52 - شرحی از ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین - اخراج اهالی روستای «دیر الشیخ» با زور اسلحه ۱۴۰۳/۰۹/۱۳
شرحی از ماجرای غمانگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین - 52
اخراج اهالی روستای «دیر الشیخ» با زور اسلحه
۱۴۰۳/۰۹/۱۳
ولید الخالدی
ترجمه امیرحسین بابالار
دير الشيخ
موقعيت:
PGR: 156128
فاصله تا قدس: 16 كيلومتر
متوسط ارتفاع: 475 متر
تملك و کاربری زمينهای روستا در سال 45/1944 (هكتار):
مالكيت
عرب: 136/6
يهودي: 0
مشاع: 541/5
مجموع: 678/1
کاربری
زراعی: 131/6
درصد از كل: 19%
عمارت ساختماني : 0/8
جمعيت:
سال 1931: 155 نفر
سال 45 / 1944: 220 نفر
تعداد خانهها (سال 1931): 26 باب
دَير الشيخ پیش از 1948
روستا بر روی تپهای کوچک در پایین دامنۀ کوه شيخ بدر واقع شده بود و به مسیل وادی الصرار در شمال شرق خود مشرف بود. جاده و راه آهن قدس - يافا از وسط مسیل عبور میکرد. یکی از ایستگاههای قطار در 0/5 کیلومتری شرق روستا قرار داشت. روستا طرحی مستطیلیشکل داشت و در راستای محوری شمالی - جنوبی گسترش یافته بود. تعداد اندکی از خانههای روستا نیز در امتداد مسیر منتهی به جاده ساخته شده بود. دير الشيخ در سال 1596 روستایی بود در ناحیۀ قدس (استان قدس) و 113 نفر جمعیت داشت. مالیات روستا براساس میزان محصولات آن شامل گندم، جو، زیتون و میوه و همینطور سایر انواع تولیدات و داراییهای آن مثل بزها، کندوهای عسل و تاکستانها پرداخت میشد. [Hut. and Abd.:113] گزارش شده که در اوایل دهۀ 1870 دير الشيخ جمعیتی در حدود 400 نفر داشته، اما تا سال 1881 به حالت متروکه درآمده است. ساکنین آن احتمالاً به صورت موقتی از آن خارج شدند و یا بر اثر شیوع بیماری تیفوس که در سال 1874 همهگیر شد از بین رفتند. دو مسجد روستا، که یکی از آنها گنبد بزرگی داشت در شرق روستا قرار داشتند و یک مقبرۀ حفر شده در دل صخره (گوردخمه) هم در جنوب آن وجود داشت.
[Rafiq 1990:898, 982 n.7; SWP (1881) III:25] در دورۀ قیمومیت، روستا دوباره دارای جمعیت شد. بیشتر ساکنین آن مسلمان بودند. 10 مسیحی در میان جمعیت آن که در میانۀ دهۀ 1940، 220 نفر برآورد میشد زندگی میکردند. بیشتر خانههای روستا از سنگ ساخته میشد. یکی از نشانهای روستا، زیارتگاه (مقام) و مسجد الشيخ سلطان بدر بود. روستا دارای چند دکان کوچک هم بود. یک حلقه چاه موجود در غرب روستا، آب آشامیدنی اهالی آن را تأمین میکرد. زمینهای آن زیر کشت محصولات دیم همچون غلات، سبزیجات و درختان میوه میرفت. درختان زیتون و میوه بخشهای نسبتاً وسیعی از زمینهای روستا را در شرق، غرب و شمال آن اشغال کرده بود. از سایر بخشها هم به عنوان چراگاه استفاده میشد. در سال 45/1944 جمعاً 102/5 هکتار از اراضی روستا به کشت غلات و حبوبات اختصاص مییافت؛ 29/1 هکتار هم آبیاری شده و یا برای احداث باغات مورد استفاده قرار میگرفت. شواهد باستانشناسانه نظیر بقایای دیوارها وستونها، شالودههای ساختمانی، آبانبارها، قبرستانها و دستگاههای روغنگیری زیتون از این روستا به دست آمده است.
اشغال روستا و اخراج ساکنین آن
با پایان مرحلۀ دوم آتشبس جنگ در روز 15 اکتبر 1948، نیروهای اسرائیلی با وارد آوردن فشار به سمت محور قدس، درست در جنوب جادۀ منتهی به ساحل حرکت کردند. به احتمال زیاد دير الشيخ در روز 21 اکتبر و در جریان این عملیات، که به عملیات ها- هر شهرت داشت به اشغال تیپ هرئیل درآمد. بنی موریس مورخ اسرائیلی تاریخی برای اشغال روستا ارائه میکند، اما توضیح نمیدهد که عاقبت چه بر سر روستائیان آمد؛ گرچه او به تأکید متذکر میشود که اهالی روستا با رسیدن نیروهای اسرائیلی فرار کردهاند و بقیۀ آنها هم به زور اخراج شدهاند.
[M:xvii; see M:219-21]
دير عمرو
موقعيت:
PGR: 159131
فاصله تا قدس: 12/5 كيلومتر
متوسط ارتفاع: 750 متر
تملك و کاربری زمينهای روستا در سال 45/1944 (هكتار):
مالكيت
عرب: 307/2
يهودي: 0
مشاع: 0
مجموع: 307/2
کاربری
زراعی: 6/8
درصد از كل: 22%
عمارت ساختماني : سندی در دست نیست
جمعيت:
سال 1931: 434 نفر (به انضمام صوبا)
سال 45/1944: 10 نفر
تعداد خانهها (سال 1931): 110 باب (به انضمام صوبا)
دَير عمرو پیش از 1948
روستا بر روی یک قلّۀ مسطح کوهستانی که در محوری شرقی - غربی کشیده شده بود قرار داشت. یک جادۀ فرعی آن را به جادۀ قدس - يافا و یک مسیر خاکی (مالرو) آن را به روستاهای مجاور وصل میکرد.
