22 - سعید مستغاثی: فتنه 88 به روایت اسناد بیگانه - کودتای آمریکایی با رمز عملیاتی فتنه ۱۳۹۹/۱۰/۰۷
فتنه 88 به روایت اسناد بیگانه -
کودتای آمریکایی با رمز عملیاتی فتنه
۱۳۹۹/۱۰/۰۷
سعید مستغاثی
برای کودتای مخملی سال 1388 از چند سال قبل تدارکات بسیاری دیده شده بود که بعضا برخی اسناد آن از سوی رسانهها و خبرنگاران مستقل هم منتشر شد. ابتدا استراتژی و برنامه تکراری انقلابات یا بهتر بگوییم کودتاهای مخملی بر روی میز قرار داده شد از جمله:
«تشكیك در سلامت انتخابات و القای تقلب در آن»، «اعلام پیروزی در انتخابات قبل از آغاز یا پیش از پایان آن»، «زمینهسازی برای اعتراض به نتیجه انتخابات»، «بازی با رنگها» و... اینها برنامههایی بود که در کودتاهای مخملی گرجستان و اوکراین و صربستان و قرقیزستان و مانند آن، جواب داده بود. اما همچنان که بعدا نیز در اسناد مختلف، افشا گردید، در نهایت همه آن برنامهها نه برای پیروزی فلان کاندیدا یا شکست بهمان کاندیدای انتخاباتی، بلکه تماما برای شکست انقلاب و فروپاشی نظام اسلامی تدارک دیده شده بود.
در اینباره پال رابرتس معاون اسبق وزارت خزانهداری آمریكا در مصاحبه اختصاصی با مجله آمریكایی «فارینپالیسی» گفت:
«... همه آشوبهای ایجاد شده در ایران پس از انتخابات ریاستجمهوری، توطئه آمریكا برای بیاعتبار و منزوی كردن ایران بود تا این كشور را به زانو درآورد. چرا که بهعنوان مثال «كنت تیمرمن» كه یك نومحافظهكار است و ریاست بنیاد ملی برای دموکراسی (NED) را برعهده دارد، روز 11 ژوئن یعنی پیش از برگزاری انتخابات در ایران نوشت: «صحبت از یك انقلاب سبز در ایران است.»1
پال رابرتس در همان مصاحبهاش با مجله فارینپالیسی ادامه میدهد:
«... به عبارت دیگر قبل از رأیگیری چیزی آماده شده بود كه باعث می شود به خودجوش بودن اعتراضات شك كنیم. چون تیمرمن در ادامه نوشته بود: NED در طول دهه گذشته میلیونها دلار را صرف گسترش انقلاب «رنگی» در كشورهایی همچون اوكراین و صربستان كرده و تكنیكهای ارتباطی و سازمانی مدرن را به كارگران آموزش داده است. بخشی از این پول به دست حامیان موسوی رسیده است البته از طریق ارتباط با سازمانهای غیردولتی در خارج از ایران كه NED بودجه آنها را تامین میكند....»2
این ادعا را سخنان «لرد بالتیمور» تحلیلگر ارشد غربی در پایگاه خبری «خانه شفافسازی اطلاعات» درباره نحوه تامین مالی ایجاد اغتشاش و انقلاب رنگی در ایران نیز تایید کرد.3
این در حالی بود که تقریبا یکسال قبل از برگزاری انتخابات دوره دهم ریاستجمهوری، اسناد قابل توجهی از برنامهریزی مراکز استراتژیک غرب و بهخصوص آمریکا برای انتخابات فوقالذکر منتشر شده بود.
در 29 ژوئن 2008 میلادی، «سیمور هرش»، تحلیلگر مشهور سیاسی در نشریه «نیویوركر» با اشارهای قابل تأمل به كمك مالی ایالات متحده برای ایجاد یك عملیات پنهانی گسترده علیه ایران و درخواست 400 میلیون دلار از سوی رئیسجمهوری آمریكا به همین منظور نوشت:
«جمعآوری اطلاعات درباره پرونده هستهای ایران، تحلیل بردن تواناییهای هستهای و تلاش برای تضعیف دولت ایران از طریق كار بر روی گروههای مخالف و ارائه پول به آنها به منظور تغییر رژیم در ایران از جمله اقدامات تصویب شده در دولت بوش بود.»4
طبق نوشتههای سیمور هرش در نیویورکر، بخش عمدهای از این بودجه به منظور «جنگ رسانهای در درون نظام» بهصورت محرمانه در اختیار گروههای به اصطلاح اصلاحطلب ایرانی داخل كشور قرار گرفت تا در رقابتهای انتخاباتی دهمین دوره ریاستجمهوری
(22 خرداد 1388) صرف شده و مثلا برای مدیریت یک هجوم تبلیغاتی، بین برخی رسانهها و روزنامههای مخالف با دولت نهم تقسیم شود.
