زلال بصیرت (۹۹) - فرش قرمز جلوی پای آمریکا ۱۳۹۵/۱۰/۲۹
زلال بصیرت
انقلاب ما، اسلامی بود،انقلابی که در کشور صورت گرفت، نه صرفاً یک انقلاب سیاسی، بلکه انقلابی با ماهیت اسلامی بود؛ از همینرو رهبر این انقلاب، بیشترین کلیدواژهای که در سخنانش استفاده میکرد، «اسلام» بود.
امام خمینی(ره)، اسلام را از آفتهایی که به آن مبتلا شده بود و برداشتهای غلطی که از دین رواج یافته بود را اصلاح کرد و احکامی که مورد غفلت واقع شده بود را احیا نمود تا نظامی براساس اسلام ناب شکل بگیرد.
نقطه محوری این انقلاب، دین است، انقلاب مردم ما از باورهای دینی سرچشمه گرفت و برای تقویت دین و جریان یافتن ارزشها در جامعه واقع شد؛ البته باید بدانیم دین اسلام، بر خلاف ادیان تحریف شده، یک دین جامع است که همه ابعاد زندگی بشر را در بر میگیرد.
پیشینه تاریخی سکولاریسم
افرادی از روی جهل، یا غرضورزی سعی کردند دین را در مسجد و معبد محصور کرده و مسائل زندگی اجتماعی بشر را از حوزه دین خارج کنند، گرایش سکولاریسم و جدایی دین از امور اجتماعی، ریشه دیرینهای دارد؛ حتی در زمان حضرت شعیب (ع)، وقتی ایشان مردم را به پرهیز از کمفروشی سفارش میکرد، آنها این توصیه را امری غیرمرتبط با دین عنوان کرده و به حضرت شعیب خرده میگرفتند که چرا در مسائل غیردینی دخالت میکند!
بعد از وفات پیامبر(ص)هم مردم گفتند تعیین خلیفه و اداره امور جامعه ربطی به دین ندارد و بر همین اساس خودشان اقدام به تعیین جانشین برای پیامبر کردند.
امام (ره) در سخنانشان، دائم از اسلام دم میزدند؛ بگونهای که آب و نان از دهان امام میافتاد، اما اسلام نمیافتاد؛ کدام سخنرانی از امام را سراغ دارید که در آن از اسلام دم نزده باشد؟ تا جایی که هر وقت پیروزیهایی به دست میآمد، نمیفرمود دشمنان از مردم ایران سیلی خوردند؛ بلکه برای اینکه مردم اسلام را فراموش نکنند، میفرمود آنها از اسلام سیلی خوردند.
عدهای ته دلشان این بود که این فرمایشات امام تعارفات و سخنانی شاعرانه است. از منظر این افراد جنگ با صدام ربطی به اسلام نداشت؛ هر چند در آن زمان به خاطر غلبه شخصیت کاریزمای امام(ره) بر جامعه این گروه جرأت نداشتند باور قلبی خود را صریحاً بیان کنند. اما بعد از رحلت امام آثار نفوذ اندیشه سکولاریسم در جامعه تدریجاً خود را نشان داد؛ تا جایی که برخی از انقلابیون در دفاع از سکولاریسم کتاب نوشتند و حتی دین و اسلام سکولار را معرفی کردند. کسانی هم بودند که صریحاً نامی از سکولاریسم نمیبردند، اما در اعماق دلشان همین بود.
بزرگترین آفت تهدیدکننده انقلاب
عدهای میگویند امام در زمان حیات خود شعارهایی داده است که امروز نباید آنها را جدی گرفت؛ بلکه باید واقعیات روز را دید، امروز بزرگترین آفتی که اسلام و انقلاب را تهدید میکند، خطر فرهنگی است. اگر ما باور داریم که اساس این انقلاب، فرهنگ و دین است، بزرگترین خطر آن است که این ماهیت عوض شود؛ یعنی باورها و ارزشهایی که مبنای این انقلاب بود، تغییر کند.
برخی میگویند دموکراسی امری است که همه دنیا آن را پذیرفته و یک فرهنگ جهانی است و نمیتوان آن را نادیده گرفت! البته این سخن مقدمه است برای روزی که ـخدای ناکردهـ کسانی جرأت کنند و این فکر باطل خود را به زبان بیاورند که رهبری یعنی چه؟! مردم رأی میدهند و رئیس جمهور را انتخاب میکنند و لازم نیست شخص دیگری به عنوان رهبر در رأس حکومت باشد!
این نوع تفکر از غرب و آمریکا و با هدف سلطه سیاسی و اقتصادی آنها بر کشورهای دیگر وارد شده است، جلوههایی از این باور غلط بعد از وفات امام(ره) در سخنان برخی از مسئولان نیز بروز کرده است؛ لذا اگر بسیج، وظیفه خودش را حراست از انقلاب میداند، باید متوجه خطراتی که این انقلاب را تهدید میکند باشد.
