(پاسخ به شبهات ):
وعـده توانـگری بـا ازدواج
۱۴۰۳/۰۸/۰۴
شبهه) چگونه قرآن در آیه 32 سوره نور میفرماید اگر هم فقیر هستید ازدواج کنید؟ در حالی که با ازدواج، مشکلات و نیازهای مالی چندین برابر میشود. آیا عاقلانه است کسی که فقیر است و توان اداره مالی خود را ندارد، خانواده تشکیل بدهد و مسئولیت فرد یا افراد دیگری را هم بر عهده بگیرد؟ عقل انسان و واقعیتهای جامعه چیز دیگری میگویند.
پاسخ) فقر و نداری یا ترس از تامین هزینههای زندگی، از جمله موانع ازدواج است. از سوی دیگر، در آیه 32 سوره مبارکه نور -و همچنین سایر منابع دینی- به ازدواج توصیه شده و به مردم وعده داده شده که « اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز مى کند، خداوند گشایش دهنده و آگاه است.» از این رو، این سؤال برای بسیاری پیش آمده که آیا عاقلانه است کسی که توانایی اداره مالی خودش را ندارد، تشکیل خانواده بدهد؟ آیا این سفارش قرآنی، برخلاف عقل و واقعیتهای زندگی نیست؟ در ادامه، در قالب نکاتی به این پرسشها پاسخ میدهیم:
نکته اول: خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: « مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را، اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنیاز مىکند، خداوند گشایش دهنده و آگاه است.» (1) بر اساس این آیه خداوند متعال قول داده است که اگر این مردان و زنان بیهمسر ازدواج بکنند، آنها را از فضل خودش بینیاز کند و در ادامه برای اطمینانبخشی بیشتر فرموده: « یعنی خدا وسعت دهنده و داناست»؛ به عبارت دیگر آیه شریفه در صدد بیان این نکته است که اگر خدای متعال میفرماید ازدواج کنید و از فقر نترسید، به دلیل این است که وسعت رزق، دست من خداست نه دست کسی دیگر، اصلاً خداست که تنها روزی دهنده است: «إِنَّ اللّهَ هُوَ الرَّزّاقُ»؛ (2) و بقیه انسانها مانند پدر و مادر، صاحب کار، حکومت و... واسطهاند. متأسفانه یکی از دردهای معنوی بشر امروز، عدم اعتماد و توکّل به خداوند متعال است، درحالی که بنا بر نص صریح قرآن کریم، خداوند متعال روزی دهنده تمام انسانها و موجودات دیگر است: « هیچ جنبندهای در زمین نیست مگر اینکه روزی او بر خداست! »(3) از این رو، هر کس که روزی میجوید، باید از خداوند بخواهد و نه غیر او. این مسئله در روایات حضرات معصومین (علیهمالسلام) نیز مورد تأکید قرارگرفته است که به چند مورد اشاره میشود:
1. جوانی از انصار نزد پیامبر خدا (صلیالله علیه و آله) آمد و از فقر و نیازمندی خود به آن حضرت شکایت کرد. پیامبر به او فرمود: ازدواج کن. پس از خارج شدن جوان از محضر پیامبر، مردی از انصار، خود را به آن جوان رساند و گفت: مرا دختری زیبا روی است. سپس آن دختر را به همسری او در آورد. خداوند نیز به سبب این عمل، در رزق و روزی او توسعه داد و آن جوان به نزد رسولالله آمد و از حال خود خبر داد. آن حضرت فرمود:ای گروه جوانان، بر شما باد به ازدواج کردن.(4)
2. وقتی از امام صادق(ع) در مورد صحت داستان بالا سؤال شد حضرت فرمودند: «[نَعَمْ] هُوَ حَقٌّ ثُمَّ قَالَ الرِّزْقُ مَعَ النِّسَاءِ وَ الْعِیَالِ»؛ [بله] این حق است؛ رزق و روزی با زنان و نان خوران میباشد.(5)
3. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «اِلْتَمِسُوا الرِّزْقَ بِالنِّکَاحِ»؛ روزی را در ازدواج جستوجو کنید. (6)
4. در کلام دیگر فرمودند: «اِتَّخِذُوا الْأَهْلَ فَإِنَّهُ أَرْزَقُ لَکُمْ»؛ تشکیل خانواده دهید که آن برای شما رزق رسانتر است. (7)
