به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 6,190
بازدید دیروز: 9,675
بازدید هفته: 47,943
بازدید ماه: 47,943
بازدید کل: 25,035,074
افراد آنلاین: 359
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۰۵ دی ۱٤۰۳
Wednesday , 25 December 2024
الأربعاء ، ۲۳ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۱۳۱۷ - (پاسخ به شبهات ): معنـای الخبیثــون للخبیـثات... ۱۴۰۳/۰۸/۰۹
(پاسخ به شبهات ):
معنـای الخبیثــون للخبیـثات...
۱۴۰۳/۰۸/۰۹
به شبهات حوادث اخیر پاسخ داده شد + دانلود - خبرگزاری حوزه
‫بایگانی‌های علی محمدی جورکویه - صفحه 10 از 13 - پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه  اسلامی‬‎
 
شبهه: تفسیر ­آیه الخبیثون للخبیثات.... چیست؟ یعنی آدم‌های خوب با هم ازدواج می‌کنند و آدم‌های بد باهم؟ ولی خیلی از­آدم‌ها را می‌بینیم که زن یا مرد خوب است، ولی دیگری آدم خوبی نیست؛ و یا همسر برخی امامان مثل امام حسن یا امام جواد که زنی خائن و ناشایست است. اینها با این آیه چگونه سازگار هستند؟ آیه ناظر به تکوین باشد یا تشریع، با این موارد خلاف، چگونه قابل ‌جمع است؟
پاسخ: یکی از ­مسائلی که در بحث ازدواج مطرح بوده و­ هست، کفویت یا همترازی بین زن و شوهر­است، بدین معنا که هرمقدار مرد و زن از­جهت ایمانی و­اخلاقی به هم نزدیک باشند، می‌توانند زندگی بهتری را تجربه کنند، اما در ­این کفویت، حداقل‌هایی هم وجود دارد که به‌عنوان خط قرمز ­مطرح است و­مؤمنین نمی‌توانند پا را فراتر ­از ­آن قرار­ دهند.
کفویت زوجین در قرآن: 
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «الْخَبِیثاتُ لِلْخَبِیثِینَ وَ الْخَبِیثُونَ لِلْخَبِیثاتِ وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبِینَ وَ الطَّیِّبُونَ لِلطَّیِّباتِ أُولئِکَ مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ»؛ زنان پلید سزاوار­مردان پلیدند و­مردان پلید سزاوار زنان پلید، زنان پاک براى مردان پاکند و­مردان پاک براى زنان پاک. آنان از­آنچه درباره‌‌شان می‌گویند منزّهند و ­براى آنان مغفرت و روزى نیکویى است.(1) در «تفسیر نور» در­ذیل این آیه شریفه چنین آمده است: کلمه‏ «طیب» به معناى دلپسند و مطلوب است و در­ قرآن در توصیف مال، ذرّیه، فرزند، کلام، شهر، همسر، غذا و رزق، باد، مسکن، فرشته، درخت و تحیّت آمده است و در مقابل آن کلمه‏ «خبیث» است که آن‌هم براى مال، انسان، همسر، سخن، عمل و شجره به ‌عنوان وصف مطرح‌ شده است.
این آیه یک اصل کلّى را مطرح می‌کند و­ معنایش این نیست که اگر­مردى یا زنى خوب بود حتماً همسرش نیز خوب و­مشمول مغفرت و رزق کریم و اهل بهشت است؛ زیرا قرآن ملاک را ایمان و تقوا و عمل صالح می‌داند و لذا با اینکه حضرت نوح و لوط، طیب بودند، همسرانشان از خبیثات و دوزخی‌اند،(2) [همچنین همسر بعضی از ائمه‌ای که در پرسش بدان‌ها اشاره ‌شده است].
این آیه را می‌توان چند نوع معنا کرد:
1. با توجّه به آیات قبل که درباره‏ تهمت به زنان پاکدامن و­ماجراى افک بود و با توجّه به جمله‏: «مُبَرَّؤُنَ مِمَّا یَقُولُونَ»، معناى آیه آن است که کلمات خبیث مثل تهمت و افترا، شایسته افراد خبیث و سخنان پاک شایسته‏ افراد پاک است.
2. ممکن است مراد آیه بیان یک حکم شرعى باشد که ازدواج پاکان با ناپاکان ممنوع است. نظیر آیه اوّل همین سوره که می‌فرمود:­«مرد زناکار جز زن زناکار را به همسرى نگیرد»،(3) همان‌گونه که در ­روایتى امام باقر‌(ع) این معنا را تأیید می‌کند.
3. ممکن است مراد آیه همسویى فکرى، عقیدتى، اخلاقى و­به ‌اصطلاح هم‏شأن و هم‏کفو بودن در­انتخاب همسر باشد. یعنى هر­کس به‌طور طبیعى به سراغ همفکر خود می‌رود. (4)
بررسی و تحلیل:
درباره احتمال اول با توجه به قرائنی(5) می‌توان گفت که مراد از «طیب» پاکدامنی و ­مراد از «خبیث» بی‌عفتی و ناپاکی دامن است، یعنی آیه شریفه به خود افراد پاک و­ناپاک، ناظر است نه به سخنان و اعمال پاک و ناپاک. 
