به وب سایت مجمع هم اندیشی توسعه استان زنجان خوش آمدید
 
منوی اصلی
آب و هوا
وضعیت آب و هوای زنجان
آمار بازدیدها
بازدید امروز: 4,475
بازدید دیروز: 19,824
بازدید هفته: 28,953
بازدید ماه: 28,953
بازدید کل: 25,016,092
افراد آنلاین: 23
اوقات شرعی

اوقات شرعی به وقت زنجان

اذان صبح:
طلوع خورشید:
اذان ظهر:
غروب خورشید:
اذان مغرب:
تقویم و تاریخ
دوشنبه ، ۰۳ دی ۱٤۰۳
Monday , 23 December 2024
الاثنين ، ۲۱ جمادى الآخر ۱٤٤۶
دی 1403
جپچسدیش
7654321
141312111098
21201918171615
28272625242322
3029
آخرین اخبار
زلال بصیرت (۹۴) - معنی و مفهوم تساهل و تسامح ۲۴/ ۰۹ / ۱۳۹۵

زلال بصیرت

معنی و مفهوم تساهل و تسامح

Image result for ‫آیت‌اللّه مصباح یزدی‬‎

  بسم الله الرحمن الرحیم

معنی و مفهوم تساهل و تسامح
منظور از تساهل چیست؟ اگر منظور از تساهل این است كه با كسى كه در فكر، عقیده، نظریات سیاسى و رفتار اجتماعى‌اش با ما اختلاف دارد، روابطى براساس مدارا، صمیمیت و مهربانى نشان دهیم، این یكى از اخلاق اسلامى است. از نظر اسلام حتى در برخورد با كافر اگر واقعاً می‌خواهى او را هدایت و راهنمایى كنى و روابط زندگى دوستانه‌ات اقتضاء كند، باید تا ابد با احترام، خیرخواهى و صمیمیت با او رفتار كنى.
یكى از ارزش‌هاى اسلامى این است كه در مقام بحث و گفت‌وگو با كسى كه صددرصد با شما مخالف و اصلاً مُنكر اسلام است، ابتدا بحث را با تندى و پرخاشگرى آغاز نكنید، بلكه بگوئید: اِنَّا اَوْ اِیَّاكُمْ لَعَلى هُدًى اَوْ فِى ضَلاَل مُبِین (سبأ،24)؛ یا من درست مى‌گویم یا شما، بیائید سازگارانه‌تر با هم فكر كنیم و ببینیم كدام درست است؛ اگر حرف شما درست بود، من مى‌پذیرم و اگر حرف من درست بود، شما بپذیرید. اگر منظور از تساهل این باشد، قطعاً یك اخلاق اسلامى و دستور صریح قرآن است.
سهل‌انگاری در اجرای قانون‌؛ عملی نابخردانه
اما اگر معناى تسامح و تساهل كوتاه آمدن در اجراى قوانین اسلام باشد، قابل قبول نیست. طبق قانون اساسى ما، قانونى معتبر است كه اسلامى باشد. فصل چهارم قانون اساسى مى‌گوید: «چیزى كه با آیات و روایات معتبر مخالف باشد، اعتبار ندارد». هر قانونى كه مى‌گذارید باید طبق قوانین اسلام باشد، پس قانون كشور ما قانون اسلامى است و اگر در اجرایش سهل‌انگارى كنیم، خلاف كرده‌ایم. آنجا كه قانون مى‌گوید: اگر كسى رشوه‌خوارى كرد باید فلان جریمه را برایش در نظر گرفت یا اگر دزدى كرد، به حكم اسلام باید دستش را قطع كرد، این احكام را باید با قاطعیت اجرا كرد، نه اینكه دفعه اول بگوئیم: او را ببخشید، دفعه دوم بگوئیم زن و بچه‌اش گرفتار بودند یا قرض داشت و... و دفعه سوم و چهارم هم عذرهاى دیگر بیاوریم. اگر این طور باشد، قانون تعطیل مى‌شود، پس قانون به چه درد مى‌خورد؟ این قانون را براى چه وضع كرده‌اند؟ اگر تساهل به معناى سهل‌انگارى در اجراى قانون باشد، با حكمت اصل وضع قانون مخالف است. وضع قانون براى این است كه قوه مجریه مو به مو آن را اجرا كند.
