۱۷۴ - قربانعلی معصومی: شرایط بهرهمندی مؤمنان از صلوات الهی ۱۴۰۳/۰۲/۲۴
شرایط بهرهمندی مؤمنان از صلوات الهی
۱۴۰۳/۰۲/۲۴
قربانعلی معصومی
صلوات چه در قالب دعا و چه در قالب وصل و صله به کسی یا چیزی و چه در قالب همین صلوات معمول که مسلمانان میفرستند، از عبادات مهم و اساسی است که آثار بسیاری برای خود فرد و کسانی دارد که این عمل در حق آنان انجام میشود.
اصولا در عرف اجتماعی مؤمنان، وقتی از صلوات سخن به میان میآید، مفهومی که از آن میفهمند این است که در حق پیامبر(ص) و خاندان معصوم ایشان دعایی را در قالب «اللهم صل علی محمد و آل محمد» داشته باشند.
اما دامنه صلوات نهتنها پیامبر و خاندانش بلکه مؤمنان را نیز دربر میگیرد تا جایی که خدا و فرشتگانش نیز بر مؤمنان صلوات میفرستند، به شرطی که شرایطی را برای آن فراهم آورند. صلوات خدا و فرشتگان آثاری دارد که توجه به این آثار موجب میشود تا مؤمنان دنبال ایجاد شرایط باشند. از همین رو، نویسنده با مراجعه به آیات قرآن، به بیان شرایط بهرهمندی مؤمنان از صلوات الهی و فرشتگان و آثار آن پرداخته است.
***
انواع صلوات الهی بر پیامبر و مؤمنان
صلوات یکی از افعال الهی است که فرشتگان به تبع خدا آن را انجام میدهند. خدا و فرشتگان به دو گروه اصلی صلوات میفرستند: نخست صلوات بر پیامبر(ص)؛ دوم صلوات بر مؤمنان.
قرآن میفرماید: ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما؛ همانا خدا و فرشتگانش بر پیامبر صلوات میفرستند. ای هل ایمان شما نیز بر او صلوات و سلام بفرستید و تسلیم او باشید.(احزاب، آیه 56)
در روایات تفسیری – تبیینی آمده است که مؤمنان برای انجام این عمل عبادی میتوانند عبارتهایی چون «اللهم صلّ علی محمد و آل محمد» یا «اللهم صلّ و سلّم علی محمد و آل محمد کما صلّیت و سلّمت و بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید» و مانند آنها را در قالب دعا به کار برند.
ریشه این صلوات اخیر را باید در آیه قرآن جست که خدا در حق حضرت ابراهیم(ع) و اهل بیت ایشان میفرماید: «رحمتالله و برکاته علیکم اهل البیت انه حمید مجید.»(هود، آیه 73)
پس از نظر قرآن، مؤمنان باید به تبعیت از خدا و فرشتگان، در حق پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان(ع) اینگونه دعا کرده و سلام و صلوات بفرستند.
بر اساس روایات تفسیری، صلوات خدا و فرشتگان و مؤمنان در حق پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) موجب افزایش مقامات و درجات آنان شده و برای مؤمنان افزون بر ثواب، موجب ارتباط با معصومان(ع) و توجه و اهتمام آنان نسبت به مؤمنان میشود.
اما صلوات بر مؤمنان خود بر دو قسم است: قسمی از آن صلوات پیامبر(ص) در حق مؤمنان است؛ و قسمی دیگر، صلوات خدا و فرشتگان در حق مؤمنان است.
اما صلوات پیامبر(ص) در حق مؤمنان زمانی است که شرایطی را مؤمنان فراهم آورند که از مهمترین آنها دادن «صدقه» به پیامبر(ص) است. خدا در قرآن در این باره میفرماید: خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها و صل علیهم ان صلاتک سکن لهم و الله سمیع علیم؛ از مؤمنانی که عمل صالح و سیئه را به هم آمیخته و اعتراف به گناه دارند و توبه کار هستند، اموالی به عنوان زکات بگیر تا با آن ایشان را تطهیر کرده و تزکیه کنی و بر آنان دعا و صلوات بفرست؛ زیرا دعا و صلوات تو در حق ایشان موجب آرامش آنان است و خدا شنوا به دعا و اجابتکننده و دانا به امور است.(توبه، آیه 103)
از آیات قرآن به دست میآید که مؤمنان گناهکاری که اعتراف به گناه کرده و توبه میکنند، میتوانند با دادن صدقه به پیامبر(ص) در شرایطی قرار گیرند که به دست ایشان تطهیر و تزکیه شوند و پیامبر(ص) در حق ایشان دعای خاص کند و خدا به سبب حضرت توبهشان را میپذیرد و رحمت رحیمی خویش را به آنان تفضل میکند.(توبه، آیات 102 تا 104)
بنابراین، نباید دعا و صلوات پیامبر(ص) و استغفار ایشان را در حق مؤمنان کم شمرد و آن را همانند دعای خویش یا دعای دیگران دانست؛ زیرا پیامبر(ص) دارای جایگاه خاصی در پیشگاه خدا است و توسل و شفاعت ایشان نقش اساسی دارد.
