سعید رضایی
پدر تازه سر از سجده‌هاي نماز شب و راز نياز با معبود خود برداشته بود كه خبر نزديك شدن به تولد فرزندش را به او دادند.سر بر سجده برد براي همسر و فرزند در راهش از باب سلامتي دعا نمود و چون هر دو اين مرحله را به سلامت پشت‌سر گذاشته تصميم گرفت نام او را حميد بگذارد و لذا حميد در 29 دي 1335 در شبي سرد ولي محيطي مصفا و گرم در خانواده اي دوستدار اهل‌بيت(عليهم السلام) ديده به جهان گشود.   
دوره ابتدايي را در دبستان خيام واقع در خيابان كافي اهواز و دوره متوسطه را در دبيرستان سعدي به پايان رسانيد و در مرحله بعدي فعاليت‌هاي تحصيلي، حميد موفق به اخذ ويزاي تحصيلي و پذيرش در دانشگاه ميشيگان از طرف دولت امريكا شد.
مبارزات قبل از انقلاب
پس از اتمام تحصيلات در دبيرستان سعدي  به سربازي اعزام شد. نيمه‌هاي دوره سربازي مصادف با آغاز نهضت امام خميني(ره) بود ايشان با توجه به‌تربيت اسلامي كه در  خانواده روي او صورت گرفته بود با مطالعات منظمي كه در زمينه كتاب‌های مذهبي و موضوعات اسلامي داشت و نيز به‌خاطر روحيه انقلابي‌اش به دفعات مورد بازجويي و بازداشت و آزار واحدهاي ساواك رژيم شاهنشاهي قرار گرفت، به گونه اي كه چون توسط ضداطلاعات ارتش شناسايي شده بود با مشقت فراوان دوران سربازي را به اتمام رساند. اما با وجود تهديد‌ها و آزار و اذيت‌هاي رژيم عليه او همچنان عقايد انقلابي و اسلامي و عشق به امام خميني را هميشه در دل زنده نگهداشته بود. پس از آن حميد موفق به اخذ ويزاي تحصيلي و پذيرش در دانشگاه ميشيگان واقع در ايالت ميشيگان از طرف دولت آمريكا شد و اين نقطه عطفي در تاريخ زندگي حميد بود. يك روز مانده به پرواز در حالي‌كه حميد با ويزا و بليط هواپيما در دست آماده سفر جهت تحصيل در يكي از معتبرترين دانشگاه‌هاي جهان  بود امام در پيامي از جوانان خواست تا با حضور خود در عرصه مبارزه عليه رژيم پايه‌هاي انقلاب را تقويت كنند لذا در كمال تعجب اطرافيان و حتي دوستان و آشنايان نزديك، او از رفتن به آمريكا و تحصيل منصرف بليط را باطل و تصميم به حضور و خدمت در انقلاب نمود و مبارزه را بصورت جدي‌تر ادامه داد. ابتدا به تكثير و توزيع پيام‌هاي رهبر انقلاب حضرت امام خميني پرداخت و سپس مبارزه مسلحانه عليه رژيم را آغاز نمود و با حمله شبانه به مراكز شهرباني بهمراه هم رزمانش خسارت فراواني بر آنها وارد نمودند.
فعاليت پس از انقلاب قبل از جنگ
پس از پيروزي انقلاب بلافاصله به‌عنوان نماينده كميته انقلاب اسلامي در شهربانی استان خوزستان منصوب شد و تمام همت خود را جهت انجام  مسئوليت محوله به‌كار گرفت و اين مقطع را به نحو احسن انجام داد. وی پس از تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عضويت آن درآمد و طي دوره‌هاي متعددي كه گذرانده بود در خنثي‌سازي تهديدات عليه نظام از جمله آن مي‌توان به كودتاچيان در استان (ايادي كودتای نوژه)‌ اشاره نمود که نقش موثري را  ايفا کرد و با دوست و همرزمش شهيد محمدرضا پوركيان تشكل سربازان گمنام را در دانشگاه اهواز (دانشگاه شهيد چمران كنوني) راه اندازي نمود.
