19 - شرحی از ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین -مقاومت روستای کوکبالهوا در برابر صهیونیستها ۱۴۰۳/۰۶/۲۵
شرحی از ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین - 19
مقاومت روستای کوکبالهوا در برابر صهیونیستها
۱۴۰۳/۰۶/۲۵
ولید الخالدی
ترجمه امیرحسین بابالار
اشغال روستای کوکب الهوا و اخراج ساکنین آن براساس آنچه بنی موریس مورخ اسرائیلی نوشته است بعد از اشغال شهر بيسان در مجاورت روستای کوکب الهوا، تهاجمی نظامی هم در روز 16 مه 1948 علیه این روستا صورت پذیرفت. اما منابع دیگر معتقدند که روستا تا چند روز پس از این تاریخ به طور کامل به تصرف درنیامد.
در کتاب تاریخ هاگانا آمده است که روستا در روز 21 می تسخیر شده و اضافه میکند که عملیات اشغال روستا توسط گردان سوم تیپ گولانی انجام شد. در این گزارش همچنین آمده است که روستا محلی «مناسب» برای استقرار واحدهای توپخانه برای زیر آتش گرفتن درّه محسوب میشده است. مخصوصاً با ظهور نیروهای عراقی در منطقه در روز 15 مه؛ زمانی که یک جوخه از قوای عراقی آماده میشد تا به طرف کوکب الهوا صعود بکند، به هدفی سهل برای اسرائیلیهایی که روستا را به تصرّف خویش درآورده بودند تبدیل گردید.
هاگانا در گزارش خود آورده است که نیروهای آنها از بالا و با فاصلهای 50 متری به عراقیها حمله کردند. براساس همین گزارش، درحالی که نیروهای در حال عقبنشینی عراقی 30 نفر را از دست داده بودند، تمام تلفات وارده به تیپ گولانی سه نفر زخمی بود.
مورخ فلسطینی، عارف العارف دربارۀ آنچه در روستای کوکب الهوا اتفاق افتاد نظری نسبتاً متفاوت داشته و نشان میدهد که در واقع نیروهای عراقی بعد از ورود به روستا توانستند به مدت دو روز از روستا محافظت کنند.
او اظهار می دارد که روستا از قبل، توسط اسرائیلیها محاصره شده بود و در همین زمان یعنی روز 15 می قوای عراقی وارد روستا شدند.
افراد پادگان روستا بعد از مقداری مقاومت شکست خورده و از پای درآمدند. همین طور که قوای اسرائیلی برای ورود به روستا آماده میشدند، عراقیها وارد روستا شده و کنترل آن را به دست گرفتند و از 15 الی 17 می در آنجا مستقر بودند. براساس گزارشی که آسوشیتدپرس در روز 18 مه از بغداد مخابره کرد، سربازان عراقی توانستند روستا را که از آن به عنوان «یک موضع بتنی مستحکم» یاد میشد به تصرف خویش درآوردند. هرچند العارف مینویسد که در روز 18 مه، اسرائیلیها به منظور کاستن از فشار موجود بر آبادی همجوار روستا، گِشِر اقدام به تشدید حملات خود کردند. در غروب همان روز، عراقیها که 23 نفر از یاران خود را از دست داده بودند، تصمیم به عقبنشینی گرفتند. روز بعد، مرکز فرماندهی نظامی اسرائیل با صدور بیانیهای از دست رفتن کنترل خود بر روستا را تکذیب کرد؛ در این بیانیه صرفاً اعلام شده بود که نیروهای آنها حملۀ قوای عرب به کوکب الهوا را دفع کردهاند. در بیانیۀ مزبور، که توسط نیویورک تایمز منتشر گردید، ادعا شد که نیروهای عرب در نبردی که بر سر روستای کوکب الهوا درگرفت متحمل 30 کشته شدند.[M:xv; NYT:19/5/48, 20/5/48; R:380-81; T:178]
در سپتامبر 1948، یکی از سران کیبوتص مستقر در این منطقه، از مقامات اسرائیلی تقاضای حمایت کرد و از آنها مجوز تخریب کوکب الهوا در کنار سه روستای دیگری که در همسایگیاش قرار داشتند را درخواست کرد.
موریس اشارهای به این که این مجوز صادر شده باشد نکرده است. [M:168]
آباديهاي اسرائيلي در زمينهاي روستا
هيچ آبادي اسرائيلياي بر روي زمينهاي روستا احداث نشده است.
روستا در حال حاضر
روستا به طور کلی از صحنۀ روزگار محو شده است، اما محوطۀ باستانی قلعۀ بِلووآر حفاری شده و به جاذبهای گردشگری تبدیل گردیده است.
