18 - شرحی از ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین - «کفره» روستایی در وسط درّۀ بيسان ۱۴۰۳/۰۶/۲۳
شرحی از ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین - 18
«کفره» روستایی در وسط درّۀ بيسان
۱۴۰۳/۰۶/۲۳
ولید الخالدی
ترجمه امیرحسین بابالار
كفرة
موقعيت:
PGR: 196222
فاصله تا بيسان: 5/10 كيلومتر
متوسط ارتفاع: 180 متر
تملك و کاربری زمينهای روستا در سال 45/1944 (هكتار):
مالكيت کاربری
عرب: 9/740 زراعی: 5/841
يهودي: 0درصد از كل: 92%
مشاع: 3/176 عمارت ساختماني : 8/1
مجموع: 2/917
جمعيت:
سال 1931: 298 نفر
سال 45/1944: 430 نفر
تعداد خانهها (سال 1931): 81 باب كفرة پيش از 1948
روستا در وسط درّۀ بيسان قرار گرفته بود. خانههاي آن در دو طرف دامنههاي فوقاني مسيل وادی كفرة كه درّهاي باريك بود ساخته شده بودند. یک جادۀ فرعي ارتباط آن را با جادۀ بيسان - اريحا برقرار ميساخت. ارتباط روستا با روستاهاي اطراف نيز از طریق ساير جادهها فراهم ميشد. جنگل كوچكي در جنوب روستا وجود داشت. صليبيها نام اين روستا را كافرا ادا ميكردند و دستكم از زمان صليبيها تاكنون به كفرة شهرت داشته است. مردم آن مسلمان بودند. بقعهاي متعلق به يكي از علماي مذهبي محلي به نام شيخ محمّد در شرق روستا قرار داشت. كفرة به سبب موقعيتي كه به عنوان محل تلاقي چند روستا داشت تبديل به قطب تجاري منطقه شده بود، هرچند محور اصلي اقتصاد روستا كشاورزي بود. غلات، سبزيجات و زيتون عمدۀ محصولات اهالي روستا بودند. در سال 45/1944 جمعاً 4/428 هكتار از اراضي روستا به كشت غلات و حبوبات اختصاص مییافت، 6/3 هكتار نيز آبياري شده و يا براي احداث باغات مورد بهرهبرداري قرار ميگرفت.
اشغال روستا و اخراج ساکنین آن سندی در دست نیست.
آباديهاي اسرائيلي در زمينهاي روستا
هيچ آبادي اسرائيلياي بر روي زمينهاي روستا احداث نشده است.
روستا در حال حاضر
در ميان ويرانههاي ساختماني به جاي مانده در محوطۀ روستا كاكتوس روییده است. درختان بادام، زيتون و انجير در محوطه روستا رشد کردهاند و بيشتر زمينهاي مجاور روستا محصور شدهاند.
بخشي از زمينهاي اطراف روستا به عنوان چراگاه مورد استفاده قرار ميگيرد، اما زمينهای نزديك تپه بيشتر زير كشت نخود رفتهاند.
بقایای آبشخور بازالتی و بقایای خود روستای باستانی همچنان موجود هستند اما باستانشناسان تاکنون آنها را بررسی نکردهاند.
كوكب الهوا
موقعيت:
PGR: 199222
فاصله تا بيسان: 11 كيلومتر
متوسط ارتفاع: 300 متر
تملك و کاربری زمينهای روستا در سال 45 / 1944 (هكتار):
مالكيت کاربری
عرب: 5/612 زراعی: 1/602
يهودي: 0 درصد از كل: 60%
مشاع: 4/382 عمارت ساختماني : 6/5
مجموع: 9/994
جمعيت:
سال 1931: 220 نفر (زير عنوان كوكب درج شده است)
سال 45 / 1944: 300 نفر
تعداد خانهها (سال 1931): 46 باب (زير عنوان كوكب درج شده است)
كوكب الهوا پيش از 1948
