زلال بصیرت (۲۸) - یک ماه مالامال از اطاعت و عبادت(1) ۱۳۹۳/۰۴/۱۸
«عبادت» در فارسی به معناى «پرستش» و از ماده «عبد» است. شاید بندگى مفهوم روشنتری از این دو واژه باشد. براساس تعالیم فرهنگ دینی و اسلامی، اگر انسان كارى انجام بدهد كه مفاد و مضمون آن اظهار بندگى در پیشگاه خدا باشد، عبادت به حساب میآید. اولین چیزى كه عبادت، آن را القاء كرده و نشان مىدهد، آن است كه انسان با عبادت مثل نماز، ركوع، سجده، و عبادات دیگر اظهار بندگى میكند. آیا طبیعت عبادات خود به خود نشانه بندگى است یا اینكه احتیاج به جعل و قرارداد و اعتبار دارد؟ بعید نیست كه این عبادات بدون اعتبار و جعل نباشد، گو اینكه یك نوع گرایشهاى فطرى نیز در آنها وجود دارد.
در همه اقوام و ملل اگر بررسى بشود، در مقام احترام به دیگران، یك نوع خم كردن سر وجود دارد. گاه این كار تا حد ركوع نیز مىرسد و پس از آن به سجده روى خاك منتهی میشود كه دیگر نهایت خضوع است. مفاد اولیه این اعمال، چیزى جز اظهار بندگى نیست. نمونه بارز آن در شریعت اسلام نماز است. ولى بعضى امور در شکل نخستین آن به معنای بندگی نیست امّا انسان مىتواند آن كار را به قصد اظهار بندگى انجام داده و با نیّت انسان به صورت عبادت در بیاید. هر كار خوبى كه خداپسند است و خدا آن را دوست دارد؛ اگر براى اطاعت خدا و تقرب به خدا انجام پذیرد، به عنوان عبادت به معناى عام پذیرفته میشود. یك نوع از عبادت فقط براى بندگى و اظهار بندگى وضع شده و نوع دیگر آن به اصطلاح، عبادت توسلى است که مىتوانیم با قصد تقرب به صورت عبادت آن را انجام دهیم. مثلاً نیكی و احسان به والدین به معنای خداپرستی و عبادت نیست. كفار نیز مىتوانند به والدین احسان داشته باشند و این كار برای كفّار عبادت به حساب نمیآید. اگر كسى خدا را قبول داشت و دانست كه احسان به والدین مطلوب خداست و خدا دوست دارد و این كار را براى اطاعت خدا انجام داد (نه تنها براى عاطفه پدر و فرزندى) این كار عبادت مىشود، به این نوع كار «توسلى» گفته مىشود كه با قصد تقرب به صورت عبادت درمیآید. این دو اطلاق براى «عبادت» است.
اطاعت از عبادت وسیعتر است
اما «اطاعت» از «عبادت» نیز وسیعتر است و حتى از كارهاى قربى و توسلى نیز، كه ممكن است به صورت عبادت در بیاید، گستردهتر است. همین كه رفتار انسان موافق امر خدا و دستور خدا باشد و مخالف امر و نهى او نباشد، اطاعت به شمار میآید. انجام همه واجبات توسلى، اطاعت است، حتی اگر قصد تقرب نیز در آن نباشد. ترك همه محرمات اطاعت است، حتی اگر قصد عبادت هم در آن نباشد، مصداق طاعت است، تا جایی كه انجام كارهاى مباح كه برای آن از طرف خدای متعال امر و نهى تعلق نگرفته است، نیز اطاعت به حساب میآید. پس دایره اطاعت وسیعتر از دایره عبادت است. عبادت یا محدود به اظهار بندگى است، یا اگر امر توسلى نیز باشد با قصد تقرب، عبادت مىشود. البته گاهى مطلق اطاعت نیز، عبادت نامیده مىشود. برخی گفتهاند در آیه شریفه «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْكُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ»(1) این بخش از آیه كه میگوید «لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ»؛ به معنای «أن لا تطیعوا الشیطان» است. چرا كه در طول تاریخ، عبادت شیطان به قصد قربت، امر نادری است. امروزه كسانى به شیطانپرستی معروفند که در اوج بى بند و بارى و فسق و فجورند. به یک معنا، تنها به كسی میشود گفت شیطان را عبادت میكند كه واقعاً مقام الوهیت را براى شیطان قائل بشود و از او اطاعت بكند، چون او را «اله» مىداند. ولی منظور از «لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ» تنها این نیست كه كسى به قصد الوهیت اطاعت شیطان بكند بلکه هر اطاعتی از شیطان، مصداق عبادت شیطان است؛ یعنى هر چه مطابق امر الهى نباشد، اطاعت و عبادت شیطان است. علاوه بر این بعضی گفتهاند «أَنِ اعْبُدُونِی»(2) نیز به معنای اطاعت است، نه تنها عبادت به معناى خاص.
