به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 14,658
بازدید دیروز: 24,646
بازدید هفته: 77,220
بازدید ماه: 150,135
بازدید کل: 24,850,162
افراد آنلاین: 91
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
جمعه ، ۲۵ آبان ۱٤۰۳
Friday , 15 November 2024
الجمعة ، ۱۳ جمادى الأول ۱٤٤۶
آبان 1403
جپچسدیش
4321
111098765
18171615141312
25242322212019
3029282726
آخرین اخبار
۱۷۳- خاطره ای از آزاده شهید سید علی اکبر ابوترابی : بیایید بدرقه‌اش کنیم؟! ۱۳۹۸/۰۸/۱۸

 خاطره ای از آزاده شهید سید علی اکبر ابوترابی  :

  بیایید بدرقه‌اش کنیم؟!

Image result for ‫آزاده شهید ابوترابی‬‎

در اردوگاه تکریت 17، یک سرگرد عراقی به نام حسن بود که بچه‌ها را خیلی اذیت می‌کرد. وقتی به اسرا خبر رسید که مأموریت این سرگرد عراقی تمام شده، همه خوشحال شدند. یکی از اسرا گفت: «یا امشب باید جشن بگیریم یا اینکه دسته جمعی نماز شکر بخوانیم.»
 صبح که شد حسن، ساک به دست از اتاق بیرون آمد. بچه‌ها نگاهش می‌کردند. یک دفعه حاج‌آقا ابوترابی آمد داخل جمع اسرا و گفت: «بیاید بدرقه‌اش کنیم.»
 خیلی ناراحت شدیم اما نمی‌خواستیم روی حرف حاج‌آقا حرفی بزنیم. با اکراه دنبالش رفتیم... حاج‌آقا با خوشرویی، جملاتی به عربی گفت.‌اشک در چشمان افسر جمع شده بود. نمی‌خواست ما بفهمیم. دستی به چشمش کشید. دم در که رسیدیم برگشت و نگاهی به بچه‌ها کرد. مخصوصاً به حاج آقا و ناخواسته دانه‌‌های‌اشک از چشمانش سرازیر شد. بهمان گفت: «شرمنده‌ام کردید.» و بعد خداحافظی کرد و رفت.
چند روز که گذشت، ارشد اردوگاه با چند کیسه شکر آمد و پیغامی آورد. گفت: «این‌ها را حسن برایتان آورده. گفت به شما بگویم این کیسه‌ها برای شماست. فقط مرا ببخشید.»
(روایتگر خاطره: آزاده سرافراز، سعید اسماعیلی، پایگاه اطلاع‌رسانی پیام آزادگان)

Image result for ‫گل لاله‬‎