خاطره ای از پیشتاز و علمدارِ شهدای امر به معروف و نهی از منکر
۱۴۰۳/۰۶/۲۷
طلایهدار و پیشتاز و علمدارِ شهدای امر به معروف و نهی از منکر بعد از جنگ تحمیلی، شهید ناصر اِبدام است که بهعنوان نخستین شهید امر به معروف و نهی از منکر کشور شناخته میشود و اولین شهیدی است که در مسیر امر به معروف و نهی از منکر به خاطر تذکر زبانی توسط اراذل و اوباش به شهادت رسید.
ستارگان عرصه امر به معروف و نهی از منکر
اسامیِ برخی شهدای این راه پس از شهید اِبدام عبارت است از شهیدان؛ رشید آقاییدوست، گلعلی باقری، قدرتالله محمدی، تقی اسدی خوشکارسرانی، غلامرضا بهمئی، قاسم سجادیان، ناصر احدی، هادی محبی، تیمور حسنزاده، محمدعلی قاسمزاده، فرخرضا فقیهیفر، سید ابوالفضل علوی، محمود توفیقیان، غلامرضا زوبونی، علی خلیلی، مسعود مددخانی، سیدحسین اسلامیفر، حسن اسكندري، حسن برخور، بهروز نبیئیپور، احمد عباسی، محمد محمدی و حمیدرضا الداغی.
شهدای خط مبارزه با بیحجابی و بیعفتی
در اغتشاشات سال 1401 که حدود 100 روز به طول انجامید، صحنهگردانان اصلی برخی دشمنان خارجی به سرکردگی شیطان بزرگ آمریکا و ضدانقلاب داخلی و خارجی و تروریستهای مسلح بودند. تحرکات براندازانه و طرفداری از بیحجابی و ولنگاری و برهنگی از ویژگیهای مهم اغتشاشات بود که با تقدیم شهدای عزیزی این اغتشاشات شکستخورده و ناکام و دفع گردید.
با توجه به ضد حجاب و عفاف بودنِ اغتشاشات 1401، میتوان شهدای این اغتشاشات را شهدای امر به معروف و نهی از منکر و شهدای خط مبارزه با بیحجابی و بیعفتی برشمرد.
۶۳ نفر در اغتشاشات 1401 به شهادت رسیدهاند که بسیاری از آنها با گلوله مستقیم تروریستها به شهادت رسیدهاند.
اسامی شهدای اغتشاشات 1401 عبارت است از:
تهران: شهیدان آرمان علیوردی، حسین تقیپور، فرید کرمپور حسنوند، امیر کمندی، سلمان امیراحمدی، پوریا احمدی و مهدی لطفی
آذربایجان شرقی: شهید حسین اجاقی زنوز
سمنان: شهید محمدحسین سروریراد
اصفهان: شهیدان اسماعیل چراغی، محسن حمیدی، محمدحسین کریمی، محسن رضایی
خوزستان: شهیدان کیان پیرفلک، اشرف نیکبخت، آرتین رحمانی، علی مولایی، سپهر مقصودی، میلاد سعیدیانجو، رضا شریعتی
البرز: شهیدان روحالله عجمیان، علی اصغر بیگلو
خراسان رضوی: شهیدان دانیال رضازاده، محمدرسول دوست محمدی، حسن براتی، مسلم جاویدی مهر، حسین زینال زاده
همدان: شهید علی نظری(ملایر)
هرمزگان: شهید مجتبی امیری دوماری
فارس: شهیدان محمد زارع مؤیدی، امیررضا اولادی،هادی عرفانی نیا، نورالدین جنگجو، رضا زارع مویدی، شهدای شاهچراغ: علیرضا سرایداران، آرشام سرایداران، مجتبی ندیمی، حسنعلی پورعیسی، بهادر آزادی شیری، سیدفریدالدین معصومی، علی اصغر لری گویینی، محمدرضا کشاورز، محمدولی کیاسی، احسان مرادی، هوشنگ خوب، امید خوب، زهرا اسماعیلی
آذربایجان غربی: شهیدان مهدی اثنی عشری، رضا الماسی، سید عباس فاطمیه، رحیم سحابی
کردستان: شهیدان حسن یوسفی، رضا آذربار، داوود عبداللهی، تورج اردلان، غلامرضا بامدی
قم: شهیدان مهدی زاهدلویی، حسن مختارزاده
قزوین: شهید عباس خالقی
گیلان: شهیدان مجید یوسفی، حمید پورنوروز، حمزه علینژاد
چهارمحال و بختیاری: شهید یزدان قجری
درود میفرستیم برتمامی شهدای امر به معروف و نهی از منکر و یادی مینماییم از شهید ناصر اِبدام نخستین شهید امر به معروف ونهی از منکر کشور.
