به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 2,337
بازدید دیروز: 2,942
بازدید هفته: 12,355
بازدید ماه: 78,428
بازدید کل: 23,740,238
افراد آنلاین: 6
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
سه‌شنبه ، ۱۸ اردیبهشت ۱٤۰۳
Tuesday , 7 May 2024
الثلاثاء ، ۲۸ شوّال ۱٤٤۵
اردیبهشت 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
313029
آخرین اخبار
خوان حکمت (۱۳) :درس‌هایی از اندیشه و سیره فاطمه(س) برای بانوان -- ۲۴/ ۱۲ / ۱۳۹۲

خوان حکمت :

درس‌هایی از اندیشه و سیره فاطمه(س) برای بانوان

Image result for ‫آيت‌الله جوادي آملي‬‎

بــســـم الله الـــرّحــمـــن الــــرّحــیــم

انديشه علمي و انگيزه عملي حضرت فاطمه(س) با سيره و سنّت معصومانه او كشف مي‌شود؛ چه اينكه سريره و گوهر نهادينه شده هويت ملكوتي آن حضرت مصدر چنان جزم علمي و عزم عملي شده است.

كسي كه به مكتب رفته باشد، انديشه‌های علمي خويش را از حوزه يا دانشگاه فرا مي‌گيرد و طعم طبيعي و بوي بشري چنين دانش مُكتَسَبي به ذائقه و شامه كارشناسان علوم عادي می‌رسد، ولي انسان معصومي كه نگار مكتب نرفته باشد و غير از وحي پدر بزرگوارش كتاب و كتيبه و استادي نديده باشد و معجزه‌آسا صاحب مُصحَف فاطمي گردد و از مَلاهم و اخبار غيبي مطّلع شود، دانش شهودي وي لَدُنّي و طعم طيّب فراطبيعي و رایحه دل‌انگيز الهي چنان علمي، به كام و مشام ولي‌شناساني كه از اين ولايت هجرت نكردند، آشناست.  لذا قبل از آنكه معلوم گردد منزلت زن در انديشه فاطمي (س) چيست، بايد روشن گردد كه عروج اوجِ انديشه وَلَوي آن حضرت تا كجا است و منبع دانش وي چيست، تا آشكار شود كه چگونه حضرت جبرئيل (ع) كه جز بر گروهي از انبياء و اولياي بزرگ نازل نمی‌شود، مأمور اعلام و ابلاغ معارف نهاني غابِر و مآثر غيبي قادم به آن حضرت می‌شود تا علوم منزّه از زمان و مُبرّاي از مكان براي وي معلوم شود و آن حضرت از اموري خبر دهد كه نه متزمّن است و نه متمكّن؛ چنان كه قرآن حكيم كه معادل عترت طاهرين (عليهم السَّلام) مي‌باشد، اين چنين است. بجاست كه فرهيختگان علوم ديني بسُرايند:
           هر آبرویي كه اندوختم ز دانش و دين
                                              نثار خاك ره آن نگار خواهم كرد (1)
هماهنگي حيات طيّبه حضرت زهرا (س) با نزول و انقطاع وحی
ميلاد حضرت فاطمه(س) مقارن اوائل بعثت رسول گرامي (ص) و نزول قرآن مجيد بود، شهادت آن حضرت مقارن ارتحال حضرت ختمي مرتبت‌(ص) و انقطاع وحي بود؛ يعني عمر شريف حضرت فاطمه‌(س) تقريباً با نزول قرآن كريم شروع شد و با ختم قرآن پايان پذيرفت. زيرا چند سال اوّل بعثت آيات فراواني نازل نشد.
بنابراين مهمترين عنصر معاصر براي آن بانوي ملكوت و جبروت، همانا كلام خداست. لذا نام و ياد آن حضرت در بسياري از مواضع حسّاس قرآن كريم مطرح شد؛ به عنوان نمونه می‌توان آيه مباهله، آيه تطهير، آيات سوره دهر (هل أتي)، سوره كوثر و آيه اجر رسالت: قُلْ لا أسئَلُكُمْ عَلَيهِ أجراً إلا المَوَّدَهَ فِي القُربي(2) را نام برد  و اگر چند صباحي تولّد آن حضرت بعد از نزول قرآن مجيد رخ داد، براي آن است كه همزمان بعثت و طليعه تنزّل وحي، جريان معراج پديد آمد و زمينه تكوّن آن بانو در معراج فراهم شد و پاسي از زمان نزول قرآن مقارن پيدايش و پرورش وي در صُلب طاهر و شامخ و رَحِم طاهره سپري شد.
