61 - جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - آغاز فروپاشی انجمن آزادی ایتالیا اندکی پس از تأسیس ۱۴۰۳/۰۸/۲۰
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر - 61
آغاز فروپاشی انجمن آزادی ایتالیا اندکی پس از تأسیس
۱۴۰۳/۰۸/۲۰
فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند
انجمن آزادی فرهنگی ایتالیا در اواخر سال 1951 زیر نظر اینیاتسیو سیلونه شکل گرفت و به مرکز فدراسیونی تبدیل شد که متشکل از حدود صد گروه فرهنگی مستقل بود و انجمن به اینها، سخنران و کتاب و جزوه و فیلم و اخلاق بینالمللی ارائه میداد.
این انجمن خبرنامه آزادی فرهنگی و بعدها عصر حاضر را با ویراستاری سیلونه و نیکولا کیارامونته منتشر نمود. اما به محض تشکیل شعبه ایتالیایی، فروپاشی آن نیز آغاز شد. ناباکف در تلاش برای حفظ منافع کنگره عازم رم شد، اما مانند دو نفر پیشین یعنی بوندی و آلتمن، روشنفکران را بیتفاوت و بیش از حد آماده شنیدن «شایعات عجیب و غریب» درمورد کنگره یافت.
ناباکف [از وضعیت موجود] شکوِه کرد و به ایروینگ براون گفت: «بیحالی سیلونهوار بر تار و پود ساختار ما در ایتالیا چنبره زده» و اقدامات اساسی برای ورود خون به [کالبد] «دستگاه» ما در ایتالیا لازم است. ناباکف ناله میکرد: «سیلونه گویی به آسمان عروج کرده و کسی دستش به او نمیرسد. او مانع از انجام کار بچههای دفتر میشود. من به او دو نامه نوشتم، من به او تلگراف زدم و از او خواستم برای یک روز هم شده تعطیلات تابستانه خود را کنار بگذارد و مرا اینجا در رم ملاقات کند، اما هیچ جواب و هیچ نتیجهای حاصل نشده. من روزانه دهها نفر را میبینم. بسیاری از آنها آماده پیوستن، کار و کمک به ما هستند (مثل موراویا) اما همه آنها اتفاق نظر دارند که تا زمانی که سیلونه اینجا رئیس باشد، هیچ کاری انجام نخواهد شد». ناباکف از نگرش «واهی» و «ستیزه جویانه» و «متکبرانه» او نسبت به کلیسا نگران شده، و نامهای به ژاک ماریتن نوشت و از او خواست «نامهای مبسوط به مقامات واتیکان بنویسد» و توضیح دهد که کنگره آزادی فرهنگی و انجمن ایتالیا «سیاستها و دیدگاههای متفاوتی» [با دیدگاه سیلونه] دارند.
ناباکف همچنین برای حمایت و پشتیبانی از شعبه بریتانیا، یعنی انجمن آزادی فرهنگی بریتانیا1 که در ژانویه 1951 در انجمن نویسندگان در ساختمان وایتهال کورت2 تاسیس شد به لندن سفر کرد. ناباکف بعد از دیدار با تیاس الیوت، آیزایا برلین، لورد دیوید سِسیل، رؤسای شورای فرهنگی بریتانیا، [مدیران] شبکه 3 بیبیسی [در رادیو]، و ریچارد کراسمن، که دبیرکل وقت حزب کارگر بود، اکنون میتوانست [با خیال راحت] به پاریس گزارش دهد که کنگره، متحدین قدرتمندی در انگلستان دارد. [ناباکف] به طور جداگانه به برنهام گفت که: «بسیاری از روشنفکران بریتانیایی به کنگره ما به چشم یک تشکیلات نیمهمخفی نگاه میکنند که توسط شما کنترل میشود. به نظر بنده ما باید به روشنفکران اروپایی ثابت کنیم که کنگره آزادی فرهنگی سرویس مخفی آمریکا نیست، و تلاشهای مستمری باید در این جهت صورت گیرد». ناباکف با استفاده از ادبیاتی که معمولا خوشایند همکاران «اطلاعاتی» خود در سرویسهای اطلاعاتی بود از برنهام خواست تناقض اساسی وضعیت اینجا را با «دوستان ما در آمریکا» در میان بگذارد، اینکه: «ما زمان کمی داریم ولی باید به گونهای کار کنیم که گویا تمام زمان دنیا در اختیار ماست. روند تبدیل عملیات کنگره به یک جبهه مستحکم و گسترده و در مخالفت با تمامیتخواهی زمانبر میشود و این مرا نسبت به افزایش هزینهها نگران میکند».
پانوشتها:
1- British Society for Cultural Freedom
2- Whitehall Court