شهید ناصر اِبدام
شهیدی حسینی و مسجدی و هیئتی و بسیجی شهید ناصر اِبدام در 30 شهریور 1354 در خرّمآباد دیده به جهان گشود و در 30 شهریور 1369 در تهران به درجۀ رفیع شهادت نایل و بهعنوان «نخستین شهید امر به معروف و نهی از منکر کشور» شهرۀ آفاق گردید. مزار شهید اِبدام در ردیف اول قطعه 40 بهشت زهرا قرار دارد؛ در جوار صدها شهید گمنام. شهدای گمنام به حضرت زهرایی بودن معروف هستند. قطعه 40 و قطعه 44 بهشت زهرا که مخصوص شهدای گمنامند، بسیار معروف هستند. شهید اِبدام را این شهدای والامقام و اعلامرتبه همچون نگینی در بر گرفتهاند و مزار شهید در مرکز این قبور مطهر و متبرک و نورانی واقع گردیده است.
نام شناسنامهای شهید اِبدام، ناصر است اما خانواده عباس یا غلامعباس صدایش میزدند به این نیت که غلام حضرتعباس باشد.
مادر شهید خانم فاطمه(تحفه) خدایی، از همان ابتدا فرزندانش را به مسجد میبرد و آنها را پای روضه امام حسین(ع) بزرگ میکرد. به این ترتیب همگی حسینی سرشته شده و رشد و تربیت یافتند.
مادر گرامی شهید در مورد دینداری و علاقه فرزند شهیدش به نماز و روزه ابراز میدارد:
«در ماه مبارک رمضان بدون اینکه به سن تکلیف رسیده باشد، برای سحری بلند میشد و روزه میگرفت. با عشق دنبال اقامه نماز بود. وقتی که صبحها او را برای خواندن نماز صبح بیدار میکردم، خیلی خوشحال میشد و با اشتیاق نمازش را میخواند.»
شاید بتوان با اطمینان گفت که اکثریت شهدا حضور فعالی در مسجد و بسیج و هیئت داشتهاند.
شهید اِبدام نیز مشتاقانه و شبانهروزی در سنگر مسجد و هیئت و بسیج فعال بود.
مادر شهید اِبدام خاطرنشان میکند:
«میگفت: مسجد را خالی نگذارید.
غلامعباس خیلی زیبا قرآن قرائت میکرد، سوره «الرحمن» را زیاد میخواند. بلافاصله بعد از اینکه از مدرسه به منزل میآمد، وسایلش را در خانه میگذاشت و به مسجد میرفت. او مسجد را خالی نمیگذاشت و گاهی اوقات که در منزل نماز میخواندیم به ما میگفت: برای نماز به مسجد بروید، چرا در خانه نماز میخوانید؟ از این روحیه غلامعباس بسیار لذت میبردم.»
ناصر در هیئت همواره حضور داشت و حالات خاص و عظیم و پرشور و فوقالعادهای در عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) داشت و از ته دل و وجود بر مصیبتهای کربلا میگریست؛ انگار که «لا یوم کیومک یا اباعبدالله الحسین» را از اعماق دل و جان درک کرده بود.
شهید فقط در عزای امام حسین(ع) گریه میکرد و آن چنان هم میگریست که تمام حاضران در هیئت و حسینیه تحت تأثیر قرار گرفته و زار زارگریه میکردند. غیر از آن هرگزگریه نمیکرد.
