به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 7,220
بازدید دیروز: 7,600
بازدید هفته: 39,298
بازدید ماه: 39,298
بازدید کل: 25,026,433
افراد آنلاین: 75
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۰٤ دی ۱٤۰۳
Tuesday , 24 December 2024
الثلاثاء ، ۲۲ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
۱۳۶۵ - علیرضا فرجی : شیوه‌ها و ابزارهای موعظه از نگاه قرآن ۱۴۰۳/۰۹/۲۴
شیوه‌ها و ابزارهای موعظه از نگاه قرآن
  ۱۴۰۳/۰۹/۲۴
‫ورامین توسعه《علیرضا فرجی》‎ | ‎امام جمعه ورامین وارد کارزار مشکلات ازدواج  شد: اقدامات رایگان برای آغاز زندگی مشترک امام جمعه ورامین طی گفت و گوی  اختصاصی با #ورامین_توسعه...‎ | Instagram‬‎
علیرضا فرجی
وعظ و موعظه به معنای وادار کردن کسی به کاری همراه با تهدید و ترساندن و انذار است. در فرهنگ اسلامی، وادار کردن به کارهای نیک و خیر و پرهیز از کارهای زشت و بد است که این ترساندن و هشدار و انذار همراه با رقت قلب و از سر دلسوزی و مهربانی و شفقت است.
به سخن دیگر، کسی که در مقام وعظ و موعظه قرار می‌گیرد اگر خشونت کلامی را در قالب انذار و ترساندن دارد، جز خیرخواهی از سر دلسوزی نیست. 
از همین رو، موعظه‌گران را انسان‌های خوش قلبی می‌دانند که برای دستگیری‌،سخن تند و تلخ می‌گویند تا شخصی را از زشتی دور کند یا به نیکی و زیبایی برسانند. اولین و برترین موعظه‌گر انسان همان خدای متعال است که از طریق پیامبران و کتب آسمانی از جمله قرآن، انسان را موعظه و پند و اندرز داده تا از دوزخ برهند و به بهشت سعادت ابدی در آیند. از همین رو خدا خویش را موعظه‌گری می‌داند که متقین و مؤمنین از موعظه‌های او بهره می‌گیرند و نجات می‌یابند.(هود، آیه 46؛ بقره، آیات 231 و 275)
اهداف و آثار موعظه
موعظه در راستای اهدافی متعالی انجام می‌شود و آثاری ارزشمند در زندگی اجتماعی بشر دارد. موعظه ممکن است در شرایطی خاص انجام شود، به عنوان نمونه در قالب نصیحت و برای جلوگیری از اختلاف یا حل اختلاف انجام شود، ولی در اکثر موارد موعظه به شکل عام انجام می‌شود تا مخاطب نسبت به حقایقی از خیرات و شرور آگاهی  یابد و رفتارهایش را در مسیر درست فضائل و ترک رذائل تنظیم کند. از همین‌رو موعظه‌گران کمتر به مصادیق خاص و زندگی فردی و شخصی ورود می‌کنند، بلکه تلاش می‌کنند تا در قالب کلیات و ارائه فضائل و رذائل اخلاقی، مردم را انذار دهند تا انتخاب درست و صحیح داشته باشند و زندگی فردی و اجتماعی خود را چنان سامان دهند که زندگی در سلامت و سعادت دنیوی و اخروی شکل گیرد.
از نظر قرآن، موعظه اگر به درستی انجام شود دارای آثار مفید و سازنده‌ای است که از جمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: امیدبخشی در افراد برای اجتناب از بدی‌ها و زشتی‌ها در قالب ذکر و یادآوری(اعراف، آیات 62 و 63 و 164؛ زمر، آیات 27 و 28)، بیداری و هوشیاری مردم نسبت به امور و یادآوری نسبت به آنها(نحل، آیه 90)، تزکیه و تقوای الهی(بقره، آیات 66 و 231 و 232 و 275؛ آل عمران، آیه 138)، ایجاد شناخت نسبت به هستی از جمله خداشناسی(مزمل، آیه 19؛ انسان، آیه 29)، دعوت به نیکی‌ها(نساء، آیه 58)، هدایت مردم به حق و حقانیت و نیکی(نحل، آیه 125؛ نور، آیات 34 و 35) و مانند آنها.
