به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 22,041
بازدید دیروز: 23,262
بازدید هفته: 59,957
بازدید ماه: 132,872
بازدید کل: 24,832,991
افراد آنلاین: 363
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
پنج‌شنبه ، ۲٤ آبان ۱٤۰۳
Thursday , 14 November 2024
الخميس ، ۱۲ جمادى الأول ۱٤٤۶
آبان 1403
جپچسدیش
4321
111098765
18171615141312
25242322212019
3029282726
آخرین اخبار
1173 - خبرِ ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و .... ۱۴۰۳/۰۸/۱۴

خبرِ ، اسلام ستیزان ضد بشر و جنایتکار و ....

۱۴۰۳/۰۸/۱۴

 

ترامپ توهین کرد اما دیپلمات بی‌سواد عبرت نگرفت! 
 
سفیر اسبق ایران در آلمان که به اجبار قانون منع به کارگیری مجدد بازنشستگان از سمت خود در دولت روحانی کناره‌گیری کرد، می‌گوید امکان مذاکره با ترامپ وجود دارد.
برجام به عنوان تنها دستاورد ادعایی دولت روحانی از سوی ترامپ پایمال شد. ترامپ برای مذاکره با دولت روحانی 13 شرط گذاشته بود و هنگامی هم که شایع شد ظریف در گفت‌و‌گویی درخواست مذاکره کرده، ترامپ در واکنشی توهین‌آمیز در توئیتر نوشت: نه، مرسی!
با وجود این واقعیات، علی ماجدی به روزنامه شرق گفته است که می‌توان با ترامپ مذاکره کرد. او در پاسخ این سؤال که پیروزی هریس بیشتر به نفع دولت پزشکیان است یا ترامپ؟، می‌گوید: اگر به موضع‌گیری‌های انتخاباتی کاملا هریس درخصوص بحران خاورمیانه و جنگ یک‌ساله اخیر در غزه و لبنان رجوع کنیم، مواضع وی انسانی‌تر بوده است و قدری ملایم‌تر و منعطف‌تر از ترامپ در این رابطه حرف می‌زند. به همین دلیل نگاه و سیاست هریس در عین آنکه باید تبعیت خود را از استراتژی امنیتی و سیاست خارجی کلان آمریکا داشته باشد، انسانی‌تر است. لذا احتمالا به دلیل همین نگاه هریس در صورت پیروزی به دنبال پایان‌دادن به این جنایت‌های رژیم اسرائیل باشد. همزمان نباید فراموش کنیم که دونالد ترامپ در کارنامه چهار سال دولت قبلی خود اقداماتی مانند تلاش برای تغییر پایتخت رژیم اسرائیل از تل‌آویو به بیت‌المقدس را با جابه‌جاکردن سفارت آمریکا انجام داد. پیمان ابراهیم را برای عادی‌سازی روابط بحرین و امارات و مراکش و سودان پی گرفت. اینجاست که اگر دونالد ترامپ روی کار بیاید، شاید وضعیت منطقه حساس‌تر و ملتهب‌تر شود.
ماجدی افزود: یک طرف حتی فردی مانند دونالد ترامپ اهل ریسک است. لذا می‌توان با او هم وارد مذاکره شد و به نتیجه رسید. هرچند که نمی‌توان اعتماد تام و تمامی به دونالد ترامپ و گفته‌هایش داشت. از طرف دیگر چون برجام ابتکار دموکرات‌ها در دوره اوباما بود و جو بایدن هم معاون اول اوباما بود و در دوره ریاست‌جمهوری خود بایدن هم علی‌رغم ناکامی، واقعا به دنبال احیای توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵ بود، لذا تصورم بر این است که زمینه بهتری برای مذاکرات در صورت پیروزی کاملا هریس وجود دارد. البته دوباره یادآوری می‌کنم که دونالد ترامپ یک تفاوت جدی با کاملا هریس، باراک اوباما و جو بایدن دارد و اینکه او فردی مقید به سیاست‌های حزب جمهوری‌خواه نیست و می‌تواند تکرو عمل کند. در صورتی که کاملا هریس، باراک اوباما و جو بایدن کاملا به سیاست‌ها و راهبردهای حزب دموکرات مقید هستند و اصطلاحا حزبی تلقی می‌شوند. لذا امکان دارد که دونالد ترامپ جدا از نگاه حزب جمهوری‌خواه بخواهد ابتکارات شخصی را در مذاکرات با ایران داشته باشد و مسیر بهتری را برای دولت پزشکیان باز کند. لذا چون نمی‌توان به شکل قاطع در مورد نتایج انتخابات آمریکا و تأثیر پیروزی هریس یا ترامپ بر وضعیت مذاکرات سخن گفت، اتفاقا باید نگاه به داخل داشت. دولت پزشکیان و ساختار تصمیم‌گیر در ایران برای هر دو سناریو آمادگی داشته باشد. 
وی همچنین گفته است: تصور من این است که اتفاقا اگر می‌خواهیم مذاکرات به نتیجه برسد، باید از تجربه خروج از برجام درس بگیریم. چون آن زمان می‌توانستیم با ادامه مذاکرات و تعریف منافع مشترک اقتصادی برای آمریکا، مانع از خروج ترامپ از توافق شویم. اکنون هم واقعا باید چنین موضوعی در دستور کار قرار بگیرد و به دنبال آن باشیم که منافع مشترک اقتصادی در توافق جدید با آمریکا گنجانده شود. چون همان زمان ترامپ عنوان کرده بود که چرا باید کشورهای اروپایی با توافق هسته‌ای به منافع تجاری با ایران دست پیدا کنند، اما آمریکا از آن محروم باشد. لذا واقعا باید آمریکا هم مانند سایر کشورهای اروپایی، روسیه، چین و... بتواند در یک فرصت برابر و عادلانه در همه حوزه‌های ایران سرمایه‌گذاری کند و روابط تجاری و اقتصادی داشته باشد.
اظهارات این دیپلمات سابق نمونه تیپ‌های شخصیتی است که هیچ عبرتی مبتنی بر تجارب قبلی در ذهن آنها شکل نمی‌بندد؛ یعنی این فرد مدعی فهم دیپلماسی همین قدر را هم درک نمی‌کند که دولت‌های گوناگون آمریکا دنبال مذاکره و تعامل بر اساس احترام متقابل و پایبندی به تعهدات نبوده‌اند بلکه هر کدام می‌خواسته خواسته‌های زورگویانه و نامشروع خود را به طرف ایرانی دیکته کند یا با گروگان گرفتن برجام (در دولت‌های ترامپ و بایدن)، باج‌های بیشتری مطالبه کند بی‌آن که حقوق حداقلی ایران در توافق را محترم بشمارد. در چنین وضعیت ضد توافق و تفاهمی، یک دیپلمات غربگرا مدعی است که با ترامپ یا نامزد موکرات‌ها می‌شود مذاکره کرد!
نکته عجیب دیگر این که او درباره کامالا هریس معاون اول و همه کاره دولت بایدن را که از متهمان اول جنایات جنگی و نسل‌کشی صهیونیست‌ها در غزه است، ادعا می‌کند: مواضع وی درباره جنگ غزه انسانی‌تر است و احتمالا در صورت پیروزی به دنبال پایان‌دادن به این جنایت‌های رژیم اسرائیل باشد.
یادآور می‌شود اوایل بهمن 98 هنگامی که گفت‌و‌گوی اشپیگل با ظریف منتشر شد و چنین القا شده بود که ظریف خواستار مذاکره با دولت ترامپ شده، ترامپ در توئیتر نوشت: «نه مرسی!».
 
