۳۰ - سالگرد تجاوز نظامی آمریکا به طبس: هدف ایجاد شورش در ایران بود ۱۴۰۳/۰۲/۰۳
سالگرد تجاوز نظامی آمریکا به طبس:
هدف ایجاد شورش در ایران بود
۱۴۰۳/۰۲/۰۳
اولین بار ژنرال جیمز بیوات، فرمانده ارشد آمریکایی بود که در ششم مارس سال 1980 (16 اسفند 1358)، زمانی که برای نظارت بر چگونگی انجام تمرینات «نیروی دلتا» در پایگاه «وادی قنا» در مصر، به این کشور رفت، از عملیات نظامی قریبالوقوعی پرده برداشت. او خطاب به اعضای این نیرو اظهار داشت:
«... اکنون فرصتی پیش آمده تا اقتدار دوباره آمریکا را به دنیا نشان دهیم. امیدوارم که این نقشه تا آخر همینطور پیش برود. این عملیات یعنی اعتبار ما در خاورمیانه و دنیا. اگر اسرائیلیها از عهده عملیات انتبه برآمدند، ما هم برمیآییم.»
سرهنگ چارلز آلوین بکویث (فرمانده میدانی عملیات) نیز در تایید حرفهای ژنرال خطاب به نیروهایش به صراحت گفت: «آقایان، این عملیات، تنها یک عملیات نظامی ساده نیست، این عملیات یعنی اقتدار دوباره آمریکا بر دنیا، یعنی اعتبار، لیاقت، شرف و همه چیز ما.»1
این آغاز یک دوران ششماهه بود که برای به شکست کشاندن انقلاب اسلامی و سرنگون ساختن نظام جمهوری اسلامی سه عملیات نظامی علیه ایران تدارک دیده شده بود. نخستین عملیات به بهانه آزادسازی جاسوسهای آمریکایی طراحی گردید.
نامهای سرّی درباره طرح 3 مرحلهای علیه انقلاب
در نامهای که پیش از تجاوز نظامی آمریکا به طبس، توسط فرد ناشناسی در خارج کشور که گویا با سرویسهای اطلاعاتی غرب مرتبط بود، به شورای انقلاب اسلامی ارسال شد، درباره مرحله نخست دوران آن دوران ششماهه آمده بود:
«... 1- شورای امنیت ملی آمریکا سرگرم طرح نقشهای نظامی در تهران است. بر طبق این نقشه که قسمتی از آن در خارج و بخشی از آن در ایران قرار است انجام گیرد، گروه ویژه مشترکی با همکاری سازمان جاسوسی اسرائیل بهوجود آمده است. در 22 نوامبر 1979 در جلسه مشترکی با شرکت عزر وایزمن، وزیر دفاع اسرائیل، سفیر آمریکا در تلآویو و وابسته نظامی آمریکا جزئیات همکاری اسرائیل در این عملیات روشن گردید. در این جلسه تصمیم گرفته شد که از افسران و طراحان برنامه حمله به فرودگاه انتبه نیز استفاده شود. افراد این گروه ویژه، 82 تن از لشکر ویژه هوا/ زمین آمریکا هستند که هم اکنون در پایگاه فورت براگ (Fort brag) تحت آموزش قرار دارند و به زودی از طریق آلمان غربی به پایگاه «آکروتینی» در قبرس و پس از آن به اسرائیل اعزام خواهند گردید...»2
از طرف دیگر چهار روز قبل از انجام عملیات طبس یعنی در تاریخ یکشنبه 20آوریل 1980 (31 فروردین 1359) یکی از نشریات آمریکایی به نام «هوستون کرونیکل» در سرمقاله خود به قلم «میلز کوپلند» از اعضای سازمان سیا، به موضوع تجاوز نظامی به ایران با بهانه آزادسازی جاسوسان آمریکایی اشاره نمود. در بخشهایی از آن سرمقاله آمده بود:
«...اکثر اعضای CIA معتقدند که این برنامه کاملاً و به خوبی قابل اجراست. تجربههای ما نشان میدهد... این کار به وسیله شوراندن مردم علیه گردانندگان و با استفاده از تظاهرات برای پوشش جهت حمله و ورود و همچنین حفاظت از سفارت صورت گیرد...اطلاعاتی که CIA در مورد گروههای سیاسی دارد، نشان میدهد که... آنها با ما همکاری خواهند کرد...»3
گروهکها؛ جاده صافکن آمریکا
از روز دوشنبه اول اردیبهشت 1359، دانشگاههای تهران، محل درگیری گروهکهای ضدانقلاب با مردم شد. بهدنبال اعلام انقلاب فرهنگی در دانشگاهها و تصفیه آنها از نیروهای ضدانقلابی، این گروهکها که اتاقها و سالنهای متعددی در برخی دانشگاهها را به پایگاه خود و انبار اسلحه تبدیل کرده بودند، در مقابل انقلاب و مردم صفآرایی نمودند. گروهکهایی مانند فداییان خلق، مجاهدین خلق (منافقین)، پیکار، حزب توده و... با تصرف بخشهای مهمی از این مؤسسات عالی، سعی داشتند از همان جا با انقلاب و نظام اسلامی تسویه حساب کنند.
