جروزالم پست: تلاش‌های سردار سلیمانی در میدان و دیپلماسی منجر به پایان سیطره داعش شد
روزنامه صهیونیستی «جروزالم پست» در مطلبی نوشت: سردار سلیمانی اغلب به‌عنوان نیروی کلیدی در پشت صحنه رویارویی ایران با اسرائیل و همچنین کلید نفوذ ایران در منطقه تلقی می‌شد که همراه با مخالفت با ایالات متحده بود.
هنگامی‌که داعش در سال 2014 حمله رعدآسا خود را در سراسر عراق آغاز کرد، در آستانه فتح بغداد ظاهر شد. در ژوئن 2014، در حالی که داعش در حال کشتار شیعیان و ارتکاب وحشیانه‌ترین جنایات بود، آیت‌الله سیستانی در عراق فتوایی صادر کرد و مردان را برای دفاع از عراق در برابر داعش فرا خواند. در همان زمان، قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در آن سوی مرز در عراق، در حال بررسی مأموریتی بود که او را به بغداد، اربیل، دمشق و مسکو می‌برد تا مردم محلی را برای مبارزه با داعش تشویق کند و نفوذ و تخصص ایران را به این منطقه برساند.
سردار سلیمانی اغلب به‌عنوان یک نیروی کلیدی در پشت صحنه رویارویی ایران با اسرائیل و همچنین کلید نفوذ ایران در منطقه که با آمریکا مخالفت می‌کند، تلقی می‌شد. با این حال، جنبه‌های دیگر نقش او نیز مشخص است و خبرگزاری تسنیم ایران برخی از پیشینه‌های نقش او در مبارزه با داعش را بیان کرده است.
این خبر مربوط به نامه‌ای است که سردار سلیمانی به رهبر ایران ارسال کرده است. وی نوشت: «جنبش شیطانی موسوم به «دولت اسلامی عراق و شام(داعش)» در همان ماه‌های اول توانست ده‌ها هزار مسلمان جوان را در یک بحران بسیار خطرناک فریب دهد. در پایان این نامه آمده است: اینجانب از سوی تمام فرماندهان و مجاهدان گمنام این صحنه و هزاران شهید و جانباز مدافع حرم ایران، عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و پاکستان که برای دفاع از جان و نوامیس مسلمانان و مقدسات آنان جان خود را فدا کردند، اعلام نمایندگی می‌کنم؛ و این یک پیروزی بزرگ است.»
رهبر معظم ایران آیت‌الله علی خامنه‌ای، ظاهراً پاسخی نوشت و از سردار سلیمانی به‌خاطر نقش وی تشکر کرد. با متلاشی کردن این توده سرطانی و مرگبار، نه تنها به کشورهای منطقه و جهان اسلام، بلکه به همه ملت‌ها و به بشریت خدمت بزرگی کردید و این یک پیروزی الهی است.»
این گزارش به پیشینه داعش می‌پردازد. این نشان می‌دهد که داعش پس از کشته‌شدن ابومصعب الزرقاوی در سال 2006 از دل القاعده بیرون آمد؛ و‌ اشاره می‌کند که ابوعمر البغدادی رهبر القاعده شد و نام خود را به دولت اسلامی در عراق تغییر داد. پس از مدتی ابوعمر بغدادی کشته شد و ابومحمد مهاجر رهبر این گروه شد. او نیز کشته شد و ابوبکر البغدادی امیر داعش در عراق شد.