پس اگر منظور از تساهل، سهل‌انگارى در اجراى قوانین معتبر است، كار عاقلانه‌اى نیست، مگر اینكه در خود قانون پیش‌بینى شده باشد. در مواردى، خود قانون (احكام اسلامى، احكام وضعى و قانون‌هاى عادى) تخفیف‌هایى را قائل شده كه این‌گونه تخفیف‌ها باز هم عمل به قانون است، پس آنجا كه قانون چیزى را دقیقاً مشخص كرده باید اجرا شود، زیرا همه مردم راى مى‌دهند، نماینده انتخاب مى‌كنند و نمایندگان در مجلس ساعت‌ها بحث و گفت‌وگو مى‌كنند تا قانونى تصویب شود، بعد شوراى نگهبان آن را بررسى مى‌كند كه خلاف اسلام نباشد، در نهایت به دستگاه‌هاى اجرایى ابلاغ مى شود. حال اگر به جهت تسامح و تساهل، در اجراى این قانون سختگیرى نكنیم، پس این همه امضا و بحث در مرحله وضع قانون چه ثمرى دارد؟
تفاوت سهل بودن دین با تساهل در دین
ابتدا باید تساهل را دقیقاً معنا كنیم. هیچ كس با مدارا، محبت و دلسوزى نسبت به دیگران مخالف نیست، مهم این است كه جاى آن كجاست؟ سهل‌انگارى در اجراى چیزى كه خدا معین فرموده یا قانونى كه مورد تأیید اسلام باشد، بى‌اعتبار كردن قانون است.
پس اول باید بگوئیم تساهل و تسامح یعنى چه، تا بعد بگوئیم نظر اسلام در این باره چیست. نظر اسلام این است كه آنچه را خدا تعیین فرموده، در همان حدى كه تعیین شده، دقیقاً باید رعایت شود، نه كم و نه زیاد، البته بریدن دست دزد شرایطى دارد كه فقط وقتى آن شرایط ثابت شوند، شخص سارق مشمول چنین حدى مى‌شود، در هر حال اگر سرقتى با وجود همه شرایط ثابت شد، باید چهار انگشت سارق را ببرند، نه سه تا و نه پنج تا. وقتى هم كه چهار انگشت او را مى‌برند، حق ندارند به او ناسزا بگویند، مثلاً بگویند: انگشت این دزد پدر سوخته را ببرید. قانون باید همان‌طور كه خدا فرموده یا قانون‌گذار عادى وضع و تعیین كرده، اجرا شود و هیچ عاقلى نمى‌تواند بپذیرد كه در اجراى قانون باید تساهل و تسامح به خرج داد.
گاهى استدلال مى‌كنند كه ما روایت داریم: «اِنِّى بُعثْتُ عَلَى الشَّریعَهًْ السَّمْحَهًِْ السَّهْلَهًِْ(1)، یعنى پیامبر اكرم(ص) فرموده است: من بر آئین راحت و آسان مبعوث گشته‌ام»، امّا باید توجه داشت كه این استدلال، مغالطه است. سهل بودن دین با تساهل در دین فرق دارد. شریعت سهل یعنى در خود قانون سهولت است، امّا تساهل یعنى در اجرایش سهل‌انگارى شود. معناى سهل بودن قانون این است كه قانون مستلزم عسر و حرج نیست و اگر در جایى عسر و حرج پیش آید، قانون نیز عوض مى‌شود و قانون دیگرى پیش‌بینى شده است، اما تساهل این است كه همان قانونِ سهل اجرا نشود. «تساهل»؛ یعنى سهل‌انگارى‌، و سهولت و «سهله»؛ یعنى آسان بودن. اسلام سهل است و عسر و حرج در آن وجود ندارد، اما سهل بودن معنایش این نیست كه ما سهل‌انگارى كنیم. ما باید عین قانون را عمل كنیم نه یك ذره كم و نه یك ذره زیاد.