البته این امر برای معصومان(ع) نیز ثابت است؛ زیرا آنان نیز استمرار همان حقیقت هستند و ولایت آنان ولایت پیامبر(ص) است؛
از همینرو خدا درباره نقش معصومان(ع) در شهادت دنیوی و اخروی در ادامه همین آیات به آن اشاره کرده است(توبه، آیه 105)؛ زیرا مؤمنانی که هم اینک میتوانند ببینند و در قیامت شهادت به ظاهر و باطن اعمال بدهند و نیتها را بدانند، تنها معصومان(ع) از اهل بیت عصمت و طهارت هستند.(همان؛ روایات تفسیری- تبیینی)
اما صلوات الهی و فرشتگان در حق مؤمنان نیز نوع دوم از صلواتی است که خدا در قرآن مطرح کرده است.(احزاب، آیه 43)
بنابراین، میتوان گفت که خدا در آغاز سوره از صلوات خویش و فرشتگان در حق مؤمنان سخن به میان میآورد و سپس به صلوات خویش و فرشتگان در حق پیامبر(ص) اشاره میکند و از مؤمنان میخواهد که آنان به تبعیت از خدا و فرشتگان، به عنوان یک واجب دینی در حق پیامبر(ص) صلوات بفرستند؛ زیرا فعل امر در آیه 56 سوره احزاب، به معنای وجوب فعل است نه استحباب.
بنابراین، اگر کسی در حق پیامبر(ص) صلوات نفرستد، ترک واجب کرده و گناهکار است.
البته در روایات تفسیری – تبیینی از پیامبر(ص) نقل شده که صلوات ابتر نفرستید.
وقتی از آن حضرت توضیح خواستند، ایشان فرمود که صلوات ابتر آن است که صلوات بدون پیوست اهل بیت(ع) باشد؛ زیرا کسی که میگوید: «اللهم صل و سلم علی محمد(ص)» و به همین بسنده کند، توجهی به کوثر نکرده و نسل پیامبر(ص) را اینگونه در عمل «ابتر» گذاشته است؛ چنانکه دشمنان پیامبر(ص) ایشان را ابتر میدانستند(کوثر، آیات 1 تا 3)، این افراد نیز با ترک صلوات بر اهل بیت(ع)، ایشان را ابتر کرده یا ابتر دانستهاند.
ابتر بودن به معنای بیدنبالهای است که نسلی از او نیست. البته حقیقت ابتر نسبت به پیامبر(ص) عدم استمرار ولایت الهی در حق معصومان(ع) است؛ پس کسی که صلوات ابتر میفرستد در حقیقت ولایت الهی معصومان(ع) را نپذیرفته است.
شرایط بهرهمندی مؤمنان از صلوات الهی
از نگاه تعالیم قرآن، هر کسی از صلوات الهی بهرهمند نمیشود، بلکه کسانی از آن بهرهمند میشوند که شرایطی را ایجاد کرده باشند که مهمترین آنها عبارتند از:
1. ایمان: ایمان شرط نخستین در بهرهمندی از صلوات الهی و فرشتگان است.(احزاب، آیات 41 تا 43)
2. ذکر کثیر: دومین شرط اساسی در بهرهمندی از صلوات خدا و فرشتگان، ذکر کثیر است.(همان)
این ذکر کثیر میتواند زبانی و قلبی باشد؛ چنانکه تحقق آن میتواند به گفتن «یا الله» باشد یا خواندن قرآن که ذکر الهی است یا خواندن نماز باشد که آن نیز از نظر قرآن ذکر است.
کثرت میتواند کمی و کیفی باشد؛ بنابراین باید از نظر تعداد و کمی بیشتر از هفتاد باشد تا ذکر کثیر تحقق یابد.
از نظر کیفی نیز حضور قلب تأثیر بسزایی دارد؛ چنانکه اخلاص و داشتن ملکه تقوا و رسیدن به مقام «متقین» نیز میتواند نقش اساسی داشته باشد؛ زیرا شرط قبولی اعمال از جمله ذکر الهی رسیدن شخص به ملکه تقوا و عنوان اسمی متقین است.(مائده، آیه 27)
از نظر قرآن، عدد هفتاد بسیار مهم است؛ زیرا خدا به این عدد توجه خاصی داشته و فرموده است که اگر پیامبر(ص) در حق منافقین هفتاد بار هم استغفار کند، خدا آنان را نمیبخشد.(توبه، آیات 77 تا 80) مفهوم این آیات این است که هفتاد بار استغفار برای غیر منافقین میتواند مفید و سازنده باشد.
