خواب آشفته دشمن برای استعمار کشورهای اسلامی
۱۴۰۳/۰۲/۲۸
سید یاسر جبرائیلی
ادامه پیام تاریخی آیتالله خامنهای در نخستین سالگرد رحلت حضرت امام(قدّسسرّه)
... درست در آن هنگام که از حادثهی ارتحال امام، نفس دنیا در سینهاش حبس شده و خواب از چشم دوست و دشمن در سطح جهان گرفته شده بود، ایران اسلامی نمایشی قهرمانانه داد و با عنایات خداوندی، سنگینترین آزمون خود را به سرافرازی طی کرد و کشتی انقلاب از گردابی خطیر، با آرامش و اطمینان عبور کرد. و این خود آیت دیگری از شمول الطاف الهی بر ملّتی شد که قدم در راه خدا نهاده و به نصرت او قیام کرده است. دوستان، یعنی تودههای مسلمان و مستضعفانِ بسیاری از مناطق عالم، جانی و امیدی دوباره گرفتند و به پایههای نظام سلطه جهانی، ضربهای دوباره - پس از ضربهی آغاز پیروزی انقلاب - وارد آمد. یعنی حادثهای که میپنداشتند انقلاب را درهم خواهد پیچید، به انقلاب اوج و حیات بخشید و امام ما - آن برافروزندهی مشعل انقلاب - با رحلت خود، یک بار دیگر شعله انقلاب را برافروخته کرد. «فرحمه الله حیّا و میّتا والسّلام علیه یوم ولد و یوم قاد الامّة و یوم ارتحل و یوم یبعث حیّا».
در همه این حوادث، و با نگاهی وسیعتر در سرگذشت یازدهساله نظام اسلامی و اساساً در پیدایش این نظام و مقدّمات آن و مبارزاتی که به آن منتهی شد، صحنهپرداز اصلی و عامل حقیقی، همانا اسلام و عقیده و ایمان و تربیت اسلامی است. هم ملّت ایران که با قیام شجاعانهاش در برابر نظام سلطه جهانی و بر ضدّ ابرقدرتهای شرق و غرب، کاری عظیم و بیسابقه انجام داد؛ هم رهبر و قائد عظیمالشّأن این انقلاب که مثل کوه در برابر همه بادهای مخالف ایستاد و هجوم طوفانها را شکست، امّا خود کمترین تکانی نخورد، هم نظام نوین اسلامی که توانست کشور را بدون اندک تکیهای به بیگانگان اداره کند و جنگی را که محلّ تلاقی نیروهای شرق و غرب بر ضدّ او بود و نزدیک به سهچهارم سالیان پس از پیروزی را فراگرفت، بدون گرایش به هیچ طرف و فقط با تکیه بر خود، شرافتمندانه و با عزّت و پیروزی به پایان بَرَد، همه و همه توان خود را از اسلام گرفتهاند و اسلام جوهر اصلی این حوادث شگفتآور و مایهی حقیقی قدرت و صلابت و عزّتی است که ایران و ایرانی و ملّت و رهبر و انقلاب و نظام ما، در تاریخ معاصر از خود بروز دادهاند.
اسلام، دین توحید است و توحید یعنی رهایی انسان از عبودیّت و اطاعت و تسلیم در برابر هر چیز و هرکس بهجز خدا؛ یعنی گسستن بندهای سلطهی نظامهای بشری؛ یعنی شکستن طلسم ترس از قدرتهای شیطانی و مادّی؛ یعنی تکیه بر اقتدارات بینهایتی که خداوند در نهاد انسان قرار داده و از او بهکارگیری آنها را همچون فریضهای تخلّفناپذیر، طلب کرده است؛ یعنی اعتماد به وعده الهی در پیروزی مستضعفین بر ستمگران و مستکبرین به شرط قیام و مبارزه و استقامت؛ یعنی دل بستن به رحمت خدا و نهراسیدن از احتمال شکست؛ یعنی استقبال از زحمات و خطراتی که در راه تحقّق وعده الهی، آدمی را تهدید میکند؛ یعنی مشکلات راه را بهحساب خدا گذاشتن و خود را به پیروزی حتمی و نهائی امیدوار داشتن؛ یعنی در مبارزه، چشم به هدف عالی - که نجات جامعه از هرگونه ستم و تبعیض و جهل و شرک است - دوختن و عِوَض ناکامیهای شخصی و میانراهی را نزد خدا جستن؛ و خلاصه یعنی خود را مرتبط و متّصل به اقیانوس لایزال قدرت و حکمت الهی دیدن و به سمت هدف اعلی، با امید و بیتشویش شتافتن. همه عزّت و اعتلائی که به مسلمین وعده داده شده، در سایه چنین ایمان و درک روشن و عمیقی از توحید است. بدون فهم درست و پایبندی عقیدتی و عملی به توحید، هیچکدام از وعدههای الهی دربارهی مسلمانان عملی نخواهد شد. در دوران سلطه استکبار، غفلت از توحید ناب اسلامی و مفهوم زندگیشمول آن بود که صحنه را برای بُتهای استعمار باز گذارد و به خداوندان زر و زور، فرصت تاخت و تاز داد. دشمنان با نقشههای ازپیشآمادهشده، دین را در کشورهای اسلامی از صحنه زندگی راندند و شعار جدایی دین از سیاست را در این کشورها تحقّق بخشیدند. نتیجه این شد که پیشرفت علمی غرب بتواند این کشورها را یکباره بهصورت تابعی از کشورهای صنعتی درآورد و سرنوشت سیاسی و اقتصادی آن را برای مدّتهای طولانی و جبرانناپذیر، به دست غارتگران غربی بدهد.
