وهابیت،مبانی فکری،کارنامه عملی (بخش اول )

عبدالله مهدیون :

در طول تاریخ دشمنان دین و اسلام راستین در صدد تحریف ادیان الهی  بوده و هستند،و همیشه سعی بر این داشته و دارند که افکار عمومی را از این دین بزرگ الهی منحرف نمایند. در زمانهای گذشته انگلستان در ساختن مسلک پیش قدم بوده .و یکی از انگیزهای انگلستان مسلک ساز،از تحریک، بل تربیت و تشویق (محمدبن عبدالوهاب)توسط (مستر همفر جاسوس)معروف بریتانیا در به وجود اوردن مسلکی بر پایه تفکرات سابقه دار (ابن تیمیه حرانی سوری)بلکه تکرار همان اراجیف خیالی که نه فقط شخصیت های علمی شیعه ، بلکه بزرگان اهل سنت جواب داده اند بتاریخ سپرده اند ،ترس و وحشت از گسترش فرهنگ برخاسته از تشیع، همیشه راست قامت مبارز شهید پرور بوده ،که توانسته  بر اساس 2رکن (قران و عترت)حدیث شریف ثقلین ،جوانان و دانشمندان غیر شیعه، حتی پیروان ادیان تحریفی ما قبل اسلام را جذب نماید.و لذا میتوان با پی جویی رفتار استعمارگرانی که بنام (وهابی)در جابه جایی دنیای اسلام به خرابکاری مشغولند.عمق وحشت انان را از نفوذ بیداری و اگاهی مسلمانان از اسلام واقعی که با تشیع تعریف شده و میشود درک نموده در حقیقت میتوانیم شاهد باشیم که چگونه (استعمار با جنایات شرر بار وهابیون )که نام جهاد فی سبیل الله و اصلاح دینی بخود گرفته است،تصرف سیاسی خود را صبغه مذهبی داده و ان را مقدس جلوه میدهد.

حضرت آیة اله العظمی نایب الامام خامنه ای مدظله العالی پیرامون وهابیت می فرماید:«این را صریح به مردم بیان کنید ،پرده پوشی نکنید،از اول وهابیت را برای ضربه زدن به وحدت اسلام و ایجاد پایگاهی مثل اسرائیل  در بین جامعه مسلمانها به وجود » همچنان که اسرائیل را برای این که پایگاهی علیه اسلام درست کنند به وجود آورند،حکومت وهابیت و این رؤسای نجد را به وجود آوردند.تا داخل جامعه اسلامی مرکز امنی داشته باشند ،که به خودشان وابسته باشد ،و می بینید که وابسته اند.

الان این سلاطین که در بقعة الاسلام (مکه و مدینه)وهابی هستند از این که به وابستگی و رفاقت و طرفداری خودشان از سیاست های دشمنان اسلام (یعنی امریکا )تصریح کنند ابائی ندارند و آن را پوشیده نمیدارند .در اصل وهابیت بر مبنای ایجاد اختلاف بین مسلمین به وجود آمده است .آنچه را (محمدبن عبدالوهاب نجدی)به تحریک وزارت مستعمرات انگلیس با اسلام ناب  محمدی در مرکز وحی انجام داد. کمتر از عملکرد گروهای (  نحله های  )انحرافی استعماری مانند(شیخی گری، بهایی گری،بابی گری، قادیانه گری)که با نام بی مسمّای مذهبی از مذاهب وابسته به اسلام انجام داده و میدهند نیست  پس از رحلت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و اصطکاک فرهنگ اسلامی با اندیشه های وارداتی (رومی  ایرانی هندی) پدیده نو اندیشی در دین، در مجامع علمی  قد برافراشت .و گروهی تحت عنوان اصلاح گران دینی و مبارزه با بدعتها و پیرایه ها ،مکتبهایی را پی ریزی کردند ،که متاسفانه نه تنها به بدعت ستیزی نیانجامد ،بلکه منشا یک رشته بدعت های تازه بر پیکر دین گردید و برخی هم که از دور شاهد جریان ها ، هستند آنان را مصلح و نو اندیشی می شمردند  در حالی که آنان ،به حق مصداق این آیه مبارکه قران کریم میباشند .(و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالو انما نحن مصلحون )آنگاه که گفته میشود ، از فساد بپرهیزید ،میگویند:ما اصلاح گران هستیم مانند وهابیت و گروهای حامی انان به نام دین با دین مبارزه میکنند.احمدبن تیمیه حردنی د مشقی در سال 662 ه.ق در منطقه ای به نام حران در کشور سوریّه امروز دیده به جهان گشود ودر سال 726 ه ق در زندان دمشق دیده از جهان فرو بست او از سال 698ه ق یعنی از 36 سالگی به نشر افکار خود پرداخت و آراء وی به وسیله  دانشمندان و محققان معاصر خود مورد انتقاد قرار گرفت ،و مناظرات علما با او باعث انزوای اندیشه ها یش شد و افکارش جز در لابه لای کتابهایش و نوشته های شاگردش ابن قیمّ الجوزی (691تا 751)هجری در جایی به چشم نمی خورد. امّا با گذشت  چهار قرن بار دیگر محیط اسلامی با افکار او روبرو گردید. محمدبن عبدالوّهاب نجدی (115تا1206)هجری به تجدید حیات این نظریات  پرداخت . وبه اشاعه آن همّت گماشت و از پشتیبانی خاندان آل سعود برخوردار گردید .

محمدبن عبدالوهاب در سال 1115 ه ق یعنی 326 سال پیش در شهر عُینیه از توابع نجد عربستان فعلی به دنیا آمده بود .پس از طرد از شهر حُریمله و عُینیه زادگاهش به (درعّیه)که حاکمش محمدبن سعود ، جدّ آل سعود بود آمد.

و هر دو پیمان بستند که رشته دعوت از آن محمد بن عبد الوهاب و زمام امور حکومت در دست محمد بن سعود باشدد.وبرای استحکام این روابط نیز ازدواجی بین دو خانواده صورت گرفت ، پس از ان به شهر ها حمله می کردند می کشتند و غارت میکردند ، حتی 215 سال پیش به کربلا حمله کرده و آنجا را محاصره کردند .