براى قضاوت درباره تساهل و تسامح باید معنایش را بیشتر مشخص كرد تا بتوان به‌درستى قضاوت كرد. آنهایى كه مى‌خواهند آب را گل‌آلود كنند و از آن ماهى بگیرند، سعى مى‌كنند مطالب شفاف نباشد و از مفاهیم كش‌دار استفاده مى‌كنند تا بشود كم و زیادش كرد. مى گویند تساهل و مدارا، اما مى‌خواهند روح غیرت ومقاومت را از مردم بگیرند. این همان چیزى است كه آمریكا مى‌خواهد و چه بسا اینها آگاهانه یا ناآگاهانه (البته احتمال آگاهانه بودن آن ضعیف است) عامل همان دستگاه مى‌شوند و در راستاى سیاست آنها عمل مى كنند و چه بسا خودشان نمى‌دانند.
پایبندی به ارزش‌ها‌؛ فلسفه حرکت‌های الهی
آمریكا مى خواهد روح غیرت را از مردم ما بگیرد تا دیگر در مقابل سیاست‌ها و هجوم‌هاى آنها مقاوم نباشیم و در هر مسئله‌اى بگوئیم عیبى ندارد، چه فرقى مى‌كند، خیلى سخت نگیرید، پس انقلاب براى چیست؟ اگر مى‌خواهیم با آنها رفیق باشیم، هر زور و ظلمى را از آنها بشنویم و زیر بار هر سیاست بیگانه‌اى برویم، پس براى چه آنقدر شهید داده‌ایم؟ اگر بنا بود به روى همه لبخند بزنیم و با هم گل بگوئیم و گل بشنویم، پس براى چه با شاه آن طور رفتار كردیم؟!
پاىبندى به ارزش‌ها این انقلاب را پدید آورد. نه این انقلاب، بلكه همه حركت‌هاى انبیا و حركت سیدالشهداء به جهت اصرار در پاىبندى به ارزش‌ها بوده است. اگر سیدالشهداء نزد یزید مى‌رفت و با هم مى‌نشستند و آب پرتقال مى‌خوردند، دیگر جنگى پیش نمى‌آمد كه كسى كشته شود. اگر سیدالشهداء اهل این‌گونه تساهل‌ها و تسامح‌ها بود، عاشورایى به پا نمى‌شد.
آقایان مى‌گویند: اصلاً از اول هم اشتباه بود و نباید انقلاب مى‌شد. ما مى‌گوئیم ارزش‌هاى اسلامى و انسانى را به قیمت جان باید حفظ كرد. آنها مى‌گویند نه، سهل‌انگارى كنید. فرقى نمى‌كند. به هر راهى كه دیگران رفتند، شما هم بروید در دنیا چیزهاى بسیارى تا چند دهه پیش زشت‌ترین كارها بود و امروز از كارهاى آزاد و حتى ارزشى شده. شما هم همین‌گونه رفتار كنید و این حرف‌ها را كه نظام ارزشى و فرهنگ اسلامى نمى‌پذیرد، كنار بگذارید.
اینجاست كه باید یا فرهنگ اسلام یا فرهنگ غربى را گزینش كنیم. فرهنگ اسلامى مى‌گوید غیرت، حمیت و مقاومت. فرهنگ غربى مى‌گوید تساهل، تسامح و تلورانس.
بیانات آیت‌الله مصباح یزدی (دام ظله) در جلسه پرسش و پاسخ در دانشگاه شاهرود -11 /3 / 1379.
زلال بصیرت روزهای پنج‌شنبه منتشر می‌شود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. وبعثت بالحنیفیه السمحه ...»،. وسائل الشیعه، ج 8، ص 116، روایت 10208.