به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 8,198
بازدید دیروز: 7,600
بازدید هفته: 40,276
بازدید ماه: 40,276
بازدید کل: 25,027,409
افراد آنلاین: 201
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۰٤ دی ۱٤۰۳
Tuesday , 24 December 2024
الثلاثاء ، ۲۲ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۱۶ - سیدمحمدحسین راجی: نقشه استعمار برای زنان -(۱۶) - استثمار و خشونت علیه زنان در لیبی ۱۴۰۳/۰۶/۲۴
 نقشه استعمار برای زنان - (۱۶)
استثمار و خشونت علیه زنان در لیبی
۱۴۰۳/۰۶/۲۴
‫آخرین وضعیّت بیماری حجت الاسلام راجی + صوت - خبرگزاری حوزه‬‎
 
سیدمحمدحسین راجی
در ادامه یادداشت‌های پیشین، این‌بار به کشور لیبی می‌پردازیم.
کشور لیبی در آفریقای شمالی واقع در جنوب دریای مدیترانه، یکی از ۱۰ کشور اصلی صادرکننده نفت در جهان است و تولید ناخالص ملی سرانه آن جزو بالاترین‌ها در آفریقا است. در سال 1969 سرهنگ معمر قذافی طی یک کودتا رهبر کشور لیبی شد. قذافی تا سال 2001 مواضعی کاملاً ضد اسرائیل و غرب و حامی فلسطین اتخاذ کرده بود. این کشور خواهان دستیابی به فن‌آوری هسته‌ای هم بود.
لیبی توانست با کمک شوروی یک راکتور تحقیقاتی هسته‌ای کوچک در تاجورا افتتاح کند، در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990، تأسیسات تولید تسلیحات شیمیایی را با کمک شرکت‌های اروپای غربی و آسیایی توسعه داد. بوش پدر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا تهدید کرد که در صورت تعطیل نشدن تاسیسات هسته‌ای آن‌ها را نابود خواهد کرد. قذافی ضمن رد اتهامات بیان کرد که تا زمانی که کشورهای دیگر مانند اسرائیل تاسیسات هسته‌ای داشته باشند ما نیز ساختن آن‌ها را حق خود می‌دانیم.
علاوه‌بر اتهام تروریسم علیه دولت لیبی مبنی بر اینکه این کشور از عملیات‌های خرابکارانه مثل پرواز پانام 103 (1988) (سانحه لاکربی) و پرواز یو.تی.اِی 772 (1989) دست داشته است، اتهاماتی مربوط به سلاح‌ کشتار‌جمعی، باعث شد شورای امنیت علیه آن‌ها تحریم اعمال کند. این مسائل و مناقشات تا سال 2001 ادامه یافت. قذافی، تحت تاثیر شکست برخی از سیاست‌هایش، که بعضی به خاطر رویگردانی اتحادیه عرب از لیبی بود، به سراغ آمریکا رفت و درصدد بهبود روابط برآمد. او اقداماتی را برای نشان دادن حسن نیت از جمله میانجیگری برای آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان، انجام داد. اما رغبتی از سوی آمریکا شکل نگرفت. در اواخر دهه 90 و اوایل 2000 قذافی به گروه‌های مبارز فلسطینی پشت کرده و از یاسر عرفات حمایت کرد. لیبی با پیشنهادی برای برچیدن برنامه‌های تسلیحات شیمیایی خود در ازای لغو تحریم‌های آمریکا، به مقامات آمریکایی نزدیک شد. این پیشنهاد رد شد؛ زیرا همچنان پرونده حادثه پرواز پانام 103 هنوز باز بود. دولت کلینتون (1993-2001) هم به تحریم‌ها ادامه داد.