در این زمان داعش فقط در عراق فعالیت می‌کرد. اما با افزایش جنگ در سوریه، نیش خود را در سوریه نیز فرو برد. با شروع بحران سوریه، بغدادی ابومحمد جولانی را به سوریه فرستاد تا یک شاخه وابسته به القاعده به نام جبهه النصره را تشکیل دهد. جبهه النصره به سرعت گسترش یافت و به قوی‌ترین گروه شبه‌نظامی تکفیری در سوریه تبدیل شد. تنش میان لشکر بغدادی و جولانی به تدریج تشدید شد و از یکدیگر فاصله گرفتند. این گزارش می‌گوید که بغدادی به سوریه رفت و شاخه‌های عراق و سوریه را در گروهی به نام دولت اسلامی عراق و شام (داعش) ادغام کرد. در عرض دو سال، داعش کنترل بسیاری از مناطق شمال و شرق سوریه را به دست گرفت و بسیاری از مسلمانان و مسیحیان را در نبردهای شدید با جبهه النصره کشت. در ادامه این داستان آمده است: بعداً بغدادی در موصل عراق خلافت کرد و با حمایت کشورهایی چون عربستان، امارات، قطر، ‌ترکیه و... به قوی‌ترین گروه تکفیری مسلح در عراق و سوریه تبدیل شد.»
در اینجا مقاله تأکید می‌کند که ایالات متحده در «طراحی و اجرای» نقشه گروه‌هایی مانند داعش نقش داشته است. این بخشی از تئوری توطئه متداولی است که توسط تهران منتشر می‌شود و دست ایالات متحده را پشت هرج و مرج در خاورمیانه می‌بیند. اگرچه القاعده آمریکا را در 11 سپتامبر هدف قرار داد، این ادعاها استدلال می‌کنند که ایالات متحده به نوعی در پشت این گروه‌های افراطی است. در این استدلال از این واقعیت پشتیبانی می‌شود که برخی از گروه‌ها در آمریکا در طول سال‌ها پیشنهاد کرده‌اند که آمریکا باید از گروه‌های افراطی تحت حمایت‌ترکیه در سوریه حمایت کند و برخی در آمریکا می‌خواستند با گروه ‌تروریستی هیئت تحریرالشام یا همان جبهه النصره سابق که زمانی القاعده در سوریه بود همکاری کنند. همیشه برخی از مفسران اندیشکده آمریکایی وجود داشته‌اند که گروه‌های افراطی در خاورمیانه را‌ ترجیح داده‌اند و خواهان همکاری با آنها بر میانه‌روها بوده‌اند.
در این مقاله تسنیم آمده است: داعش از همان ابتدا جنایات زیادی را علیه مسلمانان و مسیحیان در سوریه و عراق مرتکب شد و بسیاری از مردم این کشورها را کشت. داعش به سلاح‌ها و تجهیزات زیادی برای کشتن مردم دسترسی پیدا کرد.
در عراق، داعش 90 هزار سرباز عراقی را خلع سلاح کرد که 90 هزار نفر از آنها پرسنل ارتش و 30 هزار دیگر از پلیس فدرال عراق بودند. مشخص است که در سال 2014 لشکرهای عراقی به‌صورت دسته جمعی تسلیم داعش شدند و هزاران خودروی زرهی به دست داعش افتاد.
با شروع بحران سوریه و عراق، قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه به درخواست دولت‌های آن کشورها (سوریه و عراق) و دریافت فرمان از سوی رهبر ایران عازم میدان نبرد با داعش شد. روش و منطق نیروی قدس سپاه این بود که ظرفیت‌های خفته را در همین کشورها فعال کند.
این مقاله تأکید دارد که سردار سلیمانی برای کمک به سازماندهی دفاع از پایتخت به موقع وارد بغداد شده بود. در بغداد جلسه‌ای با روحانیون، سیاستمداران، اقتصاددانان و... برگزار شد. اگر روز چهارشنبه‌ای که سلیمانی وارد بغداد شد، نمی‌آمد، نه تنها بغداد، بلکه شهرهای نجف و کربلا نیز از دست می‌رفت. مردم در حال فرار بودند. مقامات بغداد نیز در حال آماده شدن برای‌ترک شهر بودند. اما سردار سلیمانی آمد و شرایط را تغییر داد.