باید آفتهای پیش روی انقلاب را بشناسیم و برای مقابله با آنها آماده باشیم،از طرفی باید ضعف و کمبودهای نظام را نیز شناخته و برای جبران آنها برنامهریزی کنیم تا اگر نمیتوانیم بر دستاوردهای این انقلاب بیافزائیم، حد اقل دستاوردهایی که ثمره خون صدها هزار شهید است را حفظ کنیم.
دستاورد این انقلاب، پول نفت و رونق اقتصادی نبود؛ حتی دستاورد این انقلاب، رفع تحریمها هم نبود؛ بلکه اتفاقاً تحریمها برای به زانو درآوردن انقلاب و جریمهای از سوی دشمنان برای مردمی بود که میخواستند اسلام را بر سر کار بیاورند.
آفات انقلاب اسلامی
بعد از تفکر سکولاریسم، آفت دوم که از همین اندیشه جوانه میزند، این است که عدهای میخواهند بگویند مشکلات با آمریکا که او را مهمترین دشمن خود میدانستیم، با گفتوگو و امضای برجام قابل حل است و این امر نشانه آن است که ما از اول هم اشتباه کردیم که با آمریکا دشمنی کردیم؛ حتی با شاه هم میتوانستیم مذاکره کنیم و با بده بستان و یک معامله برد ـ برد با شاه قضایا را حل کنیم تا او سلطنت کند و حکومت را به دست ما بسپارد!
بر اساس این تفکر، امام اشتباه کرد و نباید برای در افتادن با شاه و صدام آن همه خونهای پاک بر زمین میریخت و هزینههای دیگر صرف میشد؛ چون همه مسائل با مذاکره حل میشد!
باید توجه داشت که مسئله فقط پیروزی ما در برجام، یا تأئید آن از سوی دولت جدید آمریکا و عدم نقض برجام با تمدید تحریمها یا وضع تحریمهای جدید نیست. مسئله این است که به دنبال این برجام، برجامهای دیگری در راه است که روز به روز، انقلاب را از هدف خود دورتر میکند، تا جایی که دیگر اثری از اصل انقلاب باقی نماند و آن زمانی است که اثری از اسلام ناب و نظام مبتنی بر آن نباشد. تا روزی که چنین نظامی سر پاست، این مخالفتها ادامه دارد. رهبری بارها این مطلب را تذکر دادند؛ اما گوش ما سنگین بود و فرمایش ایشان را نشنیدیم.
فرش قرمز برای آمریکا
بر طبق سخن قرآن، مقابله دشمنان، با اسلام ادامه خواهد داشت؛ همچنانکه آمریکاییها بعد از شکست مارکسیسم صراحتاً گفتند دشمن ما اسلام است. از همینرو تمام برنامههایی که در منطقه غرب آسیا پیاده میکنند، برای از بین بردن مسلمانان و نابودی اسلام است. البته روشن است که این دشمنی بر سر چند وجب خاک نیست.لذا خطر دیگری که امروز این انقلاب را تهدید میکند پشیمانی از انقلاب و اشتباه خواندن اصل آن است. در نتیجه این تفکر، خون همه شهیدان و تمامی خسارتهایی که تاکنون از سوی دشمنان به این مردم و کشور تحمیل شده، نادیده انگاشته و مجبور میشویم فرش قرمزی جلوی پای آمریکا پهن کرده و خواهش کنیم تا سفارتشان را در ایران بازگشایی کنند و روز از نو، روزی از نو!
هدف استکبار نابودی اصل نظام است و انجام چند معامله و برداشته شدن تحریمها هدف اصلی نیست، ما باید باورهایمان را مرور کنیم و ببینیم آیا دین برای ما اصالت دارد یا اقتصاد؟ امام(ره) بارها فرمود ما برای اقتصاد قیام نکردیم؛ حتی فرمود عدالت هدف نهایی ما نیست، بلکه هدف، رواج دین خدا در تمام عالم است؛ آیا ما تابع چنین امامی هستیم؟ این اندیشه امام(ره) با ادعای برخی که هدف را رفع تحریمها و رونق اقتصادی معرفی میکنند و میگویند لازم نیست دغدغه آخرت مردم را داشته باشید، چگونه قابل جمع است؟ اگر باورها تغییر کرد، به دنبال آن ارزشها هم تغییر میکند.
بیانات آیتالله مصباح یزدی (دام ظله) دردیدار با جمعی از مربیان و مسئولان حلقه صالحین بسیج فرهنگیان کشور، قم ؛ 18 /9 / 1395.