همان گونه که موعظه در قالب کلیات انجام می‌شود تا به انسان‌ها نسبت به امور هستی، شناختی داده شود و به سوی فضائل گرایش یافته و از رذائل دوری کنند، همچنین موعظه در جزئیات در قالب نصایح انجام می‌شود تا مثلا اختلاف میان زن و شوهر برداشته شود و راهی برای آشتی زن و شوهر باشد.(نساء، آیه 34)
شیوه‌های موعظه‌های تاثیرگذار 
موعظه زمانی تاثیرگذار است که روش‌ها و ابزارهای مناسبی به کار گرفته شود؛ البته این به تنهائی کفایت نمی‌کند؛ زیرا هر چند که شرایط مناسب برای تاثیرگذاری لازم است، اما کافی نیست؛ بلکه شرایط برای تاثیرپذیری نیز باید وجود داشته باشد؛ چون تاثیر و تاثر در امر موعظه دو سویه است؛ پس همان گونه که شرایط تاثیرگذاری موعظه‌گر لازم است، شرایط تاثرپذیری نیز ضرورت دارد.
پذیرش یا عدم پذیرش موعظه خود گواه بر این معنا است که انسان‌ها در پذیرش آن به خواست خود عمل می‌کنند و در این امر آزاد هستند.(مزمل، آیه 19؛ انسان، آیه 29؛ عبس، آیات 11 و 12) موعظه زمانی تاثیرگذار خواهد بود که آداب و شرایط آن مد نظر قرار بگیرد. برخی از مهم‌ترین آداب و شیوه‌های موعظه تاثیرگذار عبارتند از: بلاغت و رسایی در امر پیام(نساء، آیه 63)، نرمی در سخن و برخوردها(طه، آیه 44)، تبیین علت و فلسفه امور(نحل، آیه 125؛ لقمان، آیات 13 تا 19)، عدم چشمداشت به چیزی و عدم درخواست مزد(انعام، آیه 90؛ فرقان، آیات 50 و 51)، فقدان انگیزه‌های مادی و دنیوی(همان)، به کارگیری الفاظ شیرین و شیوا همراه با ملاطفت(یونس، آیه 71؛ طه، آیه 44)، ترک ترشرویی(عبس، آیات 1 تا 11)،  بهره‌گیری از آیات و نشانه‌های قابل فهم(یونس، آیه 71)، هشدار مناسب و لازم و کافی با توجه به اهمیت موضوع(طه،  آیه 44)، بهره‌گیری از قصه  و داستان(هود، آیه 120) و مانند آنها. همچنین بهره‌گیری از فلسفه احکام و تذکر نسبت به اهداف آن(بقره، آیات 231 و 232؛ نور، آیه 27؛ مجادله، آیه 3)، استفاده از مثل و مثال(نور، آیه 34)، بیان سرگذشت اقوام گذشته(همان)، بیان حکمت و فلسفه آن(بقره، آیاه 231)،بهره‌گیری از ابزارهای شنیداری و دیداری (حاقه، آیه 12)، یادآوری نعمت‌ها(بقره، آیه 231)، بازگو کردن عواقب وخیم اعمال و گفتار ناشایست(همان)، ترساندن از شقاوت در صورت مخالفت(اعلی، آیات 9 و 11)، همراهی و استفبال از مخاطب موعظه در مجالس(عبس، آیات 1 تا 4)، تشویق به اندیشه و تفکر در جهان آفرینش
(یونس، آیه 3؛ سجده، آیه 4) از دیگر اموری است که در موعظه باید مورد اهتمام قرار داد. افراد آشنا و نزدیک به فرهنگ و زبان، بهتر می‌توانند یکدیگر را موعظه کنند؛ از همین رو حضرت لقمان(ع) به موعظه فرزندش می‌پردازد(لقمان، آیات 13 تا 19)، یا مؤمن آل فرعون در میان خویشاوند و قوم خویش به موعظه می‌پردازد(قصص، آیه 20) و پیامبران مسئولیت می‌یابند تا در قوم خویش به موعظه بپردازند تا بر اساس اشتراکات فرهنگی و زبان مشترک بتوانند تاثیرگذار باشند.(شعراء، آیه 124؛ غافر، آیات 53 و 54) از نگاه قرآن برای تاثیرگذاری مثبت موعظه گاه لازم است علنی و آشکار باشد، و گاهی دیگر باید از روش پنهانی بهره گرفت.(نساء، آیات 61 و 63)
زمینه‌های پذیرش موعظه 
موعظه زمانی تاثیر می‌گذارد که در مخاطب شرایط پذیرش و قبولی موعظه وجود داشته باشد؛ زیرا اگر کسی شرایط پذیرش را نداشته باشد، بهترین و برترین شیوه‌های موعظه نیز تاثیری نخواهد گذاشت.  از نظر قرآن، شخصی موعظه‌پذیر است که دارای شرایط زیر باشد: ایمان و باورهای دینی
(بقره، آیه 232؛ نور، آیه 17)، تقواپیشگی(بقره، آیات 65 و 66؛ مائده، آیه 46)، خشیت و خوف از خدا(طه، آیه 3) توجه به خدا و خاستگاه قرآن(دخان، آیه 58)، تفکر و تعقل در نشانه‌های قدرت الهی(ق، آیات 6 تا 10)، روحیه انابه و بازگشت به خدا(ق، آیه 8؛ غافر، آیه 13)، عقل سلیم و حق شنوایی