روستا برفراز تپهاي كه دامنههاي آن تدريجاً به سمت شمال، غرب و جنوب سرازير ميشوند قرار داشت. در ضلع شرقي روستا سطح منطقه به سرعت كاهش مييابد؛ یعنی در حاليكه ارتفاع منطقه درحدود 300 متر بالاتر از سطح دريا قرار گرفته است، در 1 كيلومتري شرق روستا ناگهان به 100 متر پایينتر از سطح دريا تقليل مييابد. در جنوب و جنوب شرق روستا دو چشمۀ آب به نامهاي عين الهيلو و عين الجيراني قرار داشت؛ در قرن نوزدهم، يك كتيبۀ عربي به شدّت فرسوده بر روي قطعۀ بزرگي از سنگ بازالت در نزديكي چشمۀ اولي پيدا شد. [SWP (1881) II:119] ارتباط اصلي روستا با مراكز تجاري منطقه از طريق جادهاي صورت ميگرفت كه به روستاي خربة الطاقة (200224) وصل ميشد؛ و اين روستا آن را به جادۀ بيسان - اريحا مرتبط ميساخت. ساير جادههاي فرعي روستا را به ديگر روستاهاي منطقه وصل ميكردند. كوكب الهوا به دلیل اشرافی که از شرق و شمال شرق به رودخانة اردن و درياچة طبريّة داشت، از موقعيتي استراتژيك و به تبع آن اهميتي تاريخي برخوردار بود. بعضي از محققين، كوكب الهوا را با يرموتا كه نام آن بر ستون يادبود مصري حك شده است يكي ميدانند؛ ستون مزبور در نزديكي شهر بيسان پيدا شده و قدمت آن به اواخر قرن سیزدهم ق.م باز ميگردد.[Albright 1952:28, n. 14] قبايل صحرانشين هابيرو در آن زمان در اين ناحيه مستقربودند.(نبايد نام يرموتا را با آنچه شهر سلطنتي كنعاني به نام خربة يرموك بود اشتباه كرد.) برج ديدهباني رومي، آگريپينا، احتمالاً بر روي و يا نزديك محل استقرار كوكب الهوا قرار داشته است. همچنين صليبيان يكي از مشهورترين و مستحكمترين قلاع خود، به نام بِلووآر را مشرف به درّۀ اردن و درياچۀ طبريّة در این ناحيه احداث كردند. كوكب الهوا محل وقوع مجموعهای از درگيريها بين سپاهيان صلاحالدّين ايوبي1 با صليبيان بوده است. جغرافيدان عرب، ياقوت الحموي(متوفي به سال 1228 م) از اين روستا با عنوان قلعهاي برفراز يك تپه و در نزديكي طبريّة یاد كرده است. براساس نوشتههاي او، قلعۀ مزبور پس از زمامداري صلاحالدّين ويران شد. در سال 1596، كوكب الهوا روستايي بود در ناحيۀ شفا (استان لجّون) و 50 نفر جمعيت داشت. ماليات روستا براساس ميزان محصولات آن شامل گندم، لوبيا و خربزه و همينطور تاكستانهاي آن پرداخت ميشد. [Hut. and Abd.:157]
ازآنجاكه روستا در درون محدودۀ قلعۀ بلووآر ساخته شده بود، توسعۀ آن به آرامي صورت ميگرفت. اهالي روستا كه در سال 1859 تعداد آنها به حدود 110 نفر ميرسيد در داخل ديوارهاي قلعه زندگي ميكردند و بر روي حدود 13 فدّان از اراضي خارج از ديوارها به زراعت ميپرداختند.[SWP (1881) II:85, 117-19] هرچند همزمان خانههایی بر روی یک دایره پیرامون قلعه احداث شد و به سمت شمال و غرب توسعه یافت. جمعیت مسلمان روستا، از زمینهایی که بیرون از دیوارهای قلعه داشتند به منظور کشاورزی استفاده میکردند. در سال 45/1944 جمعاً 9/583 هکتار از زمینهای متعلق به روستا به کشت غلات و حبوبات اختصاص مییافت؛ 17هکتار هم آبیاری شده و یا برای احداث باغات مورد استفاده قرار میگرفت.