چهرهای که قرار بود در آستانه انتخابات ریاستجمهوری سال 1388 در رسانههای وابسته به نظام سلطه و همراهان داخلیشان از ایران به نمایش درآید بهطور محوری اینچنین بود:
سیاهنمایی، القای ناكارآمدی دولت نهم، بزرگنمایی مشكلات اقتصادی و قریبالوقوع جلوه دادن بروز بحران شدید در ایران، ایجاد تردید در موفقیتهای علمی و فنآوری نوین با اولویت حوزههای هستهای و فضایی، زیر سؤال بردن سیاست خارجی دولت نهم به ویژه در موضوع اتمی و القای چند پارگی میان مسئولان ارشد نظام و استحاله فكری، عقیدتی و فرهنگی مخاطبان ایرانی، البته تمامی این محورها در مناظرات انتخاباتی دوره دهم ریاستجمهوری و در سخنان برخی کاندیداها بهخصوص میرحسین موسوی و مهدی کروبی جاری شد.
در اینباره «جیمز كاربت»، صاحبنظر مسائل سیاسی یادداشتی در پایگاه خبری «ویلی لومن» منتشر کرد و با توضیح بخش اول طرح براندازی نرم نظام جمهوری اسلامی از طریق طرحهای فوق، آن را با اقدامات سازمانیافته اینترنتی برای نفوذ در افکار عمومی مقایسه کرد... کاربت نوشت:
«... برنامه بیثباتسازی 1 با مشاركت گروههای به اصطلاح مردمنهادی (NGO) كه هدف خود را ارتقای سطح دموكراسی اعلام میكردند و نامهایی از قبیل «بنیاد جامعه باز»، «خانه آزادی» و «بنیاد ملی برای دموكراسی» داشتند، انجام شد. بهطوری كه غرب اقدام به تامین مالی، آموزش، پشتیبانی و تجهیز و تحریك جنبشهای مخالف در كشورهای هدف میكرد كه اغلب این موارد نیز در زمان انتخابات و با ایجاد یك نماد رنگی، صورت میگرفت...»5
این تحلیلگر غربی با اشاره به این مطلب كه آغاز برنامه بیثباتسازی 2 در قضایای پس از انتخابات سال 88 ایران مشهود است، نوشت:
«... اكنون به برنامه بیثباتسازی 2 رسیدهایم كه چیز خیلی بیشتری از بیثباتسازی 1 ندارد و تنها فرق آن استفاده از سایتهای اینترنتی «توییتر»، «فیسبوك»[Facebook]، «یوتیوب» و دیگر رسانههای اجتماعی است كه با هدف وسعت دادن به تاثیر اعتراضات داخلی به كار گرفته شدهاند...»6
طراحی کودتای مخملی از انستیتو بروکینگز
اما مهمترین سندی که درباره تدارک انقلاب یا کودتای مخملی در ایران منتشر شد، در ژوئن 2009، توسط مركز تحقیقات پیشرفته ضد تروریسم و در پایگاه اطلاع رسانی رسمی اینترنتیشان قرار گرفت. در این سند رسمی بخشها و ابعادی از پروژه موسوم به «کدام راه به سمت ایران؟» ارائه شده بود كه نشان میداد كودتای مخملی سال 2009 ایران در اندیشكده آمریكایی «بروكینگز» طراحی شده بود.7
در باره جایگاه و اهمیت «انستیتو بروكینگز» باید گفت که این موسسه همان نقشی را در اخذ تصمیم برای حزب دموكرات به ریاستجمهوری اوباما ایفا میكرد، كه «انستیتو امریكن اینترپرایز» برای دولت جمهوریخواهان به رهبری «جرج بوش» برعهده داشت. بر اساس آنچه در پایگاه اطلاعرسانی مركز تحقیقات پیشرفته ضد تروریسم و مركز سابان وابسته به اندیشكده آمریكایی «بروكینگز» انتشار یافت، این مرکز در گزارش مفصل خود، راهكارهای لازم برای كودتای مخملی در ایران و حمایت از مخالفان نظام را قبل از انتخابات طراحی كرده بود.
این مركز كه توسط میلیاردر صهیونیست به نام «حییم سابان» راهاندازی شده، در یک گزارش مفصل 60 صفحهای، راهکار اغتشاش عمومی، و گسترش آن و سپس استمرار تا مرحله فروپاشی را نشان میداد.