(ق، آیات 36 و 37)، توجه و عدم غفلت(همان)، مداومت بر تزکیه و تهذیب نفس(عبس، آیات 3 و 4)، توجه به ابتلائات و امتحانات(توبه، آیه 126)، تامل و تفکر در سرنوشت دیگران و عبرت‌گیری(آل عمران، آیات 137 و 138)، اهتمام به تاریخ(بقره، آیات 65 و 66)، اهتمام به پروردگاری(یونس، آیه 57)، یادآوری دوزخ و احوال آن(مدثر، آیات 37 تا 31)، توجه و تذکر نسبت به کیفرهای دیگران (بقره، آیات 65 و 66)، داشتن تقوا و رسیدن به مقام متقین(بقره، آیات 65 و 66)، رسیدن به مقام مؤمنین(هود، آیه 120)، داشتن خواست و اراده برای پذیرش و تغییر صحیح(مزمل، آیه 19؛ انسان، آیه 29)، بهره‌گیری از تعقل و قرار گیری در مقام اولوا الالباب(بقره، آیه 44)، روحیه پند و حق جویی(زمر، آیات 9 و 20)، روحیه بندگی خدا.(فرقان، آیات 63 و 73)
کسانی که موعظه را می‌پذیرند نشان می‌دهند که انسان‌های خردمند غیر جاهل(زمر، آیه 9)، متاثر از انذارها و هشدارها(اعراف، آیات 62 و 63) و مانند آنها هستند.
البته آثاری برای این موعظه پذیری آنان است که از جمله می‌توان به: دستیابی به خیر و سعادت(نساء، آیه 66)، چشم پوشی از خطا و عفو و گذشت(بقره، آیه 275)، راهیابی به قرب الهی در بهشت(انعام، آیات 126 و 127) و مانند آنها اشاره کرد.
مصادیق و موارد موعظه
موعظه‌گر لازم است پندهایی را ارائه دهد که برای سعادت دنیوی و اخروی مخاطب، سازنده و مفید و ارزشمند باشد و او را از دوزخ برهاند و به بهشت سعادت ابدی برساند. از همین رو خدا در قرآن، موعظه کردن در زمینه‌های زیر را تجویز می‌کند: احسان و نیکی به والدین(نحل، آیه 90)، انفاق به خویشاوندان(همان)، اهتمام به اوامر و نواهی الهی(همان)، پرداخت حقوق خویشاوندان(همان)، پرهیز از ظلم (همان)، پرهیز از منکرات (همان)، احکام الهی و قوانین شریعت(بقره، آیه 275)، ادای امانت به صاحبان آن خواه امانت مادی و خواه معنوی چون خلافت و ولایت و امامت و حکومت (نساء، آیه 58)، گواهی و استشهاد دو شاهد عادل بر امر طلاق یا رجوع (طلاق، آیه 2)، استقامت بر دین(هود، آیات 112 و 114)، رعایت اعتدال در امور حتی راه رفتن(لقمان، آیات 13 تا 19)، اقامه نماز روزانه(همان؛ هود، آیه 114)، امر به معروف و نهی از منکر(لقمان، آیات 13 تا 17)، جداسازی بیع و ربا(بقره، آیه 275)، پرهیز از تفاخر و فخرفروشی(لقمان، آیات 13 تا 18)، اجتناب از تکبر(همان)، اجتناب از گرایش به ستمگران(هود، آیات 113 و 114)، پرهیز از جهل عقلی و علمی(هود، آیه 46)، پرهیز از رباخواری (بقره، آیه 275)، پرهیز از شرک(لقمان، آیه 13)، پرهیز از طغیان(هود، آیات 112 و 114)، ترغیب به تقوای الهی(اعراف، آیه 26)، ترغیب به تواضع و فروتنی در برابر مردم(لقمان، آیات 13 تا 18)، توجه به نظارت دقیق الهی بر اعمال انسان‌ها و هوشیاری نسبت به آن(همان)، پرهیز از شایعه و دامن‌زدن به آن(نور، آیات 11 و 17)، رفتارهای شایسته با دیگران از جمله همسران مطلقه(بقره، آیه 231)، یادآوری نعمت‌های الهی(اعراف، آیه 26)، صبر بر سختی‌ها و شداید(لقمان، آیات 13 تا 17)، مراعات عدالت در رفتار و حکم و حکومت (نساء، آیه 58؛ نحل، آیه 90)، اهتمام به قرآن و آموزه‌های وحیانی آن(بقره، آیه 231)، قیام خالصانه برای خدا(سباء، آیه 46)، کاستن از صدای بلند(لقمان، آیات 13 و 19) و مانند آنها. با نگاهی به این موارد و زمینه‌ها می‌توان گفت که از نظر قرآن، انسان‌ها باید در موعظه به اموری توجه دهند که از مصادیق امور ارزشی است و انسان را به سوی فضائل سوق می‌دهد و به سعادت  دنیوی و اخروی می‌رساند و از رذائل باز می‌دارد و از دوزخ می‌رهاند.