 
از تحمل «شیوه» در دولت قبل تا تعطیلی در دوران دولت جدید
 
مدیر شبکه چهار سیما می‌گوید: کسانی که تا یک ماه پیش، سازمان صداوسیما را بابت «سانسور نکردن» سخنان یک استاد دانشگاه مؤاخذه می‌کردند، امروز آزادی‌خواه شده‌ و سازمان را بابت تعطیلی «شیوه»، تمامیت‌خواه و تک‌صدا می‌خوانند.
حسین شاه‌مرادی با اشاره به مشکلات پیش‌آمده برای برنامه شیوه در دوران دولت جدید نوشت: برنامه «شیوه» نُقل محافل است. می‌گویند صداوسیمای تک‌صدایی‌طلب همین تک‌مجرای شنیدن صدای مخالف را هم بست. بعد هم در مدح چندصدایی و در ذم تمامیت‌خواهی رساله می‌نویسند و سخن می‌رانند. 
«شیوه» نه یک اتفاق، بلکه محصول یک نگاه و یک رویکرد جدید در سازمان صداوسیما بود. نگاهی که سنت گفت‌وگو را گران‌مایه و خطیر می‌پنداشت و برای احیای این سنت، حاضر بود هزینه بپردازد و کلیشه‌ها را بشکند. آنتنی که سال‌ها مملوکِ بی‌مقدار سلبریتی‌های بی‌فضل بود، قرار شد میزبان نخبگان و صاحبان فضل، با نگاه‌های متفاوت و حتی متضاد بشود. و شد.
می‌گفتند اینها نقدناپذیر و متحجرند؛ اما ناگاه دیدند که صداوسیمای همین تندروهای تک‌صدایی‌طلبِ نقدناپذیر برنامه زنده گذاشته است تا منتقدان صداوسیما بیایند بنشینند و از آنتن شبکه ملی، خودِ صداوسیما و مدیران آن را نقد و حتی گاهی تمسخر کنند.
کار به جایی رسیده بود که برخی از این افراد که به «شیوه» دعوت‌شان می‌کردیم، تعجب می‌کردند. روزی که به دکتر صادق زیباکلام تلفن زدم تا دعوتش کنم با آقای شمس‌الواعظین مناظره کند، با تعجب گفت: «من صادق‌ام! شما احتمالاً با سعید کار دارید!»
ای‌کاش می‌توانستم فهرستی از کسانی را که به «شیوه» دعوت‌شان کردیم و نپذیرفتند، منتشر کنم. اما برخی از منتقدان (که البته کم هم نبوده و نیستند)، صداوسیمای جدید را دوست نداشتند؛ بلکه صداوسیمایی را می‌پسندیدند که بتوانند دشنامش بگویند. بتوانند تک‌‌صدایی‌اش بخوانند. و البته گفتند و خواندند. 
آخرین برنامه «شیوه»، مناظره دکتر آزاد ارمکی و دکتر انتظاری بود. دکتر آزاد عازم سفری بود و به آنتن زنده نمی‌رسید؛ لذا برنامه را ضبط کردیم. برنامه که ضبط شد، «شیوه» تندی از آب درآمد. اما عهد ما با مخاطبان این بود که قیچی به «شیوه» نزنیم و ثانیه‌ای از آن را حذف نکنیم. و نکردیم.
برنامه که پخش شد، طبق معمول، حواشی زیادی داشت. این‌بار اما بسیار بیشتر. چنان که افتد و دانید، در آن میان، جمله‌ای از دکتر انتظاری بسیار دست‌به‌دست شد که داستانش مفصل است. از آن‌جا همه‌چیز دگرگون شد و بسیاری از آنهایی که تا پیش از آن انگشت تعجب به دهان گرفته بودند که چطور چنین برنامه‌ای را بدون سانسور از تلویزیون پخش کرده‌اند، عرصه را مهیا دیدند تا لگدی بر پیکر نحیف و رنج‌دیده و زخم‌خورده «شیوه» بزنند.
دکتر انتظاری عزل شد. و دیدم که مدعیان آزادی بیان و کباده‌کشان سعه‌صدر، زیر چوبه دار دکتر انتظاری هلهله کردند. حتی آن استادی که خودش اخراجی دانشگاه بود و در مذمت برخورد با اهل دانشگاه مثنوی هفتاد من می‌سرود، و آن روزنامه‌نگار زندان‌دیده‌ای که می‌گفت همه‌چیزم فدای آزادی اهل اندیشه، برخلاف همه مدعیات سابق، و به نظر من بر اساس منافع جناحی و حزبی، برای عزل دکتر انتظاری کف زدند و هورا کشیدند.
طنز تلخ ماجرا اینجاست که آنهایی که اول هفته، از پخشِ بدون سانسورِ آن برنامه از تلویزیون حیرت کرده بودند، آخر همان هفته داشتند به صداوسیمای تندروها فحش می‌دادند که چرا حرف آن استاد را سانسور نکرده‌ای؟ میزانسن به شکل احمقانه‌ای مضحک بود. چند روز بعد از آن اتفاق، دو نفر از استادانی که پیش‌تر به «شیوه» دعوت‌شان کرده بودیم، تماس گرفتند و از حضور در برنامه انصراف دادند. می‌گفتند این روزها در فضای دانشگاه بگیر و ببند و نطق‌کشی به راه است. اگر ما بیاییم و حرفی بزنیم که خوش‌شان نیاید، نسق‌مان می‌کنند و گوش‌مان را می‌بُرند. مگر نمی‌بینید؟ استاد باسابقه دانشگاه را فلک می‌کنند تا حساب کار دست بقیه بیاید. القصه گربه را دم حجله کشتند. پیام دریافت شد.
گفتند «شیوه» را تعطیل کرده‌اند. و کسانی که تا یک ماه پیش، سازمان را بابت «سانسور نکردن» سخنان یک استاد دانشگاه مؤاخذه می‌کردند، امروز آزادی‌خواه شده‌اند و سازمان را بابت تعطیلی «شیوه»، تمامیت‌خواه و تک‌صدا می‌خوانند. بازار ادباری است برای خودش. خیر. کسی «شیوه» را تعطیل نکرده است. ما مانده‌ایم و گرده‌مان که هنوز از زیر بار بازخواست بابت یک برنامه تلویزیونی ساده راست نشده است. ما مانده‌ایم و استادانی که به دلایل مختلف، دیگر میل به حضور در برنامه ندارند. «شیوه» بستر طرح بیشترین و تندترین نقدها به دولت قبل بود؛ اما اتفاقی برای کسی نیفتاد. «شیوه» بر سر سنت گفت‌وگو ایستاده است و ایستادگی کرده است و دیر یا زود، بازخواهد گشت؛ زمانی که مطمئن شویم می‌توانیم باز هم بستر یک گفت‌وگوی سالم و امن و پایدار را فراهم کنیم. زمانی که مثل قبل بتوانیم خیال استادان را از عواقب احتمالی حضور در برنامه راحت کنیم.
 