با توجه به ‌احتمال دوم باید بگوییم مراد از «خبیثات» زنان زانی و مراد از «خبیثون» مردان زانی‌اند؛ یعنی خداوند متعال به ‌صورت تشریعی و تکلیفی به اهل زنا دستور داده که با زناکار یا مشرک ازدواج کنند و­اهل ایمان هم با مؤمنین. البته مراد از زناکار در این آیات کسانی‌اند که مشهور­به زنا هستند یا حدّ به آنها جاری‌شده است، ولی توبه نکرده‌اند.(6) در این صورت هیچ اشکالی به پیامبرانی چون نوح و لوط و امامانی چون امام حسن و امام جواد‌(ع) وارد نمی‌شود، زیرا همسران آنها درعین‌ حالی که خباثت اخلاقی و­ایمانی داشته‌اند، اما زانی نبوده‌اند. درباره احتمال سوم هم باید گفت همسویی و گرایش به همنوع را نمی‌توان تکوینی و به معنای غیر­اختیاری بودن دانست یعنی این‌گونه نیست که خداوند متعال بدون اراده و اختیار انسان، افراد خوب را برای خوب و افراد بد را برای بد به‌عنوان همسر برگزیند، بلکه قاعدتاً هرکسی دنبال هم‌کفو خود می‌گردد، اما در مقام عمل، انسان ممکن است دچار اشتباه شود یعنی کسی را انتخاب بکند که فکر می‌کرده با او همسان است، ولی بعدها روشن شود که این‌گونه نبوده است. یا شخص انتخاب‌ شده ابتدا خوب بوده، ولی بعدها بنای ناسازگاری را بگذارد و­از­کفویت با همسرش فاصله بگیرد. 
در صورت قبول این احتمال و­تفسیر آن با سیره پیامبرانی چون نوح و لوط و امامانی چون امام حسن و­امام جواد (علیهماالسلام) باید گفت:
اولاً: هیچ شخص غیر معصومی نمی‌تواند به تمام معنا کفو ­انسان معصوم باشد، لذا آن بزرگواران با هرکسی که ازدواج می‌کردند نمی‌توانست کفو واقعی آنها قرار بگیرد.
ثانیاً: حضرات معصومین‌(ع) صرف‌ نظر ­از ­ملاحظات سیاسی، مانند بعضی از ازدواج‌های پیامبر ­اکرم (ص) و فشارهای حکومتی، مانند ازدواج امام جواد‌(ع) سعی می‌کردند در این امور بر­اساس ظواهر امور عمل کنند و این‌گونه نبوده که برای هر کاری از­ علم غیب خود کمک بگیرند و این‌گونه نبوده که علم غیبشان همیشه در نزد آنها حاضر بوده باشد، بلکه طبق روایات «هرگاه می‌خواستند چیزی را بدانند می‌دانستند». (7)
نتیجه :
1. آیه 26 سوره نور را می‌توان به سه صورت تفسیر­کرد:
الف) کلمات خبیث، مثل تهمت، شایسته افراد خبیث و ­سخنان پاک، شایسته افراد پاک است.
ب) ازدواج پاکان با ناپاکان از جهت شرعی ممنوع است.
ج) هرکسی به‌طور طبیعى به سراغ هم‌کفو خود مى‏رود.
2. احتمال اول از محدوده پرسش خارج است؛ بنا بر احتمال دوم که تکلیفی است هیچ اشکالی به پیامبرانی چون نوح و امامانی چون امام حسن‌(ع) وارد نیست زیرا همسران آنها زانی نبودند؛ احتمال سوم نیز به معنای تکوینی و­غیر اختیاری نیست، بلکه قاعدتاً هرکسی دنبال هم‌کفو­ خود می‌گردد، اما در مقام عمل، انسان ممکن است دچار اشتباه شود.
3. در صورت قبول این احتمال سوم اولاً: هیچ شخص ­غیر­معصومی نمی‌تواند به ‌تمام‌ معنا کفو انسان معصوم باشد. ثانیاً: حضرات معصومین‌(ع) صرف‌نظر از­ملاحظات سیاسی و فشارهای حکومتی سعی می‌کردند در این امور بر اساس ظواهر امور­عمل کنند و­ همسران ایشان در­ابتدا خائن یا ناشایست نبودند و ­بعداً به انحراف کشیده شدند.
* علی محمدی‌جورکویه
پی‌نوشت‌ها:
1. نور، آیه 26.
2. محسن قرائتی، تفسیر­نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از­قرآن، 1383 ش، ج 8، ص 168.
3. نور، آیه 3.
4. ر.ک: محسن قرائتی، تفسیر­نور، تهران، مرکز فرهنگی درس‌هایی از­قرآن، 1383 ش، ج 8، صص 168-169.
5. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1371 ش، ج 14، صص 422 و 423.
6. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407، ج 5، ص 355.
7. همان، ج 1، ص 258.