۶۲۳ - خاطره ای از شهید جانمحمد علیپور : شهدای مدافع حـرم «فرهنگ» را در سوریه عوض کردند ۱۴۰۳/۰۵/۲۸
خاطره ای از شهید جانمحمد علیپور :
شهدای مدافع حـرم «فرهنگ» را در سوریه عوض کردند
۱۴۰۳/۰۵/۲۸
فرمانده سابق حفاظت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: اگر در مورد شهدای مدافع حرم صحبت نکنیم نسل‌های بعد تصور می‌کنند آنها در یک سنگر مستحکم بوده‌اند یا حقوق دلاری می‌گرفتند.شهدای مدافع حرم ما در سوریه فرهنگ را عوض کردند.
سردار علی‌اصغر گرجی‌زاده در مراسمی که به مناسبت گرامیداشت هفتمین سالگرد شهید جانمحمد علیپور برگزار شد گفت: شهدای مدافع حرم ما در سوریه و عراق دو گروه هستند؛ تعدادی جوان بین سنین 19تا 26 سال و تعدادی مسن بین سنین 50 تا 63 سال هستند.
این تعداد خیلی با هم متفاوتند.76 درصد از شهدای دفاع مقدس ما زیر 26 سال هستند گروهی هم که در جنگ بودند بازنشسته شدند حتی اگر در سپاه یا ارتش بودند. ولی مثل اینکه ندایی برای آنها آمد و این ندای مظلومیت را شنیدند.
وی خاطرنشان کرد: شهید جانمحمد علیپور مثل هر شهید دیگری در این سن، سه پسر بزرگ داشت. دوست داشت ازدواج آنها را ببیند، نوه‌هایش را ببیند، اما آنها را ترک کرد و به سوریه رفت. ایشان علاوه بر آموزش زرهی، خودش به خط مقدم هم می‌رفت و در نبل و الزهرا دیدیم که خودش اول از همه وارد شهر می‌شود.
ما در مورد شهدای مدافع حرم باید به این نکات توجه کنیم که آنها فرزند جوان دارند و بازنشسته شده‌اند اما همه چیز را رها می‌کنند و می‌روند.
وی در ادامه افزود: در مرقد حضرت معصومه(س) شهید مختاربند را دیدم که آنجا به عنوان خادم خدمت می‌کرد.
او نیز همه چیز را رها کرد و به سوریه رفت و شهید شد. برای ما خوزستانی‌ها که خودمان در جنگ بودیم و خانه‌هایمان بمباران می‌شدند یادآوری آن صحنه‌ها از زمان دفاع مقدس آسان‌تر ازصحنه‌هایی است که در سوریه می‌بینیم؛ چون در سوریه عقبه‌ای برای شما متصور نیست و از پشت شما را هدف قرار می‌دهند و داعشی و تکفیری در ارتش سوریه نفوذ کرده بودند.
سردار گرجی‌زاده گفت: یک روز شهید حاج قاسم سلیمانی من را خواست و گفت به سوریه بروم چرا که در آنجا فرماندهان ارتش را ربایش می‌کردند و در ازای آن مثلا ده میلیون دلار درخواست می‌کردند تا آنها را آزاد کنند! من به دستور ایشان در سوریه خدمت سپهبد ترکمانی وزیر دفاع سابق و دبیر شورای امنیت ملی در آن زمان رسیده و تجربیات خودمان را در اختیارشان گذاشتیم.
وی یادآور شد: امثال شهید جانمحمد علیپور و دیگر شهدا جایی رفته بودند که عقبه نداشت و پشتشان داعشی‌ها بودند یعنی در حال جنگیدن بودند که از پشت یک عامل نفوذی می‌آمد و آنها را شهید می‌کرد.
این فرمانده تأکید کرد: مدافعان حرم کسانی هستند که از خانواده‌هایشان خبر ندارند، نمی‌دانند حتی اگر مجروح بشوند می‌شود آنها را به بیمارستان برد یا نه؟ آنجا معلوم نیست شهیدی که به سوریه رفته آیا جسدش به ایران باز می‌گردد یا خیر؟ ما شهید علیپور را به سختی تبادل کردیم؛ آیا این شرایط مثل جنگ هشت ساله ماست؟
وی با بیان خاطره‌ای اظهار داشت: شهید ترکمانی به من می‌گفت؛ «شما (مدافعان حرم) فرهنگ ما را در سوریه عوض کردید، ما برای نظامیانمان درجه‌ها را با احترام نصب می‌کردیم و حتی می‌بایست با احترام با ارشدمان حرف می‌زدیم اما الان سرتیپ ما مثل شما یک چفیه روی دوش می‌اندازد تا درجه‌هایش مشخص نباشد. الان سرلشکرها و نظامی‌های ما آن تشریفات نظامی را کنار گذاشتند. سرلشکر ما می‌بایست بیست کیلومتر عقب‌تر از خط مقدم می‌جنگید ولی وقتی دیدند کسی مانند حاج قاسم می‌آید و جلوتر از رزمنده‌ها می‌جنگد آدم خجالت می‌کشد. تحت تأثیر امثال حاج قاسم الان فرماندهان سوری هم جلو می‌روند؛ کارِ کارستان شما این بود.» که البته از نظر من این کارِ امثال شهید علیپور بوده است؛ رفتند حتی فرهنگ آنجا را هم عوض کردند.