پانوشت:
1- فرمانروای ایوبی و یکی از سرداران مسلمان در جنگهای صلیبی بود. ایوبیان دودمانی کُردتبار بودند که از ۱۱۷۱ تا ۱۲۶۰/۱۲۵۰ميلادي در مصر و سوریه و عراق فرمانروایی کردند. پایتختهای ایشان دمشق و قاهره بود. او در دوران حکومتش سه هدف عمده را دنبال میکرد: استوار ساختن قدرت حکومت برای خود و خاندان ایوبی، سرکوب شیعیان و جنگ با صلیبیون؛ که به هر سه تا حدود زیادی دست یافت. صلاحالدین در سال ۱۱۳۶ میلادی در تکریت عراق از پدر و مادری کرد به دنیا آمد. خانواده او از پیشینه و تبار کردی بودند و اجداد او از شهر دوین بودند، که در ارمنستان قرون وسطی بود. پدرش، نجمالدین ایوب، در سال ۱۱۳۹ میلادی از تکریت تبعید شد و به این خاطر او و برادرش اسدالدین شیرکوه، به موصل نقل مکان کردند. فرمانروايي صلاحالدين بر مصر، سوريه و بين النهرين موجب شد تا صليبيون كه از 75 سال قبل از اين تاريخ بيت المقدس و فلسطين را اشغال كرده بودند به محاصره درآيند.در روز 3 ژوييه سال 1187 ميلادي سلطان صلاحالدين ايوبي، سلطان مصر و سوريه، لشكر صليبيون فلسطين را در دامنه تپههاي حثين در نزديكي درياچه طبريه درهم شكست و نزديك به يك قرن تسلط آنها در سرزمين فلسطين را پايان داد. در اين جنگ فرماندهان صليبي از جمله گي دولوزينپان پادشاه بيت المقدس، كنت ريمون حاكم طرابلس، ژراردو ريدو فورد استاد اعظم فرقه مخوف تامپل و لشكر صليبيون فلسطين به سختي از سلطان صلاحالدين ايوبي شكست خوردند.سلطان صلاحالدين عليرغم فجايعي كه صليبيون در دوران حكمراني خود در فلسطين مرتكب شده بود، نسبت به اسيران رافت اسلامي به خرج داد و آنها را مجازات نكرد.او تنها دستور قتل 300 نفر از راهبان سرباز فرقه مخوف تامپل و فرقه هوسپيتاليه را صادر كرد.پس از اين جنگ، دولت شهرهاي فرانكهاي صليبي فلسطين تمام سوارنظام خود را از دست دادند و فئودال نشينهايي كه از روي الگوي اروپايي نزديك به يك قرن پيش از اين تاريخ هنگام نخستين جنگهاي صليبي در فلسطين تاسيس شده بودند در معرض فروپاشي قرار گرفتند. سلطان صلاحالدين پس از اين پيروزي در روز 20 سپتامبر سال 1187 ميلادي شهر بيتالمقدس را محاصره كرد. شهر بيتالمقدس به زودي تسليم ميشود و سلطان صلاحالدين فاتحانه وارد بيتالمقدس قبله اول مسلمين جهان ميشود كه كمتر از يك قرن قبل توسط صليبيون اشغال شده بود. سلطان فاتح بار ديگر در مقابل صليبيون مغلوب رافت اسلامي خود را نشان داد و دست به كشتار آنها نزد. براساس رسم آن زمان، سلطان صلاحالدين ساكنين ثروتمند را در قبال دريافت فديه قابل ملاحظهاي آزاد كرد.او فرقههاي تامپل و هوسپيتاليه را مجبور كرد تا از كيسه خود فديه لازم براي آزادي 7000 نفر از ساكنان فقير را پرداخت كنند. بازپسگيري بيتالمقدس در زماني كمتر از يك قرن از هنگام اشغال آن توسط صليبيون مانند يك بمب جهان غرب را به لرزه درميآورد. فيليپ اگوست پادشاه فرانسه، ريچارد اول پادشاه انگلستان و فردريك باربوروس امپراتور آلمان در راس لشكر انبوهي به سوي بيتالمقدس حركت ميكنند تا جنگ سوم صليبي را به راه اندازند اما، آنها در اين راه موفق نميشوند. فردريك باربوروس امپراتور آلمان كه ستون لشكر صليبيون را تشكيل ميداد، در منطقه آناتولي گرفتار سيلاب مهيبي ميشود و سيلاب او و بخش اعظم لشكريانش را نابود ميكند. فيليپ اگوست پادشاه فرانسه در ميانه راه مطلع ميشود كه فرانسه مورد هجوم قبايل وحشي قرار گرفته و ناگزير ميگردد، به سرعت به فرانسه بازگردد. ريچارد اول كه بعدها لقب شيردل را ميگيرد تا شهر عكّا پيش ميآيد و اين شهر را تصرف ميكند. اما اين پيروزي در سايه اقدام بيرحمانه وي در قتل عام 2700 اسير رنگ ميبازد. براساس برخي روايات تاريخي معتبر ريچارد در جنگ اسير سلطان صلاحالدين ميِشود و پس از اين كه صلاحالدين از مقام وي به عنوان پادشاه انگلستان مطلع ميگردد رعايت مقام وي را كرده و محترمانه او را آزاد ميكند. اين اقدام صلاحالدين موجب ميشود تا شهرت جوانمردي وي حتي در دنياي غرب منعكس شود.سلطان صلاحالدين با اين حال به مسيحيان اجازه ميدهد تا آزادانه براي زيارت مقبره حضرت عيسي(ع) به بيتالمقدس سفر كنند. به اين ترتيب، در روز 4 مارس سال 1193 ميلادي سلطان صلاحالدين ايوبي، سلطان مصر و سوريه در سن
55سالگي در شهر دمشق درگذشت. او همواره در دوران سلطنت و جنگهايش از خود رافت اسلامي و جوانمردي نشان داده بود، به طوري كه پس از مرگش شرق وغرب در مورد خصايل نيك سلطان صلاحالدين ايوبي متفقالقول بوده و در تاريخ جهان نام او به نيكي جاودان شده است.