به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,525
بازدید دیروز: 19,824
بازدید هفته: 29,003
بازدید ماه: 29,003
بازدید کل: 25,016,142
افراد آنلاین: 19
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۰۳ دی ۱٤۰۳
Monday , 23 December 2024
الاثنين ، ۲۱ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
زلال بصیرت (۶ ۸) - خطرافراد ناهمگون با افکارامام(ره) ۱۴ / ۰۷ / ۱۳۹۵

زلال بصیرت

خطرافراد ناهمگون با افکارامام(ره)

Image result for ‫آیت‌اللّه مصباح یزدی‬‎

  بسم الله الرحمن الرحیم

خطرافراد ناهمگون با افکارامام(ره)
وجود مشکلات و اختلافات بین افراد در زمینه‌های مختلف، از جمله مسائل سیاسی،اختصاصی به کشور ما ندارد و در همه کشورها چنین اختلافاتی وجود دارد و هر فرد و گروه ،خود را متخصص و رقیب را نامناسب می‌داند. به عنوان نمونه همین امروز در کشوری که خود را پیشرفته‌ترین کشور دنیا می‌داند، نامزد یک حزب، علنا به نامزد حزب دیگر دشنام داده، هتاکی می‌کند و حاضران نیز دست زده و تشویقش می‌کنند! راهکار عمومی رقیبان در کشور‌ها هم این است که هر فرد یا گروه علیه رقیب سخن گفته و مشکلات را به گردن وی بیندازد.
اگر قرار باشد ما هم مانند سایر کشورهای دنیا رفتار کنیم، با آنها فرقی نخواهیم داشت، در این صورت هر کس زور و قدرت و پول بیشتری پیدا کند، می‌تواند از راه‌های مختلف رأی مردم را بخرد و به مقام برسد؛ اما باید توجه داشته باشیم که کشور ما با سایر کشور‌ها نظام ما با دیگر نظام‌ها متفاوت است.
وجه امتیاز ایران نسبت به سایر کشورها
در این کشور یک انقلاب نه با انگیزه‌های مادی بلکه با انگیزه دفاع از دین صورت گرفت، که در هیچ کشوری سابقه نداشت. در کشور ما یک روحانی از شهری نسبتا فقیر به‌پاخاست و ندای دین سر داد و گفت من برای اسلام احساس خطر می‌کنم و انقلاب هم در همین مسیر شروع شد و به پیروزی رسید. این در حالی است که در همه انقلاب‌های دنیا، سخن از عقب افتادگی و مشکلات اقتصادی، سیاسی، صنعتی یا سایر امور دنیوی بود و نه دین.
نباید فراموش کرد که ظرفیت فوق العاده اسلام و تشیع و فرهنگ غنی عاشورا نیز زمینه را کاملا فراهم کرد و سبب شد تا مردم هم با امام (ره) همراه شده، اتفاق بزرگی را در عالم رقم بزنند که هنوز شناخت آن و ابعاد آن، میسر نیست و سال‌ها بعد مشخص خواهد شد.
قبل از قیام امام (ره)، احزاب و گروه‌های دیگری نیز بر علیه شاه فعالیت می‌کردند، اما هیچ کدام قدرت ساقط کردن شاه را نداشتند،اما یک روحانی به‌پاخاست و حرکتی اسلامی را آغاز کرد و با عنایت خداوند متعال پدیده نوینی را در عالم رقم زد؛ بگونه‌ای که کم کم زمینه سرایت آن به کشور‌های دیگر نیز فراهم شد و اتفاقا همین امر نیز عامل ترس ابرقدرت‌ها و آمریکا شد.