دو روز بعد، رادارها و پدافند ضد هوائی مربوطه به بهانه مأموریتی در غرب کشور (که هیچگاه انجام نشد) جمعآوری شدند. طبق اسناد به دست آمده و بر اساس امریه شماره 256ـ 16ـ 412 مورخ سوم اردیبهشت 1359 از حوزه معاونت عملیاتی و پدافند هوایی، توپهای 23 میلیمتری ضدهوایی مستقر در تهران، شیراز، مشهد و بابلسر با کلیه تجهیزات برای رفع خطر کامل از عملیات آمریکا بهعنوان مأموریت از منطقه دور شده و توپهای ضدهوایی فرودگاه مهرآباد و پادگان منظریه قم نیز بهطور کامل برداشته شدند.4
پس از غروب آفتاب 24آوریل 1980 (4 اردیبهشت 1359)، 6 فروند هواپیمای هرکولس سی 130 از جزیره مصیره در عمان و 8 فروند بالگرد آر.اچ.53 سیکورسکی از ناو هواپیمابر «نیمیتس» برخاسته و بیش از 130 کماندو آمریکایی را همراه مقادیر معتنابهی از پیشرفتهترین سلاحهای سبک و سنگین، از غرب چابهار وارد ایران کرده و پس از گذر از کویر لوت، در منطقهای واقع در 60 کیلومتری جنوب غربی طبس، به نام «صحرای 1» که از مدتها پیش توسط جاسوسان داخلی سازمان سیا شناسایی و تعیین شده بود، بر زمین نشاندند.
شنها مامور خدا بودند
در آن شب تاریک و ساکت و خاموش، در غفلت کامل نیروهای داخلی و در غیاب رادارهای ردیاب و پدافند ضدهوایی و البته با بیداری و آمادگی مزدوران آمریکایی در مکانهای تعیین شده که مسیر را از دریای عمان تا قلب پایتخت برای عبور و استقرار کماندوهای آمریکایی کاملاً آماده ساخته بودند، اما اتفاق دیگری افتاد که با هیچ عقل حسابگری قابل پیشبینی نبود، آن هم برای نیرویی که قبل از اجرای عملیات، بیش از 13 هزار ساعت جزء به جزء آن را در شرایط مشابه، بارها و بارها تمرین کرده بوده و به ابزارها و وسایل و هواپیماها و بالگردهای پیشرفتهای مجهز بود که هر کدام برای یک ارتش، غنیمت بزرگی به شمار میآمد.
در شروع عملیات، یکی از هواپیماهای سی-130 موسوم به «دراگون 1» که حاوی سلاح و ابزار نظامی بود، هنگام فرود، دچار آسیبدیدگی در ناحیه بال خود شد که ادامه عملیات را برای آن، غیرممکن میساخت. از طرف دیگر یکی از بالگردهای آر.اچ.53 هم در ناحیه بال خود متوجه ترک خوردگی شد که در نزدیکی دریاچه جازموریان و غرب ایرانشهر، ناگزیر به فرود اضطراری گردید.
بالگرد دوم بهدلیل برخورد با طوفان شن، نشانگرهای پروازش را از دست داد و ناگزیر از بازگشت شد و بالگرد سوم نیز اگرچه همراه دیگر بالگردها با 40 تا 50 دقیقه تاخیر به محل «صحرای 1» رسید اما سیستم هیدرولیکی خود را از دست داد و عملاً از ادامه عملیات بازماند.
در اینجا با 5 بالگرد باقیمانده، در واقع دیگر اجرای عملیات ناممکن بهنظر میرسید و این موضوع را فرماندهان عملیات ضمن هماهنگی با کاخ سفید و شخص رئیسجمهوری وقت آمریکا (جیمیکارتر) اذعان کرده و موافقت وی را برای متوقف ساختن عملیات و بازگشت به پایگاهها گرفتند.