 
سخنگوی جبهه اصلاحات یا پادوی رژیم اشغالگر صهیونیست؟!
 
سخنگوی جبهه اصلاحات، در یک پریشان گویی آشکار با وجود اذعان به غاصب و اشغالگر بودن رژیم صهیونیستی مدعی شد باید طرح دو کشوری در سرزمین‌های اشغالی را به رسمیت شناخت!
پس از اعتراضات گسترده عمومی، گروه موسوم به «مجمع مدرسين و محققين حوزه» از موضع خود عقب‌نشینی کرده و در توضیحی نوشت: «در پیام تسلیت شهادت یحیی سنوار و محکومیت اقدام رژیم غاصب صهیونیستی، مطلبی بیان شده بود که واکنش‌هایی در پی داشته است. مجمع مدرسین و محققین بر این باور است، رژیم صهیونیستی غاصب و جنایتکار است و همواره بر جنایات و تجاوزات خود ادامه می‌دهد و به هیچ توافق و معاهده‌ای پایبند نیست. هدف مجمع هرگز تأیید چنین رژیمی نبوده است». اما جواد امام، سخنگوی جبهه اصلاحات ایران، به بهانه حمایت از گروه مذکور ادعا کرد جبهه اصلاحات از طرح دو کشوری در سرزمین‌های اشغالی حمایت می‌کند!
وی در اظهار نظری مغشوش و بی ‌سر و ته گفته است: «جبهه اصلاحات، همانند موضع رسمی نظام، اسرائیل را رژیمی غاصب و جنایتکار می‌داند که سال‌هاست سرزمین‌های متعلق به فلسطینان را اشغال کرده، و با قتل ‌عام و کشتار زنان و کودکان، ساکنان اصلی این سرزمین را از خانه و کاشانه خود رانده و آواره کرده است. این رژیم از بدو تأسیس‌اش تاکنون همواره در حال تجاوز، تخریب و کشتار بی‌گناهان بوده و از غزه تا لبنان را معرکه جنگ و خون‌ریزی خود قرار داده تا عرصه تجاوزگری‌های خود را گسترش دهد. جبهه اصلاحات همچنین اعتقاد دارد مقابله با این رژیم متجاوز، اشغالگر و کودک‌کش، نیازمند ائتلافی به‌شمول کلیه کشورهای مسلمان و عدالتخواه‌، جبهه‌های مقاومت فلسطین، لبنان و کلیه گروه‌هایی است که دل در گرو انسانیت و آزادی اراضی مقدس فلسطین دارند.[!!] برای تحقق این هدف نمی‌توان سازوکارهای حقوقی و بین‌المللی را نادیده گرفت چرا که اتخاذ چنین مشی‌ای افتراق و اختلاف را دامن خواهد زد که به نفع رژیم صهیونیستی و حامیان آن می‌باشد. بر این اساس جبهه اصلاحات، اعتقاد دارد حمایت از قطعنامه‌های سازمان ملل و شورای امنیت این مجمع جهانی مبنی بر بازگشت رژیم اشغالگر به مرزهای ۱۹۶۷ و تشکیل دولت مستقل فلسطین به نفع معتقدان به آرمان فلسطین و مورد حمایت قاطبه جبهه مقاومت و گروه‌های فلسطینی است.» این گزافه گویی جواد امام در حالی است که قبل از سال 1948 و تشکیل رژیم صهیونیستی به زور آمریکا و انگلیس (فاتحان جنگ جهانی)، سرزمین‌های اشغالی در طول قرن‌ها به عنوان سرزمین فلسطین شناخته می‌شد و حتی برخی سیاستمداران بعدی رژیم صهیونیستی دارای گذرنامه فلسطینی بوده‌اند. در هیچ منطق حقوقی پذیرفته نیست که سرزمین ملتی غصب و اشغال شود و حاکمیت آن، به دیگرانی که از کشورهای دیگر مهاجرت کرده و به زور سلاح غلبه کرده‌اند، سپرده شود. با این وجود معلوم نیست که سخنگوی کذایی جبهه اصلاحات به خود اجازه می‌دهد نسخه رسمیت بخشیدن به رژیم صهیونیستی را - همان که مطلوب این رژیم است- بپیچد. قابل تأمل این که در طول هفتاد سال گذشته، علاوه‌بر صهیونیست‌های خبیث، حامیان آمریکایی و انگلیسی آن هم شگرد دو دولتی را پذیرفته و پس از جا افتادن رژیم نامشروع، به گسترش سیطره اشغالگران صهیونیست بر تمام اراضی فلسطینی همت گماشته‌اند و در واقع از این جهت، سخنگوی نادان -اگر نگوییم آگاه و خائن- همان مطلوب صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها را توجیه و تأویل می‌کند. و این سند دیگری درباره پادویی برخی افراطیون مدعی اصلاحات برای آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
نکته قابل تأمل دیگر این که برخی دولت‌های خیانتکار منطقه، در طول چند دهه گذشته و از جمله توافق ابراهیم، به بهانه قبول طرح دو دولتی، رژیم اشغالگر را به رسمیت شناخته و در عین حال در لفظ به نکوهش اسرائیل پرداخته‌اند. اینها همان رژیم‌های سرسپرده‌ای هستند که طبق نقشه غرب، از دعاوی ارضی صدام علیه ایران حمایت می‌کردند و در حالی که عُمر برخی از آنها حداکثر به یک قرن می‌رسد، دعاوی مشابهی را درباره جزایر ایرانی مطرح کردند که لابد برای پرهیز از اختلاف، باید آن دعاوی را هم پذیرفت! دولت‌هایی که سخنگوی جبهه اصلاحات به بهانه ائتلاف با آنها، نسخه رسمیت بخشیدن به رژیم صهیونیستی را می‌پیچد، همان‌هایی هستند که منابع اقتصادی این رژیم را تأمین می‌کنند و از پیمانکاران نسل‌کشی اسرائیل در منطقه هستند.
با همه این اوصاف نمی‌توان باور کرد که سخنگوی کذایی صرفاً از سر نادانی و بی‌سوادی محض سخن گفته باشد و احتمالاً مراجع قضائی و امنیتی از طریق بازجویی وی بتوانند سرنخ‌های مهمی درباره شبکه نفوذ دشمن پیدا کنند. تقلای برخی عناصر برای رسمیت دادن به رژیم اشغالگر -ولو با بی‌حیثیت کردن خود- در حالی است که همان‌ها روزگاری نه چندان دور ادعا می‌کردند مسائل فلسطین ربطی به ما ایرانی‌ها ندارد و «نه غزه نه لبنان، جان فدای ایران». اما حالا همان‌ها با بهانه‌تراشی، برای رسمیت بخشیدن به رژیم اشغالگر تقلا می‌کنند.
 