امروزه غالب کشورهای اسلامی، پس از ده سال که جیب کمپانیها و دولتهای غربی از منابع آنها پُر شده، هنوز در وادی عقبماندگی سرگردانند و هنوز محتاج صنعت و علم و کالای غربی و هنوز در عالم سیاست، طفیلی و پیرو ناگزیر آنان. این، همان خسران عظیمی است که از روز اوّل براثر عدم توجّه به اصل بنیادین اسلام - یعنی توحید اسلامی - پیش آمده و هرچه زمان پیشتر رفته و علم کاملتر شده و دولتها و کشورهایی را مجهّزتر کرده، کشورهای اسلامی ناتوانتر، وابستهتر، کمجرئتتر و بیابتکارتر شدهاند.
راه علاج آن است که مسلمانان به اسلام ناب - که در آن، توحید و نفی عبودیّتِ غیر خدا، از هر چیز برجستهتر و درخشندهتر است - برگردند و عزّت و قدرت خود را در اسلام بجویند. و این چیزی است که طرّاحان توطئههای ضدّ اسلامی، همیشه از آن بیمناک بوده و در راه پیدایش آن، موانع جدّی مینهادهاند. هنگامی که انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد، ازآنجاکه پیشبینی میشد که جاذبه و محبوبیّت انقلاب، ملّتهای مسلمان و حتّی بعضی غیر مسلمانها را شیفته اسلام کند، همه دستهای استعماری بهکار افتاد، تا از نفوذ معنوی اسلام جلوگیری کند. تلاش وسیع و همهجانبه استکبار در برابر نفوذ اسلام، هیچ موجبی جز این ندارد که گسترش اسلام و مفاهیم اسلامی در هر نقطه جهان، به معنای جمع شدن بساط استکبار و ایادی آن در آن نقطه است.
همانطور که همه میدانند، بلافاصله پس از پیروزی انقلاب - که معنای درست توحید و نفی عبودیّت غیر خدا و عزّت در برابر هرکس و هر چیز غیر خدا را در عمل و واقعیّت به همه نشان داد - مسلمانان در نقاط بسیاری از جهان، احساس شخصیّت و عزّت نموده، در مقابل قدرتمندان و زورگویان ایستادند و سرفصل جدیدی در مبارزات ملل مسلمان بهوجود آمد؛ ازجمله حرکت عظیم مردم مسلمان در افغانستان و شروع مبارزات مردمی در سرزمین فلسطین و ایستادن مردم مسلمان و مبارز فلسطین در برابر احزاب معاملهگر و شروع نهضتهای اسلامی زیادی در کشورهای مسلمان آفریقایی و آسیایی و حتّی در اروپا که همه بر اساس جاذبه اسلام و شوق به تحقّق احکام الهی بهوجود آمده و اسلام را رهاییبخش و عزّتبخش خود میداند.
تا پیش از پیدایش جمهوری اسلامی، به تودههای عظیم مسلمان عالم تفهیم شده بود که اسلام قادر نیست برای آنان عزّت و عظمت بیافریند و آنان در جستوجوی سعادت باید یا به دنبال الگوی غربی و فرهنگ اروپا و آمریکا بروند و یا به سمت تئوریهای خیالی و پوچ مارکسیسم گرایش یابند؛ امّا پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران و عزّت و عظمتی که تحقّق اسلام به ملّت ایران بخشید، همه بافتههای دیرینه استعمارگران غربی را باطل کرد و در عمل نشان داد که اسلام میتواند ملّتی را از ضعف و بیحالی و انظلام نجات بدهد و به اوج عزّت و شجاعت و اعتمادبهنفس برساند و هم میتواند نظامی استوار و قادر بر زورآزمایی با قدرتهای مادّی جهان بر آنان ببخشد و دست قدرتهای ظالمانه و تحقیرکننده استعمار و استکبار را از سر آنان کوتاه کند. و چنین بود که جمهوری اسلامی به برکت اسلام، از پشتوانه مردمىِ نیرومندی در مقیاس جهانی برخوردار گشت و این به نوبه خود، بر توانایی و آسیبناپذیری جمهوری اسلامی - که همه سلطههای بزرگ جهانی، با آن سر ناسازگاری دارند - افزوده است.