3. تسبیحات بامدادان و شامگاهان: شرط دیگر بهرهمندی از صلوات الهی و فرشتگان آن است که مؤمنان به تسبیح خدا بهویژه در بامدادان و شامگاهان بپردازند(احزاب، آیات 42 و 43)؛ زیرا این دو زمان، نقش اساسی در رشد انسان دارد. از نظر قرآن، تسبیح که به معنای تنزیه خدا از هرگونه عیب و نقص است، شامل تقدیس نیز میشود.
شخص وقتی تسبیح میگوید، از یک نظر همه کمالات را برای خدا قائل است و خدا را خاستگاه همه کمالات میداند؛ پس از نظر تسبیحگر، خدا بیعیب است و همه کمالات را دارد؛ و از سوی دیگر از نظر تسبیحگر، خدا همه کمالات را در تمامیت آن دارد و از این نظر نیز بینقص است.
آثار صلوات الهی بر مؤمنان
صلوات الهی و فرشتگان در حق مؤمنانی که شرایط پیشین را فراهم کرده باشند، آثار و برکاتی دارد که از مهمترین آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. خروج از ظلمات به سوی نور: نخستین و اصلیترین تأثیر صلوات الهی و فرشتگان در حق مؤمنان آن است که با چنین صلواتی خدا مؤمنان را از ظلمات به سوی نور بیرون میبرد.
بنابراین، ظلمات گوناگونی که انسان را به سبب شرایط زیست دنیوی دربر گرفته از میان میرود و به جای آن در نور الهی غرق میشوند به طوری که سرتا پای وجود ملک و ملکوت مؤمنان دارای شرایط نورانی میشود. پس کسی که بخواهد از ظلمات رها و وجودش نورانی شود به این عوامل و شرایط توجه یابد و به ذکر الله و تسبیح به ویژه در بامدادان و شامگاهان بپردازد تا خدا و فرشتگان در حق او صلوات بفرستند و اینگونه در بهترین شرایط زیستی و وجودی قرار گیرد.(احزاب، آیات 41 تا 43)
2. رحمت رحیمی: از دیگر آثار صلوات خدا و فرشتگان در حق مؤمنان، برخورداری از رحمت رحیمی و خاص است(همان) که فراتر از رحمت رحمانی است که همه مخلوقات را دربرگرفته و اصولا خلقت بر اساس همین رحمت رحمانی است.(هود، آیه 119)
3. تحیت الهی: از آثار صلوات الهی، بهرهمندی مؤمنان از تحیت الهی در قیامت و هنگام لقاء الله است.(احزاب، آیات 41 تا 44) در حقیقت خدا به کسانی که او را ذکر گفته و تسبیح کردهاند، پاکی میدهد که حیات کامل و خالص از جلوههای آن است؛ زیرا تحیت الهی به معنای زنده باد حقیقی است که با حیات محض ظهور مییابد و در آن هیچگونه مرگی نیست (عنکبوت، آیه 64)؛ در حالی که اهل دوزخ گرفتار حالتی نه مرگ و نه زندگی هستند.(اعلی، آیه 13)
4. سلام و سلامت الهی: یکی از نامهای الهی سلام است.
(حشر، آیه 23) از نظر قرآن، بهترین مسیر آن است که انسان در همه حالات زندگی و مرگ تحت اسم سلام باشد
(مریم، آیات 15 و 33)؛ یعنی تولد و مرگ و رستاخیزش با سلام باشد(همان) و در «سبل السلام» حرکت کند(مائده، آیه 16) و در نهایت به «دارالسلام» در آخرت وارد شود.(انعام، آیه 137؛ یونس، آیه 35)
از نگاه قرآن، مؤمنانی که شرایط خاص را فراهم آورده و مورد عنایت قرار گرفته و خدا و فرشتگانش در حق ایشان صلوات میفرستد، در قیامت وقتی خدا برای آنان تحیتی میفرستد با «سلام» همراه خواهد بود. در حقیقت خدا خودش به استقبال آنان آمده و با سلام، ایشان را ملاقات میکند.(احزاب، آیات 41 تا 44)
5. پاداش ارزشمند: از دیگر آثار صلوات الهی و فرشتگان در حق مؤمنان، پاداش ارزشمند و نیکو است که خدا برای آنان در آخرت و هنگام لقاء الله فراهم کرده است.
این پاداش کریمانه به تفصیل بیان نشده است(احزاب، آیات 41 و 44)، ولی از آیات دیگر دانسته میشود که چیزی است که هیچ نفسی، از چشم روشنیهای الهی که برایش فراهم شده علم و آگاهی ندارد: «لا تعلم نفس ما اخفی من قره اعین»
(سجده، آیه 17)؛ زیرا قابل توصیف و فهم در عالم دنیا نیست و مشابهی در دنیا ندارد که بتوان تصویر و ترسیمی از آن به دست داد. چنین مقامات و امکانات کریمانهای قابل توصیف نیست؛ زیرا نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است.