۱۵۶ - شهيد مطهرى : مشخصات عصر ظهور امام مهدى(ع) ۱۴۰۲/۱۲/۰۴
مشخصات عصر ظهور امام مهدى(ع)
۱۴۰۲/۱۲/۰۴
استاد شهید مطهری
به اتفاق علماى شيعه و اهل تسنن اين جمله از پيغمبر اكرم(صلیالله علیه وآله) متواتر است. احدى در اين جمله ترديد ندارد كه پيغمبر اكرم فرمود: «لَوْ لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيا الّا يَوْمٌ واحِدٌ لَطَوَّلَ اللهُ ذلِكَ الْيَوْمَ حَتّى يَخْرُجَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدى» يعنى اگر فرض كنيم از دنيا يك روز بيشتر باقى نمانده است، خدا آن روز را طولانى مىكند تا مهدى از اولاد من ظهور كند. حال ببينيد پيغمبر چگونه آن روز را روشن و دوره كمال بشريت مىبيند.
فرمود: «الْمَهْدىُّ يُبْعَثُ فى امّتى عَلَى اخْتِلافٍ مِنَ النّاسِ وَ الزَّلازِلِ»، مهدى(ع) در يك شرايطى مىآيد كه اختلاف در ميان بشر شديد و زلزلهها برقرار است (مقصود زلزلههاى ناشى از مواد زير زمين نيست)، اصلًا زمين به دست بشر دارد تكان میخورد و خطر، بشريت را تهديد میكند كه زمين نيست و نابود شود. «فَيَمْلَأُ الْارْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»، بعد از آنكه پيمانه ظلم و جور پر شد، دنيا را پر از عدل و داد میكند.
«يَرْضى عَنْهُ ساكِنُ السَّماءِ وَ ساكِنُ الْارْضِ»، از او، هم خداى آسمان راضى است و هم خلق خداى آسمان و مردم روى زمين؛ میگويند: الحمدلله كه شر اين ظلمها از سر ما كوتاه شد.
بعد فرمود: «يُقَسِّمُ الْمالَ صِحاحاً»، ثروت را به طور صحيح تقسيم میكند.
گفتند: يا رسولَالله! يعنى چه به طور صحيح؟ فرمود: عادلانه و بالسّويّه تقسيم میكند. «وَ يَمْلَأُ اللهُ قُلوبَ امَّةِ مُحَمَّدٍ غِنىً وَ يَسَعُهُمْ عَدْلُهُ»، خداوند دل امت اسلام را مملوّ از غنا میكند؛ يعنى خيال نكن غنا و ثروت، تنها همان ثروت مادى است؛ دلها غنى میشود، فقرها و نيازها و حقارتها و بيچارگيها و كينهها و حسادتها، همه از دلها بيرون كشيده میشود.
توصیف آن حاکم انقلابی- از زبان علی(ع)
امام علی(ع) در نهجالبلاغه خطبه ۱۳۸ میفرمايد: «الا وَ فى غَدٍ وَ سَيَأْتى غَدٌ بِما لا تَعْرِفونَ»، بدانيد كه فردا دنيا آبستن چيزهايى است كه هيچ پيشبينى نمىكنيد، نمىشناسيد و آگاه نيستيد، ولى بدانيد هست و فردا با خود خواهد آورد. «يَأْخُذُ الْوالى مِنْ غَيْرِها عُمّالَها عَلى مَساوى أَعْمالِها»، اول كارى كه آن والى الهى میكند اين است كه عمال و حكام را يكيك میگيرد، (کارگزاران قبلی را به سبب اعمال ناپسندشان بازخواست خواهد کرد) اعوان خودش را اصلاح میكند، دنيا اصلاح میشود.