5. پیامبر اکرم (ص) یک تلنگر اساسی را به افرادی که از ترس فقر ازدواج نمیکنند وارد میکنند و میفرمایند: «مَنْ تَرَکَ التَّزْوِیجَ مَخَافَهَ الْعَیْلَهِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه»؛ هر کس ازدواج را به دلیل ترس از تنگدستى ترک کند، گمان بد به پروردگارش برده، زیرا خدا در قرآن فرموده است: اگر فقیر باشند خدا از فضل خودش آنها را بینیاز خواهد کرد. (8)
نکته دوم: این آیات و روایات را نباید به این معنا گرفت که انسان با ازدواج و توکل به خدا اما بدون کار و کوشش، روزیاش تأمین میشود، چرا که خداوند متعال فرموده است: « بهرهای برای انسان جز سعی و تلاش او نیست.»(9) در این راستا از امام صادق(ع) نقل شده: وقتی آیه «هر کس از خدا پروا کند، خداوند برای او راه خروجی قرار میدهد و از جایی که گمان نمیبرد، روزیاش میدهد»(10)، نازل شد، عدهای از اصحاب رسول خدا درها را بهروی خود بستند و به عبادت پرداختند و گفتند: روزی ما تضمینشده است. این خبر به آن رسول خدا رسید و ایشان نیز درپی آنان فرستاد و فرمود: چهچیز شما را واداشت که این کار را انجام دهید؟ عرض کردند:ای رسول خدا! روزی ما تضمینشده و از همین رو بهعبادت روی آوردهایم. پیامبر فرمود: بدانید که هرکس چنین کند، دعایش مستجاب نمیشود. دنبال کسب و کار بروید! (11) پس درعین حالی که باید به رازق بودن خداوند متعال اعتماد کرد، نباید دست از تلاش و کسب روزی نیز برداشت. توکل کردن در ازدواج و کسب روزی به این معنا است که بعد از سنجش زوایای گوناگون و مشورت با دیگران و تصمیم بر ازدواج و تلاش برای کسب روزی و غیره، نتیجه را به خدا واگذار کنی و به خیرخواهی او اعتماد داشته باشی و به آنچه او برایت میپسندد راضی باشی. قرآن میفرماید: «و در كارها، با آنان مشورت كن! اما هنگامى كه تصميم گرفتى، (قاطع باش! و) بر خدا توكل كن! زيرا خداوند متوكلان را دوست دارد.» (12)
نکته سوم: این آیات و روایات بدین معنا نیست که حالا که خداوند متعال رازق است، پس میتوان ریخت و پاش کرد؛ چرا که امیر مؤمنان(ع) فرمودند: « اندازه گیری نکردن مخارج، فقر به بار میآورد.» (13) یا امام صادق(ع) فرمودند: « برای کسی که میانهروی کند ضامن شدهام که فقیر نشود.» (14) پس باید با نگاهی جامع به آیات و روایات نگریست و عوامل رزق و فقر را از آنها استخراج کرد. از این رو، اگر کسی کار و تلاش کند و تصمیم بر ازدواج داشته باشد و به خدا توکل کند، اما در تدبیر امور، عقلانیت نورزد و از اعتدال خارج شود و صرفا برای رقابت با دیگران(اقوام و آشنایان دور و نزدیک)، هزینههایی را بر خود تحمیل کند، چنین کسی خودش مسئول فقر و مشکلات خانوادگی پیش آمده برای او است.
نکته چهارم: صرف نظر از آنچه گذشت، گسترش دایره تقوا برای همسرداران نیز موجب ازدیاد رزق برای آنها میشود، چرا که خداوند متعال فرموده: « کسی که تقوا پیشه کند، خداوند گشایشی برای او قرار میدهد و از جایی که گمان ندارد، به او روزی میبخشد.»(15) یا فرموده: «و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را به روی آنها میگشودیم.»(16) بیجهت نیست که در دعای کمیل میخوانیم: «خدايا! بيامرز برايم گناهاني را كه نعمتها را دگرگون مي سازند، خدايا! بيامرز برايم آن گناهاني را كه دعا را باز مي دارند، خدايا! بيامرز برايم گناهاني كه بلا را نازل مي كنند...» حال، اگر کسی بیتقوایی کند و برای خوشگذرانیهای حرام، به سفرهای دور برود یا بخش زیادی از درآمد خود را به خرید لوازم آرایشی و لباسهای گرانقیمت اختصاص دهد، در مواجهه با مشکلات و فقر و نداری، باید خودش را مسئول بداند.