پایبندیِ تمام و کمال به امر به معروف و نهی از منکر
شهید اِبدام غیرت شدیدی بر روی حجاب و عفاف داشت؛ پایبندیِ تمام و کمال به امر به معروف و نهی از منکر داشت و در امر به معروف و نهی از منکر با کسی تعارف نداشت؛ دفاع از مظلومان و سیلیخوردگان رویه همیشگیاش بود.
سرانجام نیز ناصر اِبدام در مسیر نماز جمعه و در راه امر به معروف و نهی از منکر با بدن اربا اربا به شهادت رسید؛ به این صورت که دو نفر آقا که لات به نظر میرسند، مزاحم خانم بدحجابی شده بودند که ناصر تذکر زبانی و محترمانه میدهد. چون تذکر میدهد سیلی خیلی بدی میخورد و یکی از آن دو مزاحم ناموس که گندهلات نازیآباد و یکهبزن بوده و کلّی هم نوچه داشته است، از جورابش قدّاره در میآورد و بلافاصله در قلب ناصر فرو میکند. قدّاره را هفت بار به بدن فرو میکند و در میآورد و هر بار بخشی از اعضای بدن ناصر خارج میشود؛ قلب و ریه و...
ناصر با بدن پاره پاره روی زمین افتاده و به بیمارستان منتقل میشود و به شهادت میرسد.
در همان آغازین روزهای پس از شهادت ناصر اِبدام، پدر شهید به همراه آیتالله جنّتی که آن موقع رئیس ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر بودند، به دیدار رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای میروند.
در این دیدار رهبر انقلاب پدر شهید اِبدام را مورد لطف و تفقد ویژه قرار داده و مصافحه و دیدهبوسی گرم و صمیمانهای نمودند و یک جلد کلام الله مجید به پدر شهید هدیه دادند.
آقا برای اولینبار از شهید اِبدام بهعنوان نخستین شهید امر به معروف و نهی از منکر کشور یاد مینمایند.
آقای ابوالفضل اِبدام بردار شهید در این باره میگوید: پس از شهادت برادرم به فرمان مقام معظم رهبری، ناصر نخستین شهید امر به معروف و نهی از منکر نام گرفت. این برای خانواده ما افتخار بزرگی بود که رهبر انقلاب اسلامی به جگر گوشهشان تا این اندازه لطف داشتند.
برادر شهید درباره نگاه پدرانه رهبر انقلاب اسلامی به شهید گفت: لطف رهبر فرزانه انقلاب اسلامی ما را خوشحال و نگران کرد. خوشحال از بابت اینکه ایشان به شهید ما نگاهی پدرانه دارند و نگرانی اینکه آیا میتوانیم شایسته این محبت بیکران باشیم.
صحبتهای مهمِ پدر و مادر شهید اِبدام قابل توجه دولت دکتر پزشکیان
پدر و مادر گرامی شهید اِبدام صحبتها و دیدگاههای مهمی در مورد عملکرد مسئولان داشته و از دوران دولتهای دکتر حسن روحانی دل خونی دارند. چند سال پیش این دیدگاههای مهم را منتشر کردیم. اکنون با به ریاستجمهوری رسیدنِ دکتر مسعود پزشکیان و روی کار آمدنِ دوبارۀ بسیاری از مدیران و مسئولانِ دولت روحانی و طیف اصلاحات که سوابق و اظهارات نگرانکنندهای در گذشته داشتهاند، به نظرمان رسید که مرور صحبتهای گذشتۀ پدر و مادرِ معززِ شهید اِبدام در مورد انتظارات از مسئولان، بسیار بجا و ضروری است؛ لذا این صحبتهای مهم را یادآوری میکنیم.
پدر شهید، آقای حبیب اِبدام جانباز پنجاه درصد جنگ تحمیلی و یک شهید زنده و مجاهد نستوه است که از سال 61 تا آخر جنگ مدام به جبهه میرفت و چندین بار هم شدیداً مجروح شد و اکنون نیز با عوارض وحشتناک مجروحیتها زندگی میکند.
