۱۲۸۶ - الگوی رئیسی برای رؤسای جمهوری اسلامی ایران: رئیس دولت چهاردهم به کدام برنامه و «مرام» عمل خواهد کرد؟۱۴۰۳/۰۵/۱۶
الگوی رئیسی برای رؤسای جمهوری اسلامی ایران:
رئیس دولت چهاردهم به کدام برنامه و «مرام» عمل خواهد کرد؟
۱۴۰۳/۰۵/۱۶
اشاره: «هر دولتی که بخواهد بیاید باید برنامه هفتم توسعه را اجرا کند [...] وظیفه ما این نیست که دوباره برنامه دهیم که این کار انجام شود، وظیفه ما این است که برنامهای که دولت [دولت شهید رئیسی] با کار کارشناسی جهت اجرا به مجلس داده، [ما در دولت آینده] تمهیدات و برنامهها را طوری برنامهریزی کنیم که ما را به آن هدف برساند». این جملات بخشی از سخنان مسعود پزشکیان در گفتگوی ویژه خبری در تاریخ ۲۱ خردادماه ۱۴۰۳ است که حالا به عنوان منتخب مردم در کسوت رئیسجمهور، ایفای نقش میکند. رئیسجمهوری که بارها اعلام کرده است که بنا دارد سیاستهای کلی و برنامه هفتم توسعه مصوب در دولت شهید رئیسی و مجلس را ادامه دهد، اما به زعم این قلم آنچه که مغفول مانده و کمتر صحبتی از آن به میان آمد، مرام و شخصیت فردی شهید رئیسی است نه برنامه و طرح او در مواجهه با مشکلات.
سرویس سیاسی-
برنامهمحوری یکی از شاخصههای دولت قوی به حساب میآید و التزام به برنامه و توجه به تجربه گذشتگان میتواند در پیادهسازی و سهولت اجرا تاثیرگذار باشد در عین حال مرام و مشیِ اخلاقی رئیسجمهور به عنوان نماد اراده ملت نیز راهگشا بوده و در مواقع بحرانی حکم مُسَکّن و ضد درد دارد؛ به عنوان مثال حضور رئیسجمهور در میان مردمی که بر اثر سیل و زلزله آسیب دیدهاند، موجب دلگرمی، التیام و امید شده و فضای ملتهبی را که آبستن نارضایتی است، تلطیف میکند و این رفتار بارها از شهید رئیسی قبل و بعد از تصدی ریاست جمهوری مشاهده شد.
التزام به برنامه مصوب در دولت شهید رئیسی تکلیفی است که منتخب مردم پیش از تصدی ریاست جمهوری برای خود تعیین کرده و بارها مدعی آن شده است اما تعهد به مرام این شهید وظیفهای است که از او انتظار میرود. بنابراین نگارنده لازم میداند گزیدهای از مرام و راه طی شده شهید رئیسی را یک بار دیگر یادآور شود.
شهید جمهور قبل از تصدی ریاست جمهوری
پیش از استقرار در پاستور و در کارزار انتخاباتی ۱۴۰۰ بارها مسئله نمایشی بودن این رفتار (حضور در میان مردم/مردمی بودن) مطرح و این اقدامات از جانب مخالفین و منتقدین، ذیل عنوان سرمایهگذاری سیاسی، پوپولیسم، ایجاد پایگاه اجتماعی و «شو تبلیغاتی» تعریف میشد اما تداوم حضور در میان مردم پس از تصدی مقام ریاست جمهوری نشان داد که این مسئله یک مرام و البته وظیفه است که عدهای از انجام آن کوتاهی میکردهاند. به عبارتی این شهید از سر وظیفه و آگاهی و با توجه به تاثیر حضور در میان مردم در مواقع ضرور و بحرانی این راه و این مرام را انتخاب کرده و به مشکلات آن نیز واقف بود. سخنان او در رقابتهای انتخاباتی سال ۱۴۰۰ دلیلی بر این مدعاست؛ او که در ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ برای ارائه برنامه و صحبت درباره برنامهها به
شبکه۱ سیما دعوت شده بود، به خوبی زوایا و ابعاد درد و رنج مردم را بیان کرد که خبر از دغدغهمندی او در رفع مشکلات میداد مشکلاتی که به صورت مشاهده میدانی مورد رصد قرار گرفته و از این جهت برای آن شهید بزرگوار نسبت به کسانی که به خواندن گزارش اکتفا میکنند، ملموستر بود.
دلم آرام نگرفت
شعار انتخاباتی شهید رئیسی در انتخابات سال ۱۴۰۰، «دولت مردمی، ایران قوی» بود که با نگاهی به کارنامه عملیاتی و مرام رئیسجمهور شهید میتوان مدعی شد که این در حد یک شعار باقی نماند و تا حد زیادی محقق شد. تجلی و نمود مردمی بودن در رفتار شهید رئیسی مشخص و نهادینه بود و این مرام قبل از تصدی مقام ریاست جمهوری و بعد از آن بارها مشاهده شد و مورد توجه رسانهها قرار گرفت. به عنوان مثال میتوان به حضور او در میان زلزلهزدگان اشاره کرد، آن هم در دورهای که این شهید مسئولیت اجرائی نداشت و در جایگاه نظارتی قرار داشت.