مركز سابان در این گزارش، ضمن بررسی گزینههای مختلف آمریکا برای مقابله با ایران، در كنار گزینههای مطرح سیاسی و نظامی، موضوع تغییر حكومت از طریق كودتای مخملی و با ایجاد اغتشاش و هدایت آن توسط اپوزیسیون، تا مرحله فروپاشی و سپس حمله نظامی و اشغال كشور را مناسبترین گزینه تشخیص داده بود. در این گزارش تکاندهنده معلوم میگردید که اگر فتنهگران در اجرای طرح کودتای مخملی خود موفق میشدند، با اتفاقات کنترل نشده بعدی سرزمین ما بایستی در انتظار یک جنگ تمامعیار و دخالت نظامی خارجی میبود. (نظیر آنچه که بعدا در سوریه اتفاق افتاد)
این گزارش توسط شش تن از استراتژیستهای وابسته انستیتو بروكینگز به نامهای «كنت امپولاك»، مدیر سابان؛ «مارتین ایندایك»، سفیر اسبق آمریكا در سرزمینهای اشغالی؛ «دانیل ال بای من»؛ «سوزان مالونی»؛ «مایكل. ای. اُ. هانلون» و «بروس ریدل» تهیه شده بود.8
فصل ششم این گزارش بهعنوان «انقلاب مخملی»، مناسبترین راه برای تغییر حكومت را حمایت گسترده از انقلاب مخملی در ایران دانسته بود كه در ادامه نیز آن را بهترین راهحل مشكلات آمریكا با ایران معرفی كرده كه كمترین هزینه را در بر داشت.
نویسندگان این گزارش هدف اصلی گزینه انقلاب مخملی را براندازی حكومت ایران و ایجاد حكومتی كه بیشترین همراهی را با منافع آمریكا داشته باشد، عنوان كرده و گفته بودند كه تعامل با اپوزیسیون داخلی جمهوری اسلامی، برگ برندهای در دست آمریكاست كه از طریق آن به ایران فشار وارد ساخته و رفتار حكومت ایران را تغییر دهد.9
در اجرای این طرح بود که فتنهگران با چراغ سبزهای متعدد و هدایت گام به گام محافل وابسته، در روز قدس سال 88 به میدان آمدند و شعار «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» را سر دادند. روز 16 آذر هم آمدند و شعار «جمهوری ایرانی» سر دادند تا اینکه بالاخره...
بالاخره در عاشورای 88، آنچه نباید انجام میدادند، انجام دادند و با هدایت مراکز خارجی، به عزاداری و عزاداران حضرت اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) حمله کرده و خیمهها و تکایای عزاداری را به خاک و خون کشیدند، دست زدند و سوت کشیدند و آنچه سالهای سال بهصورت عقده در دل خود و اربابانشان مانده بود را داد زدند و بر علیه عمود خیمه انقلاب شعار دادند.
اما همه این طرح و برنامهها و صرف بودجههای میلیاردها دلاری، به فضل الهی و با درایت رهبری انقلاب و با به صحنه آمدن مردم انقلابی این مرز و بوم، فروپاشید و به هم ریخت. مردم با بصیرت مسلمان، پس از 8 ماه تحمل و مدارا، دیگر نتوانستند جسارت و گستاخی فتنهگران را نسبت به ساحت مقدس سرور و سالار شهیدان تاریخ تحمل کنند و بدون هیچگونه هماهنگی و برنامهریزی، در روز 9 دیماه 1388، بهگونهای عاشورایی و حسینی به میدان آمدند.
کار تمام شده بود و فتنهای دیگر علیه اسلام و انقلاب و ایران درهم پیچیده شده بود. سخن آخر و کلام تمامکننده را رهبر معظم انقلاب فرمودند که:
«... مطمئن باشید که روز نهم دىِ امسال هم در تاریخ ماند. این هم یک روز متمایزى شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرائط کنونى که شرائط غبارآلودگىِ فضاست، این حرکت مردم اهمیت مضاعفى داشت. کار بزرگى بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن على(علیهالسّلام) را مىبیند. این کارها، کارهایى نیست که با اراده امثال ما انجام بگیرد. این کار خداست، این دست قدرت الهى است؛ همانطور که امام در یک موقعیت حساسى (که من بارها این را نقل کردهام) به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهى را در پشت این قضایا دیدم» درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا...»10
__________________________________________________________________
1 - آیا معترضان انتخابات ایران سازمان یافتگان دیگر ایالات متحده برای یک انقلاب رنگی هستند؟ - پال گریک رابرتس – وب سایت پدید آورندگان - 2009
2- همان
3- مداخله سنگین ایالات متحده در ایران - لرد بالتیمور – پایگاه شفاف سازی اطلاعات – 28 ژوئن 2009
4- آماده ساختن میدان جنگ – سیمور هرش – وب سایت نشریه نیویورکر- 7 جولای 2008
5- مقاله بی ثبات سازی 2 : سوروس ، سیا ، موساد و رسانه های جدید ایران را بی ثبات می کنند – جیمز کاربت – پایگاه خبری ویلی لومن – 24 ژوئن 2009
6- همان
7- کدام راه به سوی ایران؟ گزینه های یک استراتژی جدید آمریکایی برای ایران – کنت ام پولاک ، دانیل بای من ، مارتین اس ایندایک ، سوزان مالونی ، مایکل ای اوهانلون ، بروس ریدل – وب سایت انستیتو بروکینگز – 22 اوت 2009
8- همان
9- همان
10- مجموعه مستند «رمز عملیات» – قسمت دوم : کودتای مخملی – پخش شده از شبکه دوم سیما – 9 دی ماه 1393