در حقیقت سلیمانی به نجات عراق از دست داعش کمک کرد. در آگوست 2014 داعش حملات خود را برای تصرف اربیل، پایتخت منطقه خودمختار کردستان تغییر داد. داعش در جاده دهوک و همچنین مخمور در جاده اربیل از خطوط دفاعی عبور کرد. در آن زمان کردها گفتند که برای فرار از دهوک آماده می‌شوند و مردان با تفنگ‌های خود تمرین رزمی ‌انجام می‌دادند تا فوراً به جبهه بروند تا داعش را متوقف کنند. اعتقاد بر این بود که داعش ظرف چند روز در شهرهای مهم کردنشین خواهد بود. در آن زمان ده‌ها هزار مرد به خط مقدم رفتند. ایزدی‌هایی که توسط داعش در سنجار اسیر شده بودند، قتل‌عام شده و به بردگی فروخته می‌شدند.
محمد حاجی محمود، دبیرکل حزب سوسیال دمکرات کردستان گفت: پس از حمله داعش، اولین کشوری که حتی قبل از آمریکا و اروپا وارد فرودگاه اربیل شد، جمهوری اسلامی ایران بود. حاج قاسم با 70 نیروی متخصص نظامی و سه محموله مهمات مورد نیاز برای مبارزه با داعش آمد و خودشان حتی در منطقه مخمور با نیروهای پیشمرگه همکاری کردند.
این ماجرای ورود سلیمانی با هلیکوپتر به اربیل برای دیدار با رهبر کرد مسعود بارزانی در کلیپ‌های اخیر فیلمی ‌دراماتیزه شده درباره این رویداد نقل شده است. در این فیلم، بارزانی را در تماس تلفنی نشان می‌دهد که هیچ‌کس به کمک کردستان نخواهد آمد. مشاورانش به او می‌گویند که غرب او را رها کرده است.
آمریکایی‌ها، فرانسوی‌ها و ‌ترک‌ها به موقع نمی‌رسند تا جلوی پیشروی داعش به اربیل را بگیرند. در حالی که کارکنانش در آستانه‌ ترک اربیل هستند، رهبر کرد عکسی قدیمی ‌از او و رهبر ایران می‌بیند. تنها زمانی که او با قاسم سلیمانی صحبت می‌کند، می‌شنود که از ایران کمک می‌رسد.
در مقاله ستایش نقش سلیمانی علیه داعش نیز آمده است که فرماندهان در سوریه نقش او را کلیدی می‌دانستند. مدافعان حرم در حوالی دمشق از او تقدیر کردند. فرماندهان ارتش سوریه به حاج قاسم به تمام معنا اعتماد داشتند و حضور ایشان را برای خود یک قدرت می‌دانستند. حضور حاج قاسم در منطقه تأثیرات روحی مثبت و مثبتی بر نیروها داشت.
در این مقاله آمده است که افکار عمومی با یکی دیگر از چهره‌های سلیمانی آشنا شد، شخصیتی که به‌عنوان یک سیاستمدار و دیپلمات مجرب توانایی خود را در ‌ترغیب و همراهی سایر کشورها برای ورود به جبهه جنگ علیه ‌تروریست‌ها در سوریه نشان داد. در این مقاله آمده است: قاسم سلیمانی به‌عنوان فرستاده ایران در مسکو در جریان مذاکرات با پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، توانست از ظرفیت عملیاتی روس‌ها برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند.
یک منبع آگاه به خبرنگاران گفت: پس از چهار سال مبارزه و مقاومت ایران در سوریه، سلیمانی در سفر به روسیه به مدت دو ساعت و بیست دقیقه با پوتین دیدار کرد. سلیمانی به پوتین گفته است: «اگر آن را از دست بدهید، غربی‌ها برای شما ارزشی قائل نمی‌شوند.» در این گزارش آمده است: «او همچنین سیاست را به خوبی درک می‌کرد و از سیاست بین‌الملل نیز شناخت داشت، عرصه‌های فرهنگی و اجتماعی را می‌شناخت و تعاملاتش با مردم نشان‌دهنده عمق بینش آنها بود». بنابراین تلاش‌های سردار سلیمانی در عرصه میدان و دیپلماسی منجر به پایان سیطره داعش شد.