عامل پیروزی امام(ره) و به ثمر رسیدن انقلاب اخلاص بی نظیر امام(ره) بود، این در حالی است که بسیاری از افراد که بعضاً سابقه تحصیل علوم دینی هم دارند، تفکرشان کاملا با امام(ره) متفاوت است. به عنوان نمونه یکی از افرادی که اتفاقا امروز در یکی از مناصب بالای کشور است گفته بود: از آنجا که امام(ره) در مردم نفوذ دارد، ما به نفوذ ایشان نیاز داریم تا شاه را بیرون کنیم؛ وگرنه او نمی‌تواند کشور را اداره کند! یا یکی دیگر از مسئولینی که هم‌اکنون یکی از مناصب عالی کشور را در اختیار دارد، صراحتا گفت که می‌خواهیم کشوری مانند لبنان داشته باشیم تا هرکس هرگونه خواست زندگی و رفتار کند؛ کسی که می‌خواهد با چادر بیرون آید و کسی که می‌خواهد برهنه باشد،‌ آزاد باشد!
خطر افراد ناهمگون با افکار امام(ره)
کسانی که ته دلشان با امام یکی باشد، خیلی کم هستند. در آن زمان هم بسیاری از کسانی که کاره‌ای شدند و قدرت یا پول داشتند، به یکی از احزاب وابسته بودند و ته دلشان با امام (ره) نبود. اینها هنوز هم هستند و فکرشان هم عوض نشده است؛ آنها اصلا به دنبال کشوری اسلامی نیستند، بلکه به دنبال کشوری هستند که زیر سایه آمریکا و حمایت‌های آن، علم و تکنولوژی‌اش پیشرفت کند و به جایی برسند.
آیا ما به دنبال دین هستیم و یا دنبال قدرت و مقام؟ اگر واقعا آن را که امام(ره) می‌خواست می‌خواهیم، باید ببینیم لوازمش چیست؟ اگر واقعا انقلاب ما، انقلاب اسلامی است، پس باید هدف ما نیز اسلام باشد ولا غیر.
مردمی که انقلاب کردند، سال‌ها امام (ره) را دیدند و گوششان با فرمایشات امام(ره) انس داشت و در دفاع مقدس، هشت سال دائما با نمونه‌هایی از کربلا مواجه بودند و هر روز بمباران و از دست دادن جوانانشان را تجربه می‌کردند؛ لذا مردم با روحیه شهادت و فداکاری تربیت شدند.
بعد از رحلت امام خمینی (ره) و با گذشت زمان، کم‌کم کسانی که تربیت شده امام (ره) بودند یا از دنیا رفتند یا کنار رفتند، امروز نسلی در جامعه حضور دارد که از امام(ره) و دفاع‌مقدس تنها چیزهایی شنیده است و از طرف دیگر به خاطر عوامل متعددی، توقعاتی هم در آنها به وجود آمده است؛ لذا با کوچکترین مشکلی صدایشان به اعتراض بلند می‌شود؛ این نسل توقع دارد وقتی اسم کشور، اسلامی است، دیگر هیچ مشکلی در جامعه نباشد و همه مسائل حل شده باشد و رفاه و آسایشش نیز تأمین باشد.
از طرفی سایت‌ها و رسانه‌ها با تبلیغاتشان، فکر جوانان را بمباران می‌کنند تا زندگی به سبک آمریکایی را یک زندگی الگو و ایده‌آل تصور کنند؛ حتی نقاط ضعف مشهود آن را هم توجیه می‌کنند. این‌گونه القاء می‌کنند که امروز سخنان امام(ره) در دنیا خریدار ندارد و برای پیشرفت راهی جز راهی که سایر کشورها رفته‌اند، نیست؛ و برای تحقق زندگی آمریکایی، وجود سرمایه‌دارانی مانند سرمایه‌داران آمریکا لازم است؛ ولو اینکه لازمه آن، فقیر شدن و از بین رفتن عده‌ای باشد، زیرا برای رسیدن به رفاهی که اکثریت جامعه را شامل شود، چاره ای جز این نیست!