 
افشاگری مسئول سابق شاباک از جاسوسی اسرائیلی‌ها برای ایران
آریک هریس-باربینگ، مسئول سابق امنیت داخلی رژیم اسرائیل (شاباک) به کانال 12 تلویزیون این رژیم گفت که  اکثر صهیونیست‌هایی که توسط اطلاعات ایران استخدام شده‌اند، می‌دانستند که برای چه کسی کار می‌کنند، و این یک پدیده بسیار خطرناک است که به منزله «خیانت به کشور» محسوب می‌شود.
او گفت در مقابل صرفا برخی با وعده‌هایی مانند پیشنهاد شغلی، روابط دوستی، تحقیق به نفع مراکز تحقیقاتی، یا عکاسی از سایت‌ها برای مقاصد گردشگری فریب خورده‌اند.
همه می‌توانند در تله اطلاعات ایران بیفتند
این مسئول سابق شاباک اسرائیل همچنین گفت: جاسوسی برای ایران، پدیده‌ای خطرناک و خیانت به «اسرائیل» است. شاباک قبل از این هیچ‌گاه با این حجم از اسرائیلی‌هایی که برای ایران کار می‌کنند، مواجه نبوده است!
به گزارش تسنیم، طی هفته‌های اخیر رژیم اسرائیل تعدادی از صهیونیست‌ها را به اتهام جاسوسی برای ایران بازداشت کرده است از جمله اینکه برخی تلاش داشتند نتانیاهو را ترور کنند.
مشاور نتانیاهو بازداشت شد
سازمان رادیو و تلویزیون اسرائیل در گزارشی مدعی شد: یکی از نمایندگان حزب لیکود که سخنگوی دفتر نتانیاهو بود مهم‌ترین فردی است که درخصوص درز اطلاعات امنیتی بازداشت شده است. تحقیقات درخصوص لو رفتن اطلاعات امنیتی در دفتر نتانیاهو به این دلیل بوده که شاباک و ارتش به این مسئله مشکوک شده بودند. 
به گزارش ایسنا، درز این اطلاعات باعث نگرانی امنیتی در سرزمین‌های اشغالی شده است.
 
 
آمریکا در حمایت از اسرائیل انفجار مقر تفنگداران خود را فراموش نکند
عضو سابق سازمان سیا هشدار داد که آمریکا مانند گذشته (انفجار مقر تفنگداران دریایی‌اش در لبنان در سال ۱۹۸۳) برای حمایت از جنگ‌افروزی‌های اسرائیل هزینه خواهد پرداخت. در آن انفجار که در بیروت اتفاق افتاد‌، ۲۴۱ نظامی آمریکایی و ۵۸ نظامی فرانسوی کشته شدند.
پل پیلار، عضو سابق سازمان CIA، اکنون عضو مركز مطالعات امنيتي دانشگاه جورج تاون و همچنين محقق مركز اطلاعات و امنيت قرن 21 مؤسسه بروكينگز است. او در یادداشتی برای نشریه «ریسپانسیبل استیت کرافت» نوشت: هدف بنیامین نتانیاهو برای گرفتار کردن ایالات‌متحده در یک جنگ گسترده‌تر در خاورمیانه، تا حدی محقق شده است. اوایل این ماه، نیروهای آمریکایی برای دومین‌بار در سال جاری، به‌طور مستقیم در سرنگونی موشک‌هایی که ایران در تلافی حملات اسرائیل به منافع ایران، شلیک کرده بود، درگیر شدند. ایالات‌متحده همچنین به اهدافی در یمن حمله کرده است. جنگ با یمن، مانند تبادل آتش با ایران، مستقیماً نتیجه سیاست‌های اسرائیل در سرکوب فلسطینیان و کشتار در نوار غزه، پس از حمله حماس در ۷ اکتبر است.
با توجه به اینکه پایانی برای تشدید درگیری‌های اسرائیل دیده نمی‌شود و این تشدید در هفته‌های اخیر بر حمله اسرائیل به لبنان متمرکز بوده که برخی از رنج‌های نوار غزه را در آنجا تکرار کرده است، آمریکایی‌ها باید تأمل کنند که چگونه ایالات‌متحده در یک جنگ قبلی اسرائیل در آنجا گرفتار شد و آن نتیجه تراژیک که ۴۱ سال پیش در این هفته اتفاق افتاد، شکل گرفت. اسرائیل در سال ۱۹۸۲ به لبنان حمله کرد که آغاز اشغالی بود که تا سال ۲۰۰۰ به‌طور کامل پایان نیافت. آن حمله اسرائیل به لبنان، مانند حمله کنونی، مستقیماً مربوط به همان سیاست اسرائیل در ضربه زدن و سرکوب فلسطینیان بود. 
حمله اسرائیل و اشغال لبنان به‌طور قابل‌توجهی رنج‌های لبنانی‌ها و همچنین پناهندگان فلسطینی در آنجا را افزایش داد. یکی از هولناک‌ترین لحظات این جنگ، کشتار در اردوگاه‌های پناهندگان صبرا و شتیلا در سپتامبر ۱۹۸۲ بود. نیروهای شبه‌نظامی فالانژ حدود ۳۰۰۰ غیرنظامی را قتل‌عام کردند، در حالی که متحد فالانژها، یعنی ارتش اسرائیل، گلوله‌های روشنایی شلیک می‌کرد تا کشتار در طول شب ادامه یابد.
چند هفته جلوتر، دولت ریگان موافقت کرده بود که تفنگداران دریایی خود را، همراه با نیروهای کوچک نظامی از فرانسه، بریتانیا و ایتالیا، به عنوان بخشی از یک نیروی چندملیتی در لبنان مستقر کند. علاوه‌بر پس‌زمینه رابطه کلی آمریکا و اسرائیل، مهم‌ترین دستاورد نیروی چندملیتی تسهیل خروج سازمان آزادی‌بخش فلسطین (ساف) از لبنان بود، که از همان آغاز، بخشی از اهداف اسرائیل در حمله به لبنان بود.
علاوه‌بر این، مانند دیگر استقرارهای نظامی ایالات‌متحده در مناطق خطرناک، منطق کشنده حفاظت از نیروها به کار افتاد و مأموریت صلح‌بانی به عملیات تهاجمی تبدیل شد. رئیس‌جمهور ریگان اجازه «دفاع فعال از خود» را علیه نیروهای دشمن که تهدیدی برای تفنگداران دریایی محسوب می‌شدند، صادر کرد؛ با این حال، این نیروهای دشمن همان نیروهایی بودند که با اسرائیل و متحدان شبه‌نظامی لبنانی آن دشمنی داشتند. درگیری ایالات‌متحده در زمین با آتشباری دریایی حمایت می‌شد، که بعداً شامل شلیک گلوله‌های ۱۶ اینچی از کشتی جنگی نیوجرسی به اهدافی در کوه‌های نزدیک بیروت نیز شد. تمام اینها علاوه‌بر نفرت معمول عناصر داخلی از هر حضور نظامی خارجی بود که در زمان‌ها و مکان‌های دیگر نیز به واکنش‌های خشونت‌آمیز از جمله تروریسم انتحاری منجر شده بود.
مرگبارترین واکنش به آنچه ایالات‌متحده در لبنان انجام می‌داد، در ۲۳ اکتبر ۱۹۸۳ رخ داد، زمانی که یک راننده انتحاری با یک کامیون پر از مواد منفجره به ساختمانی در فرودگاه بیروت که تفنگداران دریایی از آن به عنوان پادگان استفاده می‌کردند، برخورد کرد. انفجار کامیون بمب‌گذاری‌شده ۲۲۰ تفنگدار دریایی و ۲۱ پرسنل نظامی دیگر آمریکایی را کشت. این مرگبارترین روز برای تفنگداران دریایی ایالات‌متحده از زمان نبرد ایوو جیما در جنگ جهانی دوم و بالاترین تلفات در یک روز برای کل ارتش ایالات‌متحده از زمان «روز اول حمله تت» در ویتنام در سال ۱۹۶۸ بود.
استدلال مشروعی است که این هزینه سنگین، بیهوده پرداخت شد. ایالات‌متحده نیروهای خود را خارج کرد و نیروی چندملیتی هم چند ماه بعد منحل شد، در حالی که جنگ داخلی لبنان تا سال ۱۹۹۰ ادامه یافت و اشغال اسرائیل در بخش‌هایی از لبنان ۱۰ سال دیگر پس از آن ادامه پیدا کرد.
حزب‌الله، پیدایش و اوج آغازین خود در دهه ۱۹۸۰ را مدیون مخالفت قاطع با تهاجم و اشغال لبنان توسط اسرائیل است. این گروه هرگز به دنبال درگیری با ایالات‌متحده بر اساس یک ایدئولوژی فراملی مانند القاعده نبوده است. تمرکز حزب‌الله به‌طور دقیق بر اهدافی مانند کسب و حفظ قدرت سیاسی در لبنان، دفاع از منافع شیعیان لبنانی و دفاع از لبنان به عنوان یک کل در برابر تجاوزات اسرائیل بوده است.
بمب‌گذاری پادگان تفنگداران دریایی در سال ۱۹۸۳ نتیجه مستقیم این واقعیت بود که آمریکا اجازه داد خودش را درگیر یکی از جنگ‌های تهاجمی اسرائیل کند. بدون آن دخالت، این بمب‌گذاری هرگز اتفاق نمی‌افتاد. اکنون هم، چنانچه آمریکا در جنگ‌های کنونی اسرائیل درگیر شود، هزینه مشابهی خواهد داشت اما این هزینه لزوماً در خود لبنان پرداخت نخواهد شد. تمایل حزب‌الله به استفاده از این توانایی علیه منافع ایالات‌متحده به همان نسبتی که آمریکا خود را با یورش‌های مرگبار اسرائیل همراه ‌سازد، افزایش می‌یابد.
 