رویداد مهم بعدی در روابط ایالات متحده و لیبی، حملات تروریستی 11 سپتامبر بود. قذافی با مردم آمریکا ابراز همدردی و از حق آن‌ها برای انتقام دفاع کرد. وی حمله واشنگتن به افغانستان را اقدامی موجه برای دفاع از خود توصیف کرد و پیشنهاد همکاری ضدتروریستی و اطلاعاتی با آمریکا و انگلیس را داد و مستقیماً علیه القاعده اقدام نمود.
لیبی در سال 2001 لیبی معاهده «منع جامع آزمایش سلاح‌های هسته‌ای» و در 2002 معاهده لاهه در مورد «جلوگيري از گسترش موشک‌های بالستيك» را امضا کرد، در 2003 موافقت کرد که برنامه سلاح‌های کشتارجمعی خود را برچیده و درهای کشور را به روی بازرسی بین‌المللی باز کند و در سال 2004، 4000 سانتریفیوژ خود را تسلیم آمریکا کرد. 
قذافی همچنین موضع انقلابی خود علیه اسرائیل را تغییر داد. در نشست سال 2002 اتحادیه عرب در بیروت، او راه‌حل «دو کشوری» عربستان سعودی را برای صلح در اسرائیل و فلسطین تأیید کرد. لیبی همچنین وارد برنامه‌های به اصطلاح «برقراری صلح و مبارزه با تروریسم» غرب برای آفریقا شد. دو کشور روابط گسترده‌ای را در زمینه توافقنامه‌های دوجانبه در زمینه تجارت و سرمایه‌گذاری، توسعه اقتصادی، دفاع و مبارزه با تروریسم از جمله امضای قراردادهای دفاعی و یادداشت تفاهم همکاری در ژانویه 2009 توسعه دادند.
اما ماه عسل آمریکا و لیبی بیش از 10 سال طول نکشید. لیبی در این سال‌ها روابط خود با چین و به ویژه روسیه را هم توسعه داد. پس از بهبود روابط بین لیبی معمر قذافی و اروپا و ایالات متحده در دهه 2000، لیبی به عنوان متحدی علیه تروریسم و ناظر مهاجرت غیرقانونی به اروپا، دوباره وارد جامعه بین‌المللی شد. همه این‌ها باعث نشد تا آمریکا لیبی را به عنوان یک شریک به حساب آورد ولی برای استفاده از ظرفیت‌های این کشور با آن همکاری می‌کرد.
اما در سال 2011، با گسترش بهار عربی در سراسر آفریقای شمالی، ایالات متحده با هدف مدیریت بیداری اسلامی یا همان بهار عربی، رویکرد خود را تغییر داد و حاکم لیبی را یک «دیوانه» نامید که دنبال «نسل‌کشی» است! لیبی نیز از مواضع انقلابی، ضداسرائیلی و هسته‌ای خود کنار کشید و رضایت آمریکا را جلب کرد؛ اما در نهایت آمریکا برای منافع استراتژیک و ژئوپولیتیک خود قذافی را به عنوان یک بازیگر مصرف شده، کنار گذاشت و با یک مداخله نظامی به بهانه حقوق بشر و با استفاده از لفاظی درمورد زنان لیبیایی، این کشور را به ورطه نابودی کشاند. دلیل این مداخله و بهانه‌های ذکر شده مربوطه، این بود که غرب نمی‌توانست طرحی را در غرب‌آسیا و شمال آفریقا دنبال کند که خود بازیگر اصلی آن نباشد و مدیریت این منطقه از کنترلش خارج شود. لذا یکی از کارویژ‌ه‌های حمله به لیبی این بود که باید به عنوان نمونه‌ای مطرح شود که خیرخواهی آمریکا نسبت به مردم و حقوق بشر را نشان بدهد.
علت دیگر اقدام آمریکا مقابله با نفوذ چین و روسیه در شمال آفریقا و به ویژه لیبی بود. چین سرمایه‌گذاری قابل‌توجهی در بخش نفت لیبی و در پروژه‌های زیرساختی در این کشور مشارکت داشته است. روسیه، صادرکننده کلیدی تسلیحات به غرب آسیا‌، با رژیم معمر قذافی، درشمال آفریقا نیز قراردادهای تسلیحاتی داشت.
