سعید مستغاثی
ابراهيم گلستان در هنگام نمايش فيلم با هيچ نشريه ايراني گفتوگو نكرد و تنها مصاحبه انجام شده با وي در صفحه هنري كيهان به تاريخ پنجشنبه 7 بهمن 1344 به چاپ رسيد كه در آن مصاحبه گلستان به جاي پاسخ به سوالات خبرنگار روزنامه كيهان، عينا گفتوگويي را با مجله فيلم كريتيكاي ايتاليا انجام داده بود از روي كاغذ قرائت كرد و عين آن در روزنامه به چاپ رسيد!
اما در آن زمان نظرهاي مخالف متعددي درباره «خشت و آينه» در مطبوعات به چاپ رسيد. كامران شيردل (مستند ساز قدیمیسینمای ایران) در گفتوگويي با جمال اميد گفت:
«... يكي از بدترين نمونههاي سوءتفاهم آن است كه شخص در مورد خود و ارزشهاي خود دچار سوءتفاهم گردد. «خشت و آينه» زاييده يكچنين سوءتفاهمي بود و گذشته از آنكه سودي در بر نداشت عواقب تلخي هم به جاي گذاشت... عيب اصلي كار اين است كه گلستان فاقد يكي از اصليترين و برجستهترين صفات يك هنرمند واقعي است كه بهخصوص در كار يك فيلمساز بايد به منتهي درجه وجود داشته باشد و آن نداشتن يك احساس اتوكراتيك است. بهخصوص كه او ميخواهد مسائل بغرنج و پيچيده اجتماعي را در يك چنان قالبي بيان نمايد و حتي ميخواهد عشق و منتهياليه مسائل اجتماعي-فرهنگي را نتيجه عشق ما، تربيت، احساس و عواطف و عقدهها و سرخوردگيهاي مردم شهر و محيط خود تلقي نمايد و نشان دهد و آنها را به زير ميكروسكوپ دوربين فيلمبرداري خود بكشد. ولي او اين مردم را نميشناسد و احساسش نسبت به آنها گنگ است و حتي نميداند كه دوستشان دارد يا نه؟ اين يكي از دلايل اصلي تيرگي و سستي ساختمان ايدئولوژيك فيلم او و پرسوناژهاي او ميباشد...»
و برخي ديگر از منتقدين نيز معتقد بودند كه فيلم «خشت و آينه» زمينههاي قرار دادن خشتي كج در تاريخ سينماي ايران بود كه بسياري از فيلمهاي به اصطلاح انتلكتوئلي و روشنفكري و ظاهرا هنري دو-سه دهه بعد از آن با نيمنگاهي به «خشت و آيینه» توليد شدند و بر پرده رفتند. فيلمهايي كه به مخاطب اهميت چنداني نداده و به قول جمال اميد۱ بيشتر براي بحث و جنجالهاي محفلي و روشنفكري مناسب به نظر ميآمدند. چنانچه در مورد همين فيلم «خشت و آينه» بيش از همه، خود ابراهيم گلستان، جار و جنجال به راه انداخت.
در «خشت و آیینه»، آدمهای اصلی قصه، انسانهای بی هویت و بیریشهای نشان داده میشدند که در دنیایی تاریک و سیاه، دست و پا میزنند. بچهای که توسط آدم بخت برگشته دیگری در تاکسی جا گذارده میشود، مثالی از گذشته همین آدمهاست. آدمهایی که در پرورشگاه و در میان دیگر کودکان بی سرپرست، رشد کرده و بزرگ شده و سایه پدر و مادر و خانواده را تجربه نکرده اند.
صحنه کافه فیلم که گروهی از شبه روشنفکران مشغول حرف و بحث هستند، تصویری دیگر از همین آدمها به نظر میآید.آدمهایی که درجنگل بیهویتی جامعه، گویا هژمونی و تافته جدا بافته بودن خود را به جامعه تحمیل میکنند. صحنه معروفی که گویا در برخی دیگر فیلمهای شبه روشنفکری هم تکرار شده است(از جمله در فیلم «آرامش در حضور دیگران» ساخته ناصر تقوایی که به نوعی دیگر، پلشتیهای جامعه را نمایش میدهد) و در آن بازیگرانی مانند پرویز فنی زاده و جلال مقدم هم حضور دارند.
