به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,740
بازدید دیروز: 19,824
بازدید هفته: 29,218
بازدید ماه: 29,218
بازدید کل: 25,016,357
افراد آنلاین: 15
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۰۳ دی ۱٤۰۳
Monday , 23 December 2024
الاثنين ، ۲۱ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
زلال بصیرت (۵ ۸) - تمدن‌؛ آری اما به شرط تقوا ۰۷ / ۰۷ / ۱۳۹۵

زلال بصیرت

تمدن‌؛ آری اما به شرط تقوا

Image result for ‫آیت‌اللّه مصباح یزدی‬‎

  بسم الله الرحمن الرحیم

تمدن‌؛ آری اما به شرط تقوا

همه کارهايي که انسان، به عنوان موجودي عاقل و انتخابگر، آگاهانه انجام مي‌دهد، بر دو پايه انگيزه و شناخت مبتني است؛ يعني يک نوع شناختي از کار و نتيجه آن و نوعي ميل و کشش به انجام آن کار لازم است.

ما معتقديم اسلام به عنوان کاملترين دين از سوي خداوند فرستاده شده است که انسان در سايه عمل به دستورات آن، بهترين خواسته‌اش (يعني سعادت ابدي) را کسب خواهد کرد؛ در واقع، انسان با عمل به دستورات اسلام، بيشترين فيض الهي را درک مي‌کند و در نتيجه، هم دنيايش بهتر اداره مي‌شود و هم در زندگي ابدي، سعادت ابدي خواهد داشت.
مسیر واحد کمال‌یابی با وظایف متفاوت
بالاترين کمالي که يک مخلوق ممکن‌الوجود مي‌تواند به آن برسد، در گرو عمل به دستورات خداوند متعال است، جاي اين سوال وجود دارد که اگر همه انسان‌ها بايد براي رسيدن به سعادت يک مسير را طي کنند، پس چرا در وظيفه‌ها تفاوت وجود دارد؛ مگر نه اين است که اگر از نقطه‌اي که قرار داريم، نقطه‌اي را به عنوان هدف در نظر بگيريم، فقط يک خط مستقيم ميان اين دو نقطه وجود خواهد داشت؛ بنابراين، نزديک‌ترين راه براي رسيدن به خدا - که همان صراط مستقيم است - تنها يک مسير است؛ پس چگونه است که وظايف افراد با هم مختلف است و در عين حال همه آنها هم مي‌توانند به سعادت برسند؟
جواب اجمالي اين است که هر چند صراط مستقيم يکي است و وحدت دارد، اما وحدت آن «نوعي» است؛ يعني حرکت در صراط مستقيم به معناي انجام کار براي رضاي خداوند است، ولو شکل کارها با هم متفاوت باشد؛ به عبارت ديگر حرکت در مسير مستقيم به معناي عبادت است و عبادت اشکال گوناگون دارد.
کارهايي که خداوند دوست دارد، همه تحت عنوان واحد «عبادت» جمع مي‌شوند و ممکن است امکانات و استعدادهاي افراد مختلف باشند، اما همه از همان داشته‌ها مي‌توانند در مسير مورد رضاي الهي استفاده کنند.
حکمت وجود تفاوت‌ها
اولا دوام خلقت وابسته به وجود تفاوت‌هاست؛ مثلا اگر همه يکسان بودند و زن و مردي وجود نداشت، يا روحيه‌هاي مختلف آنها نبود يا علاقه‌اي بين آنها به وجود نمي‌آمد، تداوم نسل از بين مي‌رفت. ثانيا وجود زمينه‌ها و استعدادهاي مختلف از اين‌ روست که فرصت انتخاب به نحو اکمل براي فرد فراهم شود؛ در واقع با اين اختلافات، دايره انتخاب فرد و لزوم آگاهي فرد براي انتخاب يکي از گزينه‌ها بيشتر مي‌شود.
وقتي انسان قرار است خليفهًْ‌الله و مظهر وجود خدا روي زمين باشد، هر قدر گزينه‌هاي بيشتري براي انتخاب داشته باشد، اهميت انتخابگري وي بيشتر مشخص مي‌شود؛ طبيعي است که انتخاب يکي از صد گزينه، نياز به آگاهي بيشتري دارد نسبت به انتخاب بين دو گزينه؛ لذا انسان هر لحظه مي‌تواند از بين صدها گزينه يکي را انتخاب کند؛ انتخاب اينکه به چه بنگرد، در مورد کدام يک از مسائل بي‌نهايت تفکر کند، به چه گوش دهد، چه بگويد و نظاير آن.
براي انتخاب، آگاهي لازم است، خداوند متعال به همين منظور عقل را به بشر داده است؛ اما درک برخي مسائل در حد توان عقل نيست، لذا خداوند متعال وحي را نيز به کمک عقل فرستاده است؛ و اينکه گفته مي‌شود احکام شرعي، تابع مصالح و مفاسد واقعي هستند، يعني قطعا مصلحت و مفسده واقعي دارند، ولو عقل آنها را نفهمد.