 
قیمت‌گذاری شناور ارز در لایحه بودجه تورم‌زاست
روزنامه شرق از قول کارشناسان، نسبت به تبعات تورمی لایحه بودجه ۱۴۰۴ هشدار داد.
این روزنامه در گزارشی نوشت: استقراض سنگین دولت برای تأمین دخل و خرج در سال آینده موضوعی است که از نظر اقتصاددانان می‌تواند به ناترازی بیشتر منابع بانکی و در نهایت تورم بینجامد. گذشته از این، دولت بنا دارد در سال ۱۴۰۴ مجموعاً حدود ۱۲ میلیارد دلار ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی بپردازد. امسال، این ارز با نرخ ۲۸هزار و ۵۰۰ تومان به واردکننده فروخته می‌شد اما بر اساس لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ قرار است این نرخ به صورت تدریجی و متناسب با تورم افزایش داشته باشد. هرچند دولت زمان افزایش تدریجی و نرخ دقیق ارز واردات را اعلام نمی‌کند اما اقتصاددانان معتقد هستند این تصمیم هم در کنار استقراض سنگین دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۴ آثار سوء تورمی به دنبال دارد. دولت سال آینده در قالب لایحه بودجه، ۵۴۰ هزار میلیارد تومان از صندوق توسعه ملی استقراض می‌کند. گذشته از این بنا دارد که ۷۰۰ هزار میلیارد تومان استقراض از طریق اوراق داشته باشد که گرچه استقراض مستقیم از بانک مرکزی به حساب نمی‌آید اما با سازوکارهای موجود می‌تواند به این سرنوشت ختم شود. انباشت بدهی‌های سنگین دولت به بانک مرکزی، صندوق توسعه ملی، سازمان تأمین اجتماعی و... در حالی است که پیش‌بینی شده در سال آینده هم ارقام درشت دیگری استقراض کند. اتفاقی که می‌تواند موجب رشد تورم شود.
کامران ندری، اقتصاددان، به «شرق» می‌گوید انتشار اوراق برای کسری بودجه در تمام کشورهای جهان مرسوم است اما تفاوت در این است که بسیاری از این کشورها بانک مرکزی مستقل دارند و دولت دخالتی در تعیین نرخ بهره ندارد. در نتیجه بانک مرکزی در این کشورها می‌تواند سازوکارهای مهار تورم را مطابق ابزارهای علمی اعمال کند اما در ایران بانک مرکزی مستقل نیست و نرخ بهره توسط دولت تعیین می‌شود.
او ادامه می‌دهد: وقتی که دولت بخواهد ۷۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق عرضه کند طبیعی است که با افزایش عرضه اوراق، نرخ اوراق کاهشی می‌شود اما دولت بانک‌های دولتی را مجبور می‌کند اوراق را با نرخ بالا خریداری کنند. این مسئله موجب می‌شود بانک‌ها دچار کمبود نقدینگی شوند و برای تأمین نقدینگی خود به استقراض از بانک مرکزی روی بیاورند. بنابراین تا وقتی که بانک دولتی در ایران وجود دارد و بانک مرکزی مستقل نیست، فروش اوراق، آن هم در این حجم بالا می‌تواند موجب تورم شود.
این کارشناس درباره استقراض دولت از صندوق توسعه ملی هم توضیح می‌دهد که این اقدام کارکرد واقعی صندوق توسعه ملی را که توسعه زیرساخت‌های اقتصادی کشور است، به حاشیه می‌برد و باعث می‌شود منابع آن خرج امور جاری دولت‌ها شود.
ابراهیم بهادرانی، هم نگاه مشابهی به ماجرا دارد و در نشست بررسی لایحه بودجه ۱۴۰۴ مرکز پژوهش‌های اتاق بازرگانی به استقراض سنگین دولت در سال آینده اشاره کرد
دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۴، یک تصمیم خبرساز دیگر هم گرفته و بنا دارد در بودجه سال ۱۴۰۴، نرخ تسعیر کالاهای اساسی را به صورت شناور و متناسب با تورم تعیین کند و در جدول مربوط به این بخش برای تسعیر کالاهای اساسی قید شده است: «افزایش تدریجی نسبت به نرخ سال ۱۴۰۳ و میزان نرخ تورم» هرچند دولت عددی برای نرخ دلار اعلام نکرده ‌اما این مسئله به عقیده بسیاری تورم‌زاست.
در همین زمینه بهروز محبی‌نجم‌آبادی، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفته است: یکی از مهم‌ترین مسائل در حوزه اقتصادی، تعیین قیمت واقعی ارز است و اینکه سیاست ما در قبال آن چگونه باید باشد. دولت فعلی تمام تلاش خود را متمرکز کرده که ارز را به سمت تک‌نرخی‌شدن سوق دهد؛ برای این منظور هم سعی دارد سقف و کف قیمتی ارز را به یکدیگر نزدیک کند، به ویژه با افزایش نرخ ارز نیمایی. در این فرآیند باید مراقب باشیم تورم شدیدتری به اقتصاد تحمیل نشود. همچنین افزایش حدود ۴۰ تا ۴۲ درصدی منابع دولت پیامی دربردارد؛ در واقع دولت رونقی را می‌پذیرد که البته درون آن، نرخ تورم واقعی نهفته است. 
همچنین حسین صمصامی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس‌، در نامه‌ای نسبت به اینکه نرخ ارز در بودجه ۱۴۰۴ منجر به افزایش تورم خواهد شد، هشدار داد: لایحه بودجه ۱۴۰۴ به مثابه اولین آزمون این مجلس و دولت چهاردهم و نخستین لایحه پس از ابلاغ برنامه هفتم پیشرفت، به‌رغم وجود برخی رویکردهای مثبت از جمله ایجاد یکپارچگی منابع و مصارف بودجه دولت، واقع‌بینانه منظورشدن غالب ردیف‌های بودجه‌ای و بسترسازی مناسب در اجرای مفاد قانون برنامه هفتم توسعه، اما دارای تبعات تورمی برای اقشار آسیب‌پذیر جامعه است که از افزایش قابل توجه نرخ تسعیر عوائد ارزی نشأت گرفته است. هرچند دولت چهاردهم تلاش کرده است تا در قالب بودجه سال آینده به سمت ارز تک‌نرخی حرکت کند ولی این حرکت به صورت دو نرخی و به سمت بالا در بودجه خود را نشان داده و پیش‌بینی می‌شود واجد آثار و تبعات سوء باشد؛ لایحه، برخی از احکام برنامه هفتم پیشرفت را لحاظ نکرده است؛ بر شتاب موتورهای ایجاد تورم می‌افزاید؛ منجر به تک‌نرخی شدن ارز نمی‌شود؛ سفره مردم را کوچک‌تر و ارزش پول ملی را تضعیف می‌کند.
 
