۳۷۶ - خاطره ای از شهید شوشتری: جنگ تنبهتن شهید شوشتری با سرهنگ جاسم ۱۴۰۱/۰۵/۰۹
خاطره ای از شهید شوشتری:
جنگ تنبهتن شهید شوشتری با سرهنگ جاسم
۱۴۰۱/۰۵/۰۹
سایت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس نوشت:
عملیات والفجر مقدماتی آزمایشی بود از توسعه شتابنده سازمان رزم سپاه. ناکامی در این عملیات موجب تعدیل سازمان شد، طوری که ارتقای تیپهای عملیاتی سپاه به لشکر انجام نگرفت.از سوی دیگر، باهدف دستیابی به تدبیر جدید و تأمین امکانات مناسب برای نبردی تعیینکننده، نبردهای محدودی در دستور کار قرار گرفت که در عین محدودیت، هدفهای مشخص و ارزشمندی داشتند. نبرد والفجر ۳ باهدف آزادسازی مهران، ازجمله این نبردها محسوب میشود.
شیر بچه میدان نبرد
عملیات در ۷ مرداد ۱۳۶۲، ساعت ۲۳ و با رمز مبارک یا الله، آغاز شد. در محور شمالی، ارتفاع نمه کلان بو و تپههای اطراف آن بهسرعت تصرف شد. در محور میانی هم نیروهای دشمن در شرق رودخانه کنجانچم منهدم شدند، اما قله اصلی زالو آب، معروف به کلهقندی که بر گردنه کنجانچم مسلط بود، در اختیار دشمن باقی ماند.
در محور جنوبی باوجود موفقیتهای اولیه، مقاومت دشمن در محورهای فرعی، الحاق بین یگانها را با مشکل مواجه کرد، اما در مرحله بعد، این نقص برطرف شد.
مقاومت دشمن در کلهقندی همچنان ادامه داشت تا اینکه پس از ۱۱ روز نبرد، ارتفاع کلهقندی آزاد و عملیات پایان یافت. ساعت ۱۰ صبح ۹ مرداد ۱۳۶۲، روز دوم عملیات، پاتک سنگین زرهی عراق در محور دوراجی و به جهت بازپسگیری آن آغاز شد و حجم آتش و حملات شدید توپخانه، ادوات،تانکها و نفربرهای ارتش عراق به اوج خود رسید، بهگونهای که نیروها در پشت خاکریز زمینگیر شدند.
در این زمان، محمدتقی شیر خانی، دانشآموز بسیجی از گردان ۵۰۳ شهید بهشتی، از تیپ ۱۱۴ امیر المومنین(ع) حماسه آفرید.
این دانشآموز دلاور باوجود آتش سنگین دشمن، روی خاکریز ایستاد و اعلام کرد که من امروز میخواهم ابهت زرهی عراق را در هم بشکنم. او با آر.پی.جی ۷، یکی ازتانکهای عراقی را که به نزدیک خاکریز رسیده بود، هدف قرار داد و آن را منهدم کرد.
فریاد اللهاکبر رزمندگان بلند شد. سپس از پشت خاکریز، دومینتانک عراقی را با گلوله آر.پی.جی نشانه گرفت و منهدم کرد. شیر خانی خود نیز هدف گلوله قرار گرفت و شجاعانه به شهادت رسید. حماسه عاشورایی شیر خانی باعث شد؛ ابهت نیروی زرهی عراق در نبرد دوراجی درهم بشکند.
روایت محسن رضایی: دوئل فرماندهان در ارتفاعات کلهقندی
در عملیات والفجر ۳، جنگ بسیار سختی برای آزادسازی مهران صورت گرفت. یک سرهنگ عراقی به نام جاسم، برای حفظ یک تپه تلاش فراوانی از خود نشان میداد.
مدتها بود که وقت نیروهای ما گرفته شده بود. ما حملاتی را برای به دست آوردن این تپه آغاز کردیم، اما آنها مقاومت سختی نشان میدادند.
نورعلی شوشتری با یک دسته خودش را بالای تپه رساند و وارد سنگر دشمن شد، اما متوجه شد مهماتش تمامشده است. در این هنگام، جنگ سرنیزه و تنبهتن شوشتری با سرهنگ جاسم صورت گرفت که با کشته شدن سرهنگ عراقی، این تپه نیز آزاد شد و عملیات با موفقیت به پایان رسید.