تفاوت عبادت انسان با سایر موجودات
اگر دستگاه آفرینش به منزله یك درخت تلقى شود، میوه این درخت وجود انسان است.دراین عالم همه چیز تسبیح خدا مىگوید: «یُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ»(3) اما تسبیح اولیاء خدا با تسبیح سنگریزه بسیار متفاوت است. موجودى كه رفتار او از سر آگاهى است و در مقابل انگیزههاى مختلف، انگیزه اطاعت را انتخاب مىكند و سایر انگیزهها را بر اراده خدا ترجیح نمیدهد، با موجودات دیگرى كه به طور طبیعى بندگى و تسبیح خدا را بجا میآورند، خیلى متفاوت است. عبادت انسانی كه بر اساس درك زیبایىها و حكمتهاى عالم خلقت به احساس خضوع و خشوع در مقابل خدا بینجامد، بسیار با عبادت دیگر موجودات تفاوت دارد.
انسان در واقع ثمره درخت آفرینش است و میوه و نتیجه بودن او براى این عالم به این است كه خدا را بشناسد و با او ارتباط برقرار كند. كمال حقیقى انسان جز در سایه بندگى خدا پیدا نمىشود. انسان گُل سرسبد عالم آفرینش است و كمال او در خداپرستی و ارتباط با خداست. اگر انسان بندگى خود را درك كند نهایت زیبایى این درخت ظهور خواهد كرد. اگر چنین دركی نباشد بوستانى است كه نهالهایى در آن كاشتهاند، ولى هنوز شكوفه و میوه نداده است، این بوستان وقتى زینتدار مىشود كه این شكوفههای رنگارنگ خوشعطر و میوههای مفید در آن ظاهر شود و مشام و كام انسانها را شادی بخشد. اطاعت و عبادت خدا، گلهاى هستى است. با این دیدگاه ماه رمضان اگر پر از عبادت باشد، بوستانى سراسر گل و شكوفه است. اما اگر انسانها عبادتى انجام ندهند، درختى وجود دارد اما میوه ندارد. بوتههاى گلى هست، اما گلهاى رنگارنگ ندارد.
شب زندهداری و اظهار ذلت
امام سجاد(ع)در دعای ورود به ماه رمضان مىفرماید خدایا در روزهای این ماه، ما را یاری فرما تا روزه بگیریم و در شبهای آن به ما عنایت نما تا نماز را به پا داشته و در مقابل تو، خشوع داشته باشیم و در پیشگاه تو تضرع و زارى و اظهار ذلت كنیم. هر كار خوبى كه انجام مىگیرد، باید با كمك و توفیق الهى باشد. در این دعا درباره روز چیزی جز توفیق گرفتن روزه، درخواست نكرده اما درباره شب فرموده: «أَعِنَّا فِی لَیْلِهِ عَلَى الصَّلاهًِْ وَ التَّضَرُّعِ إِلَیْكَ، وَ الْخُشُوعِ لَكَ، وَ الذِّلَّهًْ بَیْنَ یَدَیْكَ»؛ در این فراز از دعا درباره شب چند مفهوم را ذكر كرده: «نماز»، «عبادت»، «تضرع»، «زارى» و «ذلت». حكمت تفاوت تعبیرهایى كه برای روز و شب ماه رمضان به كار رفته چیست؟ شاید اختلاف آن برمیگردد به قرآن. در سوره مزمل تصریح شده است كه بین روز و شب تفاوت وجود دارد: «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّیْلَ إِلاّ قَلِیلاً * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلاً * أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً»(4)، نصف شب یا دو ثلث شب را، كمتر یا بیشتر، از بستر خود برخیز و عبادت كن «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً». سپس توضیح مىدهد: «إِنَّ ناشِئَهًَْ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلاً * إِنَّ لَكَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَوِیلاً»(5). در این آیه خداوند بین روز و شب فرق گذاشته و مىگوید در روز انسان تلاش و تكاپوى زیادى دارد. تعبیر «سَبْح» نیز به كار رفته كه به معنى شنا كردن است. در مورد هر تلاشى این واژه به كار مىرود. گویا زندگی و دنیا تشبیه شده به یك دریایى كه انسان همچون یك شناور یا شناگر در آن مىافتد و شنا مىكند. انسان براى بقاى خود و نسل خود یك كارهایى دارد كه در طول روز باید برای آنها تلاش نماید. این تدبیر و تقدیر الهى درباره روز است. اگر چه انسان باید در طول روز هم به عبادت و تسبیح خداوند بپردازد و در بین تلاشهای روزانه فراوان ذكر خدا را بگوید:«اذْكُرُوا اللّهَ كَثِیراً»(6) و به تعبیر دیگر «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ... بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ»(7)؛ «سَبِّحُوا بُكْرَهًْ وَ عَشِیًّا»(8)؛ در كل روز باید به یاد خدا باشد، اما در روز خواه ناخواه انسان با عوامل مختلفى برخورد نموده و برای او احساسات و ادراكات حسى پیدا مىشود كه او را منفعل میسازد و در عبادت به صورت كامل تمركز ندارد. انسان نمیتواند در روز عبادت را با تمركز كامل انجام بدهد و بیشتر عوامل احساسى و سطحى در آن مؤثر است؛ مثل دریایى كه روى آن موج برمىدارد. موجهاى روى دریا غیر از عمق دریاست. كارهایى را كه انسان در روز انجام مىدهد در سطح روح انسان اثر گذاشته و به عمق روح كمتر اثر مىگذارد؛ مگر برای كسانى كه ملكاتى كسب كرده باشند.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدى(دامت بركاته) در دفتر رهبر معظم انقلاب؛ قم ؛6 /7 /1387.