هیلاری کلینتون وزیر خارجه آمریکا در سال 2011 اعلام کرد که ایالات متحده از گزارش‌های مربوط به تجاوز جنسی در مقیاس وسیع در درگیری‌های لیبی «عمیقاً نگران» است. او گفت در سایر بخش‌های خاورمیانه و شمال آفریقا حتی گزارش‌هایی مبنی بر «آزمایش باکرگی» وجود دارد. در سراسر خاورمیانه و شمال آفریقا از خشونت جنسی برای تنبیه معترضان استفاده می‌کنند. گزارش اخیر دیوان بین‌المللی کیفری حاکی از یک سیاست رسمی تجاوز جنسی است که توسط سرهنگ قذافی تشویق شده است. با ادامه بیان این دست از مطالب، مارگوت والستروم، نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل متحد در مورد خشونت جنسی در جنگ لیبی از طرف‌های درگیر خواست از چنین جنایات جنگی جلوگیری کنند و سربازان یا فرماندهان مظنون را محاکمه کنند. در نهایت در سال 2011 با قطعنا‌مه 1973 شورای امنیت سازمان ملل متحد، منطقه پرواز ممنوع بر لیبی اعمال شد و سپس آمریکا و ناتو به این کشور یورش بردند. هر چند آمریکایی‌ها و ناتو ادعا کردند که تنها به دنبال نابودی نیروهای مسلح دشمن هستند‌، اما بسیاری از مردم و زنان بی‌گناه را مورد اصابت قرار دادند و از بین بردند و فجایع بزرگی رقم زدند ازجمله اصابت بمب‌های هدایت لیزری 500 پوندی به خانه‌هایی در یک روستا، حملات به خانه‌های روستای ماجر که بعد دیده‌بان حقوق بشر هیچ مدرکی دال بر فعالیت نظامی در این خانه‌ها، پیدا نکرد، حمله ناتو به خانه مصطفی المرابیت در زلیتن.
در سراسر اوت و سپتامبر 2011، ناتو حمله به سرت را که گمان می‌رفت قذافی در آنجا پنهان شده است، تشدید کردند. خانواده‌های مورد تجاوز نظامی از مشکلات مختلف و تلفات غیرنظامیان خبر دادند اما دبیرکل ناتو آندرس فوگ راسموسن در نوامبر 2011 در اظهار خود منکر تلفات غیرنظامیان شد. 
بعد از گذشت سال‌ها از حمله به لیبی، وضعیت زنان هنوز در ابهام بود. سؤال بزرگ این است که آنها پس از شکست بهار عربی، که منجر به آشوب در منطقه شد، چه چیزی به دست آوردند؟ لیبی بی‌ثبات شده و گروه‌های مختلف سیاسی، از جمله خلیفه حفتر و دولت وفاق، با یکدیگر می‌جنگند. 
درکنار آوارگی اجباری و افزایش بی‌سابقه تعداد پناهندگان در سوریه، عراق، یمن و لیبی، گروه‌های شبه‌نظامی مانند داعش (دولت اسلامی عراق و الشام) و القاعده در بسیاری از کشورها، ظهور کردند. بنابراین زنان در سراسر منطقه قربانی شده‌اند. 
تکثیر تسلیحات و فقدان پاسخگویی، محیط مناسبی را برای استثمار و خشونت علیه زنان ایجاد کرد. اقدامات مستقیم و غیرمستقیم، مانند بحران انسانی و عدم حاکمیت قانون در لیبی، اشکال مختلف خشونت را ترویج داده است که به طور نامتناسبی بر زنان تأثیر گذاشته و مانع مشارکت مؤثر آنها در ایجاد صلح و تصمیم‌گیری در همه سطوح شده است.