اما فاجعه اصلی در همین جا رخ داد، بهطوری که هنگام اقدام برای سوختگیری یکی از بالگردها پس از برخاستن از زمین، بهدلیل نداشتن دید کافی در آن شب طوفانی، با یکی از هواپیماهای سی-130، برخورد کرد و هر دو منفجر شده، 8 تن از کماندوها کشته و 5 نفر نیز مجروح شدند.
همه چیز تمام شد
هامیلتون جردن، رئیس ستاد کاخ سفید در خاطراتش که در کتابی به نام «بحران» منتشر شد، این لحظه را در کاخ سفید اینگونه تشریح میکند:
«... کارتر گوشی را برداشت و گفت: «دیوید (جونز) چه خبر؟» ما حرفهای جونز (رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح) را نمیشنیدیم، ولی حالت چهره کارتر و پریدگی رنگ او نشان میداد که خبرهای بدی میشنود. کارتر لحظهای چشمانش را بست و در حالی که به زحمت آب دهانش را قورت میداد، پرسید: «آیا کسی هم مرده است؟»... همه ما به دهان و چشمان او زل زده بودیم. چند ثانیه بعد گفت: «میفهمم... میفهمم» و گوشی تلفن را گذاشت...»5
بهدنبال این شکست، کاخ سفید بیانیهای صادر کرد و جیمی کارتر در یک سخنرانی تلویزیونی ابعاد شکست را تشریح نمود. لحظاتی بعد از آن، بنیصدر که در آن زمان فرماندهی کل قوا را برعهده داشت، دستور داد تا بالگردهای برجای مانده از عملیات آمریکاییها بمباران شود. در این اقدام، اسناد سری و مهم باقی مانده در آتش سوختند و محمد منتظر قائم، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یزد که در منطقه از بالگردها محافظت میکرد به شهادت رسید و سه پاسدار دیگر زخمی شدند.
از اسناد محدود بهدست آمده که از بمباران بالگردها سالم بیرون آمدند و همچنین شواهد دیگر مشخص شد که عملیات تنها برای نجات جاسوسان آمریکایی نبوده، بلکه نقشههای عمیقتری بهدنبال داشت که حدود دو ماه بعد با ماجرای کودتای نوژه، برخی آنها برملا گردید.
یوسف مازندی از عوامل فراماسونری و رژیم شاه که سالیان متمادی نمایندگی خبرگزاری آمریکایی «یونایتد پرس» را در ایران برعهده داشت، در کتاب خود به نام «ایران، ابرقدرت قرن» نوشت:
«چند ماه پس از افتضاح دشت کویر، عدهای از ایرانیان نظامی و غیرنظامی که موفق شده بودند از کشور خود بگریزند و به هممیهنان سرگردان خویش (در خارج) بپیوندند، بهتدریج آغاز به سخن کردند... آنها میگفتند در بیشتر عملیاتی که به واقعه صحرای طبس منتهی شده بود شرکت داشتند... به گفته آنان پیاده شدن آمریکاییها در طبس برای نجات گروگانها نبود، بلکه برای انجام یک شورش بود. چون حمله نظامی آمریکا به ایران در آن زمان به صلاح نبود.... هواپیماهای سی 130 و بالگردهای آر.اچ.53 برای تهیه چنین انفجاری در دشت کویر ایران بر زمین نشسته بودند. هدف، تحویل تسلیحات فوقمدرن برای یک جنگ چریکی وسیع و سراسری به گروهی از افسران وفادار به شاه بود.»
بخش دوم نامهای که به شورای انقلاب ارسال شد، اشاره به کودتایی داشت که قرار بود بعد از شکست احتمالی تجاوز نظامی طبس انجام شود. کودتایی که دو ماه بعد و در آستانه اجرائی شدن آن، کشف و خنثی گردید و بخش سوم آن نامه، اشاره به زمینهچینیهای جنگ تحمیلی داشت که 5 ماه پس از تجاوز به طبس، آغاز شد.
_______________________________
1- پاسخ به شبهاتی درباره حادثه طبس- پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- 8 اردیبهشت 1399 2- طبس، مصداقی بر سوره فیل- ترجمه و تنظیم:دانشجویان مسلمان پیرو خط امام- اردیبهشت 1370- مرکز نشر اسناد لانه جاسوسی آمریکا- صفحات 17 تا 20 3- امیررضا ستوده و حمید کاویانی- بحران 444 روزه در تهران- مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر- چاپ اول- زمستان 1379- صفحههای 127 تا 132 4- احمدرضا شاهعلی- انقلاب دوم (تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، آثار و پیامدها)- تهران- مرکز اسناد انقلاب اسلامی- 1385- صفحه277 5-هامیلتون براون- بحران- ترجمه محمود مشرقی