بنابراين تاريخ آغاز و انجام حيات ظاهري آن حضرت در بستر وحي خدا رقم خورد و چونان قرآن مجيد مُلكيُّ الحدوث و ملكوتيُ البقاء است و همسان قرآن كريم (تَجرِي مَجرَي الشَمْسِ وَ القَمَر)  و هماره بدون آنكه افيون يا افسون يا افسانه گردد، حيات‌بخش جامعه بشري است.
حجيت مطلق آراء و افكار حضرت فاطمه (س)
اوج انديشه حضرت زهرا (س) در اثر عصمت و طهارت آن بانو همانا حجيّت الهي است، زيرا مِلاك حجيّت ديني، عصمت صاحب رأي است، نه عنوان امامت، لذا حضرت فاطمه (س) هر چند امام نيست، لكن در پرتو عصمت، از آسيب سهو و نِسيان و خطا، معصوم و در ظلّ طهارت از گزند گزافه‌گویي مصون است؛ چه اينكه امام باقر(س) درباره آن حضرت فرمود: وَ اللهِ لَقَدْ فَطَمَهَا اللهُ تَبارَكَ وَ تَعالي بِالعِلْم(3).
نيز بايد توجّه داشت كه امّت اسلامي وامدار محبّت اهل بيت عصمت (عليهم السَّلام) است كه آن حضرت از مصاديق بارز آن ذوات مقدّس است و سند لزوم وداد و تحكيم مودّت آنان، آيه قُلْ لا أسئَلُكُمْ عَلَيهِ أجراً إلا المَوَّدَهَ فِي القُربي است. وقتي حجيّت علمي و مودّت قلبي هماهنگ شد، هم اعتماد فرهنگي به گفتار حضرت فاطمه (س) قطعي می‌شود و هم گرايش اجرایي و اهتمام علمي به دستور آن حضرت حتمي می‌گردد.
جايگاه اجتماعي زن با حفظ ضرورت استقلال از اختلاط با نامحرم
در انديشه تابناك فاطمي (س)
اكنون كه تا حدودي مبادي بحث معلوم شد، می‌توان حدس زد كه بسياري از مسائل وابسته به جامعه محترم زنان از منظر حضرت فاطمه(س) روشن شد. زيرا نيل آن حضرت به مقام منيع ولايت و صعود وي به قلّه رفيع خلافت الهي كه هدف اصيل آفرينش انسان، همان است، دليل قاطع است بر امكان ارتقاي زن به مقام بَرين علمي و عملي؛ البته كُنه مقام آن حضرت مستور، ولي مقدار اُسوه بودن آن، مشهور و قابل تجليل و دسترسي است. مثلاً حضرت فاطمه(س) با استدلال عقلي و نقلي، امامت دودمان خود را سبب وفاق ملّي و ديني دانست و با تبيين مصالح احكام الهي، رعايت آن‌ها را بر همگان لازم نمود و با بيان ضرورت عدل جمعي، اعتدال در معيشت را سودمند معرفي كرد و در تحليل مسائل قرآني ارث براي استرداد فدك، تفسير دقيقي از آيات الأحكام ارائه نمود و حكومتي كه حامي عدل و داد نباشد و بر موازين قرآن و عترت اداره نگردد، آن را حكومت جاهلي دانست و با برداشت از قرآن حكيم چنين فرمود: وَ زَعَمْتُمْ اَنْ لا اِرثَ لَنَا، اَفَحُكْمَ الجَاهِلِيَّهِ يَبْغُون وَ مَنْ اَحسَنُ مِنَ اللهِ حُكماً لِقَومٍ يُوقِنُون(4)؟
آنچه درباره اهتمام آن حضرت به تعليم احكام به زنان نقل شد، نشان لزوم فراگيري دانش براي زن و گسترش آن در بين زنان ديگر است. براي آنكه نيمي از جمعيّت جامعه را زنان تشكيل می‌دهند و همه آن‌ها از حقوق بهره‌وري علم و ادب و هر چه در تأمين زندگي سعادت‌مندانه مؤثر است، برخوردارند. به منظور پرهيز از اختلاط نامحرم و جلوگيري از دخالت مردان در كار زنان، بايد گروه متكاملي عهده‌دار رفع نيازهاي متنوع هم‌صنف خود باشند تا هيچ زني محكوم به انزوا نگردد و از پيشرفت علمي و عملي محروم نشود يا براي استيفاي حقّ خود ناچار به اختلاط نباشد.