حکایتهای متناقض از موج نو
موج نو سینمای ایران حکایتهای متفاوت و بعضا متناقضی دارد که حتی پیرامون آن داستان پردازیها و افسانه سراییهای متعددی هم شده است. اینکه اصلا موج نو سینمای ایران در واقع تقلیدی از موج نو سینمای فرانسه بود که حدود یک دهه قبلش اتفاق افتاده و حتی عنوانش را از آن وام گرفته بود، موضوعی نیست که امروز قابل تردید باشد. به هرحال افرادی هم که امروز پدران موج نو سینمای ایران خوانده میشوند، هریک به نوعی عشقِ فیلم فرانسوی آن هم از نوع موج نوی آن یعنی فیلمهای آلن رنه و ژان لوک گدار و ژان پی یر ملویل و فرانسوا تروفو و ... بودند.
کسانی مانند ابراهیم گلستان (از عوامل رسانه ای انگلیس) که به طور مستقل پرونده ای کامل برای معرفی و شناخت میطلبد و فرخ غفاری (از وابستگان دربار پهلوی) که البته در زمینه سینما و فیلمسازی چندان موفق نبود.
در واقع اگر سینمای فیلمفارسی به نوعی از لحاظ مالی مستقل بود و به طور مستقیم از موسسات دولتی تغذیه نمیشد اما سینمای موج نو، کاملا وابسته به مراکز قدرت دوران طاغوت تعریف گردید. وزارت به اصطلاح فرهنگ و هنر شاه (که در راسش مهرداد پهلبد، شوهر دوم شمس پهلوی قرار داشت)، تل فیلم وابسته به رادیو و تلویزیون به اصطلاح ملی ایران (که ریاستش با رضا قطبی پسر دایی فرح دیبا، همسر سوم محمد رضا بود)، کانون به اصطلاح پرورش فکری کودکان و نوجوانان (که مدیریتش با لیلی امیر ارجمند یار غار فرح دیبا بود)، شرکت گسترش صنایع سینمای ایران (به مدیریت اشرف پهلوی و همسر سومش مهدی بوشهری پور به عنوان رئیس هیئت مدیره فستیوالهای سینمایی) و برخی کانونهای وابسته به دربار مانند کانون سینماگران به اصطلاح پیشرو (که امثال بهمن فرمان آرا، مدیر تولید شرکت سینمایی اشرف، آن را مدیریت میکردند)، حامیان اصلی همین سینمای موسوم به موج نو به شمار میآمدند که برخی از مطرح ترین آثار این موج را در طی سالهای اواخر دهه 40 تا اواسط دهه 50 تولید نموده یا برایش سرمایه گذاری کردند.
از آن میان میتوان به «چشمه» (آربی آوانسیان – تل فیلم)، «بی تا» (هژیر داریوش – تل فیلم)، «آرامش در حضور دیگران» (ناصر تقوایی – تلفیلم)،«یک اتفاق ساده» (سهراب شهید ثالث – وزارت فرهنگ و هنر)، «شازده احتجاب» (بهمن فرمان آرا – تل فیلم)، «طبیعت بیجان» (سهراب شهید ثالث – تلفیلم و کانون سینماگران پیشرو)، «غزل» (مسعود کیمیایی – تل فیلم و کانون سینماگران پیشرو)،«ملکوت»(خسرو هریتاش – شرکت گسترش صنایع سینمایی)، «شطرنج باد» (محمد رضا اصلانی – شرکت گسترش صنایع سینمایی)، «دایره مینا» (داریوش مهرجویی – تل فیلم و وزارت فرهنگ و هنر و کانون سینماگران پیشرو)، «گزارش»(عباس کیارستمی–شرکت گسترش صنایع سینمایی)، «سفر سنگ» (مسعود کیمیایی – وزارت فرهنگ و هنر)، «کلاغ» ( بهرام بیضایی –شرکت گسترش صنایع سینمایی)، «سایههای بلند باد» ( بهمن فرمان آرا – تل فیلم و وزارت فرهنگ و هنر ) و ... اشاره کرد.
