محمد ایمانی: یحیی آمده که بماند ۱۴۰۳/۰۷/۲۷
یحیی آمده که بماند
۱۴۰۳/۰۷/۲۷
تاریخ، یک نقطه نیست و متوقف در یک حادثه نمیماند، روند است. فراز و فرود و انحطاط دارد، اما رها در تلاطم حوادث نیست.
یحیی سنوار فرمانده دلاور حماس، تاکنون به روایت صهیونیستها چند بار ترور و کشته شده. او دیروز در حالی که نه بیرون غزه بود و نه در تونلهای زیرزمینی، رودررو با نظامیان صهیونیست ایستاد و جنگید.
چرا باید مادری فلسطینی، نام یحیی -پیامبری از پیامبران بنی اسرائیل- را روی فرزندش بگذارد؟ مگر یحیای پیامبر تمام نشد؛ آیا سر او را نبریدند و به عنوان هدیه، نزد آن فاجره بیعفت نبردند؟!
حضرت یحیی(ع) پیامبر و پیامبرزاده است. همسر حضرت زکریا(ع) نازا بود و خود حضرت هم در سن کهنسالی، امیدی به صاحب فرزند شدن نداشت. اما میدانست همه چیز دست خداست: «وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثِينَ. و زكريا را (به ياد آور) در آن هنگام كه پروردگارش را خواند: پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندي به من عطا كن)».
دعای زکریا اجابت شد و بشارت ولادت فرزند از جانب خداوند آمد، با نامی برگزیده در ملکوت: «اَنَّ الله یُبَشِّرُکَ بِیَحْیی مُصَدِّقاً بِکَلِمَةٍ مِنَ الله وَ سَیِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ. خداوند تو را به يحيى بشارت مىدهد؛ كه كلمه خدا (مسيح) را تصديق مىكند؛ و رهبر خواهد بود؛ و از هوسهاى سركش بركنار، و پيامبرى از صالحان است».
چنان باورنکردنی بود که حضرت زکریا را به شگفتی انداخت: «قالَ رَبِّ اَنَّی یَکُونُ لِی غُلامٌ وَ قَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَ امْرَاَتِی عاقِرٌ قالَ کَذلِکَ الله یَفْعَلُ ما یَشاءُ. گفت: پروردگارا! چگونه ممكن است پسرى براى من باشد، در حالى كه پيرى به سراغ من آمده، و همسرم نازا است؟! فرمود: خداوند این چنین، هر كارى را بخواهد انجام مىدهد.».
نام یحیی، از ملکوت آمده، با این تقدیر محتوم که راهبر باشد؛ ولو آن که سر او بریده شود. از امام سجاد(ع) روایت شده: «ما در سفر کربلا همراه امام حسین(ع) بیرون آمدیم، امام در هر منزلی که نزول میفرمود، و یا از آن کوچ میکرد، از یحیی(ع) و شهامت او یاد میکرد و میفرمود: «إنَّ مِن هَوانِ الدنيا على الله تعالى أنَّ رَأسَ يحيى بنِ زكريّا اُهدِيَ إلى بَغِيٍّ مِن بَغايا بني إسرائيلَ. از پستی و بیارزشی دنیا نزد خداوند همین بس که سر یحیی بن زکریا را به عنوان هدیه به سوی فرد ستمگر و بیعفتی از ستمگران و بیعفتهای بنیاسرائیل هدیه بردند».
یحیی یعنی زندهکننده و زندگی بخش. چرا باید مادری فلسطینی نام یحیی را روی فرزند خود بگذارد؟ و فرزند چرا باید شیفته علی بن ابیطالب(ع) و حسین بن علی(ع) شود؟
مگر نه اینکه امویان و بنی عباس، تمام قساوت و فریب و تحریف را به کار بستند تا از امامان جانشین پیامبر (ص)، نه جسم و جانی باقی بماند و نه نام و نشانی؟!
زمام تاریخ پرتلاطم بشر، دست کیست که پس از ۱۴ قرن، فرماندهانی در تراز یحیی سنوار در فلسطین - آنجا که آوردگاه مصاف جبهه حق با جبهه شیطان است- پدیدار میشود و او با صدای رسا، مقتدای خود را امیر مؤمنان و امام حسین (علیهما السلام) معرفی میکند؟
مگر در جهان اسلام نگفته بودند (نعوذ بالله) حسین بن علی خارجی (خروجکننده) بود و یزید، خلیفه مسلمین، که حسین را کُشت؟! حقیقت منکوب شده از کجا به یحیی سنوار رسید، هرچه گواراتر در جان وی نشست، و از او، فرماندهی نستوه ساخت؟!
روزنامه وال استریت ژورنال، از پیامها و نامههای یحیی سنوار در غزه به رهبران حماس برای خبر داده و نوشته است: «در کل پیغامها ایستادگی و ایمان موج میزند. در بخشی از نامه یحیی سنوار آمده است: «باید در مسیری که شروع کردهایم پیش برویم.. یا بگذار کربلای جدیدی رخ دهد».
سنوار نه یک بار بلکه بارها با ادبیات مختلف، دم از کربلا زده و گفته بود: «سازش و مذاکره در کار نیست، یا پیروز میشویم یا کربلا رخ میدهد؛ والسلام».
او همچنین گفته بود: «آیا دنیا از ما انتظار دارد زمانیکه در حال کشته شدن هستیم، رفتار خوبی داشته باشیم؟ که ما را بیآنکه صدایی بدهیم [مقاومت کنیم] سلاخی کنند؟ این غیرممکن است. ما تصمیم گرفتیم با هر سلاحی که داریم از مردم خود دفاع کنیم.».
باید پا را از افق تنگ و محدود مادیت فراتر گذاشت و تامل کرد: مُراد خداوند از معجزه ولادت و شهادت یحیی چه بوده است؟ خداوند چرا باید حضرت یحیی را در کهنسالی حضرت زکریا به او هدیه کند و در همان حال، شهادتی چنان مظلومانه و متاثرکننده و برانگیزاننده را برای حضرت یحیی مقدّر کرده باشد؟! چرا امام حسین(ع) بارها از یحیای پیامبر یاد کرد؟ چگونه نام یحیی را بر فرزند فلسطینی گذاشتند و او با سر و جان، پیرو پاکباخته و نستوه حضرت سیدالشهدا (ع) شد؟!
یحیی مردنی نیست، آمده تا بماند و در جهنم سوزان مادی، نجات دهنده باشد. یحیی، بشارت عیسی را با خود داشت و مسیح، بشارت پیامبر آخرالزمان را. سرنوشت دنیا بر این قرار گرفته که مسیح(ع) در رکاب منجی قائم (عج) بیاید؛ با سپاهی از شهیدان. نه، شهید نمیمیرد، زندگی میسازد.
محمد ایمانی
تاریخ خبر: ۱٤۰۳/۰۷/۲۸، ۰۶:۰۸:۵۶ بازدیدها: 34