___________________________________
(1) یس / 60. (2) یس / 61. (3) جمعه / 1. (4) مزمل / 1-4.
(5) مزمل / 6-7. (6) احزاب / 41. (7) اعراف / 205. (8) مریم / 11.
اطاعت از عبادت وسیعتر است
اما «اطاعت» از «عبادت» نیز وسیعتر است و حتى از كارهاى قربى و توسلى نیز، كه ممكن است به صورت عبادت در بیاید، گستردهتر است. همین كه رفتار انسان موافق امر خدا و دستور خدا باشد و مخالف امر و نهى او نباشد، اطاعت به شمار میآید. انجام همه واجبات توسلى، اطاعت است، حتی اگر قصد تقرب نیز در آن نباشد. ترك همه محرمات اطاعت است، حتی اگر قصد عبادت هم در آن نباشد، مصداق طاعت است، تا جایی كه انجام كارهاى مباح كه برای آن از طرف خدای متعال امر و نهى تعلق نگرفته است، نیز اطاعت به حساب میآید. پس دایره اطاعت وسیعتر از دایره عبادت است. عبادت یا محدود به اظهار بندگى است، یا اگر امر توسلى نیز باشد با قصد تقرب، عبادت مىشود. البته گاهى مطلق اطاعت نیز، عبادت نامیده مىشود. برخی گفتهاند در آیه شریفه «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْكُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ»(1) این بخش از آیه كه میگوید «لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ»؛ به معنای «أن لا تطیعوا الشیطان» است. چرا كه در طول تاریخ، عبادت شیطان به قصد قربت، امر نادری است. امروزه كسانى به شیطانپرستی معروفند که در اوج بى بند و بارى و فسق و فجورند. به یک معنا، تنها به كسی میشود گفت شیطان را عبادت میكند كه واقعاً مقام الوهیت را براى شیطان قائل بشود و از او اطاعت بكند، چون او را «اله» مىداند. ولی منظور از «لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ» تنها این نیست كه كسى به قصد الوهیت اطاعت شیطان بكند بلکه هر اطاعتی از شیطان، مصداق عبادت شیطان است؛ یعنى هر چه مطابق امر الهى نباشد، اطاعت و عبادت شیطان است. علاوه بر این بعضی گفتهاند «أَنِ اعْبُدُونِی»(2) نیز به معنای اطاعت است، نه تنها عبادت به معناى خاص.
تفاوت عبادت انسان با سایر موجودات
اگر دستگاه آفرینش به منزله یك درخت تلقى شود، میوه این درخت وجود انسان است.دراین عالم همه چیز تسبیح خدا مىگوید: «یُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ»(3) اما تسبیح اولیاء خدا با تسبیح سنگریزه بسیار متفاوت است. موجودى كه رفتار او از سر آگاهى است و در مقابل انگیزههاى مختلف، انگیزه اطاعت را انتخاب مىكند و سایر انگیزهها را بر اراده خدا ترجیح نمیدهد، با موجودات دیگرى كه به طور طبیعى بندگى و تسبیح خدا را بجا میآورند، خیلى متفاوت است. عبادت انسانی كه بر اساس درك زیبایىها و حكمتهاى عالم خلقت به احساس خضوع و خشوع در مقابل خدا بینجامد، بسیار با عبادت دیگر موجودات تفاوت دارد.