«وَ تُخْرِجُ لَهُ الْارْضُ افاليذَ كَبِدِها»، زمين، پارههاى جگر خودش را بيرون میدهد؛ يعنى زمين هر موهبتى كه در خودش دارد از هر معدنى و هر استعدادى كه شما تصور بكنيد، همه را بيرون میدهد؛ هرچه تا امروز مضايقه كرده بيرون مىدهد. «وَ تُلْقى الَيْهِ سِلْماً مَقاليدَها»، زمين میآيد مثل يك غلام در حالى كه تسليم است كليدهاى خودش را در اختيار او قرار مىدهد يعنى ديگر سرّى در طبيعت باقى نمىماند مگر اينكه به دست او كشف مىشود، مجهولى در طبيعت باقى نمىماند مگر اينكه در آن دوره مكشوف میگردد.
«فَيُريكُمْ كَيْفَ عَدْلُ السّيرَةِ»، آن وقت او به شما نشان خواهد داد كه عدالت واقعى يعنى چه، نشان خواهد داد كه اينهمه كه دم از اعلاميه حقوق بشر و آزادى مىزدند همهاش دروغ بود، اينهمه كه دم از صلح مىزدند همهاش دروغ و نفاق و «جوفروشى و گندمنمايى» بود.
«وَ يُحْيى مَيِّتَ الْكِتابِ وَ السُّنَّةِ»، قوانين كتاب و سنت را كه متروك مانده و به حسب ظاهر مرده و از ميان رفته است زنده خواهد كرد.
«اذا قامَ الْقائِمُ حَكَمَ بِالْعَدْلِ»، زمانی که حضرت حجّت (عج) ظهور کند به عدالت حکم میکند «وَ ارْتَفَعَ فى ايّامِهِ الْجَوْرُ»، جور و ظلمى ديگر در كار نيست. هر يك از ائمه ما يك لقبى دارد، حضرت مهدی(ع) يك لقبى دارد مخصوص به خود، لقبى كه از مفهوم «قيام» گرفته شده است، آن كه در جهان قيام میكند: الْقائم. اصلًا ما حضرت مهدى را به قيام و عدالت میشناسيم. هر امامى به يك صفت شناخته مىشود، اين امام به قيام و عدالت شناخته مىشود. امام علی(ع) در ادامه فرمود: «وَ أَمِنَتْ بِهِ السُّبُلُ»، همه راهها، راههاى زمينى، دريايى و هوايى امن مىشود، چون منشأ اين ناامنيها، ناراحتيها و بىعدالتىهاست. وقتى كه عدالت برقرار بشود، [چون] فطرت بشر فطرت عدالت است، دليل ندارد كه ناامنى وجود داشته باشد.
فلسفه جهانی مهدویت
... آنچه در روایات عصر ظهور از عدالت، از صلح و صفا به معنى واقعی، از آزادى و امنيت كامل، از ثروت و بركت فراوان، از تقسيم عادلانه ثروت و... گفته شده است، از اینکه بشر در عصر ظهور تنفر دارد از دروغ گفتن، تنفر دارد از غيبت كردن، تنفر دارد از تهمت زدن، تنفر دارد از ظلم كردن.اينها بر اساس چه فلسفهاى است؟
همان كه عرض كردم: اسلام میگويد عاقبتِ بشر عدالت است، اما نمىگويد آن عدالتى كه در عاقبت میآيد فقط اين است كه فكر بشر به اينجا منتهى مىشود كه منفعت من در اين است كه منافع ديگران را حفظ كنم؛ نه، [در آن زمان] عدالت براى بشر محبوب و مثل يك معبود است، يعنى روحش رُقاء پيدا مىكند، تربيتش كامل میشود و اين نمىشود جز اينكه يك حكومت عادل جهانى بر مبناى ايمان، خداپرستى و خداشناسى و بر مبناى حكومت قرآن به وجود آيد؛ و ما مسلمين خوشوقتيم كه بر خلاف اينهمه بدبينيهايى كه در دنياى غرب براى بشريت به وجود آمده، به آينده بشريت خوشبين هستيم.
مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در سيره ائمه اطهار عليهم السلام) ج18، ص: 161-165- با تلخیص و ویرایش