سردار گرجی زاده بیان داشت: ما نباید بگذاریم مسائل ارزشمندی که در مورد شهدای ما از زبان یک غیر ایرانی مانند سپهبد ترکمانی گفته می‌شود دفن شود؛ این پیام باید به نسل‌های دیگر برسد، اگر نرسد دچار اشتباه می‌شوند. اگر ما در مورد شهید علیپور و امثال او صحبت نکنیم نسل‌های بعدی تصور می‌کنید اینها در یک سنگر مستحکم بودند یا حقوق دلاری می‌گرفتند!
ایشان با ذکر خاطره‌ای دیگر از همرزمان شهیدش تصریح کرد: یکی از دوستان ما می‌گفت؛ در یکی از مأموریت‌ها حاج قاسم به حدی به داعشی‌ها نزدیک شده بود که گفتم داعشی‌ها دارند تو را می‌بینند! حاج قاسم هم گفت؛ توقع داری به بچه‌های مردم بگوییم بروید بجنگید. باید بگوییم بیایید برویم بجنگیم؛ پشت سر من بیایید. این خاطرات باید گفته شود و باید نوشته شوند.
وی ادامه داد: اتفاقی که در سوریه وعراق افتاد تجربه‌ای بود که نشان می‌داد گاهی اگر دیر بجنبید یعنی زمان را از دست بدهید همه چیز را از دست خواهید داد. داعشی‌ها سر مرز ما آمده بودند. در همین پیاده‌روی اربعین داعش یک روستا از اهل تسنن را گرفته بودند و کرور کرور آدم می‌کشتند. در کنار کربلا امنیت نداشتیم. درهمین پیاده‌روی اربعین شهدا احساس مسئولیت کردند و نگذاشتند این تجربه دوباره تکرار شود و با تأخیر بیاییم در خانه خودمان بجنگیم؛ مانند اتفاقی که در دفاع مقدس افتاد و دشمن تا بیست کیلومتری اهواز آمد.
سردار گرجی‌زاده در بخش دیگری از سخنان خود گفت: شهدای مدافع حرم نگذاشتن این تجربه دوباره تکرار شود و احساس مسئولیت کردند. گفتند اگر در ایران بمانیم این اتفاق می‌افتد؛ بلند شدند و به سوریه رفتند. باید برای این شهدا یادواره برگزار کنیم، بنویسیم و کار هنری انجام دهیم و الا نسل آینده فراموش می‌کند.
این مقام مسئول بیان کرد: داعشی‌ها در سوریه و عراق جنایات وحشتناکی انجام دادند که من اوایل از دیدن برخی از این فیلم‌ها به‌هم می‌ریختم. مثل شخصی که در موصل عراق او را دستگیر کرده بودند و برای این که بفهمند سمت نظامی او چیست سر بچه کوچک او را به سنگ می‌زدند تا او اعتراف کند.
سردار گرجی‌زاده تأکید کرد: قبل از اینکه سوریه به هم بریزد یکی از سادات روحانی که اهل خوزستان بود در روستای الزهرا من را به مجلسی دعوت کرد که به مناسبت بزرگداشت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی برگزار شده بود. من تعجب کردم که اینها چه کسانی هستند؟ که به من گفتند: اینها شیعه هستند و یکصد و پنجاه نفر هم طلبه در قم و نجف دارند. با اینها صحبت کردم متوجه شدم که چقدر عاشق انقلاب ما هستند. این منطقه نزدیک دو سال در محاصره بود و هرچه ارتش سوریه تلاش کرد تا راه را برای آنها باز کند موفق نشد. در نهایت سمت نبّل تپه‌هایی بود که تعدادی جوان شیعه پیدا شد و شب‌ها پیاده با یک وضع سختی برای مردم نان خشک و مواد غذایی می‌آوردند تا از گرسنگی نمیرند. این تپه‌ها مشرف به روستا بودند طوری که مردم روستا آنها را می‌دیدند. داعشی‌ها این جوانان را گرفتند وعین صحنه کربلا برای اینکه روحیه مردم را خرد کنند سر آنها را بریدند و چیزی حدود شش تا نه ماه سر آنها را روی چیزهایی شبیه نیزه قرار دادند. این مردم از لحاظ روحی خرد شده بودند تا اینکه جوان‌های شما و همین امثال شهید جانمحمد علیپور رفتند و به اذن خدا آنها را از محاصره نجات دادند.
وی در پایان گفت: در سفری که به سوریه داشتم در حرم حضرت زینب(س) عرض کردم؛ شما می‌دانید دلیل عمقی حضور ما در سوریه اسم مقدس شماست. بچه‌های ایران دیگر نمی‌توانند تحمل کنند دخترکی مثل رقیه را کتک بزنند. بچه‌های ایران دیگر نمی‌توانند تحمل کنند دختران آل محمد را به اسیری ببرند. آنها نمی‌توانند تحمل کنند جلوی خواهری سر برادری بریده شود... مدافعان حرم برای این به سوریه آمده‌اند.