فیلمهای دولتی شبه روشنفکری
متاسفانه در اغلب تحلیلهای کارشناسان و مسئولان و منتقدان سینما، اغلب فیلمهای تولید شده در «تل فیلم » مرکز تولید فیلمهای سینمایی تلویزیون شاهنشاهی را «از جمله فیلمهای آوانگارد و پیشرو دوران خود» دانسته و آنها را دارای وجوه برتر سینمایی با ابعاد اجتماعی در شکل معترض و انتقادی ارزیابی مینمایند!! در اینجا واقعا جای سوال وجود دارد که کدام یک از فیلمهای تولید «تل فیلم» ، آثاری اجتماعی با ظاهر اعتراضی و انتقادی بودند؟
آیا فیلم «بی تا» ساخته هژیر داریوش که مخلوطی از همان فیلمفارسی مبتذل همراه با آروغهای روشنفکری بود، چنین ویژگیهایی داشت؟ یا فیلم «سیاوش در تخت جمشید» فریدون رهنما که اثری انتزاعی به نظر میرسید با تقلیدی از فیلمسازان فرانسوی مانند ژان کوکتو؟! که در همان زمان یکی از نشریات مهم سینمایی در باره اش نوشت :
«...فیلم از کوچکترین دید سینمایی برخوردار نیست. روایتی است که فقط در ذهن سازنده آن نقش پذیر بوده ، نه تماشاگری که به مشاهده سینما راغب است...»؟
یا فیلم «چشمه » آربی آوانسیان ۲ که اثری ضد اخلاقی و برعلیه سنتهای جامعه بود، آن هم از سوی فیلمسازی که آنچنان به مخاطبانش تحقیر آمیز مینگریست که حتی برای انتخاب تماشاگرانش، امتحان و آزمون ورودی به عمل میآورد!؟
و یا فیلمهایی مانند «زنبورک » فرخ غفاری و «طبیعت بی جان» سهراب شهید ثالث و «بوف کور» کیومرث درم بخش و «غزل» مسعود کیمیایی و...؟ آیا اینکه این فیلمها توسط تلویزیون دولتی شاهنشاهی تهیه شده و با حمایت وزارت فرهنگ و هنر مهرداد پهلبد، براکران سینماها رفته بودند، با توجه به محتوا و موضوعاتشان، نمیتواند شک و شبهه القاء همان تفکرات بی بند و بارانه غربی و پوچ گرایی روشنفکرنمایانه را اثبات نماید؟ مثلا آن سبکسریها و به سخره گرفتن همه آداب و سنن ایرانی و اسلامیدر فیلم «زنبورک» یا کشاندن مفهوم جوانمردی و پهلوانی به رقابت بر سر تصاحب یک فاحشه در «غزل» یا نمایش رابطه نامشروع با همسر دیگری به عنوان عشق اساطیری در «چشمه»! و یا به تصویر کشاندن یاس فلسفی از کل هستی در «بوف کور»، نمیتواند نشانههایی از همان طرح و برنامه توطئهآمیز برای به فساد و پوچی کشاندن طبقات تحصیلکرده ای باشد که از فیلمفارسی گریزان شده بودند؟
متاسفانه بعضا و در برخی حتی کتابهای اسنادی تاریخ سینمای ایران، همه این محصولات را نشانه وجهه برای سینمای ایران به حساب آورده اند. در همین نوشتهها و کتب، با تکیه بر اقوال نادرست عناصری همچون غلامحسین صالحیار (با سوابق انکار ناپذیر عضویت در حزب توده) و یرواند آبراهامیان (دیگر نویسنده شناخته شده مارکسیست) یا احسان یار شاطر۳ و یا حبیب لاجوردی۴، به این نتیجه میرسند که رژیم شاه به هر نحو با حضور عناصر چپ و مارکسیست و همچنین افکار آنان در سینما مقابله کرده و همواره در صدد تخریب و ضدیت با این نوع تفکرات بوده است! این درحالی است که با اندکی تحقیق در اسناد مختلف تاریخ معاصر ایران میتوان به استفاده ای که رِژیم شاه از همین عناصر چپ و به اصطلاح کمونیست برای مقابله با اسلام و شیعه (به عنوان دشمنان اصلی اش) کرد، پی برد.
