۸۵۹ - اصلاح یک فکر رایج و غلط: پیشرفت اسلام با اموال خديجه(س) و شمشير على(ع) ۱۴۰۱/۰۱/۲۷
اصلاح یک فکر رایج و غلط:
پیشرفت اسلام با اموال خديجه(س) و شمشير على(ع)
۱۴۰۱/۰۱/۲۷
گاهى خود ما مسلمانان حرفهايى مىزنيم كه نه با تاريخ منطبق است و نه با قرآن، با حرفهاى دشمنها منطبق است؛ يعنى حرفى را كه يك جنبهاش درست است به گونهاى تعبير مىكنيم كه اسلحه به دست دشمن مىدهيم، مثل اينكه برخى مىگويند اسلام با دو چيز پيش رفت: با مال خديجه و شمشير على، يعنى با زر و زور.
اگر دينى با زر و زور پيش برود، آنچه دينى مىتواند باشد؟!
آيا قرآن در يكجا دارد كه دين اسلام با زر و زور پيش رفت؟ آيا على(ع) يكجا گفت كه دين اسلام با زر و زور پيش رفت؟
- شکی نیست- كه مال خديجه به درد مسلمين خورد اما آيا مال خديجه صرف دعوت اسلام شد، يعنى خديجه پول زيادى داشت، پول خديجه را به كسى دادند و گفتند بيا مسلمان شو؟ آيا يكجا انسان در تاريخ چنين چيزى پيدا مىكند؟
يا نه، در شرايطى كه مسلمين و پيغمبر اكرم در نهايت درجه سختى و تحت فشار بودند جناب خديجه مال و ثروت خودش را در اختيار پيغمبر گذاشت ولى نه براى اينكه پيغمبر- العياذباللَّه- به كسى رشوه بدهد و تاريخ نيز هيچگاه چنين چيزى نشان نمىدهد.
اين مال آنقدر هم زياد نبوده و اصلًا در آن زمان، ثروت نمى توانسته اينقدر زياد باشد. ثروت خديجه كه زياد بود، نسبت به ثروتى كه در آن روز در آن مناطق بود؛ زياد بود نه در حد ثروتِ مثلًا يكى از ميلياردرهاى تهران كه بگوييم او مثل يكى از سرمايهدارهاى تهران بود.
مكه شهر كوچكى بود. البته يك عده تاجر و بازرگان داشت، سرمايهدار هم داشت ولى سرمايهدارهاى مكه مثل سرمايهدارهاى نيشابور مثلًا بودند نه مثل سرمايهدارهاى تهران يا اصفهان يا مشهد و از اين قبيل.
پس اگر مال خديجه نبود شايد فقر و تنگدستى مسلمين را از پا درمىآورد. مال خديجه خدمت كرد اما نه خدمت رشوه دادن كه كسى را با پول مسلمان كرده باشد، بلكه خدمت به اين معنى كه مسلمانان گرسنه را نجات داد و مسلمانان با پول خديجه توانستند سدّ رمقى كنند.
شمشير على(ع) بدون شك به اسلام خدمت كرد و اگر شمشير على نبود سرنوشت اسلام سرنوشت ديگرى بود اما نه اينكه شمشير على رفت بالاى سر كسى ايستاد و گفت: يا بايد مسلمان بشوى يا گردنت را مىزنم، بلكه در شرايطى كه شمشير دشمن آمده بود ريشه اسلام را بكند، على بود كه در مقابل دشمن ايستاد.
* مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى(سیری در سیره نبوی)، ج۱۶ صص۱۸۱-۱۸۰- با ویرایش جزئی