۱۱۶ - غلامرضا سازگار(میثم): بارها روی تو را دیدم ولی نشناختم ۱۴۰۱/۱۰/۰۷
بارها روی تو را دیدم ولی نشناختم
۱۴۰۱/۱۰/۰۷
ولی نشناختم
بارها روی تو را دیدم ولی نشناختم
لاله از باغ رخت چیدم ولی نشناختم
همچو گل کز دیدن خورشید میخندد به صبح
بر گل روی تو خندیدم ولی نشناختم
کعبه را کردم بهانه تا بگردم دور تو
آمدم دور تو گردیدم ولی نشناختم
در کنار مسجد کوفه تو را گفتم سلام
پاسخ از لبهات بشنیدم ولی نشناختم
در حریم ساقی کوثر نگاهم بر تو بود
کوثر از جام تو نوشیدم ولی نشناختم
در کنار مرقد ششگوشه جدت حسین
خم شدم دست تو بوسیدم ولی نشناختم
ای دل غافل که همچون سایه نزد آفتاب
پای دیوار تو خوابیدم ولی نشناختم
در منی پیش تو بنشستم ندانستم تویی
با تو از هجر تو نالیدم ولی نشناختم
در مسیر جمکران عطر دلانگیز بهشت
از نفسهای تو بوییدم ولی نشناختم
غفلت(میثم) ببین یک عمر رخسار تو را
در همه آیینهها دیدم ولی نشناختم
غلامرضا سازگار(میثم)