اگر از حضرت فاطمه(س) نقل شد: كمال زن و سعادت آن در اين است كه نامحرمي را نبيند و نامحرمي او را نبيند، چنين موقعيّت مناسب وقتي به دست می‌آيد كه صنف زن، تمام نيازهاي فرهنگي، سياسي و اجتماعي خود را با استقلال در اين فنون و استغناي از نامحرمان تأمين كند.
نمونه ديگري از سنّت و سيرت فاطمي(س) كه حاكي از سريره نقّي و زكّي آن حضرت بوده و برنامه زندگي زن، بلكه جامعه انساني را می‌تواند ترسيم كند، اين است كه سلمان فارسي كه به عنوان سلمان بن اسلام مفتخر شد می‌گويد: وقتي با اذن قبلي وارد منزل حضرت علي‌بن‌ابيطالب(ع) شدم، ديدم حضرت فاطمه(س) مشغول آرد كردن جو می‌باشد و از طرف ديگر حضرت حسن‌بن علي(ع) خردسالي است كه از گرسنگي ناله می‌كند و كف‌های دست حضرت زهرا (س) زخمي و خون‌آلود است و از طرف ديگر فضّه خدمتگزار آن حضرت ايستاده است. گفتم: اي دخت رسول خدا! چرا خدمت را به فضّه واگذار نمی‌فرمایيد؟ گفت: حبيبم رسول خدا (ص) مرا سفارش كرد كار منزل يك روز به عهده فضّه و يك روز به عهده تو، ديروز نوبت فضّه بود و امروز نوبت من است(5). چنين سنّت عدل‌پرور و احسان‌گستر، وظيفه زنان بلكه مردان را به خوبي تبيين می‌كند.
نيل به مقام مادر شدن، عالي‌ترين شأن زن در نظام اجتماعي و خانوادگي
كرامت مادر صبغه‌اي ديگر از جلالت زن است، زيرا انسان مانند فرشته نيست كه از گزند مرگ معهود مصون بماند و اگر جريان فرزندپروري نباشد، نوع بشر منقرض می‌شود و سهم مؤثر پيدايش و پرورش نسل آتي به عهده مادر است. چنين كاري هرگز منافي شأن متعالي زن اهل طهارت و تزكيه عقل و تزكيه نفس نیست.
تزريق عاطفه در جامعه و گسترش جاذبه در اجتماع، مرهون لطف مادرانه صاحبان فرزند عطوف و رئوف است. چه اينكه مهمترين عامل سكينت و طمأنينه در خانواده همانا زن است و در فرهنگ قرآن كريم كه معادل عترت طاهرين (عليهم السَّلام) است، زن به عنوان پايه سكون و آرامش معرفي شد و دو عنصر محوري تشكيل خانواده اصيل، مودّت عاقلانه و رحمت عطوفانه داده شد: خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أنفُسِكُم‎ْ أزواجاً لِتَسْكُنُوا إلَيْ‌ها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَّدَهً وَ رَحمْهً (6).
آنچه از انديشه حضرت فاطمه (س) و سيره عملي آن ذات قُدسي استنباط می‌شود اين است:
1. اصالت خانواده و سعي در صيانت آن و پرهيز از هر كاري كه سبب تزلزل آن می‌گردد.
2. اعتدال در زندگي و كوشش در اجتناب از افراط و تفريط، زيرا هر كدام از اين دو رذيلتِ خُلقي، مايه فرو ريختن بنيان خانواده می‌شود.
3. تكريم متقابل و متعامل همسرها، به طوري كه كرامت هر دو طرف محفوظ بماند.
4. تربيت فرزند متأدّب به آداب ديني كه مقبول عصر و نسل حاضر باشد؛ البته آنچه را كه حضرت فاطمه پروراند نه مسبوق بود و نه مَلحوق واقع شد. مقام والاي امام حسن مجتبي(ع) و امام حسين سيّدالشهداء(ع) برتر از خيال و قياس و گمان و وَهم مردم عادي است.
تلخیصی از پيام حضرت آيت‌الله جوادي آملي(مدظلّه) به همايش زن در انديشه حضرت زهرا(س) /مرداد 1382
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 (1) ديوان حافظ                  (2) شوري / 23                             (3)کشف الغمه/1/463
 (4) مائده / 50؛ دلائلُ الإمامه / طبري / طبع مؤسسه بعثت / 116
(5) دلائل الإمامه / طبري / طبع مؤسسه بعثت / 140 و 141            (6) روم / 21