نکته پنجم: اسباب متعددی نیز در موضوع ازدواج وجود دارد که میتواند موجب توانگری مالی اشخاص ازدواج کرده شود مانند: رونق گرفتن احساس مسئولیت و سعی و تلاش بیشتر که درجای خود قابل بررسی است. به بیان دیگرعنایت الهى جلوههای گوناگون دارد و توانگرى مردان پس از ازدواج از راههای گوناگون حاصل میشود؛ ازجمله اینکه: انسان مجرد معمولاً در مسائل اقتصادى احساس مسئولیت کمتری میکند و از تمام نیرو و استعداد خود براى کار استفاده نمیکند، اما کسى که مسئولیت خانواده را به دوش میگیرد، خدا به او عشقى میدهد که تمام نیروى خود را بسیج کند و درآمد بیشتری کسب نماید.
انسان ازدواج کرده، داراى شخصیت اجتماعى و مسئول حفظ آبروى خانواده خویش و تأمین آینده فرزندان میشود؛ ازاینرو با صرفهجویی، ابتکار و تلاش بیشتر در مدت کوتاهى بر فقر غلبه میکند. مردم به انسان ازدواج کرده، اعتماد بیشتری میکنند و او را در مورد کارهاى حساس استخدام میکنند و همه خویشان و دوستان به او کمک میکنند تا بتواند هزینه زندگى خود را تأمین کند و همه اینها با لطف و عنایت الهى است». (17)
نکته ششم: درباره این مطلب که گفته شده «واقعیت جامعه این است که کسی که ازدواج میکند، وضع مالیاش بدتر میشود» باید گفت: این آمار دقیق و درستی نیست زیرا بسیار بیشتر از آن، افرادی هستند که با ازدواج، وسعت رزق و روزی پیداکرده و ازنظر مالی رشد کردهاند؛ این واقعیت جامعه است. البته موارد اندکی هم هست که زندگی مشترک به مشکلات مالی خورده، ولی باید آسیبشناسی و عیبیابی شود، زیرا هر مشکل مالی که در آن زندگی ایجاد میشود که به خاطر توکل کردن نیست، بلکه چه بسا به خاطر سوء مدیریت خود افراد یا... است، لذا ایراد را باید در جای دیگر جستوجو کرد. بگذریم از اینکه منظور از وعده الهی به رزق و روزی، لزوما برخورداری از بهترین خانه و ماشین و درآمد نیست. گسترش دادن امور رفاهی در زندگی، به میزان کار و کوشش ما و سایر علل مادی و معنوی دیگر باز میگردند.
نتیجه:
خداوند متعال در قرآن کریم وعده داده است که با امدادهای غیبی خود، اوضاع مالی ازدواج کنندگان را سروسامان ببخشد. روایات متعددی در تأیید امدادهای الهی در ازدواج وارد شده است تا جایی که ترس از فقر در ازدواج را بدگمانی به خداوند متعال برشمردهاند. اما توکل کردن به خدا، به معنای بیتوجهی به علل و اسباب مادی و معنوی در کسب رزق نیست. در متون دینی، افزون بر توصیه به توکل، به کار و کوشش، تقوا پیشه کردن، پرهیز از گناه و استغفار، مشورت گرفتن، صبوری کردن، پرهیز از اسراف و غیره توصیه شده است. حال، اگر کسی به خدا توکل کند اما سایر علل و اسباب را فراهم نسازد، او خودش مسئول ناکامی و فقر و نداری در زندگی است. منظور از توکل کردن، بیاعتنایی به علل و اسباب نیست، بلکه اهتمام به آنها و سپس واگذار کردن نتیجه کار به خدا است. بگذریم از اینکه افراد زیادی هستند که با توکل به خدا و کار و کوشش و حفظ تقوای الهی در زندگی و پرهیز از اسراف و به کار بستن عقل معاش، به خوشبختی و زندگی سعادتمندی دست یافتهاند.
پینوشتها:
1. نور، آیه 32. 2. ذاریات، آیه 58. 3. هود، آیه 6. 4 و5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365 ش، ج 5، ص 330. 6. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت، 1408 ق، ج 14، ص 16. 7. 7.الکافی، پیشین، ج 5، ص 329. 8. همان، ص 331. 9. نجم، آیه 39. 10. طلاق، آیات 2-3 11. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 2، تصحیح علیاکبر غفاری، بیروت، دار صعب، 1401ق، ج 5، ص84، ح 5 12. آل عمران، آیه 159 13. حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، 1409 ق، ج 15، ص 347. 14. الکافی، پیشین، ج 4، ص 53. 15. طلاق، آیه 2-3. 16. اعراف، آیه 96. 17. رضایی اصفهانی، محمدعلی، تفسیر قرآن مهر، قم، پژوهشهای تفسیر و علوم قرآن، 1387 ش، ج 14، ص 165.
* مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی