به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 22,046
بازدید دیروز: 23,262
بازدید هفته: 59,962
بازدید ماه: 132,877
بازدید کل: 24,832,995
افراد آنلاین: 356
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۲٤ آبان ۱٤۰۳
Thursday , 14 November 2024
الخميس ، ۱۲ جمادى الأول ۱٤٤۶
آبان 1403
جپچسدیش
4321
111098765
18171615141312
25242322212019
3029282726
آخرین اخبار
54 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- تربیت دولتمردان در باشگاه انحصاری کهنه سربازان ۱۴۰۳/۰۸/۰۴
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 54

تربیت دولتمردان در باشگاه انحصاری

کهنه سربازان دفتر خدمات استراتژیک

  ۱۴۰۳/۰۸/۰۴

‫کتاب جنگ سرد فرهنگی: سیا در عرصه فرهنگ و هنر [چ1] -فروشگاه اینترنتی کتاب  گیسوم‬‎

فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند

آرتور شلزینگر یکی دیگر از افراد ارزشمند کنگره بود. او بخشی از چیزی بود که استوارت همپشر، آیزایا برلین و استیون اسپندر به آن لقب (دستگاه [مهار]، گروه کنترل) داده بودند. شلزینگر بعد از نشست برلین نامه تبریکی به ایروینگ براون نوشت و مشتاقانه اشاره کرد: «من فکر می‌کنم احتمالاً [صلاح بر این باشد که] ما این‌جا یک ابزار بسیار قدرتمند برای جنگ سیاسی و فکری داشته باشیم». شلزینگر به خاطر کار در دفتر خدمات استراتژیک OSS و فعالیت در بخش تحقیق و تحلیل آن، درباره موضوعاتی از این دست چیزهایی می‌دانست. این بخش [یعنی بخش تحلیل و تحقیق] به خاطر لباس‌های تولیدی کارکنان [که لباس مخصوص دانشگاه‌های آیوی لیگ بود] لقب «دانشگاه1» را به خود گرفته بود.
شلزینگر ارتباط نزدیکی با «باشگاه» انحصاری کهنه سربازان دفتر خدمات استراتژیک OSS داشت، که بسیاری از آن‌ها، من جمله خودش، به دولتمردان برجسته و مشاوران رئیس‌جمهور تبدیل شدند. او آلن دالِس را می‌شناخت. دالس همان شخصی بود که او را در سال 1950 به عضویت در کمیته اجرائی رادیو اروپای آزاد2، که توسط سیا راه‌اندازی شده بود، دعوت کرد (تشکیلات امنیتی او، یعنی کمیته ملی برای اروپای آزاد، حضور وی را از دید عموم پنهان کرد). شلزینگر که آن زمان هم دستیار اوِرِل هریمن، رئیس طرح مارشال در اروپا بود با عملیات‌های مخفی مواجه گشته بود. شلزینگر می‌گوید: «یک احساس عمومی وجود داشت که شوروی پول‌های زیادی برای سازمان‌دهی روشنفکران خود خرج می‌کند، و ما باید در پاسخ کاری می‌کردیم». تحت نظر هریمن او درگیر توزیع مخفیانه وجوه تبدیلی برای اتحادیه‌های تجاری اروپا،که معمولا مربوط به حوزه کاری ایروینگ براون می‌شد، گردید.
اکنون رابطه شلزینگر با بروان به یمن داشتن راز مشترک تحکیم یافته بود. شلزینگر از معدود افراد غیرآژانسی بود که از همان ابتدا ریشه واقعی کنگره آزادی آمریکا را می‌دانست. شلزینگر بعدا اعتراف کرد: «من به دلیل ارتباطات اطلاعاتی خود، می‌دانستم که هزینه نشست اصلی کنگره در برلین توسط سیا پرداخت شده است». «به نظر می‌رسید کمک به مردمی که در طرف ما بودند، غیر منطقی نبود. از میان همه هزینه کردهای سیا، کنگره آزادی فرهنگی به نظر با ارزش‌ترین و موفق‌ترین سرمایه‌گذاری سازمان بود».