 
ارگان سیا: تلگرام در خدمت اهداف اطلاعاتی ایران در آمده است
ارگان رسمی سازمان سیا پس از سال‌ها بهره‌برداری از بستر پیام‌رسان‌ها برای استخدام مزدور هشدار داد که فضای تلگرام امن نیست و ایران از این بستر برای شناسایی عناصر معارض بهره می‌گیرد.
وب‌سایت رادیو فردا در تحلیلی با عنوان «جمهوری اسلامی چگونه از تلگرام برای اهداف خود بهره می‌گیرد؟» نوشت: نتیجه تحقیقات تیم «خط کمک‌های اضطراری امنیت دیجیتال» در گروه فیلتربان نشان می‌دهد شبکه‌ای از کانال‌های تلگرامی در قالب انتشار محتوای مجرمانه اقدام به جذب نیرو به نفع جمهوری اسلامی می‌کنند.
این کانال‌های تلگرامی با انتشار مطالب مورد علاقه افراد، آنان را جذب می‌کنند. شرکت‌های مشابه مانند فیس‌بوک و گوگل در طول سال‌ها سیاست‌هایی را در راستای موازین حقوق بشری در زمینه تعدیل محتوا و اشتراک‌گذاری اطلاعات با دولت‌ها به اجرا درآورده‌اند، اما تلگرام چنین سیاست‌هایی را اتخاذ نکرده است.
دومین انتقاد به تلگرام، عدم وجود رمزگذاری کامل در این پلتفرم است؛ به این معنا که پیام‌ها به طور کامل در این اپلیکیشن محافظت نمی‌شوند و در واقع کمبود «تدابیر حکمرانی منظم» وجود دارد. بی‌توجهی مدیریت تلگرام نسبت به رمزگذاری کامل در این اپلیکیشن کاربران را نگران سرنوشت داده‌هایشان کرده است.
عدم رمزگذاری کامل داده‌های کاربران این نگرانی را به وجود آورده که مدیران تلگرام در صورتی فشار از سوی دولت‌ها یا افراد غیرمسئول می‌توانند اطلاعات کاربران را افشا کنند.
بسیاری از حقوقدانان در حوزه دیجیتال معتقدند این موضوع پاول دوروف را در برابر درخواست‌ها و فشارها از سوی دولت‌ها در سراسر جهان آسیب‌پذیر می‌کند.
هرچند پاول دوروف پیش‌تر تأکید کرده در موارد بسیار وقتی به این نتیجه رسیده‌اند که برخی کانال‌های تلگرامی از خط قرمز عبور کرده و عملکرد آنها با ارزش‌هایی چون زمینه آزادی بیان و حفاظت از حریم خصوصی همخوانی نداشته با آن برخورد کرده است، اما موارد بسیاری وجود دارد که این سخنان او را نقض می‌کند.
پیش از این گروهی از فعالان حقوق دیجیتال در ایران متوجه الگوی تکرارشونده‌ای در تلگرام شده‌ بودند.
گروه فیلتربان به شواهدی دست یافته که نشان می‌دهد برخی از کانال‌های تلگرامی در راستای سیاست‌های جمهوری اسلامی فعالیت می‌کنند. این کانال‌ها به‌ویژه در حوزه سیاست خارجی و منطقه‌ای، نه‌تنها همسو با حکومت ایران هستند، بلکه در موارد متعدد به عنوان بازوی پخش اطلاعات نادرست و ضداطلاعات عمل می‌کنند. علاوه‌بر این در این کانال‌ها به طور فعالانه مطالب زیادی علیه فعالان مدنی و سیاسی منتشر می‌شود.
این کانال‌ها اطلاعات خصوصی فعالان سیاسی را افشا کرده و اعضای خود را به حمله به آنها تشویق می‌کنند. 
نشر اطلاعات گمراه‌کننده و غلط یکی از استراتژی‌های این کانال‌ها است. کانال‌‌هایی از این دست خود را به عنوان کانال خبری معرفی نمی‌کنند، اما در مقاطع حساس، به خصوص در دوره‌های که جمهوی اسلامی درگیری مشکلات منطقه‌ای به دلیل حضور نیروهای خود در خارج از ایران و یا درگیری با اسرائیل و آمریکاست، دست به انتشار هماهنگ اطلاعات گمراه‌کننده و غلط می‌زنند.
فضاسازی رادیو فردا در حالی است که سرویس‌های جاسوسی غربی سال‌هاست از بستر تلگرام و دیگر پیام‌رسان‌ها برای استخدام مزدور در ایران و ترویج خشونت و جنایت و بی‌عفتی و ایجاد ناامنی استفاده می‌کنند و کانال‌های معاندی مانند آمدنیوز، نقش مهمی در ترویج ویرانی‌طلبی و تجزیه‌طلبی و تشویق به جنایت داشتند.
 