نباید تسلیم این ناهنجاری شد و باید به فکر اصلاح امور بود، باید دید مردمی که آن گونه صابر و فداکار بودند، چگونه تربیت شده بودند و مسئولین آن چگونه بودند؛ به عنوان نمونه، رهبر معظم انقلاب در زمان ریاست‌جمهوری شان به بنده فرمودند: من تاکنون گوشت گرم نخریده‌ام؛ گوشت خانه ما همان گوشت یخ‌زده‌ کوپنی است که سایر مردم می‌خرند! آیا سیاستمداران امروز ما همین راه را می‌روند، یا با همه تبار خود با هواپیمای اختصاصی به کیش و سوئیس و لوکزامبورگ می‌روند؟!
ریشه مشکلات؛ ضعف اعتقاد به دین
امروز اگر به مسئولان بگوئید ربا حرام است، برخی خواهند گفت: «در شرایط امروز کدام کشور حتی اسلامی، می‌تواند بدون ربا اداره شود؟! چگونه می‌توان مردم را از رباخواری نهی کرد، در حالی که سیستم بانکداری ما بر اساس رباست و حتی برخی نهادهای مقدس در کشور نیز به آن آلوده شده‌اند؟»
 نهایت کاری که در کشور ما در سیستم بانکداری ربوی انجام شده، این است که به ربا خواری عنوان عقود شرعیه داده شده است. بگذریم از اینکه فرد وام گیرنده از بانک، اصلا معنای کلمه عقود شرعیه را نمی‌داند و صرفا برای گرفتن وام، طبق دستوربانک برگه هایی را امضاء می‌کند؛ و نتیجه طبیعی این عملکرد چیزی نیست جز آنچه دارد واقع می‌شود.
باید ریشه را اصلاح و اعتقادات مردم را نسبت به دین تقویت کنیم، قدم اول این است که شخص بنده و جنابعالی خودمان را اصلاح کنیم و همواره در این فکر باشیم که خداوند از ما چه می‌خواهد؛ خدایی که نعمت هایش را بر ما ارزانی داشته است، طبق فرمایش قرآن می‌تواند یک جا آن را از ما بگیرد؛ پس با خدا صادق باشیم.
اگر چنین تصوری داشته باشیم که ما در دفاع مقدس، چندین سال جنگیده ایم و حالا نوبت ماست که در آسایش و آرامش باشیم، یا قبل از انقلاب چند سال به زندان رفته و شکنجه شده‌ایم و حال که انقلاب پیروز شده، ما باید جای شاه بنشینیم و بچه‌هایمان هم به جای والاحضرت‌ها بنشینند، این بازی با دین خداست؛ نتیجه آن نیز ذلت دنیا و آخرت است. این سنت خداوند است و قرار نیست تغییر کند، مگر آنکه ما تغییر کنیم.
بزرگترین وظیفه ای که همه ما داریم، شکر نعمت رهبر عزیزی است که داریم و هنوز قدرش را نمی‌دانیم؛ باید اطاعت از رهبری از جان و دل، بدون چون و چرا و بدون تفسیر دلخواه از سخنان ایشان را در دستور کار خود قرار دهیم. اینکه فردی در سخنرانی ده بار بگوید «مقام معظم رهبری»، اما اعتقادی به ولایت‌فقیه نداشته باشد، نمی‌تواند کشور را درست کند.
دل‌ها باید عوض شود و ما نیز باید ابتدا از خودمان آغاز کنیم،اگر هر کسی با خدای خودش عهد ببندد و در راه خدا از احدی نترسد، اوضاع عوض خواهد شد؛ به یاد داشته باشیم، خدای ما همان خدای جبهه‌هاست، همان خدای جنگ 33 روزه لبنان و همان خدای یاری دهنده مؤمنان در جنگ بدر است و تغییری نکرده است. اگر اوضاع تغییر کرده، علتش این است که ما تغییر کرده‌ایم؛ تا دنبال هوس، مقام، پول، شهرت و ریاست هستیم، وضع همین است و هر وقت برگشتیم، کار‌های دیگر نیز درست می‌شود.
سخنرانی آیت‌الله مصباح یزدی (دام‌ظله) در دیدار با جمعی از سرداران؛ قم؛ 9 /2 / 95 .