بر اساس اعتقاداتمان بايد اعتراف کنيم هر چند مسير حرکت براي کمال يکي است، اما شکل وظيفه‌مان با يکديگر فرق دارد. طبيعي است که شکل انجام وظيفه براي يک جوان برومند متفاوت از يک فقيه کهنسال است، لذا عقلاني نيست که هر دو فقط - مثلا - کشاورزي کنند. بنابراین انسان در شرايطي که قرار دارد، بايد گزينه‌هاي ممکن براي انتخاب را بررسي کند و گزينه مطلوب‌تر که مورد رضاي الهي است را انتخاب کند.
چیستی تمدن
 انسان مدني بالطبع است، انسان به‌گونه‌اي آفريده شده که دوست دارد به ديگران نزديک شده و با آنها ارتباط برقرار کند و با همکاري و تقسيم وظايف با آنها زندگي کند؛ لذا همين امر سبب پيدايش تمدن‌هاي مختلف شده است؛ چرا که استعدادهاي ذاتي مردم هر جامعه‌، شرايط اقليمي، روابط‌شان با ديگران و حوادثي که در طول سال‌ها برايشان پيش آمده، زمينه نوع خاصي از زندگي را براي آنها فراهم کرده است که به آن تمدن آن جامعه گويند.
مراحل تمدن، شامل غارنشيني، کوچ‌نشيني و بيابانگردي گرفته تا شهرنشيني در خانه‌هاي خشتي، تا ساختمان‌هاي امروزي است، تمدن شکل زندگي انسان‌هاست و به همين دليل، سعادت ابدي انسان‌ها تنها ‌در گرو تمدن نيست و رسيدن به سعادت نه در گرو زندگي در ساختمان‌هاي مجلل و پيشرفت تکنولوژي است و نه در گرو زندگي در خانه خشتي و حقير.
انبيا براي تغيير محتواي تمدن آمده‌اند و نه شکل آن، محتواي تمدن عبارت است از فرهنگ، که ريشه آن را باورها و ارزش‌ها تشکيل مي‌دهند.
تفاوت فرهنگ و تمدن
 بسياري از افراد و حتي دانشمندان بين تمدن و فرهنگ تفاوتي قائل نيستند، اما نبايد فرهنگ را با تمدن يکي دانست، چرا که يکي مربوط به شکل زندگي جامعه است و ديگري مربوط به محتواي آن زندگي. اسلام آمده است تا به جوامع در هر مرحله‌اي که هستند -کاخ‌نشين يا کوخ‌نشين - ياد دهد که چه نگاه و اعتقادي بايد داشت و چگونه بايد عمل کرد؛ از اين رو تمدن اسلامي، به هر تمدني گفته مي‌شود که محتواي اسلامي داشته باشد.
از زمان رسول اکرم‌(ص) تاکنون تغييرات زيادي در شکل زندگي جوامع انساني مسلمانان و غيرمسلمانان رخ داده و اين تحولات، همان تمدن است که شکلي است، اما محتوا و روح تمدن اسلامي، فرهنگ آن است که در طول دوران‌ها تغيير نمي‌کند.
فضيلت و برتري تمدن‌ها بر يکديگر به فرهنگ آن جوامع و وجود روح تقوا در آنها بستگي دارد، چه بسا کشورهايي که از نظر شکلي داراي تمدن پيشرفته بوده، خود را متمدن مي‌دانند، اما از نظر انسانيت عقب‌افتاده‌اند؛ به‌گونه‌اي که گاه دقيقا همان چيزي که در اسلام مورد سرزنش قرار گرفته است را به عنوان افتخار مطرح مي‌کنند؛ مانند هوا و هوس‌پرستي و توجه به خواسته دل که امري مذموم و ناپسند است، ولي افتخار برخي کشورها که پيشرفت ظاهري هم داشته‌اند اين است که هر چه خواسته و هواي دل مردم است - ولو ارضاي خواسته‌هاي حيواني به هر طريقي باشد- ملاک تصميم و عمل آنها قرار مي‌گيرد!
اگر يک تمدن از نظر شکلي فوق‌العاده پيشرفته باشد، اما بر فرهنگ شکم‌بارگي و شهوت‌راني تکيه کند، اين تمدن هيچ ارزشي ندارد و از نظر اسلام، عقب افتاده است، هرچند از نظر اسلام پيشرفت در امور شکلي تمدن نيز لازم است تا مبادا دست مسلمانان به سوي کفار دراز شود، اما اين مسئله‌اي ثانوي است؛ و مطلوب اسلام آن است که روح تقوا بر جامعه حاکم باشد، شکل تمدن به هر گونه و در هر مرحله که باشد چندان اهميت ندارد. بنابراين، زماني يک تمدن، تمدني اسلامي است که زمينه تقوا در جامعه را بهتر و بيشتر فراهم کند.
سخنرانی آيت‌الله مصباح يزدي (دام ظله) در ديدار با طلاب حوزه علميه رشد؛ قم؛30 / 01 / 1395.