دير عمرو که روستایی بسیار کوچک بود تنها از چند خانۀ سنگی تشکیل میشد و طرحی نامنظم داشت. اهالی روستا مسلمان بودند؛ آنها از بقعۀ یکی از رهبران مذهبی خود به نام الساعی («پیامبر») عمرو که همنام روستا بود نگهداری میکردند. [Thompson, Gonçalves, and van Cangh 1988:82] هویت تاریخی این فرد نامعلوم است.
این روستا، پایگاه یک فعالیت جذّاب آموزشی اجتماعی فلسطینی بود. در سال 1942، کمیتۀ عمومی ایتام عرب (یک مؤسسۀ خصوصی مستقر در قدس)، در دير عمرو یک مزرعۀ نمونه به نام «مزرعۀ پسران» تأسیس کرد. برنامهای آموزشی که یک برنامۀ منظم درسی دبیرستانی را با آموزشهای کشاورزی ترکیب کرده بود. دانشآموزان منحصراً از خانوادههای روستایی که نانآوران آنها در مقاومتهای صورت گرفته در جریان انقلاب سال
39 - 1936 در برابر سیاست طرفدار صهیونیسم حکومت قیمومیتی بریتانیا جان خود را از دست داده بودند انتخاب میشدند. این برنامه برای تشویق فارغ التحصیلان مزرعه به بازگشت به روستاهایشان و کمک به ایشان برای رشد و توسعه اجرا میشد.
در سال 1946، این مزرعه دارای 60 کارآموز شبانهروزی بود. سال بعد، احداث ساختمانی برای برپایی یک «مزرعۀ دختران»، برای انجام فعالیت مشابه آغاز گردید. بودجههای کمیتۀ یادشده عمدتاً از طریق یک شبکۀ وسیع در سطح کشور، متشکل از هدایایی اندک اما دنبالهدار، تأمین میشد و به این ترتیب برجستگی و اهمیتی ملّی را برای دير عمرو به همراه میآورد. رئیس کمیته، آموزگار فلسطینی أحمد سامح الخالدی بود که در این کتاب ارجاعات پیدرپی به کتاب او داده شده است. بعد از سال 1948، موسی العلمی، رهبر فلسطینی با تأسیس «مزرعۀ پسران» در اريحا که تا امروز به فعالیتش ادامه داده است، مفاهیم تشکیل دهندۀ زیربنای مزرعۀ دير عمرو را تقویت کرده و موجب تداوم آن گردید.
چشمهای که در جنوب روستا قرار داشت آب آشامیدنی آن را تأمین میکرد. غلات در کف درّهها و زمینهای پست کشت میشدند و درختان زیتون و تاکستانها بر دامنهها کاشته شده بود. درختان جنگلی، مرغزارها و سبزیجات، مناطق مرتفع اطراف روستا را پوشانده بود. زراعت دیم منبع اصلی امرارمعاش روستائیان بود. در سال 45/1944 جمعاً 65 هکتار از زمینهای روستا به کشت غلات و حبوبات اختصاص مییافت؛ 1/8 هکتار هم آبیاری شده و یا برای احداث باغات بهکار میرفت. اهالی روستا علاوه بر کشاورزی، به دامداری هم اشتغال داشتند. این روستا در زمانی در اوایل قرن بیستم بر روی محوطهای باستانی احداث شده بود.
اشغال روستا و اخراج ساکنین آن
براساس مندرجات کتاب تاریخ جنگ استقلال، روستا در روز 16 ژوئیۀ 1948 توسط گردان چهارم تیپ هرئیل «پاکسازی» شد؛ بنی موریس مورخ اسرائیلی میگوید که روستا در میانۀ روزهای 17 و 18 ژوئیه تصرّف شده است. این دو تاریخ در واقع شاید به دو مرحلۀ متفاوت در جریان تسخیر روستا اشاره میکنند، خبرنگار نیویورکتایمز در روز 16 ژوئیه خبری را مبنی این که «بلندیهای استراتژیک» این روستا به دست جنگجویان پالماح افتاده مخابره کرد. شاید خود روستا تا روز بعد از آن اشغال نشده باشد. دير عمرو در بخشی از مرحلۀ دوم عملیات دنی به همراه سایر روستاهای موجود در کنار جادهای فرعی منتهی به قدس تسخیر شد.
ساکنین این روستاها به سه روش تخلیه شدند: آنها احتمالاً خانههایشان را زمانی پیش از آغاز عملیات تخلیه کردهاند (شاید به عنوان عکسالعملی متأثر از قتلعام روستای مجاور، دير ياسين)، یا به واسطۀ حملات خمپارهای که قبل از آغاز عملیات انجام شدند مجبور به خارج شدن از روستای خود شدهاند، و برخی از آنها هم براثر حملۀ سربازان اسرائیلی از روستاها اخراج شدند.
[M:212; NYT:۴۸/7/۱۷; T:263] سرنوشت رئیس «مزرعۀ پسران» و معاونش هم همین بود و در حالی که از پشت سر به آنها شلیک میشد در مسیر اخراج قرار گرفتند.