دورۀ هشتسالۀ دولتهای یازدهم و دوازدهمِ دکتر حسن روحانی، دورۀ غربگرایی و اعتماد و خوشبینی و خوشخیالی در قبال دشمنان و مذاکره مستقیم با شیطان بزرگ آمریکا و عقبنشینیهای مکرر در برابر دشمنان به امید وعدههای توخالی دشمنان که فریب و نیرنگی بیش نبودند و هرگز هم عملی نشدند، دورۀ تورم بیسابقه و گرانیهای بدون ترمز چند صد درصدی، دورۀ تسامح در عرصه فرهنگی و بروز نابسامانیها و فجایع فرهنگی متعدد، دورۀ مدیریت اشرافی و پیر و خسته و حضور کمرنگ در میان مردم، دورۀ رواج رانت و مفاسد اقتصادی و از همه بدتر نفوذ تا برخی مناصب عالی دولتی بود که نظام هم به شدت با آن مقابله کرد و مفسدان و جاسوسان متعددی محاکمه و محکوم و اعمال مجازات شدند.
پدر و مادر معزّز و گرامی شهید اِبدام دل خونی از دوران دولت روحانی دارند.
پدر شهید اِبدام خیلی از آن مسئولان و دولتمردان شکایت دارد، آن هم به خاطر خون شهدا.
پدر شهید میگوید: احساس میکنم برخی مسئولان خون خیلی از این جوانها را پایمال کردند.
اخبار مکرر دزدیها و اختلاسها و فسادهای میلیاردی را که در این هشت ساله میشنید، این احساس را میکرد.
پدر شهید از این بابت خون گریه میکند و تعریف مینماید: در جبهه نوجوان خیلی خوشتیپ و خوشسیمایی گلوله در پیشانیاش خورد و افتاد روی پایم. این را ببینم یا دزدیهای برخی مسئولان را؟
ولایتمداری مسئولان مهمترین دغدغه پدر و مادر گرانمایه شهید ابدام است و سخنان تکاندهنده و هشدارهای آتشین و بیدارکنندهای در این زمینه دارند.
پدر شهید خیلی از اوضاع مملکت در هشت سال دولت روحانی ناراحت است و میگوید: چرا در این برهه مکرراً حرفهای رهبری روی زمین ماند و برخی مسئولان پشت رهبری نبودند و بارها حرفهای رهبری را گوش ندادند.
درست است که این صحبتها در دوران دولت روحانی گفته شده، اما همیشه کاربرد دارند و باید مد نظر قرار گیرند؛ چرا که در هر دورهای برخی مسئولانِ منافق و فریبکار و یا سست همت و کوتاهیکننده در وظایف وجود دارند که با ظاهرسازی و ریاکاری در صف مسئولان قرار میگیرند و باید توبه و دوری از فساد و بر زمین نماندن منویات رهبری را به آنها گوشزد نمود.
انتظار خانوادههای شهدا از تمام مسئولان در تمامی دورانها
پدر شهید در عبارتی مهم و ولایی و انقلابی تصریح مینماید:
«نباید حرف رهبر روی زمین بماند، باید کاری کنیم رهبرمان خوشحال بشود.»
مادر شهید نیز شدیداً دغدغه ولایتمداری مسئولان را دارد و مبسوطتر در این زمینه صحبت و حق مطلب را ادا مینماید:
«من همیشه در این زمینه یک درخواست از مسئولان دارم و آن هم این است که جوری مدیریت کنند که حضرت آقا، سید اولاد پیغمبر، از آنها راضی باشند. مسئولان اجرائی کشور یک لحظه تصور کنند اگر همین الان امام زمان(عج) ظهور نمایند، آیا شما مدیرها در محضر آن حضرت پاسخی برای شیوههای مدیریتیتان دارید؟ آیا میتوانید در محضر آن حضرت از عملکردتان دفاع کنید؟
اگر پاسخشان مثبت است، که هیچ وگرنه باید شیوه مدیریتیشان را اصلاح نمایند و در مسیر منویات امام زمان(عج) و نایب ایشان قدم بردارند.»
این دو فراز آخر از سخنان پدر و مادر شهید، انتظار مهم و راهبردی تمام خانوادههای شهدا از تمام مسئولان جمهوری اسلامی ایران در تمامی دورانها است.