امر پوشیده ای نیست که خود فرح دیبا و پسر دایی اش رضا قطبی و برخی دوستان آنها که بعدا در پستهای مختلف فرهنگی و هنری رژیم شاه جای گرفتند (مانند لیلی امیرارجمند که مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد)، همگی از عناصر شناخته شده چپ، سوسیالیست و بعضا در زمان دانشجویی عضو کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور بودند و حتی فرح دیبا در خاطراتش ذکر کرده که به همین دلیل در اوایل دوران دانشجویی برای ورود به کشور، دچار مشکل بوده که با مساعدت دربار، قضیه حل و فصل گردیده است. در واقع رژیم شاه با عناصر و عوامل چپ مشکل چندانی نداشت. تمامیمقابله ای که در طول حاکمیت شاه با نیروهای مارکسیست صورت گرفت، نه به دلیل ایدئولوژی آنها، بلکه به دلیل حساسیت آمریکا بر وابستگی شان به شوروی و تلاش برای باز کردن جای پای ابرقدرت رقیب بود. از همین رو بود که چه شاه و چه فرح نه تنها با چپهای غیر وابسته به شوروی مشکلی نداشتند، بلکه آنها را برای مبارزه با تفکرات اسلامیدر پستهای مختلف قرار میدادند. از جمله دکتر آریان پور مارکسیست که رسما بر ایدئولوژی خود پای میفشرد و در سمت استادی دانشکده منقول و معقول (الهیات) دانشگاه تهران قرار داشت.
توجه کنید که شاه نه تنها گروه مارکسیست پرویز نیکخواه (که ظاهرا در ترور ناموفق وی به تاریخ 21 فروردین 1344 نقش داشتند) را بخشید بلکه برخی آنها از جمله خود نیکخواه را در مهمترین پستهای فرهنگی قرار داد. مثلا پرویز نیکخواه به ریاست واحد تحقیق تلویزیون رسید ، فیروز شیروانلو (که زمانی هم عضو کنفدراسیون بود) بخش سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را راه انداخت، امیر طاهری سردبیر کیهان شد، منوچهر گنجی در کابینههای هویدا و آموزگار حضور پیدا کرد و...
وقتی فیلمفارسی سازها موج نویی میشوند!
اما برای گسترش سینمای به اصطلاح موج نو که دراصل برای تغییر ذائقه تماشاگر سینمای ایران (دلزده از فیلمفارسی)، قرار بود فراگیرتر از چند موسسه دولتی و درباری رسمیحمایت شود، گروهی از تهیه کنندگان و استودیوهای وابسته به رژیم شاه به کمک طلبیده شدند و تولیدکنندگانی که تا دیروز از سردمداران فیلمفارسی به حساب میآمدند، ناگهان و یکشبه تغییر مرام داده، سبک و سیاق هنری پیدا نموده! و به ساخت فیلمهای موج نو دست زدند!!
عباس شباویز (از تولیدکنندگان اصلی جریان موسوم به موج نو) در مصاحبهاش با نگارنده درباره این خط موج نو سواری گفت:
«... موقعیتی که برای من به وجود آمده بود، باعث شد تا در اتحادیه تهیهکنندگان به عنوان دبیر اتحادیه انتخاب شوم. از سوی وزارت فرهنگ و هنر تشویق شده بودیم و نامه آمده بود که هر تهیه کننده ای فیلمیمانند «قیصر» یا «گاو»بسازد، از سوی وزارت فرهنگ تشویق میشود. بنابراین در اتحادیه تصمیم گرفتیم که همه تهیهکنندگان در هر سال باید یک فیلم موج نویی بسازند و واقعاً تشویق و ترغیبشون کردیم و این کار استمرار پیدا کرد. مثلا فیلم «درشکه چی» ساخته شد، آن هم توسط کسی مانند منوچهر صادقپور که از فیلمفارسی سازان قهار بود. در کنار آن ، هژیر داریوش با سرمایه تلفیلم ، فیلم«بی تا»را ساخت. امثال خسرو هریتاش آمدند،هژیر داریوش آمد. خیلی از فیلمسازان نسل جوان وارد صحنه شدند .کیمیایی فیلم بعدی اش را ساخت به نام «بلوچ» که در واقع کار گروهی بود و مهدی میثاقیه، سرمایهاش را گذاشت...»
