۱۶۲ - غلامرضا سازگار: یوسف فاطمه(س)، باز آ...که در این مصر وجود... بشریت، چو تو خیرالبشری میخواهد ۱۴۰۳/۰۶/۰۷
یوسف فاطمه(س)، باز آ...که در این مصر وجود...
بشریت، چو تو خیرالبشری میخواهد
۱۴۰۳/۰۶/۰۷
وقف قدمهای تو
دیدن روی تو، چشم دگری میخواهد
منظر حسن تو، صاحبنظری میخواهد
باید از هر دو جهان، بیخبرش گردانند...
هر که از کوی وصالت، خبری میخواهد
تا مگر تیر دعایم، به اجابت برسد...
نالهام...سوز و نوایم، اثری میخواهد
تا که خاکستر خود، وقف قدوم تو کنم...
دلم از آتش عشقت، شرری میخواهد
چوبه دار بلا را، به سر دوش کشد...
هر که از نخل ولای تو، بری میخواهد!
روز آغاز، نوشتند به بازوی خلیل
که: بت نفس، شکستن، تبری میخواهد!
شمع تا شعله، به بال و پر پروانه زند...
چشم گریان ز گل، پاکتری میخواهد
یوسف فاطمه(س)، باز آ...که در این مصر وجود...
بشریت، چو تو خیرالبشری میخواهد
غلامرضا سازگار