تشكيل خانواده
در سال 1358 با يكي از خواهران مومنه سپاه اهواز كه البته از همسايگان قديمي نيز بودند ازدواج نمود كه حاصل اجراي سنت نبوي دو فرزند پسر شد كه در حال حاضر ايشان در مقاطع تحصيلي دكترا و كارشناسي ارشد در رشته‌هاي مديريت و مهندسي مكانيك مشغول به تحصيل و خدمت به ايران عزيز هستند.
آغاز جنگ تحميلي
با آغاز جنگ تحميلي و احساس تكليف دفاع از اسلام و انقلاب و كشور چندين روز قبل از آغاز رسمي جنگ (25 شهريور 1359 ) به دفاعات متعدد به درخواست مسئولين و فرماندهان وقت در منطقه شلمچه و همچنين پاسگاه‌هاي منطقه حاضر و آخرين تحركات دشمن را بررسي و گزارش نمود و به همراه سرداران شهيدي چون محمدرضا پوركيان، گندمكار، علم‌الهدي، داغري و... عمليات چريكي عليه دشمن بعثي را آغاز نمود.
حميد  با كسب تجارب ارزنده و با لياقت، كارداني و شجاعتي كه داشت توانست براي اولين بار در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و به همراه شهيد حسن باقري پايه‌گذار اطلاعات و عمليات باشد و اين كار باعث شد تا فرماندهان وقت حساب ويژه‌اي روي ايشان باز نموده و مسئوليت فرماندهي سپاه سوسنگرد و مسئوليت خطير جانشيني واحد اطلاعات جنوب كشور و مسئول اطلاعات و عمليات قرارگاه مركزي كربلا را در عمليات‌هاي طريق‌القدس، فتح‌المبين، بيت‌المقدس و رمضان را برعهده او نهادند.
سردار رشيد اسلام سرتيپ پاسدار شهيد حميد معينيان با اين مسئوليت‌هاي خطير خود را وقف آرمان‌ها و عقيده پاكش نموده بود و اين روحيه شجاعت‌منش از ديدگاه فرماندهان وقت پنهان نماند و باعث گرديد تا پس از عمليات رمضان و به منظور ساماندهي مراكز پشتيباني به‌عنوان مسئول طرح و عمليات سپاه هشتم قدس منطقه 8 و عضو شوراي عالي فرماندهي و مسئول اطاق جنگ منصوب گرديد.
ايشان از شاخص‌ترين فرماندهان در طراحي عمليات بيت المقدس كه منجر به آزاد سازي خرمشهر گرديد بود و افتخار دريافت مدال لياقت و فتح از دستان رهبري را داشته‌اند.
در ادامه خدمت با توجه به تجارب ارزنده در راستاي پرورش نفرات زبده و كارآمد به لحاظ ضرورت آموزش به‌عنوان جانشين معاونت آموزشي پادگان شهيد حبيب‌الهي منصوب گرديد تا اين بار نيز خوش خدمتي خود را به اسلام، امام و كشور عزيزمان به اثبات برساند.
لبيك بر معبود
همزمان با آخرين مسئوليت محوله  با درخواست فرماندهي وقت قرارگاه كربلا جهت كمك و همفكري در منطقه كربلاي 4 با تعدادي نيروي زبده آن پادگان در منطقه فوق حاضر و پس از سه روز نبرد و حضور خالصانه و شجاعانه و در كمال بي‌ريايي در ساعت یک ظهر روز پنجم دي‌ماه سال 1365 در يك روز سرد همزمان با نداي اذان ظهر در منطقه در محيطي گرم از شوق وصال يار در زير باران بمبهاي خوشه اي هواپيماهاي بعثي خورشيد وجودش غروب نمود و به كاروان پاك شهدا پيوست.