نقش برجسته آلمان در نسل‌کُشی غزه به روایت میدل‌ایست آی
وب‌سایت انگلیسی «میدل‌ایست‌آی» در مورد «حمایت‌های بی‌چون و چرا دولت آلمان» از رژیم صهیونیستی، نوشته است که «آلمان به دلیل میراث تاریک خود، مجبور است تا هرکاری برای حمایت از اسرائیل انجام دهد.» 
شاید عجیب باشد که یک کشور در طول تاریخ همیشه سمت اشتباه ایستاده باشد؛ اما آلمان نشان داده که می‌شود. این کشور که روزی با لشکرکشی در دو جنگ جهانی باعث نابودی چندین کشور و کشتار بی‌رحمانه میلیون‌ها انسان شد، این روزها گویا می‌خواهد تاریخ نازی‌ها را تکرار کند؛ اما این‌بار در خاک فلسطین. این کشور چنان از جنایات رژیم صهیونیستی حمایت می‌کند که گویی، تصمیم‌گیرندگان آن اختیاری از خود ندارند. کار به جایی رسیده است که وزیر خارجه این کشور جلوی دوربین‌های تلویزیونی می‌گوید، اسرائیل برای دفاع از خود می‌تواند غیرنظامیان را هم بکشد!
وب‌سایت «میدل‌ایست‌آی» در این‌باره نوشته است: «آلمان، همان کشوری است که هولوکاست یهودیان اروپایی را مرتکب شده است و نسل‌های بعدی آلمان نیز نوعی احساس گناه دسته‌جمعی را از این امر به ارث برده‌اند. دوم اینکه آلمان [گویا] با یادگیری درس‌هایی به این جمع‌بندی رسیده است که باید، به هر روشی که شده صرف‌نظر از هزینه‌هایی که دارد، عمیقا از اسرائیل حمایت کند.»
این پایگاه خبری مستقر در لندن- که عمدتا به پوشش مسائل غرب آسیا می‌پردازد- در ادامه می‌نویسد: «آلمان ظاهرا چاره‌ای ندارد زیرا میراث تاریک کشورش آن را وادار می‌سازد تا هر کاری برای حمایت از اسرائیل انجام دهد؛ اقدامی که چندان قانع‌کننده نیست زیرا آلمان با این کار خود را شریک و همدست جنایات نسل‌کشی اسرائیل در غزه کرده است... آلمان، تاریخ بی‌رحمانه خود را صرفا به واقعه هولوکاست تقلیل داده و با حمایتش از اسرائیل به همین بهانه نشان می‌دهد که آلمان هیچ درسی از تاریخ نگرفته است.»
این رسانه انگلیسی در ادامه به نقل قولی از «ویلیام فاکنر» نویسنده آمریکایی و برنده جایزه نوبل ادبیات اشاره کرد و نوشت: «گذشته هرگز نمرده است. گذشته حتی اصلا نگذشته است!» و در ادامه می‌نویسد: «این جمله مشهور از فاکنر شاید بهترین درسی را که آلمان باید در نتیجه همدستی خود در نسل‌کشی جاری در غزه بیاموزد، بیان می‌کند... اکنون این کشور با حمایت تمام‌عیارش از بدترین نسل‌کشی‌های تاریخ بشریت، ماسک‌ را از صورتش برمی‌دارد.»
این رسانه انگلیسی در پایان می‌نویسد: «جامعه آلمان که شامل فلسطینیان و یهودهای ضدصهیونیست است، مانند سایر جهان بیش از 
۱۲ ماه نظاره‌گر نسل‌کشی و جنایات اسرائیل، شکنجه و ایجاد گرسنگی در میان مردم غزه بوده است. جامعه آلمان داستان‌هایی مانند دلجویی از یهودیان و اسرائیل را دیگر باور نخواهند کرد. آنها همچنین ادعاهای غلط وزیر خارجه و صدراعظم آلمان را باور نخواهند کرد و می‌دانند که دولت آلمان در جنایات بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل همدست و شریک بوده است.»
طرح ژنرال یا طرح نسل‌کشی
رژیم صهیونیستی طرحی شیطانی را برای کوچاندن تمام ساکنان شمال غزه در دستورکار قرار داده است، با نام «طرح ژنرال». روش این طرح، جلوگیری از ارائه هرگونه مواد غذایی و سوخت و دارو در کنار بمباران‌های بی‌امان است تا جایی که این رفتار رژیم صدای وزیر خارجه فنلاند را هم درآورده است. «الینا والتونن»، وزیر خارجه فنلاند با انتشار یادداشتی در شبکه اجتماعی ایکس هشدار داد که کل جمعیت شمال غزه در معرض «خطر فوری مرگ» قرار دارند... ما از اسرائیل می‌خواهیم که دستورهای موقت دیوان بین‌المللی دادگستری را رعایت کند.»
«مهر» در این‌باره نوشت: «حملات جنگنده‌های رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه طی ساعات پس از نیمه‌شب و بامداد امروز چندین شهید و زخمی برجای گذاشته است. بر اساس این گزارش، جنگنده‌های رژیم صهیونیستی خانه‌های فلسطینی‌ها را در محله تل‌الهوا واقع در جنوب‌غرب شهر غزه بمباران کردند. همچنین حملات پهپادی به شرق شهر رفح واقع در جنوب نوار غزه باعث شهادت و زخمی شدن چند فلسطینی شد.»
خبرنگار شبکه فلسطین‌الیوم نیز گزارش داد که حمله به مردم فلسطین در اردوگاه البریج واقع در استان مرکزی نوار غزه دست‌کم شش شهید برجای گذاشت. حملات توپخانه‌ای به شرق این منطقه نیز ادامه دارد. وی اضافه کرد که اوضاع انسانی در بیمارستان شهداالاقصی نیز بسیار وخیم است و نیروهای امدادی نمی‌توانند به زخمی‌ها خدمات‌رسانی کنند. نظامیان صهیونیست همچنین مناطق مسکونی را در اردوگاه جبالیا واقع در شمال نوار غزه با خاک یکسان کردند. حملات هوائی رژیم صهیونیستی، منطقه بیت‌لاهیا در شمال این باریکه را نیز دربر گرفت. توپخانه این رژیم، مناطق شمالی نوار غزه را زیر آتش گرفت.
همچنین «کاترین راسل» مدیر اجرائی صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) در گزارشی از تازه‌ترین تحولات غزه، در وب‌سایت رسمی این سازمان نوشت: «آخر هفته خونینی را در شمال غزه شاهد بودیم... تنها در ۴۸ساعت گذشته، بیش از ۵۰ کودک در جبالیا کشته شده‌اند. در این حملات، دو ساختمان مسکونی که پناهگاه صدها نفر بودند، با خاک یکسان شده‌اند.» 
مرگ با سوءتغذیه و گرسنگی از دیگر اهداف کثیف طرح ژنرال است. به همین خاطر ارتش رژیم صهیونیستی محاصره مردم بی‌گناه را جزو اهداف خود گذاشته است. خبرگزاری فلسطینی «شهاب» به نقل از «محمود بصل» سخنگوی نیروهای امدادی غزه تصریح کرد که بیش از ۱۰۰هزار نفر در شمال غزه محاصره شده‌اند که ۶۰درصد از آنها را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند. وی ابراز داشت که درخواست‌های بسیاری برای ارائه کمک از شمال غزه به نیروهای امدادی می‌رسد و مطالباتی نظیر نجات آنها از گرسنگی و بیرون کشیدن مجروحان و شهدا از زیر آوارها مطرح می‌شود اما رژیم صهیونیستی اجازه فعالیت و تردد تیم‌های پزشکی در شمال غزه را نمی‌دهد. بر اساس اعلام این منبع امدادی، ۱۳۷ شهید زیر آوارهای ساختمانی که رژیم صهیونیستی در منطقه بیت‌لاهیا آن را منهدم کرده، باقی مانده‌اند و صهیونیست‌ها اجازه بیرون کشیدن پیکر شهدا را نمی‌دهند و طی یک ماه گذشته حداقل 1300 شهروند فلسطین به شهادت رسیده‌اند. این مقام بهداشتی غزه ادامه داد که برخی درخواست‌هایی که از شمال غزه می‌رسد، نشان می‌دهد که هیچ غذا و دارویی در این منطقه وجود ندارد و هیچ سازمان بین‌المللی نیز برای مطالبات ما پاسخگو نیست. 
حقه کثیف نتانیاهو!
ادامه جنگ و بحران‌های مالی، درگیری‌ها میان احزاب و مقامات رژیم صهیونیستی را بیشتر کرده است. ادامه اسارت ده‌ها صهیونیست و افزایش شمار کشته‌های ارتش رژیم جعلی صدای مخالفین «نتانیاهو» را بلند کرده است. «یائیر لاپید» رئیس اپوزیسیون رژیم صهیونیستی در این‌باره گفت که «نمایندگان کابینه نتانیاهو مدعی هستند که حماس توافقات تبادل را برهم می‌زند و کابینه مشکلی با انعقاد این توافق ندارد. اما این واقعیت نیست و داستانی است که آنها می‌بافند... در صورتی که آنها به جعل اسناد با هدف داستان‌سرایی‌های دروغین نیاز داشته باشند، این کار را خواهند کرد و اسناد محرمانه را درز خواهند داد و امنیت اسرائیل را در معرض خطر قرار خواهند داد... این کابینه همه‌چیز را جعل می‌کند و ما نمی‌توانیم وضعیت واقعی اقتصاد، امنیت و جنگ را بدانیم.»
در همین حال روزنامه عبری «یدیعوت آحارانوت» نیز نوشت»: «بنیامین نتانیاهو» تلاشی برای آزادی اُسرا یا پایان جنگ انجام نمی‌دهد بلکه تنها به دنبال بقای کابینه خود و دوری از تشکیل کمیته حقیقت‌یاب است... نتانیاهو هراس دارد که هرگونه توافق درباره گروگان‌ها به درخواست‌ها برای انجام انتخابات و تشکیل کمیته حقیقت‌یاب منتهی شود... گروهی هستند که برای به شکست کشاندن توافق درباره اُسرا توطئه می‌کنند و به جعل اسناد پرداخته و اطلاعات نادرست منتشر می‌کنند.»
تبادل اطلاعات با روش قدیمی!
درز اطلاعات از دفتر نتانیاهو و همچنین هک گسترده‌ای که در چند ماه اخیر در رژیم رخ داده، موجب شده است تا رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از این اتفاقات راهکار جدیدی را در پیش بگیرد. وب‌سایت «المیادین» گزارش داده است که «به دلیل کثرت اطلاعات بسیار محرمانه لو رفته، نهادهای امنیتی و نظامی مجبور شده‌اند روند انتقال اطلاعات محرمانه از طریق وسایل الکترونیکی را متوقف کنند... در حال حاضر انتقال اطلاعات به صورت دستی و از طریق پاکت‌های نامه و واسطه‌ها انجام می‌شود.»
سایر رویدادها
* اسرائیل‌هیوم: ارزیابی‌های اطلاعاتی نشان می‌دهد که دست‌کم از 110 اسیری که زنده بودند تنها ۵۱ نفر نزد حماس و در غزه زنده مانده‌اند.
* سندیکای خبرنگاران فلسطین: رژیم صهیونیستی ظرف یک سال جنگ در نوار غزه، بیش از ۲ برابر تعداد خبرنگارانی که سالانه در سراسر جهان کشته می‌شوند، کشته است.
* در یکصدوهفتمین سالگرد صدور بیانیه بالفور چند شهر اروپایی ازجمله استهکلم، وین، آمستردام، لندن و... شاهد تظاهرات علیه جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین بودند.
 