درختان انجیر و زیتون در محوطۀ روستا پرورش مییابند. اسرائیلیها از دامنههای مشرف به درّۀ بيسان و وادی البيرة به عنوان چراگاه استفاده میکنند؛ آنها همچنین به زراعت در زمینهای اطراف روستا اشتغال دارند.
المرصَّص
موقعيت:
PGR: 195218
فاصله تا بيسان: 7 كيلومتر
متوسط ارتفاع : 100 متر
تملك و کاربری زمينهای روستا در سال 45 / 1944 (هكتار):
مالكيت کاربری
عرب : 6/933 زراعی : 2/1291
يهودي : 2/300 درصد از كل: 89%
مشاع: 9/153 عمارت ساختماني : 6/2
مجموع : 7/1447
جمعيت :
سال 1931 : 381 نفر
سال 45 / 1944 : 460 نفر
تعداد خانهها (سال 1931) : 89 باب
المرصَّص پيش از 1948
روستا بر پشتهای کوتاه که بین دو مسیل وادی العشّة (رو به شمال) و وادی جالود (رو به جنوب) سربرآورده بود قرار داشت و به منطقهای که رو به جنوب، تدریجاً به سمت مسیل وادی جالود سرازیر میشد مشرف بود. یک جادۀ فرعی روستا را به جادهای که شهر بيسان و روستای عفولة در شمال غرب را به یکدیگر مرتبط میکرد و نهایتاً به سمت حيفا در ساحل میرفت متصل میساخت. ارتباط روستا با سایر روستاهای منطقه نیز از طریق جادههای فرعی دیگر برقرار میشد. چند چشمه در غرب روستا، به همراه چاههایی که با آب حاصل از بارندگیها پر میشدند نیاز اهالی روستا به آب را تأمین میکردند. در سال 1596، المرصَّص مزرعهای خراجگزار حکومت عثمانی بود. [Al-Bakhit and al-Humud 1989a:17] بورکهارت، گردشگر سوئیسی، که در قرن نوزدهم این منطقه را دیده است بدون ارائه هیچ توضیحی از این روستا یاد کرده است. [Burckhardt 1822:842-43]
در اواخر قرن نوزدهم، المرصَّص روستای کوچکی بود واقع در زمینهای مرتفع و خانههای آن از خشت خام در میان زمینهای زراعی احداث میشدند.
[SWP (1881) II:85] یک جنگل کوچک در غرب محوطۀ روستا وجود داشت. روستا طرحی مدوّر داشت و خانههای آن پیرامون تقاطعهای موجود در مرکزش متمرکز شده بودند. چند خانه هم در بلندیهای شرقی روستا ساخته شده بود. از 460 نفری که در المرصَّص زندگی میکردند 450 نفر مسلمان و 10 نفر مسیحی بودند. روستاییها کشاورز بودند و با تولید غلات و سبزیجات در زمینهای زراعی غرب و شمال روستا امرار معاش میکردند. در سال 45/1944 جمعاً 4/989 هکتار از اراضی روستا به کشت غلات و حبوبات اختصاص مییافت؛ 6/1 هکتار نیز آبیاری شده و یا برای احداث باغها مورد بهرهبرداری قرار میگرفت. آبگیری بسیار قدیمی (باستانی) به نام الفخت در بخش جنوبی روستا وجود داشت که کار یک آب انبار را انجام میداد.
اشغال روستا و اخراج ساكنین آن
سندی در دست نیست.
آباديهاي اسرائيلي در زمينهاي روستا
هيچ آبادي اسرائيلياي بر روي زمينهاي روستا احداث نشده است. آبادي صده ناحوم (195214) در سال 1937 در حدود 3 کیلومتری جنوب روستا، بر روی زمینهای شهر بيسان ساخته شد. بیت ها- شیطه (191217) هم در سال 1935 در 4 کیلومتری جنوب غرب روستا و بر روی زمین هایی که از روستای شطة خریداری شده بودند احداث گردید.
روستا در حال حاضر
محوطة روستا بخشی از یک ناحیة کشاورزی است که مورد بهرهبرداری آبادیهای اسرائیلی صده ناحوم و بیتها- شیطه قرار میگیرد. تنها ساختمانهای تأسیسات تلفن و یک طویلۀ کوچک در منطقه باقی ماندهاند. تپة کوچکی هم وجود دارد که با زمینهای شخم خوردهای که زبالههای ساختمانی به صورت ریخته پاشیده در آنها دیده می شوند احاطه شده است.