انسان در واقع ثمره درخت آفرینش است و میوه و نتیجه بودن او براى این عالم به این است كه خدا را بشناسد و با او ارتباط برقرار كند. كمال حقیقى انسان جز در سایه بندگى خدا پیدا نمىشود. انسان گُل سرسبد عالم آفرینش است و كمال او در خداپرستی و ارتباط با خداست. اگر انسان بندگى خود را درك كند نهایت زیبایى این درخت ظهور خواهد كرد. اگر چنین دركی نباشد بوستانى است كه نهالهایى در آن كاشتهاند، ولى هنوز شكوفه و میوه نداده است، این بوستان وقتى زینتدار مىشود كه این شكوفههای رنگارنگ خوشعطر و میوههای مفید در آن ظاهر شود و مشام و كام انسانها را شادی بخشد. اطاعت و عبادت خدا، گلهاى هستى است. با این دیدگاه ماه رمضان اگر پر از عبادت باشد، بوستانى سراسر گل و شكوفه است. اما اگر انسانها عبادتى انجام ندهند، درختى وجود دارد اما میوه ندارد. بوتههاى گلى هست، اما گلهاى رنگارنگ ندارد.
شب زندهداری و اظهار ذلت
امام سجاد(ع)در دعای ورود به ماه رمضان مىفرماید خدایا در روزهای این ماه، ما را یاری فرما تا روزه بگیریم و در شبهای آن به ما عنایت نما تا نماز را به پا داشته و در مقابل تو، خشوع داشته باشیم و در پیشگاه تو تضرع و زارى و اظهار ذلت كنیم. هر كار خوبى كه انجام مىگیرد، باید با كمك و توفیق الهى باشد. در این دعا درباره روز چیزی جز توفیق گرفتن روزه، درخواست نكرده اما درباره شب فرموده: «أَعِنَّا فِی لَیْلِهِ عَلَى الصَّلاهًِْ وَ التَّضَرُّعِ إِلَیْكَ، وَ الْخُشُوعِ لَكَ، وَ الذِّلَّهًْ بَیْنَ یَدَیْكَ»؛ در این فراز از دعا درباره شب چند مفهوم را ذكر كرده: «نماز»، «عبادت»، «تضرع»، «زارى» و «ذلت». حكمت تفاوت تعبیرهایى كه برای روز و شب ماه رمضان به كار رفته چیست؟ شاید اختلاف آن برمیگردد به قرآن. در سوره مزمل تصریح شده است كه بین روز و شب تفاوت وجود دارد: «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّیْلَ إِلاّ قَلِیلاً * نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلاً * أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً»(4)، نصف شب یا دو ثلث شب را، كمتر یا بیشتر، از بستر خود برخیز و عبادت كن «وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً». سپس توضیح مىدهد: «إِنَّ ناشِئَهًَْ اللَّیْلِ هِیَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِیلاً * إِنَّ لَكَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَوِیلاً»(5). در این آیه خداوند بین روز و شب فرق گذاشته و مىگوید در روز انسان تلاش و تكاپوى زیادى دارد. تعبیر «سَبْح» نیز به كار رفته كه به معنى شنا كردن است. در مورد هر تلاشى این واژه به كار مىرود. گویا زندگی و دنیا تشبیه شده به یك دریایى كه انسان همچون یك شناور یا شناگر در آن مىافتد و شنا مىكند. انسان براى بقاى خود و نسل خود یك كارهایى دارد كه در طول روز باید برای آنها تلاش نماید. این تدبیر و تقدیر الهى درباره روز است. اگر چه انسان باید در طول روز هم به عبادت و تسبیح خداوند بپردازد و در بین تلاشهای روزانه فراوان ذكر خدا را بگوید:«اذْكُرُوا اللّهَ كَثِیراً»(6) و به تعبیر دیگر «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ... بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ»(7)؛ «سَبِّحُوا بُكْرَهًْ وَ عَشِیًّا»(8)؛ در كل روز باید به یاد خدا باشد، اما در روز خواه ناخواه انسان با عوامل مختلفى برخورد نموده و برای او احساسات و ادراكات حسى پیدا مىشود كه او را منفعل میسازد و در عبادت به صورت كامل تمركز ندارد. انسان نمیتواند در روز عبادت را با تمركز كامل انجام بدهد و بیشتر عوامل احساسى و سطحى در آن مؤثر است؛ مثل دریایى كه روى آن موج برمىدارد. موجهاى روى دریا غیر از عمق دریاست. كارهایى را كه انسان در روز انجام مىدهد در سطح روح انسان اثر گذاشته و به عمق روح كمتر اثر مىگذارد؛ مگر برای كسانى كه ملكاتى كسب كرده باشند.
سخنرانی آیتالله مصباح یزدى(دامت بركاته) در دفتر رهبر معظم انقلاب؛ قم ؛6 /7 /1387.
___________________________________
(1) یس / 60. (2) یس / 61. (3) جمعه / 1. (4) مزمل / 1-4.
(5) مزمل / 6-7. (6) احزاب / 41. (7) اعراف / 205. (8) مریم / 11.