پس از حضور ریاست محترم جمهوری در مجلس و پاسخ به سوالات نمایندگان، در رسانه ها و سایتها و وبلاگها حرفهای گوناگون و بحثهای مختلفی مشاهده می شود. عده ای این کار را خوب و دمکراتیک ارزیابی می کنند، عده ای حق را به رئیس جمهور می دهند و عده ای به نمایندگان سوال کننده. برخی نیز این پرسش ها و پاسخ ها را در وضعیت کنونی نامناسب دانسته و مردود می شمرند این حرکت را. در کل گلایه مندان بیشتر از موافقان هستند.
اما می شود از این منظر نیز نگاه کرد که حق شاید با تمام این افراد باشد. این پرسش و پاسخها را می توان نمونه و مثالی دانست برای عدم وجود دیکتاتوری در ایران، در برخی سوالها می توان سوال کنندگان را محق دانست و به دغدغه شان احترام گذاشت، رئیس جمهور نیز در پاسخهایی خوب عمل کردند می توان منطقی و درست بر شمرد. در عین حال پاسخهایی نیز خارج از منطق و ناصحیح بود، منجمله مسئله حجاب و عفاف. و اینکه جو ناخوشایندی که ایجاد شد و سخنان کنایه آمیز و نیش دار طرفین را نیز می توان عیب این ماجرا دانست. پس به معنای مطلق، نمیتوان طرفی را حق و دیگری را ناحق بر شمرد. می شود علاوه بر رنگ سیاه و سفید، رنگ خاکستری را نیز به شخصیتهای این پرسش کنندگان و پاسخ دهنده اضافه کرد.
حجاب و عفاف
در اینجا می خواهم در رابطه با یکی از سوالاتی که از رئیس جمهور شد و ایشان پاسخ دادند کمی سخن کنیم. البته چندی پیش مطلبی با عنوان صمیمانی با رئیس جمهور نوشتم و دوستان نیز نظراتی همسو یا انتقادی بیان کردند که الحمدلله حجاب و عفاف دغدغه اساسی ایشان بود، اما عده ای از نظر دهندگان و یا برخی مطالب وبلاگها و سایتها گلایه کرده اند از اینکه چرا میخواهید بدحجابانی را که رئیس جمهور جذب نظام و انقلاب کرده است را با بگیر و ببند زده کنید از اسلام و انقلاب و یا شما که بلد نیستید کار فرهنگی کنید چرا با اجبار می خواهید جوانان مومن را ترد کنید از اصول و عقاید اسلامی؟ حتی بعضی دیگر نیز گفته اند شما که نمیتوانید فرزندان خودرا در خانواده با زور، نمازخوان و یا محجبه کنید، چرا در جامعه میخواهید چنین جو نا مطلوبی را به وجود آورید و دخترها و پسران خودمان را نسبت به دین بیگانه کنید؟ بعضی نیز مسئولان فرهنگی را مقصر اصلی این کوتاهی ها بر شمردند. شاید این سخنان برگرفته از مواضع رئیس جمهور در مجلس و در پاسخ به سوال نهم نمایندگان مجلس در رابطه با مسئله حجاب و عفاف باشد و همچنین فرمایشات گذشته ایشان.
با اندکی تامل در مواضع دکتر احمدی نژاد در این رابطه، اینگونه استنباط می شود که اکثریت بالایی از بانوان ایرانی معتقد به حجاب و عفاف هستند و بدان التزام دارند، و اگر بدحجابی وجود دارد، در اقلیت محض است و آن هم بر اثر کوتاه و ناآگاهی و انتخاب ناصحیح الگوی رفتاری مناسب و یا حتی اعتقادات خانوادگی. و می توان به صورت فرهنگی و نرم و بدون قوه قهریه این تعداد محدود و اندک را اصلاح کرد و نیازی به اجبار نیست. عمده ترین قصور نیز از سوی مسئولان فرهنگی و طلاب و روحانیونی است که به وظیفهء ذاتی خویش عمل نمی کنند. البته شاید در بخشهایی رئیس جمهور نیز حق داشته باشد... کار فرهنگی مناسب به معنای واقعی اش در جامعه صورت نمی پذیرد. اما این مواضع بلاشک جنبه های دیگری نیز دارد.
آیا به راستی چنین است؟ آیا علما و روحانیوی و همه کسانی که دغدغه حجاب و عفاف را دارند، انتظار ضد و خورد و بگیر و ببند با جوانان را دارند؟
برای تبیین این مسئله بازمی گردیم به فرمایشات آیت الله خاتمی در اولین نمازجمعه سال 91.
«امام جمعه موقت تهران تصریح کرد: حجاب در واقع موضوعی فرعی نیست بلکه مسئلهای اصلی است؛ امروز اگر کشوری بخواهد با دین مقابله کند، اعلام میکند که حجاب در این کشور ممنوع است، از طرفی کشورهایی که می خواهند با دین همراهی کنند، حجاب را در کشورشان جاری میکنند.
خاتمی با بیان اینکه حجاب مسئلهای شخصی نیست و بیحجابی هم گناه بزرگ اجتماعی بوده و به امنیت اخلاقی جامعه ضربه میزند، تأکید کرد: ما همه دختران و پسران ایران اسلامی را دوست داریم اما دین میگوید که حجاب باید در جامعه جاری باشد.
وی خاطرنشان کرد: این یک تهمت بزرگ به مراجع و علما است که وقتی آنها میگویند حجاب، معنایش بگیر و ببند است؛ ما وقتی میگوییم حجاب یعنی کار فرهنگی، لذا در این راستا باید مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و احکام دینی اجرا شود.»