ــــــــــــــــــــــــ
۱ - از مورخین تاریخ سینمای ایران و از برنامه ریزان جشنوارهها از دوران طاغوت تا جشنوارههای پس از انقلاب .
۲ - نویسنده و کارگردان تئاتر و سینما که از 1347 فعالیتهای خود را در زمینه تئاتر آغاز کرد و از 1341 با فیلم کوتاه «نقاب» یا «ماسک» به کار سینما هم وارد شد. معروفترین فیلم بلند سینمایی او ( و یا در واقع تنها فیلم بلندش) «چشمه» نام داشت که در سال 1351 ساخت ولی مورد استقبال حتی روشنفکران نیز قرار نگرفت.
۳ - احسان یارشاطر، بهایی که به گونه ای خانوادگی در خدمت محفل بهاییان بودند. یارشاطر شاگرد ابراهیم پورداوود از ایدئولوگهای باستان گرایی برای حکومت پهلوی و از عوامل انجمن صهیونیستی به اصطلاح اکابر پارسیان هند به شمار آمده و خود عضو لژ فراماسونری مهر بود.وی سالهاست با کمک محافل صهیونیستی در حال تدوین به اصصلاح فرهنگنامه ای به نام ایرانیکاست که در آن فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامیمورد تحریف شدید محافل ضد فرهنگی صهیونی واقع شده است.
۴- از عناصر وابسته به رژیم شاه که مدیر مرکز ایرانی مطالعات مدیریت در تهران بود و با وقوع انقلاب اسلامیبه خارج کشور گریخت و در آنجا با پول گروهی از سرمایه داران فراری در دانشگاههاروارد به تدوین تاریخ به اصطلاح شفاهی ایران پرداخت.
منوی اصلی
ورود اعضا
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: | 4,581 |
---|---|
بازدید دیروز: | 9,675 |
بازدید هفته: | 46,334 |
بازدید ماه: | 46,334 |
بازدید کل: | 25,033,465 |
افراد آنلاین: | 286 |
اوقات شرعی
اوقات شرعی به وقت زنجان
اذان صبح: | |
---|---|
طلوع خورشید: | |
اذان ظهر: | |
غروب خورشید: | |
اذان مغرب: |
تقویم و تاریخ
چهارشنبه ، ۰۵ دی ۱٤۰۳
Wednesday , 25 December 2024
الأربعاء ، ۲۳ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403 | ||||||
---|---|---|---|---|---|---|
ج | پ | چ | س | د | ی | ش |
7 | 6 | 5 | 4 | 3 | 2 | 1 |
14 | 13 | 12 | 11 | 10 | 9 | 8 |
21 | 20 | 19 | 18 | 17 | 16 | 15 |
28 | 27 | 26 | 25 | 24 | 23 | 22 |
30 | 29 | |||||
آخرین اخبار
پزشکیان در دیدار معاون نخستوزیر روسیه: عزم دولت ایران برای تکمیل راهگذر شمال- جنوب جدی است ۱۴۰۳/۱۰/۰۳ ۰۳/۱۰/۰٤
(58 بازدید)
(58 بازدید)
دریادار تنگسیری: نیروهای مسلح تحت فرمان فرمانده کل قوا آماده صیانت از مرزهای آبی و خاکی هستند ۱۴۰۳/۱۰/۰۳ ۰۳/۱۰/۰٤
(42 بازدید)
(42 بازدید)
اظهارات سؤالبرانگیز همتی درباره نرخ ارز: گرای گرانی از وزارت اقتصاد آقای پزشکیان مراقب باشید ۱۴۰۳/۱۰/۰۳ ۰۳/۱۰/۰٤
(38 بازدید)
(38 بازدید)
رهبر انقلاب پیشبینی کردند: ظهور یک مجموعه شرافتمند در سوریه مثل حزبالله لبنان ۱۴۰۳/۱۰/۰۲ ۰۳/۱۰/۰۳
(81 بازدید)
(81 بازدید)
واکاوی تاریخ سینمای ایران : شبه روشنفکران دولتی و درباری در سینمای ایران ۱۶ / ۷ ۰/ ۱۳۹۵
واکاوی تاریخ سینمای ایران
شبه روشنفکران دولتی و درباری در سینمای ایران