علل عدم پذیرش موعظه و آثار آن
کسانی که دارای شرایط پیش گفته در پذیرش موعظه نباشند، اگر پیامبران و موعظه‌گران بهترین و برترین استدلال و برهان را بیاورند و از بهترین روش‌ها و تاثیرگذارترین شیوه‌ها بهره گیرند، کسی که گرفتار سنگدلی و قساوت قلب است یا گرایش به کفر و نفاق و شرک دارد، هرگز ایمان نمی‌آورد و موعظه هیچ تاثیری در او ندارد.  برخی از مردم احساس می‌کنند که اصلا نیازی به موعظه ندارند(عبس، آیات 3 تا 5)، در حالی که پیامبر(ص) نیز به ابوذر می‌فرمود: عظنی؛ مرا موعظه کن! زیرا تذکر و یادآوری امور نیک و بازداری از امور زشت همواره امری ارزشی است و انسان به سبب گرفتاری در دام غفلت و فراموشی نیاز به موعظه دارد. البته انسانی که موعظه می‌کند مانند ابوذر خود در مقام موعظه متذکر می‌شود و متاثر از موعظه و محتوای آن خواهد بود. پس موعظه برای هر دو سویه موعظه مفید و سازنده است؛ اما وقتی کسی موعظه پذیر نیست و اراده کرده که موعظه را نپذیرد و متاثر از آن عمل و رفتار نکند، کاری با او نمی‌شود کرد تا موعظه پذیر باشد. 
البته مؤمنان باید همواره در جامعه اقدام به موعظه کنند و ترک موعظه نداشته باشند؛ زیرا اگر موعظه انجام نشود، ترک واجبی کرده‌اند که آن امر به معروف و نهی از منکر در قالب موعظه است. کسی که تارک این واجب الهی باشد، خود به عنوان اهل سکوت و تارک واجب مواخذه و عذاب می‌شود، چنان‌که ساکتین در داستان اصحاب السبت و اصحابی که گرفتار همان عذاب شدند که قانون شکنان با ماهیگیری در روز شنبه بدان گرفتار شدند؛ زیرا خدا می‌فرماید که جز آمران به معروف و ناهیان از منکر که در مقام موعظه بر آمدند، دو گروه دیگر یعنی ساکتین و گناهکاران را به عذاب مسخ گرفتار و تبدیل به میمون کرد.(اعراف، آیات 163 تا 165) پس احتمال بی‌تاثیری موعظه در همه موارد موجب سقوط تکلیف نیست و نمی‌توان به ادعای عدم تاثیرگذاری یا عدم تاثیرپذیری، مسئولیت اجتماعی را انجام نداد و سکوت پیشه کرد و بر مؤمنان است تا به تکلیف عمل کنند؛ چرا که هیچ وظیفه‌ای جز انجام تکلیف و بیان موعظه ندارند و عدم سیطره بر دیگران در این ساحت، موجب رفع تکلیف نیست(غاشیه، آیات 21 تا 36)؛ از همین رو پیامبر(ص) با آنکه هیچ سیطره‌ای بر مشرکان و کافران نداشت، ولی باز از موعظه دست بر نمی‌داشت.(غاشیه، آیات 21 تا 26)
نپذیرفتن موعظه‌های خدا موجب گرفتاری در دوزخ و عذاب جاودانه آن(بقره، آیه 275) و روسیاهی در قیامت و فرجام زشت خواهد بود.(عبس، آیات 5 تا 41) کسانی که موعظه‌های الهی از سوی پیامبر(ص) را نمی‌پذیرند، گرفتار شقاوت هستند(اعلی، آیات 9 و 11) و راهی برای فرار از عذاب نیست.(غاشیه‌، آیات 21 تا 26) بنابراین هر کسی در دنیا موعظه را نپذیرد و بدان بی‌توجهی کند، خود را گرفتار خشم الهی کرده و در روز قیامت ضمن بازخواست، گرفتار عذاب‌های الهی از جمله دوزخ می‌شود.(همان)