 
خبرنگار مطرح آمریکایی فاش کرد
مشارکت عربستان، امارات، بحرین و قطر در حمله رژیم صهیونیستی به غزه
«باب وودوارد»، افشاگر ماجرای «واترگیت» - که بر سیاست آمریکا در زمان افشایش تأثیر فراوانی داشت - کتاب جدیدی منتشر کرده با عنوان «جنگ» که در آن نوشته است: « نتانیاهو با تشویق‌های برخی کشورهای عربی به غزه حمله کرد!»
در این کتاب می‌خوانیم «در ۱۳ اکتبر ۲۰۲۳، بلینکن با ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، در امان دیدار کرد. ملک عبدالله به او گفت: به اسرائیل گفتیم که نباید این کار را انجام دهد. گفتیم که به حماس اعتماد نکند. حماس شاخه‌ای از اخوان‌المسلمین است. اسرائیل باید حماس را شکست دهد. ما این را علنی نخواهیم گفت، اما از شکست حماس حمایت می‌کنیم...»
در بخشی دیگر از کتاب آمده است که «در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۳، بلینکن[وزیر خارجه آمریکا] از ابوظبی دیدن کرد و با محمد بن زاید ملاقات نمود. او به بلینکن گفت «باید حماس از بین برود. ما بارها به اسرائیل هشدار دادیم که حماس اخوان‌المسلمین است. می‌توانیم به اسرائیل زمان لازم جهت نابودی حماس بدهیم، اما ابتدا باید به ما کمک کند تا از طریق ارسال کمک‌ها، ایجاد مناطق امن، و کنترل خشونت‌های شهرک‌نشینان در کرانه باختری، خشم مردم خود را نسبت به تصاویر خشونت و ویرانی در غزه کاهش دهیم. به ما کمک کنند تا مردم‌مان را آرام کنیم و ما نیز به آنها فضای لازم را برای از بین بردن حماس خواهیم داد.»
سیاوش اردلان خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی نیز ضمن گریزی به بخشی از این کتاب در توئیتی نوشت: «فرازهایی از کتاب جدید باب وودوارد خبرنگار و نویسنده معروف خاطرات رؤسای‌جمهور آمریکا. میگه بایدن بارها سعی کرد نتانیاهو رو از حمله به غزه منصرف کنه ولی سعودی‌ها و اماراتی‌ها تشویقش کردند.»