبود آن باشد، ایرادی نخواهد داشت، اما اگر افرادی بخواهند به بهانه تحلیل و نقد، عقدهها و کینههای شخصی و گروهی خود را برآورده ساخته و علاوهبر سخنان لازم در یک نقد سالم، گفتاری را در ارتباط با طرف مقابل بر زبان آورند که بود و نبود آن در تحلیل انجام شده تأثیری ندارد، در برابر پروردگار مسئول خواهند بود و از آنجا که هر فرد به درون خود آگاهی کامل دارد، شناسایی مرز بین تحلیل، غیبت و تهمت و... در این موارد که تا حد زیادی وابسته به انگیزه افراد است، چندان دشوار نخواهد بود.
آداب و اصول اخلاقی انتقاد
۱- گام اول انتقاد،شروع از خود: بسیاری از ما در دیدن عیب و نقص دیگران ریزبین و دقیق هستیم، در حالی که ناقد ابتدا باید از خود شروع کند و در گام نخست، در جستوجوی زدودن عیبهای خویش باشد. امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «خوشا به حال کسی که عیوب خودش او را از عیبگویی دیگران بازداشته است»(4) در جای دیگر نیز حضرت فرمودند: «بزرگترین عیب آن است که چیزی را زشت بدانی که خود به همانند آن گرفتاری»(5) بنابراین اگر ما واقعاً بهقصد اصلاح و رفع نقایص، به نقد اندیشهها یا رفتارهای دیگران میپردازیم، بهتر است از خود شروع کنیم و پیش از هر کس دیگری به اصلاح و نقد خود بپردازیم.(6)
۲- فقط از رفتار و کارهای شخص انتقاد شود نه از شخصیت او، با سرزدن خطاهای موردی نباید به قضاوت درباره خوب و بد بودن افراد پرداخت.
۳- انتقاد بدون توهین و برچسب زدن (مثل منحرف، دروغگو، خائن و...) انجام شود.
۴- انتقادگر، فرصتی برای جبران به انتقاد شونده بدهد.
۵- انتقاد همراه با ذکر کارها و اوصاف مثبت انتقاد شونده باشد.
۶- روش انتقادگر عیبپوشی و رازداری باشد نه افشاگری.(7)
منابع جهت مطالعه:
1. جامع السعادات: ملا مهدی نراقی.
2. اخلاق و آیین نقد، سید حسن اسلامی.
3. سیری در نهجالبلاغه، مرتضی مطهری.
________________________
1.وقتی میگویند درهم را نقد زد یعنی آنها را از هم جدا کرد و نگاه کرد و بررسی نمود تا خوبها را از پستها بشناسد. معطوف، لویس، المنجد، مترجم: محمد بندر ریگی، چاپ ششم، تهران، انتشارات اسلامی، ۸۶، ج ۲، ص ۱۹۹۰. 2.صفایی حائری، علی؛ روش نقد، چاپ دوم، قم، لیلة القدر، بهار ۱۳۸۶، صص ۱۵ – ۱۶. 3. امام خمینی، سید روحالله، چهل حدیث، چاپ اول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۱، ص ۳۰۱؛ شهید ثانی، الرسائل، بغداد، مركز الأبحاث و الدراسات الإسلامیة، ۱۴۲۲ ق، ص ۲۸۴. 4.سید رضی، نهجالبلاغه، مص: صبحی صالح، قم، هجرت، ۱۴۱۴ ق، خطبه ۱۷۶: طوبی لمن شغله عیبه عن عیوب الناس. 5.همان، حکمت ۳۵۳. 6.شریفی، احمد حسین، اخلاق نقد، قم، نشر معارف، بهار ۸۳، ص ۹۷. 7.اکبری، محمود؛ اخلاق، قم، دانش حوزه، ۸۵، سوم، ص ۱۰۰ – ۱۰۱.
از:پرسمان قران