زلزله «سیسخت» در بهمن ۱۳۹۹، درحالی رخ داد که موج سوم بیماری «کرونا» در کشور شایع شده بود و رئیسجمهور وقت (روحانی) که ایجاب میکرد در منطقه حضور داشته باشد، حتی برای افتتاح پروژههای نزدیک از دفتر خارج نشده و از طریق ویدئو کنفرانس روند افتتاح را دنبال میکرد و در چنین وضعیتی بود که شهید رئیسی به سیسخت رفت و از نزدیک شاهد مشکلات و درد مردم بود.
تاکید بر این مرام از چند جهت قابل بررسی و سزاوار توصیه است بدین شرح که حضور در میان مردم چند حسن داشته و وجه افتراق جمهوری اسلامی با دیگر حکومتها را مشخص میکند و به نوعی یک مزیت نسبی است. حسن اول اینکه این موضوع مهر تاییدی بر عبارت و ادعای «انقلاب مردمی» است و در دولت شهید رئیسی تصدیق کننده شعار «دولت مردمی، ایران قوی» این دولت بود.
حسن دیگر کاهش تلاطم و کنترل هیجانات در زمان التهاب است، یعنی مدیریت بستر ملتهب جامعه در مواقع بحران مانع کِشت ناامیدی و فتنه دشمن در جامعه خواهد شد و موجب کاهش شکاف میان دولت و ملت است. به بیانی دیگر، اگر مردم از لحاظ روحی و روانی احساس کنند که بلندپایهترین مقام اجرائی کشور درد آنها را از نزدیک دیده و لمس کرده اسیر ناامیدی نمیشوند و این حضور، قطعا موجب افزایش قوت قلب و کاستن از بار روانی بر مردم مصیبت زده است، کما اینکه سدّ سدیدی بر نفرتپراکنی رسانههای غربی میشود. این مسئله در حوادثی همچون زلزله اندیکا (مهرماه ۱۴۰۰) و سیل فیروزکوه (۱۴۰۱) و سیل سیستان و بلوچستان (اسفند ۱۴۰۲) قابل مشاهده بود.
علاوه بر نفس حضور، یکی از عوامل دیگری که موجب احساس نزدیکی با مسئولین میشود ادبیاتی است که یک مسئول با مردم مصیبتزده دارد.
حضور شهید رئیسی به عنوان رئیسجمهور وقت در میان مردم سیل زده سیستان و بلوچستان دراسفندماه سال گذشته (۱۴۰۲) و استفاده از ادبیات صحیح موجب قوت قلب و کاهش درد مردم از لحاظ روانی شد. او با حضور در میان مردم سیستان گفت: «[وقتی که سیل آمد] من در سفر الجزایر بودم، اجلاس بود آنجا، خبر را شنیدم [و] دیدم آقای استاندار و دوستان ما در منطقه حضور دارند اما درعین حال وزیر کشور را خواستم که سریع در منطقه حضور پیدا کند، به من هم خبر دادند که ایشان آمده، کارهای اولیه انجام شده، اما در طول این چند روزی که گذشت احساس کردم باید خودم بیایم به منطقه، یعنی دلم آرام نشد»
در سیل فیروزکوه نیز با ادبیاتی مشابه خطاب به مردم گفت: «من هم خبرها راشنیدم منتهای مراتب دلم وانایستاد که فقط به شنیدن اخبار [اکتفا کنم]، چون اخبار را هم خاص میشنیدم و هم اخبار عمومی [از طریق رسانهها]، با آقای منصوری هم دیشب ساعت ۳ نصف شب تماس گرفتم و گفتم آخرین وضعیت را به من گزارش کنید، آقای وزیر کشور گزارش داد، آقای معاون اول گزارش داد اما من به نظرم آمد که خودم باید بیایم»
حضور در میدان و رصد وقایع از نزدیک با گزارشخوانی و خبرگیری کاملا متفاوت است. یکی لمس وقایع را به دنبال دارد و دیگری متکی بر شنیدههاست، و تفاوت است میان شنیدن و دیدن، یعنی دادههای بهدست آمده، اقدام برای رفع مشکل و نتیجه بهدست آمده وابسته به آگاهی اولیه است، که پیشنهاد میشود حضوری و با مشاهده میدانی دریافت شود. اشراف به موضوع و آگاهی از مسائل و مصائب حضور در صحنه را میطلبد و با دریافت اخبار واصله نمیتوان موضوع را به طور جامع بررسی کرد. لذا تفاوت بنیادین و اساسی، میان کسی که «دلش آرام نمیگیرد» و کسی که «صبح شنبه خبردار» میشود، وجود دارد و این رئیسجمهور است که راه پیشرو را برای همیشه ترسیم میکند.
علاوه بر ویژگیهای بارزی که ذکر شد، رئیسجمهور شهید به سادهزیستی و پرهیز از اشرافیگرایی شهره و در مرزبندی با دشمنان صریح بود. همچنین ولایتمداری، روحیه جهادی، نقدپذیری، جوانگرایی، صداقت با مردم و شفافیت با اهالی رسانه از خصوصیات مشهود و غیرقابل انکار این شهید بزرگوار است که پیش از ریاست جمهوری نیز در رفتار او نهادینه بود. مخالفت با دستاورد سازی و کارنامه دروغین و بزرگنمایی عملکرد نیز خط مشی رسانهای او بود. به شکلی که عملکرد و دستاورد این شهید تا قبل از شهادت کمتر از جانب رسانهها مورد پوشش قرار میگرفت.