به راستی دولت تا چه حد به وظیفه خویش عملکرده است؟
آیا وظیفه ای ندارد یا توپ را در زمین دیگران می اندازد؟
مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست؟
برای آشنایی بیشتر با این مسئله، پیشنهاد می دهم شما را به مطالعه قانون گسترش راهکارهای اجرایی عفاف و حجاب. قانونی که همگان انتظار دارند رئیس جمهور بدان عمل کند. نه با پاسخی سطحی و (...) بخواهد شانه خالی کند از این مسئولیت و قانون. هرچند این قانون تنها مربوط به رئیس جمهور نمی شود، اما اکثر بندهای آن در حیطهء وظایف قوه مجریه است و رئیس محترم جمهوری اسلامی ایران. و مسلتزم همکاری تمام مسئولین این امر است.
در مقدمه قانون راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب که در 13دی 1384 به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی آمده است:
«حجاب» از ارزندهترین نمودهای فرهنگی، اجتماعی در تمدن ایرانی - اسلامی است که پیشینه آن به قبل از ورود اسلام میرسد، اما در فرهنگ اسلامی به اوج تعالی و منتهای ارزش و اعتبار خود میرسد.
حجاب و عفاف پدیده مذهبی - ارزشی مهمی در تعالیم اسلامی است و توجه به زمینههای فرهنگی - اجتماعی به عنوان بستر آن بسیار شایسته و لازم استد و اشاعه و تعمیق آن نیازمند آموزشهای بنیادین و مداوم در خانواده، مدرسه، دانشگاه و اجتماع است.
بدیهی است که در کنار شرایط مساعد اجتماعی برای ارزش تلقی کردن و الگوپذیری این فرهنگ، نیازمند درونی و نهادینه شدن آن در وجود افراد است بدون شک رسیدن به این هدف نیازمند مشارکت و توجه جدی همه نهادها و دستگاهها به صورت مستمر و هدفمند است.
سیاستها و راهکارها
1- در اولویت قرار دادن موضوع حجاب و عفاف در برنامههای دستگاههای اجرایی کشور برای مقابله با روند فزاینده بدحجابی.
2- ابلاغ روشهای اجرایی و تعیین ضوابط و هنجارهای روشن در مورد نوع لباس و پوشش افراد در بخشهای رسمی و اداری کشور.
3- نظارت بر رعایت حریم حجاب و عفاف در سازمانهای دولتی و عمومی و نظارت و تأکید بر ضرورت رعایت سادگی و پوشش و فرمهای اسلامی و حضور ساده و بیآرایش در محیط کار به دلیل تأثیر منفی بر مراجعان.
4- تعریف استانداردهای فرهنگی مناسب برای ترویج فرهنگ عفاف منطبق با فرهنگ دینی و ملی و فراهم کردن زمینههای لازم برای ترویج الگوهای مناسب پوشش اسلامی توسط نهادهای الگو ده.
5- ایجاد مراکز و مؤسسات متعدد با هدف الگوسازی، ارائه مدلهای مناسب و متنوع و ایجاد رقابت سالم در زمینه بین افراد.
6- وضع قوانین و مقررات لازم برای اصلاح وضعیت پوشش در جامعه.
7- گسترش و تقویت مراجع قانونی برای ترویج پوشش اسلامی در جامعه.
8- اصالت بخشی به فرهنگ عفاف از طریق محصولات متنوع فرهنگی، هنری متناسب.
9- رعایت حجاب و حفظ شئون اسلامی از سوی مدیران، مسئولان حکومتی و خانوادههای آنان و تدوین شاخصهایی در این زمینه برای گزینش مدیران.
10- رفع اشکالات قانونی در نحوه تولید، توزیع و عرضه پوشاک داخلی و خارجی.
11- پیگیری نحوه اجرای طرح گسترش فرهنگ عفاف به صورت مستمر در جلسات شورای فرهنگ عمومی استانها و ارائه گزارشهای منظم به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی (رئیس کمیته).
12- ارزیابی دقیق از اجرای طرحها توسط دستگاههای فرهنگی، انتظامی و قضایی برای مقابله با مظاهر بدحجابی و یافتن راهکارهای مناسب توسط کمیته توسعه و ترویج فرهنگ عفاف.
13- نظارت و ارزیابی عملکرد رسانهها - خصوصاً صدا و سیما - در ارتباط با الگوهای تبلیغی آنها و تأثیر آن در جامعه.
14- احیاء سنت حسنه «امر به معروف و نهی از منکر» درمورد حجاب و عفاف.
15- فراهم کردن زمینههای لازم برای تهیه کتب، نشریات و تولیدات علمی - فرهنگی به منظور ترویج فرهنگ عفاف و پاسخگویی به شبهات موجود در مورد آن.
16- انجام سیاستهای تشویقی درباره مدیران و کارگزارانی که در محیط کار خود اصول عفاف و پوشش اسلامی را رعایت میکنند.
و حسن ختام کلام از بیانات مقام معظم رهبری ست در اولین روز فروردین 1391:
«...من از جوانان انقلابى و مؤمن و غیور حمایت میکنم؛ منتها همه را توصیه میکنم به این که در رفتار خود، با اخلاق اسلامى رفتار کنند؛ قانون را مراعات کنند. همه باید قانون را مراعات کنند. تجسم انقلاب در قانون جمهورى اسلامى است. مسئولان کشور هم همین جور. هم دولت حریم مجلس را حفظ کند، هم مجلس حریم دولت و رئیس جمهور را حفظ کند؛ با هم باشند، در کنار هم باشند. این معنایش این نیست که همه یک جور فکر کنند؛ معنایش این است که اگر دو جور فکر میکنند، دستبهگریبان نشوند. هر گونه مخالفت ما با یکدیگر، هر گونه دعوا و نزاع ما با یکدیگر، دشمنان را امیدوار میکند، خوشحال میکند.»