یکی از اولین وظایف شلزینگر منصرف کردن بِرتراند راسل (فیلسوف و سیاسی نویس و مورخ انگلیسی که برنده نوبل ادبیات شد) از کناره‌گیری بود. راسل یکی از حامیان افتخاری کنگره بود. این فیلسوف بعد از خواندن «گزارش‌های فتنه انگیز» هیو ترِوِر-روپر در منچستر گاردین، که با ابراز تاسف حوادث اتفاق افتاده در برلین را چیزی شبیه تجمع نازی‌ها می‌دانست، تهدید به استعفا و کناره‌گیری از کنگره کرده بود». شلزینگر در 20 سپتامبر 1950 به همراه کاستلر با راسل در لندن دیدار کرد و به نگرانی راسل درباره گزارش ترور-روپر (که آلفرد جِی آیر هم از آن حمایت کرده بود) و تصمیم او برای خروج [از کنگره] گوش فرا داد. راسل در برابر کاستلر سرد ظاهر گردید اما نهایتا صحبت‌های او و شلزینگر را پذیرفت.
 برتراند راسل ریاضیدان و فیلسوف مشهور جهان، در سال 1950 آوازه‌اش به همه دنیا رسید. او در این سال به نشان شایستگی/لیاقت بریتانیا و جایزه نوبل دست یافت. او با لنین ملاقت کرده بود و از وی نفرت داشت: «خنده‌های بلند او هنگامی سخن از کشته‌شدگان و قتل‌عام‌ها شد من را متحیر کرد.... وحشی‌گری مغول‌ها و تعصب مواردی بودند هیچ‌گاه از خاطرم نمی‌رفت. راسل در سال 1948، هنگام سخنرانی در سالن اصلی مدرسه وست‌مینیستر که با بمب آسیب دیده بود، با پیشنهاد تهدید استالین با بمب اتم تحسین کنندگان را مبهوت ساخت. در این زمان راسل «به شدت ضد کمونیست بود و اصرار داشت که قدرت نظامی و تسلیحاتی از سوی ما بر همه مسائل دیگر اولویت دارد». راسل همچنین توسط واحد اطلاعات و تحقیقات مورد تجلیل و قدردانی قرار گرفت. او خوشحال بود که «هر از گاهی از طرف این واحد [پول و] لقمه‌های لذیذ کوچک» دریافت می‌کند. اما اگر او آن زمان طرفدار جنگ و استفاده از نیروی سخت بود، چگونه در اواسط دهه 1950 خواستار خلع سلاح هسته شد (شاعری می‌نویسید: «او با ظاهر اعیانی خود/ روی سنگفرش‌های لندن/ در کنار پادشاهان و کُمی‌های3 دون‌پایه نشسته [و اصلا معلوم نیست طرف کیست]») به نظر می‌رسید سیاست‌های او با وزش باد تغییر می‌کرد. گویا او قرار بود در طول سال‌های حمایتش مایه درد و زنج کنگره و حامیان آمریکایی آن باشد، تا این که او نهایتا در سال 1956 استعفا داد4. اما اکنون نام او به نیکی یاد می‌شود و آن حوادث پیش آمده را به حساب ضعف جوسلسون در طلسم آنچهره مشهور می‌گذارند.
پانوشت‌ها:
1- the campus
2- Radio Free Europe
3- کُمی لقبی ست که به منظور تحقیر کمونیست‌ها استفاده می‌شود
4- راسل کنگره آزادی فرهنگی را سنگری لیبرال در برابر کمونیسم و نیز افراط و تفریط‌های جریان ضد کمونیستی جناح راست می‌دانست، اما هنگامی که دید تشکیلات در برابر تهدید دوم هوشیاری و حساسیت کافی را ندارد نهایتا استعفای خود را در سال 1957 از کنگره اعلام می‌کند